حتی در این دنیای دیجیتالی که ما امروزه در آن زندگی می کنیم، بروشور می تواند یکی از بهترین دوستان شرکت و کسب و کار شما باشد. بروشور می تواند در هماهنگی و ارتباط با دیگر محتوای فروش شما اثربخش واقع شود یا حتی به تنهایی عمل کند. علاوه بر آن، با وجود و توسعه فناوری های مختلف از قبیل فایل های پی دی اف، دیگر نیازی به چاپ کردن بروشور هم نیست و یک نمونه از آن به راحتی قابل مطالعه بر روی یک تبلت، دستگاه رومیزی یا حتی گوشی تلفن همراه است. با این وجود، بدون برنامه ریزی دقیق، آماده سازی و اجرا، کل فرایند مورد نظر می تواند به عاملی برای هدر رفتن زمان و پول شما شود.
بنابراین، شش مرحله شرح داده شده در ادامه این مطلب را برای تهیه یک بروشور اثربخش دنبال کنید تا با آن به افزایش درخواست ها، خریدها و حتی تکرار خرید مشتریان خود کمک کرده باشید.
محصول شما، بازار و حتی رویکرد شما نسبت به چگونه فروختن، همه و همه فاکتورهای اصلی در چگونگی نگارش و تدوین بروشور شما محسوب می شود. ابتدا تعیین کنید که این بروشور در کجای فرایند خرید شما نقش آفرینی می کند:
برخی از شرکت ها دارای یک بروشور برای یک محصول هستند و دیگر چیزی در اختیار ندارند. برخی دیگر از بروشور خود در کنار دیگر محتوای تبلیغاتی استفاده می کنند. اگر در پی تهیه بروشوری هستید که در کنار دیگر محتوای تبلیغاتی مورد استفاده قرار بگیرد، باید توجه کنید که محتوای آن باید توسط مسئولین کمپین تبلیغاتی شما تهیه شود. به عنوان مثال، شما یک بسته تبلیغاتی پستی بدون عیب و نقص تهیه کرده اید. نامه معرفی شما دلایل کافی برای خریده شدن محصول شما توسط مشتری بالقوه را عنوان می کند. در این مورد نباید در فرایند پیگیری خود از یک بروشور تکراری که پیش از این در بسته پستی خود استفاده کردید، استفاده کنید. چرا که پیش از مشتری را بالقوه را در رابطه با ارزنده بودن محصول خود قانع کرده اید. بروشور مورد نظر برای استفاده در این مرحله باید کامل کننده پیگیری شما باشد، نه اینکه تکرار کننده محتوای شما در گذشته باشد.
پیش از این و در گام های قبل مشخص کرده بودید که جایگاه بروشور مورد نظر در کجای فرایند خرید از شما قرار دارد. پس نباید هدف گرفتن آن دسته از مشتریان هدف را فراموش کنید. تصمیم بگیرید که این بخش از مشتریان شما چه نیازهای اطلاعاتی دارند و بروشور خود را بر اساس آن تنظیم کنید. شیوه نوشتن محتوای یک بروشور برای پاسخگویی به مشتری نباید با محتوای یک بروشور برای حمایت و پشتیبانی از فروش یکسان باشد. به یاد داشته باشید، محتوای مورد استفاده مختص آن دسته از مخاطبین تهیه کنید. اگر خیلی توضیح دهید، هیچ کس به خواندن آن ترغیب نمی شود؛ اگر سعی کنید رضایت همه را کسب کنید، مطمئنا در نهایت رضایت هیج کسی را جلب نخواهید کرد.
