کانال تلگرام
آپارات
ارسال ایمیل
اینستاگرام
توییتر
وبلاگــی ها

آرشیو مطالب فروردين ۱۳۹۷

آرشیو مطالب فروردين ۱۳۹۷

🎯 برند Brand چیست ؟ ( تعریف برند و تشریح اجزای اصلی برند )

🎯 برند Brand چیست ؟ ( تعریف برند و تشریح اجزای اصلی برند )

توسط .. علوی در ۲۸ فروردين ۱۳۹۷

برند چیست ؟

برند Brand مجموعه‌ای از ارتباطات احساسی و عملکردی است. برند قولی است که محصول با توجه به توقع مشتری به آن عمل می‌کند. برند توقع مشتری در مورد محصول را شکل می‌دهد.

برندها دارای علامت تجاری هستند که از استفاده شدنشان توسط دیگران جلوگیری کند. برند همان محصول نیست، توجه نمایید که برندها “چیزهایی هستند که مشتری می‌خرد” درحالی‌که محصولات “کالایی هستند که شرکت تولید می‌کند.”

یک برند اطلاعات مشخصی در مورد سازمان و محصولات ارائه می‌دهد که سبب تمایز آن در بازار می‌گردد. برند این اطمینان را می‌دهد که یک محصول یا خدمت، خاص و بی‌همتا است. یک برند قدرتمند وسیله‌ای برای آگاه ساختن مردم از این موضوع است که شرکت چه پیشنهاد‌ها و محصولاتی ارائه می‌کند. 

معنای برند برای مشتری :

  • تولیدکننده محصول

  • تفویض مسئولیت به تولیدکننده

  • ریسک کمتر

  • هزینه‌های جستجوی کمتر

  • نمادی از کیفیت

  • پیمان با تولیدکننده

  • وسیله‌ای نمادین

برند فرایند تصمیم‌گیری برای خرید از سوی مشتری را ساده می‌سازد. در گذر زمان مصرف‌کنندگان برندهایی را میابند که نیازهای آنان را پاسخ می‌گوید. اگر مصرف‌کنندگان در مورد یک برند اطلاعات کافی داشته باشند سریعا در مورد خرید تصمیم می‌گیرند و در زمان صرفه‌جویی می‌کنند. همچنین آنان هزینه جستجو برای محصول را نیز ذخیره می‌کنند. اگر مشتریان باور داشته باشند که یک برند می‌تواند نیازهای آنان را همچنان برآورده کند نسبت به آن وفادار و متعهد باقی می‌مانند. تازمانیکه مصرف‌کننده از مصرف محصول نفع دریافت می‌کند، به خرید از آن برند ادامه خواهند داد. برند همچنین نقش کلیدی در تعریف ویژگی‌های یک محصول برای مشتری را بازی  می‌کند.

معنای برند برای فروشنده :

  • مبنای مزیت رقابتی

  • روشی برای اهداء محصولات با پیوستگی خاص

  • روشی برای خریدوفروش آسان

  • روشی برای محافظت قانونی از ویژگی‌های منحصربه‌فرد تولیدکننده

  • علامتی از کیفیت برای مشتریان راضی

  • وسیله‌ای برای سود مالی

به طور خلاصه برند یعنی قول فروشنده برای فراهم نمودن مستمر یک سری از ویژگی‌ها، منافع و خدمات برای مشتری. این یک نام تجاری ، علامت، واژه و نماد است که برای ایجاد تمایز در خدمات و محصول یک یا چند فروشنده در مقایسه با رقبا است. مک‌دونالد، مرسدس بنز، سنی، کوکاکولا، کینگ فیشر و غیره مثال‌هایی از برندهای معروف هستند.

مشتری، کارمندان، مدیریت و سهامداران که چهار عنصر مهم یک شرکت هستند توسط برند به هم متصل می‌شوند. برند چیزی نیست جز طبقه‌بندی خاطرات در ذهن مشتری. برند نشانگر ارزش، ایده‌ها و حتی شخصیت است. برند یک سری از ارتباطات و منافع عملکردی، احساسی و اخلاقی است که ذهن بازار هدف را پرکرده است. این ارتباطات چیزی نیستند جز تصاویر و نمادهایی که با برند و منافع برند مرتبط هستند. ازجمله صدای تولیدشده از محصولات نایک، صدای محصولات نوکیا و غیره. منافع مبنای تصمیم خرید هستند.

