از کودکی به ما یاد داده اند مشاغل را در زمره صنعت یکپارچه بنگریم. به وضوح به ما نگفته اند که میتوانیم با توجه به علایقمان کسب و کار داشته باشیم. درنتیجه با از دست دادن تخیل و ایجاد یک محدودیت فکری، مشکلی اساسی به وجود می آید: وقتی در جستجوی کسب و کار هستیم، به فهرستی بیرونی از مشاغل می نگریم و به جای اینکه دست به انجام کار مورد علاقه مان بزنیم، خودمان را به اجبار با یکی از آن مشاغل وفق میدهیم.
اما چه میشد اگر به جای دستورالعمل های توصیه شده، براساس علاقه قلبی خود امکان انتخاب داشتید؟ کریستن کارتر مالک کارخانه باسی بیوِر باتِن را در نظر بگیرید. همانطور که حدس زدید یک کارخانه دکمه فروشی است. مسیری که او طی کرد تا به یک تولیدکننده دکمه مبدل شود، برنامه های از پیش تعیین شده برای ایجاد کسب و کار نبود. حتی این تصور هم (وجود) نداشت که ساخت و تولید دکمه ممکن است به کجا ختم شود. او در کالِج با این حرفه آشنا شد، البته به عنوان یک سرگرمی خلاقانه، و شروع به ساختن دکمه در خوابگاه کرد. کاری که در ابتدا به عنوان یک سرگرمی جانبی آغاز شد، امروزه به شرکتی با بیش از یک میلیون دلار درآمد سالانه تبدیل شده که نیاز داخلی و خارجی بازار را تأمین میکند. این اتفاق یک شبه رخ نداد، اما از یک تصمیمگیری ساده برای انجام کار مورد علاقه اش شروع شد.
کارتر نمونه ای از افرادی است که ازطریق انجام کار هیجان انگیز کسب درآمد میکند. به لطف شیوه های فزاینده ارتباط با مشتری- ازجمله اِتسی، کوییرکی و کیک استارتر– او بخشی از جنبش روبه رشد افرادی است که بذر علاقه را در شغلی تمام وقت میکارند و بدین ترتیب ثبات و علاقه را در حرفهای ارزشمند در هم می آمیزند.
شیوه انجام این کسب و کار:
درمورد آنچه برایتان اهمیت دارد تأمل کنید
اولین مانع بر سر راه پیگیری علایق- بخصوص علایقی که خارج از انبوه وظایف روزانه ماست- تشخیص این نکته است که آیا ارزش دارد وقتمان را صرف آن کنیم یا نه. ما اغلب در انبوه وظایف روزمرهمان گرفتار میشویم و حتی زمانیکه وقت آزاد داریم، برنامه های نِتفلیکس را اغواکننده تر از صرف زمان برای پیشرفت خود میبینیم. اما قطع ارتباط با کارهای روزمره در بررسی این امر که آیا از رضایت حقیقی بهره مندیم یا نسبت به خواسته هایمان بی توجهیم، (بسیار) مهم است. موقع پیاده روی یا تعطیلات آخر هفته (در خلوت) از خودتان چند سؤال جدی بپرسید. آیا خواسته هایتان را زیر بار “وظایف تان” پنهان میکنید؟ اگر در قید انتخابهایی که (تابه حال) انجام داده اید نبودید، وقتتان را صرف چه کاری میکردید؟ ممکن است پاسخ شما چنین باشد: “با حیوانات وقت میگذراندم”، یا شاید هم “آنقدر تلویزیون تماشا میکردم تا چشمهایم ضعیف شود”. اما حتی سرگرمیهای به ظاهر بی اهمیت هم میتوانند به چیزی … مبدل شوند.
گام های کوچک بردارید
حتی وقتی با خود عهد می بندید زمانی را به یکی از علایقتان اختصاص دهید، سرعت پیشروی یک چالش محسوب میشود. به ویژه زمانی که در ابتدای راه هستید و با هدف نهایی (خود) فاصله زیادی دارید. وقتی به آرامی پیش میروید، به خاطر داشته باشید موفقیت ها مجموعه ای از گام های کوچک است. با انجام یک کار کوچک در هر روز در راستای علاقه تان شروع کنید. این کار میتواند باعلاقه دنبال کردن شخصی در توییتِر باشد که کاری را انجام میدهد که شما عاشق آن هستید، نوشتن یک وبلاگ، کارِ دستی یا صرفاً تماشای یک برنامه آموزشی در یوتیوب. بدین ترتیب شما امکان می یابید به آرامی، علایقتان را بیشتر در زندگی روزمره خود بگنجانید و بوسیله نیروی مثبت کارهای کوچک، به زودی متوجه پیشرفت خود می شوید.
به دوستانتان بگویید چه کار میکنید
وقتی کسی ناظر ماست، به استاندارد بالاتری پایبندیم. با جلب نظر جمعی از هوادارانتان راه خود را دنبال کنید تا همچنان متعهد بمانید. عضو گروهی آنلاین از افراد با علایق مشابه (خود) شوید، در اجتماعات غیر رسمی شرکت کنید، به همایش ها بروید یا فقط در فیسبوک اعلام کنید فعالیت جدیدی آغاز کرده اید. این کارها نه تنها شما را به اهدافتان موظف می کند، بلکه موقعیت های شغلی، همکاری و فرصت هایی را به وجود می آورد که پیش از آن راجع به آنها چیزی نمی دانستید.
کسب و کار تنها یک پوسته است و نه چیزی بیشتر. شیوه سنتی شما را وامیدارد در دبیرستان یا کالج به شغلی متعهد شده و سپس به شیوه مهندسی معکوس، خود را با آن سازگار کنید. رویکرد مبتنی بر علاقه که در اینجا به آن پرداخته ایم برعکس آن و پرهزینه است. این رویکرد بجای پرداختن به بُعد محدودی از آنچه که میتوانید باشید، دامنه موقعیت هایی که برای شما امکانپذیر است را وسعت می بخشد.
برگرفته از : http://ideas-to-wealth.blog.ir/
🆔 https://telegram.me/SuccessfulBusiness : @SuccessfulBusiness