بروشور شما باید شامل یک بخش آغازین، بخش میانی و بخش پایانی باشد، در واقع همانند یک کتاب باشد. گاهی برخی مردم نگاهی به روی جلد، پشت جلد و چند برگه میانی می اندازند تا ببینند آیا اصلا ارزش مطالعه و بررسی دارد یا خیر. اینکه چگونه نقاط فروش خود را سازماندهی می کنید، بستگی به آیتم شماره 3 اشاره شده در بخش اول از این مطلب دارد – اینکه مخاطب خود را بشناسید. وقتی مشخص کردید که چه کسی قرار است بروشور شما را مطالعه کند، سپس می توانید رویکردی را انتخاب کنید که به بهترین نحو پاسخگوی نیازهای این بخش از مخاطبین شما باشد. به عنوان مثال، فرض کنیم که شما یک دفتر معاملات و بنگاه خودرو دارید. ممکن است بخواهید در بروشور خود مطلبی با عنوانی شبیه به این داشته باشید که: “10 نکته ای که در زمان خرید خودرو باید به آن توجه داشته باشید”. حالا در این مطلب باید به این موارد اشاره کنید و در انتها یا در هر بخش بطور مجزا عنوان کنید که مجموعه شما در رابطه با آن نکته خاص از بین 10 نکته مورد نظر چه کمکی می تواند به مشتری مورد نظر در حین فرایند خرید وی ارائه کند. این کار موجب افزایش اعتبار شرکت شما شده و این حقیقت که مجموعه شما چنین بروشوری را ارائه کرده است می تواند عاملی تعیین کننده در از آن شما یا از آن رقیب شما شدن فروش مورد نظر باشد. به هر حال، این شما بودید که یک بروشور کمک کننده تهیه کردید که مورد نیاز مشتری بود و مشتری هم از آن استفاده کرده است.
پیش از اینکه بسط دادن و در واقع توسعه دادن مطالب انتخاب شده برای قرار گرفتن در بروشور خود بپردازید، ابتدا قدری زمان برای فکر کردن به محتوای مورد نظری بکنید که قرار است در بروشور شما قرار بگیرد . . . و همچنین توجه کنید که اصلا به عدم قرار گرفتن چه مواردی در این بروشور نیاز دارید. اگر اغلب بروشورهای موجود در بازار را باز کرده باشید، با تنها چیزی که مواجه می شوید، حجم زیادی از کلمات و جملات است. این موضوع به این دلیل است که بروشورها باید تا جای ممکن حاوی اطلاعاتی باشند که مخاطب را به مرحله بعدی در فرایند خرید سوق دهند – که همانا مرحله خرید کردن است. شخصی که به محصول شما علاقمند شده باشد، تک به تک کلمات درج شده توسط شما را مطالعه می کند. با این وجود، مشتری بالقوه شما مطمئنا بروشور شما را در دستگاه کاغذ خردکن خود قرار خواهد داد، اگر که ببیند محتوایی کاربردی در آن درج نشده یا حتی بدتر – محتوای آن کنسل کننده است. پس چیزی را در اختیار مخاطب قرار دهید که به آن نیاز دارد و آنها را درگیر در باتلاق بی پایان صفحات و محتوای خسته کننده فرو نبرید.
اگر به این مرحله رسیده اید، باید بگویم که عملکرد خیلی خوبی داشته اید، اما همچنان روبرو شدن با یک مشکل بزرگ در این مرحله هم دور از انتظار نیست. پس از طی کردن 5 قدم اول، قرار دادن تمامی محتوای تهیه شده در یک طرح قالب بندی شده همراه با تصاویر آرشیوی و قرار دادن نام بروشور بر روی آن همچنان می تواند وسوسه کننده باشد. اما فراموش نکنید که امروزه مردم بیش از پیش بصری هستند و از طریق دیدن تصاویر اطلاعات مورد نیاز خود را دریافت می کنند و البته نسبت به قبل با حجم بالاتری از سر و صدا و اختلال از سوی دیگر منابع تبلیغاتی و بازاریابی روبرو هستند.
