قسمت چهارم:
همه چیز با اندیشه شما شروع می شود، اندیشه های مثبت بر غنای زندگی می افزایند، به شما امکان و قدرت می دهند تا احساس قدرت بیشتری بکنید و به اطمینان خاطر بیشتری برسید. مثبت اندیشی صرفاً یک موضوع انگیزه بخشی نیست. بلکه تأثیری سازنده و قابل اندازه گیری بر شخصیت، سلامتی و میزان انرژی و خلاقیت شما دارد.
هر چه مثبت تر و خوش بین تر بشوید، در تمامی شئونات زندگی تان شادتر خواهید بود. اما اندیشه های منفی برعکس این موقعیت را ایجاد می کنند. اندیشه های منفی شما را از قدرت محروم می سازند تا احساس ضعف بکنید و اطمینان خود را از دست بدهید.
هرگاه به یک مورد منفی بیندیشید یا حرف منفی بزنید، قدرتتان را از دست می دهید. احساس خشم و تدافعی به شما دست می دهد.احساس ناراحتی و مرارت می کنید. به مرور، اندیشه منفی می تواند به لحاظ فیزیکی شما را بیمار کند و حتی روابطتان را مسموم سازد.
مثبت اندیشی منجر به سلامتی ذهنی می شود و عملکرد شما را به اوج می رساند اندیشه منفی سبب بیماری ذهنی می شود و اثربخشی شما را کاهش می دهد بنابراین اگر می خواهید یک زندگی عالی داشته باشید، هدفتان باید این باشد که در خود احساسات مثبت ایجاد کنید و از شر احساسات منفی خلاص شوید.
از بین بردن احساسات منفی مهم ترین قدمی است که می توانید به سوی سلامتی، خوشبختی و حال خوش بردارید.هر بار که بر اندیشه ها و احساسات خود مسلط شوید و بخواهید روحیه مثبت داشته باشید، کیفیت زندگی درونی و بیرونی شما بهبود پیدا می کند.
در غیاب احساسات منفی، ذهن شما خود به خود با احساسات مثبت پر می شود و این تولید خوشبختی، شادی و احساس موفقیت می کند. آنچه را که ذهن بتواند تصور و باور کند قابل دستیابی است به شرطی که با ذهنیتی همواره مثبت توأم باشد و افکار منفی آن را مخدوش نکند، موفقیت افراد بیش از آن که به میزان هوش آن ها بستگی داشته باشد به میزان تفکر آن ها بستگی دارد. میزان پول در حساب های بانکی ، میزان خوشحالی و میزان خشنودی از زندگی ، به میزان تفکر شخصی بستگی دارد. برای رسیدن به موفقیت باید در زندگی تغییر ایجاد کنیم. طرز تفکرمان را تغییر بدهیم و یک نگرش جدید به زندگی پیدا کنیم. ما محصول فکر خود هستیم.
لازم است بدانید که مغز انسان به دو قسمت تقسیم می گردد: :1خودآگاه :2ناخودآگاه
شاید تا کنون بارها از زبان دانشمندان شنیده باشید که افراد تنها از % 10ذهن خودآگاه خود استفاده مینمایند.
باید توجه داشت که ضمیر ناخودآگاه بسیار بزرگ تر و نیرومند تر عمل می کند و در حدود % 90دیگر از واکنش های ذهنی ما را نیز همین قسمت تحت کنترل خود دارد. آیا می دانید ممکن است در زندگی شما چه اتفاقاتی روی دهد اگر بتوانید به طور کامل از ضمیر ناخودآگاه ذهن خود استفاده کنید؟ بله می توانید از قدرت جادویی آن برای پیشبرد و ارتقای زندگی خود بهره بگیرید.
ضمیر ناخودآگاه در محل استقرار خود از ما محافظت کرده و ما را زنده نگه می دارد. هر چیزی را که در زندگی خود با حواس پنجگانه مان احساس می کنیم ، تمام چیزهایی را که می بینیم، می شنویم، حس می کینم، می چشیم و بو می کنیم برای تحلیل و بررسی های آتی به ذهن فرستاده می شوند و در قسمت ضمیر ناخودآگاه ما ذخیره خواهد شد. لازم به ذکر است که ذهن انسان به صورت 24ساعته در حال فعالیت می باشد، یکسره و بدون توقف و استراحت.
یکی دیگر از نمونه های بارز ضمیر ناخودآگاه، رانندگی است. زمانیکه شما در حال رانندگی هستید، اصلاً به نحوه عملکرد خود فکر نمی کنید و تمام اعمال خود را با فکر انجام نمی دهید، بلکه همه کارها به صورت اتوماتیک وار انجام می شوند، شما فقط رانندگی می کنید.
نکته مثبتی که در مورد ضمیر ناخواگاه وجود دارد این است که ما را قادر می سازد تا آرزوها و اهداف خود را عملی کنیم. می توانید ذهن خود را طوری برنامه ریزی کنید که سبب موفقیت شما در تمام عرصه های زندگی گردد.