فرایند ایجاد یک برند از بین انواع برندها را برندسازی و عملیات پیرامون ان را برندینگ گویند که بر عهده مدیریت بازاریابی و مدیریت برند سازمان است.

تاریخچه علائم تجاری به نحوی تاریخچه‌برنـد نیز محسوب می‌شود بعلاوه اینکه در دوره‌های آخر سیر تکامل علائم تجاری ، مفاهیم بسیاری با علائم تجاری همراه شد و برنـد را شکل داد به گونه ­ای که علامت تجاری زیرمجموعه‌ای از برنـد محسوب می­شود.از ابتدای قرن بیستم شرکت­‌ها به مفاهیمی از قبیل شعار تبلیغاتی ، کاراکتر و صداهای مخصوص خود روی آوردند که خود بخشی از مفهوم برنـدینگ است. تولیدکننده‌­ها شروع به جستجوی راه­‌هایی کردند که به گونه‌­ای مصرف ­کنندگان را از نظر روان‌شناختی ، اجتماعی و نژادی با برنـدهایشان در ارتباط می ­ساخت. از آن به بعد ، تولیدکننده­‌ها متوجه شدند که باید به دنبال مفاهیمی همچون هویت‌برند و شخصیت‌برنـد باشند؛ مفاهیمی همچون جوانی. تفریحی. لوکس بودن و غیره. این امر. آغازی بر فعالیتی است که ما امروزه آن را به نام برنـدینگ می­شناسیم. به گونه­ ای که مشتریان محصول نمی­خرند بلکه تجربه‌برند را می­خرند و این همان ارزش‌برنـد است.

برندها چه کاری انجام میدهند؟

شاید فکر مینمایید : برندسازی به معنی تبلیغات است و یا برندسازی فقط بوسیله تبلیغات حاصل می شود. برندها چیزی بیش از کالا و ارزش کاربردی آن است که به مشتری وعده داده است.محترم شمردن برندی که بسیار محبوب شده است یک روش مرسوم در بسیاری از جوامع است. با پی بردن به قدرت برند در میان جامعه مشتریان وفادار، سازمان ها سعی دارند تا برند خود را تبدیل به یک برند با وجهه عالی و نفوذ بالا نمایند. بسیاری از برندهای موفق ، بسیاری از امور اجتماعی را حمایت نموده اند، در عین حال مسئولیت اجتماعی خود را نیز ترویج داده اند.

مثلا برای برندهای شناخته شده ترویج ورزش ، فرهنگ یا موسیقی و همچنین فعالیت های خیریه یا فعالیت های پژوهشی متداول است. ورزش و برندسازی یک مشارکت بسیار موفق است. نایک و ریبوک  بطور سنتی با حمایت از ورزش در سطح جهانی دیده شده اند. وقی شما برندها و ارتباطات آنها را بررسی می نمایید، درمیابید که برندها به معنای چیزهایی فراتر از فقط لوگو و تصویر ذهنی هستند. بدون شک تصویر ذهنی یکی از ویژگی های ذاتی نام تجاری است، اما برندها همچنین منتقل کننده ادراک مرتبط با تصویر ذهنی هستند.آنها دارای یک موقعیت مشخص همچنین ارزش و تصویر ذهنی در کنار داشتن شخصیت هستند.

با تحقیق بیشتر در مفهوم برندسازی در می یابیم که برندها شخصیت معینی را بوجود می آورند. برندها از شخصیت های شناخته شده به عنوان سفیران خود استفاده می نمایند. شخصیت و تصویر عمومی سفیر برند همواره به تصویر برند و محبوبیت آن کمک می نماید. امروزه هر محصول شخصی خواه عطر یا ساعت در ارتباط با یک شخصیت شناخته شده قرار میگیرد (کسی که نماینده برند است) و به ترویج آن کمک می کند.ریچارد برنسون شاید یکی از شناخته شده ترین سفیران برند باشد. بسیاری از افراد موفق و ستارگان ورزشی مانند تایگر وود و همچنین بازیگران زن و مرد هستند که نماینده و ترویج کننده برندها بوده و به آنها شهرت بخشیده اند.