این مرحله در واقع زمانی است که مهارت های یک طرح فوق العاده، کارگردان هنری و متخصص تولید می تواند به شدت کمک کننده واقع شود. در این مرحله باید توجه ویژه ای به جلد، صفحه داخلی اول بدهید. این دو بخش از بهترین و با ارزش ترین دارایی هایی شما هستند. این دو بخش سخت ترین کار را در جلب توجه و وسوسه کردن مخاطب شما بر عهده دارند. صفحات بروشور خود را مملوء از محتوای متنی نکنید. سعی کنید محتوای سبکی داشته باشید،
بخش هایی از آن را خالی بگذارید و اگر نیاز داشتید از 16 صفحه محتوا به 20 صفحه محتوا برسید، یا در حجم محتوا خود یا در بودجه در نظر گرفته شده تجدید نظر کنید. همچنین توجه ویژهای به احساسی که ایجاد می کند در کنار ظاهر آن داشته باشید. در واقع شاید میلیون ها انتخاب برای کاغذ و جنس کار داشته باشید. برخی به شدت نرم هستند، برخی دیگر براق و نرم؛ شما خودتان می خواهید چه احساسی از بروشور مورد نظر دریافت کنید؟ اگر مثلا قرار
است این بروشور بصورت دیجیتال منتشر شود، آن را نیاز در تصمیم های خود لحاظ کنید؛ چرا که مسائل و محدودیت های موجود در نوع و کیفیت کاغذ در شکل دیجیتالی بروشور بی اثر است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
...کارآفرینان توجه خاصی به اصول اولیه یا به عبارتی مکانیک بازاریابی دارند. آنها برای موفقیت در این عرصه کارگاه های مختلفی برگزار می کنند، کتاب های مرتبط را مطالعه می کنند و مشاورانی را استخدام می کنند تا بهترین راه انجام دادن کاری که می خواهند انجام دهند را پیدا کنند. البته تعداد بسیاری از این افراد پیش از مراجعه کردن به مشاور بازاریابی خود از سطح مناسبی از دانش بازاریابی برخوردار هستند. بلکه چیزی که در آن دچار کم و کاستی هستند در واقع تجربه و باور بازاریابی آنهاست.
آیا هیچ یک از باورهایی که در زیر به آنها اشاره شده است، برای شما آشنا هستند؟ اگر اینچنین است، احتمال به هدر رفتن یا از بین رفتن تلاش ها و فعالیت های بازاریابی شما زیاد است. در ادامه مقاله راهکارهایی هم در این رابطه عنوان شده است.
اگر در حوزه کاری خود متخصص باشید، به خودتان می گویید که مشتریان باید خودشان به من مراجعه کنند. بازاریابی برای کالاها و محصولات است، نه برای اشخاص حرفه ای مثل من و … . شما سالیان سال برای تخصص و تجربه خود آموزش دیده اید، چرا شخصی مثل شما باید وقت خودش را برای بازاریابی هدر دهد. این درک و برداشت عموما بین مشاورین و افراد حرفه ای عادی است، هر چند که برخی از آنها به آن اعتقادی ندارند. اما حقیقت این است که بازاریابی موفق بخشی از وظایف مالکیت یک کسب و کار است. اگر بازاریابی را شغل کثیف و بدی می دانید، به آن به عنوان پوشک هایی نگاه کنید که باید برای لذت بردن از پدر و مادر بودن خودتان عوض کنید. پس به جای تمرکز کردن بر چیزهایی که دوست ندارید، بازاریابی خود را مرتبط و وابسته به چشم انداز خود از یک کسب و کار موفق ببینید. موقع داشتن یک تماس تلفنی برنامه ریزی و هماهنگ نشده با مشتری به چک های پولی فکر کنید که در نتیجه فروش خود دریافت می کنید یا به قرارداد امضاء شده ای فکر کنید که پس از جلسه معرفی محصول در دست می گیرید. پیش از هر چیز یادآوری هایی را درقالب تصویر یا … بر روی میز خود از دلیل خود مبنی بر خویش فرما شدن قرار دهید. والدین کودک هرگز در زمان در آغوش گرفتن و لذت بردن از کودک یا تماشای تصاویر آن به پوشک های تعویض شده آن فکر نمی کنند.
تنها دو حالت وجود دارد که این دلیل شما برای انجام ندادن بازاریابی مصداق پیدا کند: مشغول انجام کارهای مربوط به مشتری قبلی خود باشید یا اینکه مسئولیت های مهم دیگری را داشته باشید که زمان شما را به خود اختصاص می دهند (کودک یا شغل دوم). باور اینکه پرداختن به مشتری قراردادی قبلی اهمیت بسیار زیادی برای شما داشته باشد، منطقی است؛ خصوصا اگر به ضرب العجل تحویل آن نزدیک شده باشید. اما اگر همیشه از این
سیاست پیروی می کنید، در چرخه ای از قحطی قرار می گیرید که در زمان پایان یافتن کارها دیگر مشتری جدیدی نخواهید داشت. اگر مسئولیت های شما مانع از فعالیت های بازاریابی شما می شود، به هر شکل باز هم هر هفته نیاز دارید که زمانی را بصورت حداقلی به آن اختصاص دهید. حتی اختصاص دو ساعت در هفته هم می تواند در صورت ادامه دار بودن آن بسیار موثر واقع می شود. تصور کنید که بیش از حد خوابیده اید (خواب مانده اید) و به یک قرار کاری نرسیده اید. ممکن است وعده صبحانه خود را حذف کنید، اما آیا خانه را بدون مسواک زدن دندان های خود ترک میکنید؟ البته که نه! اگر می خواهید در کسب و کار موفق باشید، فعالیت های بازاریابی شما هم اینچنین باید در شما خودکار و نهادینه شود.
شکی نیست که بخشی از فعالیت های بازاریابی خود را اشتباه انجام دهید. ممکن است پیامهای استفاده شده واضح نباشند یا تاکتیک ها و روش های اشتباهی را برای مخاطبین خود انتخاب کرده باشید. با این وجود من به این نتیجه رسیده ام که برای اغلب مالکان کسب و کار، این نیست که فعالیت های بازاریابی آنها اثربخشی ندارد، بلکه مشکل این است که تلاشی برای فعالیت های بازاریابی خود ندارند. اجازه دهید فرض کنیم که برای کسب و کار خود بطور متوسط نیاز به دو مشتری در ماه دارید. اگر بنا بر تجربه خود نیاز یک معرفی دقیق، پیشنهاد مکتوب یا مشاوره اولیه به سه مراجعه کنید تا از بین آنها یک مشتری جذب کنید، پس در هر ماه نیاز به 6 مورد از این معارفه ها دارید. حالا، با چند مشتری بالقوه باید تماس داشته باشید تا یکی از آنها برای جلسه معارفه شما ترغیب شود؟ شاید ده نفر، درست است؟ این یعنی برای دو مشتری جدید نیاز به 60 تماس تلفنی در هر ماه دارید. اگر این محاسبات را برای خودتان انجام دهید، خودتان به این نتیجه خواهید رسید که تنها مشکل موجود در رابطه با فعالیت بازاریابی خود نبود حجم کافی از فعالیت بازاریابی است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
...ربای در قرض
هرگونه شرط زیاده در قرض، هرچند ارزش مالی کمی داشته باشد، ربا و حرام است. (منظور شرطی است که در ضمن عقد قرض صورت گرفته یا قرض مبتنی بر آن منعقد شده است.)
موارد زیادتی عبارت است از:
۱. زیادتی در عین: ۱۰۰ هزار تومان قرض داده شود، به شرط آنکه علاوه بر این پول، یک لباس هم برگردانده شود.
۲. زیادتی در عمل: ۱۰۰ هزار تومان قرض داده شود، به شرط آنکه علاوه بر این پول، یک پارچه هم برای قرضدهنده داده شود.
۳. زیادتی در منفعت: ۱۰۰ هزار تومان قرض داده شود، به شرط آنکه علاوه بر این پول، اجارهبهای قرضگیرنده به قرض دهنده پرداخت شود.
۴. زیادتی انتفاع: ۱۰۰ هزار تومان قرض داده شود، به شرط آنکه علاوه بر این پول، قرض گیرنده خانهاش را به قرض دهنده اجاره دهد.
۵. زیادتی در وصف: ۱۰۰ هزار تومان قرض داده شود، به شرط آنکه در مقابل ۱۰۰ هزار تومان پول کهنه، پول نو پرداخت شود. چند نکته:
۱. قرض به شرط چیزی، ربا و حرام است. اما چیزی به شرط قرض جایز است.
مثال: الف) این خانه را میفروشم، به شرط آنکه به من ۲۰ میلیون قرض بدهی جایز است و ربا نیست.
ب) این خانه را اجاره میدهم، به شرط آنکه به من ۲۰ میلیون قرض بدهی جایز است و ربا نیست.
۲. قرض ربوی (قرض به شرط زیادتی) حرام است. ولی باطل نیست و حتی انسان میتواند بدون قصد جدی، شرط قرض دهنده را قبول کند و قرض را بگیرد. اما زیادتی را نپردازد.
۳. محاسبه تورم در بازپرداخت قرض با رضایت طرفین جایز است و ربا نیست.