در مجموع برندها پیام های مختلفی را به مردمان مختلف میرسانند. امروزه موفق ترین سازمان ها هویت شرکت یا برند شرکت خود را ترویج میدهند تا تصویر شرکت خود را ساخته و حفظ کنند در حالی که مشغول ترویج برند منحصر بفرد محصولات خود هستند. در این موارد میبینیم که برندسازی سازمان و تبلیغات در تلاش برای برقراری ارتباط با مشتری  با مجموعه ای متفاوت از پیام ها هستند در حالی که ترویج محصولات به طور کلی پیام متفاوتی را می رساند. برندسازی سازمان  در تلاش برای پرورش هویت، ارزش و تصویر شرکت است در صورتی که در سطح محصولات برندسازی محصول و پیشنهاد ارزشی محصول را برای مشتریان هدف ترویج می دهد.

شناخت انواع برند و انواع برندسازی این فهم را برای ما حاصل مینماید که قدرتی به دست آوریم که از آن میتوان به آمیزه ادراک و تصویر تعبیر نمود. ضمنا یک برند اجزا و پیام های بیشتری نسبت به آن چیزی که تلاش به انتقال آن دارد به همراه دارد. در نهایت شما متوجه میشوید که برندها قدرت این را دارند که به ناخودآگاه افراد دست یافته و در آنجا بمانند. از آن مهمتر آنها از این قدرت استفاده میکنند تا ارتباط با بیننده را مانند ارتباط با مشتری آغاز و تقویت کنند.

هنگامی که آغاز به دیدن تمام برندهای اطراف خود مینمایید، متوجه خواهید شد که یک استراژی موجود است که سبب ساخت و رشد برندها برای اهداف مختلف میشود. این آغاز یک سفر جالب به دنیای قدرت برندها بری دانشجویان مدیریت برند است.

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

برگرفته از : کسب و کار موفق

...
ادامه مطلب
📢 کسب و کار در فرمایشات مقام معظم رهبری – ۱۵

📢 کسب و کار در فرمایشات مقام معظم رهبری – ۱۵

توسط .. علوی در ۲۱ فروردين ۱۳۹۷

 توصیه‌ی دوّم این است که تا میتوانید و فرصت هست کار کنید؛ فرصتها محدود است. ما اشخاص رو به زوالی هستیم، فرصت محدودی داریم، تا میتوانیم، تا هستیم، کار کنیم. نگویید نمیگذارند؛ این نمیگذارند حرف قابل پذیرشی نیست. خیلی‌ها هم میگفتند، قبلاً هم میگفتند، حالا هم بعضی‌ها میگویند نمیگذارند؛ نمیگذارند یعنی چه؟ شما چه در مجلس، چه در دولت، چه در قوّه‌ی قضائیّه، چه در نیروهای مسلّح، چه در بخشهای گوناگون مربوط به دولت، توانایی‌هایی دارید، امکاناتی در اختیار دارید، از این امکانات استفاده کنید؛ تا میتوانید کار کنید؛ نگذارید لحظه‌ای بیکار بگذرد.

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

برگرفته از : ۱۳۹۳/۰۴/۱۶ بیانات در دیدار مسئولان نظام

...
ادامه مطلب
💣 پلاسکوی اقتصاد نفتی !

💣 پلاسکوی اقتصاد نفتی !

توسط .. علوی در ۱۹ فروردين ۱۳۹۷

دیدن فیلم‌های تکان‌دهنده فروریختن ساختمان پلاسکو، فروریختن قریب‌الوقوع پایه‌هایِ اقتصادِ نفتی کشور را برایم تداعی کرد. شباهت این دو فروریختن بسیار زیاد است. اجازه دهید صحنه را با هم مرور کنیم:

فرو ریختن ساختمان پلاسکو، حادثه‌ای هولناک و اندوهبار برای همه ما ایرانیان است. جان باختن جمعی از آتش‌نشانان فداکار در این حادثه، بر عمق تاثر ملت ایران افزود. خیلی‌ها به درستی نگران شدند که با وجود هزاران ساختمان بزرگ، فرسوده و غیر استاندارد در تهران، وقوع زلزله‌ای محتمل در تهران می‌تواند خسارات گسترده‌ای برای کشور در پی داشته باشد. من هم نگرانم. اما نگرانی دیگری هم دارم که ناشی از دیدن خطری بزرگ‌تر است. 
ساختمان پلاسکو در زمان ساخت خود در سال 1341 جزو مدرن‌ترین ساختمان‌های ایران و مایه مباهات سازندگان خارجی آن و کشور میزبان بود. در طول پنج دهه که از ساخت این بنا می‌گذرد، دانش مهندسی و معماری شاهد پیشرفت‌هایی شگرف بوده است. ساختمان پلاسکو بر پایه استانداردهایی ساخته شده بود که در سایه این پیشرفت‌ها به تدریج زیر سئوال ‌رفتند و استانداردهای علمی‌تر و بهبودیافته جای آن را ‌گرفتند. مالک ساختمان بایست با بکارگیری دانش و فناوری‌های جدید، نسبت به تقویت و نوسازی بنای پلاسکو اقدام می‌کرد. که نکرد. به تدریج آن ساختمان، منزلت اولیه خود را از دست داد و دفاتر شرکت‌های معتبر بین‌المللی جای خود را به کارگاه‌های غیراستاندارد تولیدی منسوجات ارزان‌قیمت دادند. انباشت فراوان مواد قابل اشتعال در ساختمانی که نه استاندارد روز را داشت و نه مجهز به سامانه‌های ایمنی آتش‌نشانی، خبر از خطری قریب‌الوقوع می‌داد. نهادهای ناظر خطر را گوشزد می‌کردند، اما گوش شنوایی برای این نهیب‌ها نبود تا اقدامی در عمل روی دهد. مالکی به دریافت اجاره‌بهای سهل‌الوصول ماهانه دلخوش بود و مستاجران، غرق در تکاپوی تلاش روزانه، چشم را بر روی خطر بیخ گوششان بسته بودند. شهرداری هم که قدرت اعمال تغییر را داشت احتمالا به سببی مانند تعارفات اداری با مالک یا پیامدهای سیاسی اعتراض جمعی مستاجران و نمایندگان اصناف، چشمش را بر خطر بست. 
 
جماعت چشم بسته بر خطر، گمان داشتند یا ترجیح دادند باور کنند که اگر روزی هم آتشی بر خرمن یکی از واحدها افتد، پیش از سرایت به دیگر واحدها و طبقات، می‌توان با استفاده از کپسول‌های آتش‌نشانی یا برآوردن فریاد کمک و حضور آتش‌نشانی محل، بر آن چیره شوند. از نگاه آن‌ها تماس اضطراری با 125 پایان آتش بود. این پندارشان با چند اشتباه مهلک همراه بود. نخست، فکر می‌کردند آتش از کپسول آتش‌نشانی می‌هراسد و خاموش می‌شود. دوم، گمان می‌بردند که در روز حادثه، لهیب آتش واحد به واحد و طبقه به طبقه پیش می‌رود و آنها مجال واکنش یا درخواست کمک خواهند داشت. سوم، انتظار داشتند که ماموران آتش‌نشانی در کمترین زمان و با پیشرفته‌ترین تجهیزات از راه برسند و کار آتش را یک‌سره کنند. اما افسوس که فرض‌های‌شان خطا بود. آتشی که کپسول‌های غیر استاندارد از مهار آن عاجز شد در چشم به هم زدنی ساختمان را کباب کرد. ماموران آتش‌نشانی از دل ترافیک جان‌گیر پایتخت گذشتند و برای مهار آتش در ارتفاع بلند، سلاح کافی نداشتند. سازه کهنه‌کار ساختمان پلاسکو زودتر از تصور همگان، در برابر چشمان حیرت زده مردمان حاضر و ناظر، به خود پیچید و خم شد و گردن و کمرش با تسلیم به آتش، شکست.
متاسفانه این همان داستان اقتصاد نفتی ایران است. 
 