۴. هر شرطی که نفعی برای قرض دهنده ندارد (اگر چه مصلحت دارد)؛ مثل رهن، ضمانت، کفالت جایز است.
مثال: صد هزار تومان قرض میدهم، به شرط آنکه گرویی بگذاری یا ضامن بیاوری یا کسی کفیل شود جایز است.
۵. اگر مقرض مالی را قرض دهد و شرط کند جنسی را ارزانتر به او بفروشد یا خانهای را به قیمت کمتر اجاره دهد، قرض ربوی است. اما اگر قرض کننده چیزی را به قیمت کمتر بفروشد یا اجاره دهد، به شرط اینکه خریدار مبلغ معینی به او قرض دهد، اشکال ندارد؛ یعنی بیع یا اجاره به شرط زیادی است.
شرط زیادی که به نفع مقرض است، حرام است. اما اگر به نفع قرض گیرنده باشد، اشکال ندارد؛ مانند اینکه یک میلیون قرض دهد به شرط اینکه قرض کننده هشتصد هزار تومان برگرداند.
نحوه پرداخت مال قرض
۱. اگر چیزی که قرض داده شده، از اشیای مثلی باشد(۲)، در این صورت مثل همان لازم الوفاست؛ اگرچه قیمت آن فرق کرده باشد. هیچ یک از طرفین هم نمیتواند دیگری را ملزم کند که قیمت دریافت شود؛ مگر هر دو راضی باشند.
مثال: کسیکه یک سکه تمام بهار آزادی را به دیگری قرض داده است، باید سکه را برگرداند، نه پول سکه را در زمان قرض گرفتن. اما اگر قرض دهنده سکه را فروخته و پول آن را قرض داده، فقط میتواند قرض گیرنده را به پرداخت همان پول (البته با احتساب تورم) ملزم کند.
۲. اگر چیزی که قرض داده شده، از قیمیّات است، مانند گاو و گوسفند، قیمت آن داده میشود و معیار قیمت، زمان گرفتن قرض است؛ هرچند مستحب است در صورت تفاوت قیمت زمان گرفتن قرض و پرداخت آن، مصالحه کنند.
مسئله
۱. در قرض مثلی، مقرض میتواند شرط کند که به غیر از آن جنس ادای قرض شود؛ به شرطی که از نظر قیمت، بیشتر از جنس قرض گرفته شده، نباشد.
۲. در صورت تراضی طرفین، جایز است بهجای مثل در مثلیّات و بهجای قیمت در قیمیّات، جنس دیگری پرداخت شود.
۳. محصولات کارخانهها، مانند ظروف بلور، چینی، یخچال، توپ پارچه ملحق به مثلیّات است.
زمان و محل ادای قرض
زمان ادای قرض همان است که در درس "دین" (مؤجل و حال) بیان میشود و از نظر مکان ادای قرض، باید نکات زیر رعایت شود:
۱. اگر در ضمن قرض شرط کرده باشند که در فلان مکان ادای قرض شود، باید در محل تعیین شده ادای قرض شود. حتی اگر برای قرضگیرنده هزینه داشته باشد.(۳) و اگر مقرض در جای دیگر، مطالبه مال کند، بر قرض گیرنده لازم نیست بپردازد یا اگر قرضگیرنده در مکان دیگر خواست قرض خود را بدهد، بر مقرض لازم نیست بپذیرد.
۲. اگر محل خاصی تعیین نشده است،
الف) در محل قرض دادن مطالبه ادا میشود بر قرض گیرنده ادای آن واجب است و بر مقرض هم قبول آن واجب است.
ب)در غیر محل قرض دادن مطالبه اداء میشود.
یک- ادای قرض در آن محل بدون هزینه و ضرر است احتیاط واجب است که ادا شود.
دو- هزینهدار است یا ضرر دارد رضایت و توافق طرفین لازم است. لذا واجب نیست.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سلسله مطالب “احکام معاملات“، حاوی مسائل مهمّ و مورد ابتلاء در ابواب عبادات و معاملات است که مطابق با فتاوای مرجع عالی قدر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (دام ظلّه العالی) می باشد.
آرشیو احکام معاملات :
بازاریابی یا مارکتینگ عبارت است از یک استراتژی که توسط یک شرکت در جهت برقراری ارتباط با مشتری استفاده میشود. عملیات بازاریابی موجب آگهی مشتری از ویژگیهای مختلف محصولات و خدمات میشود. برای جذب و جلب نظر مشتری به یک محصول یا خدمت در بازار هدف، شرکتها از روشهای خلاقانه و یا پیشتر بکار گرفتهشده برای مواجهشدن با رقبا و حضور در عرصه بازار خود را آماده مینمایند.
عبارت است از مجموعه ای از روشها و فرآیندها در جهت برقرای ارتباط و انتقال وسیع پیشنهادات ارزشمند به مشتریان کالا و خدمات، ذینفعان و جامعه مدنظر.
مشتری، محصولی که توسط شما عرضه میشود را خریداری نمینماید، بلکه ارزش ایجادی توسط کالا را خریداری مینماید. برای درک چگونگی آن باید روانشناسی مصرف کننده / شناخت رفتار مصرف کننده Consumer Behavior را به درستی درک نمایید.
روزانه یک مشتری با صدها پیام بازاریابی مواجه است. چرا مشتری باید به همه آنها توجه نماید ؟ توجه همهجانبه به اینهمه پیام چیزی جز آشوب ذهنی به همراه نخواهد داشت. در مقابل ، مشتریان اکثر پیامهای را نادیده گرفته و فقط به مواردی که به خصوصیات شخصیتشان نزدیک باشد ، توجه مینمایند. مغز انسان برای نادیده گرفتن پیامهایی که به آن نیاز یا احتیاج ندارد، بسیار خوب عمل مینماید. این یک سیستم ضد اسپم ناخودآگاه در مغز انسان است.
شاید زمانی که کودک بودید و لغات جدیدی را میآموختید را به یاد بیاورید – این لغات را همهجا میدیدید و به آن لغات حساس شده بودید – اما حالا همان لغات را همهجا میبینید و میشنوید و دیگر مانند قبل توجه شما را به خود جلب نمینماید. این مثالی برای این است که ذهن ما چگونه خود را با محیط پیرامون تطبیق میدهد. لغات بسیاری هنوز وجود دارد که اصلا شاید تاکنون نشنیده باشید و بود و نبودشان برایتان نیز مهم نبوده است، اما هنگامیکه نیازمند دانستن و بکارگیری این لغات هستید، توجه شما به آنان صدچندان میشود. حالا این لغات برای ذهنتان جادویی میشود. این دقیقا کاری است که پیام بازاریابی انجام میدهد.
سه جز اصلی وجود دارد : ۱- استراتژی ۲- تاکتیک ۳- تکنیک
استراتژی بازاریابی از تعداد زیادی از تاکتیکهای عملیاتی و تکنیکهای حرفهای تشکیلشده است.
اگر استراتژی بازاریابی به خوبی تعریف شده باشد به راحتی میتواند نیازهای مشتری را از طریق هدفهای قابل دستیابی ، برآورده سازد. و در حالی که اکثر شرکتها در حال انجام فعالیت بازاریابی هستند، تنها تعداد اندکی از شرکتها به دنبال فعالیتهای برندسازی وفاداری مشتری از طریق تاکتیکهای بازاریابی و تکنیکهای بازاریابی است.
مجموعهای از روشهای در نظر گرفته شده برای ترویج کالاها و خدمات یک کسب و کار با هدف افزایش فروش و حفظ موقعیت رقابتی محصول یا خدمت است. تاکتیک بازاریابی اگر درست و مناسب باشند باید به صورت چشمگیری ، منجر به رضایت مشتری شوند. تاکتیکهای بازاریابی بر اساس منابع محدود و برای دستیابی به حداکثر اثربخشی باید تعریف شوند.
شیوهها و حالتهایی هستند که تاکتیکهای در نظر گرفته شده را قادر میسازد تا در مسیرهای متفاوتی به نتایج یکسان دست یابند. متخصص بازاریابی سعی خواهد نمود که به تاکتیکها به عنوان گزینه های روی میز نگاه کرده و با توجه نیاز سازمان و محدودیتها و ابزارهای در دسترس ، گزینه یا گزینه های اصلی را انتخاب نماید. تکنیکهای مختلف بازاریابی آنلاین و آفلاین وجود دارد. نمونه های عمده آنلاین عبارتند از نمایشگاههای تجاری، شبکهها و تعاملات گفتاری شخصی. تکنیکهای کلیدی آنلاین عبارتند از وب سایت شرکت، بهینهسازی برای موتور جستجو و وبینارها.