داستان اقتصاد نفتی ایران هم از زمانی شروع می‌شود که خام‌فروشی نفت، منبع ثروت و افتخار بود. تاسیسات نفتی که توسط خارجی‌ها بنا ‌شد نماد صنعت ماند و مایه مباهات دولتمردان ایرانی. اما دنیای فناوری با سرعتی زیاد در حال تغییر بود. به تدریج صنایعی شکل گرفتند که که ارزش افزوده آنها بسیار فراتر از تجارت نفت بود. امواج نوآوری‌ها، معادلات قدرت و ثروت در سطح جهانی را برهم زدند. ایران اما دلخوش به درآمد و تاسیسات نفتی، چشم بر حرکت شتابان غافله تغییر بست. مدت‌هاست که نفت، دیگر طلای سیاه نیست و پیشتازان اقتصاد و ثروت‌آفرینی قید تجارت آن را زده‌اند. هر روز خبر از پیشرفتی در حوزه انرژی‌های پاک و کاهش چشمگیر هزینه‌های مربوطه به گوش می‌رسد. از سوی دیگر، هر روز در اخبار می‌شنویم که فلان شهر یا کشور استاندارد سخت‌گیرانه جدیدی وضع کرده تا عرصه را بر آلودگی‌های صنایع متکی بر انرژی‌های فسیلی تنگ‌تر کند. گویی هر روز آتشی کوچک در دل این اقتصاد نفتی می‌افتد و ما صداهای ترک برداشتن ستون‌های اصلی این بنای کهنه را می‌شنویم. کارشناسان هشدار می‌دهند که این ساختمان فرسوده به زودی در دام آتشی بزرگ خواهد افتاد. اما افسوس که بی‌عملی تنها پاسخی است که دریافت می‌کنند.
 
دولتمردان، دلخوش و معتاد به درآمدهای سهل‌الوصول نفتی، خود را به زحمت و خطر تغییر نمی‌اندازند. مردم و بنگاه‌های خصوصی هم گرفتار روزمرگی و فشار اداره کسب‌وکار، خروج از دامن اقتصاد نفتی را به فرداها واگذار می‌کنند. نهادهای نظارتی هم بجای بازخواست مدیران به خاطر هزینه‌ی فرصتِ تصمیمات آنها، چشم دوخته‌اند به همان درآمدهای نفتی و شیوه هزینه‌کرد کوتاه مدت آنها. در عمل، نظارت آنها بگونه‌ای شده که بی‌عملی و خطرگریزی را تشدید می‌کند. 
 
جالب این است که همه احساس کرده‌اند که آتشی در راه است، اما گمان می‌کنند یا دوست دارند باور کنند که آن آتش به این زودی‌ها به حجره آنها نمی‌رسد و اگر هم آتشی به جان پیکر فرسوده اقتصادِ نفتی افتاد، قدم به قدم پیشروی خواهد کرد. حجره به حجره و طبقه به طبقه. آنچنان که بتوان با کپسول‌ سیاست‌های تکراری و شناخته‌شده آنها را خاموش کرد. اگر هم نشد می‌توان دست به دامن کارشناسان داخلی و سپس خارجی شد و با پیروی از نسخه‌های محیرالعقول آنها، در چشم بر هم زدنی ساختمان فرسوده نفتی را ترمیم کرد.
 
اما افسوس که آتشی که به جان اقتصاد نفتی ایران افتاده با سیاست‌های دمِ دستی و نخ‌نمای دولتمردان نفتی خاموش نمی‌شود. افسوس که چند صباحی است لهیب شعله‌ انرژی‌های جایگزین و فناوری‌های مبتنی بر آن‌ها شتابان‌تر از همیشه در حال گسترش است. این شعله‌ها زودتر از آنچه ما تصور می‌کنیم کل طبقات این ساختمان فرسوده را فراخواهد گرفت. افسوس که در اوج زبانه کشیدن شعله‌ها، هیچ نسخه درمانی سریع‌الاثری وجود نخواهد داشت، چه داخلی و چه خارجی. ستون‌های فرسوده و تقویت نشده ساختمانِ اقتصادِ نفتی ایران تاب تحمل شعله‌های فراگیر را ندارد و زودتر از آنچه ما می‌پنداریم در برابر چشمان ناباور ایرانیان و جهانیان بکلی فروخواهد ریخت. فداکاری چند مدیر و کارشناس دلسوز هم دردی را دوا نخواهد کرد و همان مدیران فداکار هم در زیر آوار این سازه سوزان تسلیم خواهند شد.
 
پیامدهای اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و امنیتی فروریختن ساختمانِ اقتصاد نفتی، بسیار گسترده و مهلک است و آوار پلاسکویِ اقتصاد ایران، ملت بزرگی را زمین‌گیر خواهد کرد و تلفاتی سنگین و جبران نشدنی از خود بر جای خواهد گذاشت.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

برگرفته از : کسب و کار موفق

...
ادامه مطلب