استراتژی بازاریابی عبارت است از فرایند برنامهریزی ، توسعه و اجرای عملیاتی در جهت به دست آوردن یک مزیت رقابتی در بخش مشخص از بازار ( بازار نیش ). این فرایند برای تعیین نقشه اهداف شرکت و چگونگی دستیابی به آنها ضروری است. هر شرکتی که نیاز دار تا بخشی از سهم بازار را به صورت مشخصی و با احتمال زیادی در اختیار داشته باشد، باید بیانیه ماموریت خود به صورت واضح تعریف نماید؛ تحقیقات بازار انجام دهد ، اهداف مشخصی را تعریف ، ایجاد ، پیادهسازی و ارزیابی نماید تا نیاز مشتری را به درستی درک و محصول مناسب را به وی تحویل دهد. قلب تمام هدفها ، رضایت مشتری و تسلط بر بازار و رهبری بازار است. بنابراین برای خوشنودی و رضایت مشتری و پیشی گیری از رقبا ، باید سه فاز استراتژی بازاریابی با صورت کامل و دقیق انجام شود.
آن را بازاریایی مشارکتی Partnership Marketing نیز خوانده میشود، این تکنیک سبب ایجاد یک رابطه عمیق بین برندهای مکمل میگردد، از سوی دیگر این استراتژی مشارکتی دارای منافع بر هر دو برند(شرکت) خواهد بود. هنگامیکه یکی از شرکتها در جهت کسب درآمد برای خود موجب خلق ارزش برای یک مشتری میشود، دیگر درحال ایجاد ارتباط با مشتریان جدید است.
دو یا چند شرکت که با یکدیگر بر سر منابع خویش ائتلاف نموده تا یک محصول یا خدمت ترویج نموده و به فروش برسانند. در این حالت، نه تنها سود بیشتری برای سهامداران خویش ایجاد مینمایند، بلکه سهم بازار خویش را نیز افزایش و تاثیری بیشتری بر بازار خواهند داشت.
حضور در محل کمپین برندینگ یک شرکت، برای انجام تبلیغات در خصوص یک برند دیگر ، بدون پرداخت هیچ مبلغی بهعنوان اسپانسر به شرکت برگزارکننده آن کمپین، که این امر موجب کاهش ارزش سرمایهگذاری بر آن کمپین ازنقطهنظر اسپانسرها میگردد. این نوع بازاریابی ( مارکتینگ ) در زمان کمپینهای بینالمللی بزرگ اتفاق میافتد. مانند کمپینهای برندینگ در بازیهای جام جهانی یا المپیک.
بازاریابی تلهای به دودسته تقسیم میگردد:
بخشی از بازاریابی درون سیستمی است که در داخل وبسایت از طریق بنر، متن یا یک تصویر اتفاق میافتد، این ابزارها، تلاش مینمایند تا فرد را به کلیک بر روی آن ترغیب نموده وارد دالان ارتباط با سایت گردد که نهایتاً به یک فروشگاه آنلاین ختم شده و آن را به فروش تبدیل نماید.
این نوع بازاریابی را بازاریابی از نوع نزدیک Proximity Marketing نیز میگویند. CRM از فنّاوریهایی نظیر Wi-Fi یا Bluetooth در جهت ترویج محصولات و خدمات در نزدیکی محل حضور مشتریان بهره میگیرد.
در مورد بازاریابی در فضای وب است، جایی که تمام منابع و امکانات تحت شبکه آنلاین جابجا میگردد و مشارکتکنندگان در فرایند این نوع مارکتینگ قادر به توسعه، اصلاح، استفاده و یا به اشتراکگذاری آن هستند.
در خصوص برآوردن نیازها و احتیاجات مشتریان حاضر در یک گروه اجتماعی در یک منطقه جغرافیایی خاص است و با جذب مصرفکنندگان جدید از خارج آن گروه نیز مخالف است.
این بازاریابی در مورد، تولید محتوا و انتشار محتوا در کانالها و بسترهای متفاوت است . این محتوا در جهت ارائه اطلاعاتی در مورد خدمات و محصولات مشخص به مشتری بالقوه و تأثیرگذاری بر آن، بدون استفاده از هیاهوی سنتی فروش و فروشندگی است.
بازاریابی مفهومی به معنای انتقال محتوا به افراد مناسب، از کانال مناسب و در زمان مناسب است. تمرکز بر مشخصات محصول و خدمات نیست، بلکه تمرکز بر ایجاد رابطه و معرفی و تبیین یک سبک زندگی است.
همانطور که از اسمش هویداست، استفاده از کانالهای چندگانه نظیر ایمیل، نامه، صفحات وب و نظیر آن در جهت ارائه اطلاعات در خصوص محصولات و خدمات به مشتری در جریان ترویج متقابل Cross-promotion ، بکار گرفته میشود.
با بهکارگیری اطلاعات موجود در پایگاه داده مرتبط با مشتریان موجود و یا مشتریان بالقوه در جهت سفارشی نمودن استراتژی ارتباط با مشتری و با بهکارگیری آن استراتژی در هرگونه کانال در جهت ترویج محصول یا خدمت اتفاق میافتد.
با بهکارگیری تجهیزات دیجیتال مثل تلفن همراه هوشمند، رایانه، تبلت و بیلبوردهای دیجیتال برای مطلع نمودن مشتریان و شرکای تجاری در مورد کالا و خدمات میپردازد. بازاریابی اینترنتی ، عنصر کلیدی در بازاریابی دیجیتال است.
این اصطلاح اشاره به تکنیکی دارد که سازمان از طریق آن بهصورت مستقیم با مشتری خویش ارتباط برقرار مینمایند، نظیر: نامه، ایمیل، اس.ام.اس، پوستر و سایر ابزارهای ترویجی.
هدف از این نوع بازاریابی ، جلب نظر فرهنگهای گوناگون است. این فرهنگها دارای اعتقادات، باورها، انتظارات، سلایق و نیازهایی هستند که باید با در نظر گرفتن این عناوین، یک برنامه بازاریابی اختصاصی برای اثرگذاری بر این دسته از مشتریان هدف تبیین و پایه سازی گردد.
شبیه به بازاریابی دهانبهدهان است. برای بهکارگیری بازاریابی بشارتی ، شرکت میبایست میزان مشتریان حامی برند خویش را افزایش دهد، این به دین معناست که این مشتریان ویژگیهای محصول یا خدمات را ترویج میدهند و سود شرکت را افزایش خواهند داد.
در این حالت، محصول را با قیمت بسیار ناچیز فروخته و یا کاملاً رایگان به مشتری ارائه مینمایند. هدف این بازاریابی ، فروش سایر تجهیزات تکمیلکننده این نوع محصولات یا خدمات در مراحل بعدی به همان مشتری است.
شبیه به بازاریابی شبه رایگان نیست، زیرا صرفنظر از آنکه بر ارائه محصول رایگان تکیه دارد، اما این ارائه رایگان در جهت آشنایی مشتری با محصول است. شرکت امیدوار است تا با تأثیر مناسب بر مشتری، او را برای خرید در آینده ترغیب نماید.
تکنیک غیر قراردادی و ارزانقیمت که سعی دارد بر تصویر ذهنی مشتری اثر گذارد. بازاریابی چریکی در محلی اتفاق میافتد که جمعیت زیادی آن را دیده و سورپرایز شوند. بهترین مثال برای آن فلش موبز است (متخصص بهکارگیری این روش بازاریابی شرکت ردبول است. ردبول از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۴ در حدود ۲۵۰ برنامه فلش موبز در ۵ قاره جهان برگزار نموده است.)
با توجه به هوشمندی خرید در عصر اطلاعات و جامعه پستمدرن امروزی، هر شرکتی که قصد موفقیت دارد میباید، ترکیبی از انواع بازاریابی را در برنامه بازاریابی خویش تبیین نموده باشد. همانطور که مطالعه نمودید ، با ظهور فنآوریهای نوین و با هر جهش تکنولوژیک، به این نوعها اضافه میگردد. حتی روندهای اجتماعی-اقتصادی بر ماهیت و ساختار بازار تأثیر خود را خواهند گذاشت.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
...