کلیه افکار، رفتار و تجربیاتی که از طریق ذهن خودآگاه درک می گردند، در ضمیر ناخودآگاه شما ثبت و ضبط می شوند، اما نکته جالبی که باید در این زمینه به خاطر داشت آن است که ضمیر ناخودآگاه هیچ گونه تفاوتی میان واقعیت ها و تصورات ذهنی فرد قائل نمی شود. برای ضمیر ناخودآگاه فرد محدودیتی در زمینه زمان و مکان وجود ندارد.
اگر در ذهن خود انتظارات شفاف و شاد را نقاشی کنید، خود را در شرایط مناسب هدفتان قرار می دهید.
نورمن وینسنت پیل
آن طور که درباره خود می اندیشید و احساس می کنید، آن طور که از خود انتظار دارید و امکان پذیر می دانید، کاری را که می کنید، مشخص می سازد. وقتی کیفیت اندیشه خود را تغییر می دهید، کیفیت زندگی تان تغییر می کند، و گاه بلافاصله این اتفاق می افتد.
در عالم هستی شما تنها کنترل کامل یک چیز را در توان خود دارید و آن چیزی جز اندیشه خود نیست. می توانید در هر لحظه ای تصمیم بگیرید که به چه موضوعی فکر کنید. اندیشه شما و آن طور که حوادث را تفسیر می کنید، احساساتتان را سبب می گردد که این احساسات می توانند مثبت یا منفی باشند. اندیشه و احساس شما، اقدامات شما را سبب می گردد و نتایجی را که به دست می آورید، مشخص می سازد.
یکی از بهترین تکنیک هایی که از طریق آن می توانید ضمیر ناخودآگاه خود را برنامه ریزی کنید، این است که موفقیت را در ذهن خود به تصویر بکشید .این کار به شما کمک می کند تا بتوانید به صورت خودآگاه جذب چیزهایی بشوید که آنها را میخواهید. به این منظور می بایست تصاویری را که برایتان خوشایند هستند در ذهن خود مجسم کنید. این تجسم هم شامل احساسات شما می شوند و هم افکارتان. باید به ضمیر ناخودآگاه خود آموزش دهید که فقط به موفقیت، شادی، کامیابی، و سلامت و عشق فکر کند .
هیچ گاه برای تبدیل شدن به آن فردی که می خواهید، دیر نیست. ( جرج )
تصویرسازی ذهنی یکی از بهترین شیوههای برنامه ریزی و هدایت ضمیر ناخودآگاه است.
ثروتمندترین و موفقترین انسانها کسانی هستند که بیشتر و بهتر از بقیه توانسته اند در ذهن خود خیال پروری مثبت بکنند.
تا زمانی که ضمیر ناخودآگاهت را متقاعد نکنی که انسان موفقی هستی، شکست خواهی خورد. این قانع کردن با تاکید و تکرار موثر به وجود می آید.( اسکاول شین )
این زندگی شماست، هیچ کس نمی تواند در آن تغییر ایجاد کند مگر خود شما. اگر خودتان خواستار تغییر نباشید، آنگاه هیچ چیز در این دنیا نمی تواند شما را مجبور به تغییر کند.به این منظور در ابتدا باید به خود بگویید که با ایجاد تغییر، زندگی من از شرایط فعلی بهتر خواهد شد. اصلاً مهم نیست که زندگی شما تا چه اندازه خوب است به هر حال باز هم جای پیشرفت و ترقی وجود دارد. بدانید نمی توانید به آرزوها و موفقیتهای رؤیایی خود برسید ، مگر اینکه در اشتیاق سوزان برای رسیدن به آنها داشته باشید و باور کنید که می توانید به آنها برسید . ( ناپلئون هیل )
اغلب کارهای بزرگ جهان توسط انسان هایی انجام شده است ، که درست زمانی که اصلا امیدی نداشته اند ولی به تلاش خود ادامه داده اند. مشکلات، سازه های یک زندگی موفق هستند به شرطی که نحوه رویکرد ما به آن نگرش حل مسئله باشد و در مقابل مسائل و مشکلاتی که در زندگی ما پیش می آید همواره این سؤال را مطرح نماییم که "این رویداد برای ما چه پیام مثبتی داشته است؟" با چنین نگرشی، زندگی با مسائل و مشکلاتش معنای زیبایی پیدا میکند و در واقع موفقیت و پیروزی ما در صحنه زندگی، حل مشکلات اطرافمان میگردد. بعضی از انسانها در هر فرصتی به دنبال مشکل میگردند، ولی انسانهای موفق در هر مشکلی به دنبال فرصت میگردند
و به قول دیل کارنگی
اگر تقدیر زندگی در مسیر آنها یک لیموترش هم قرارداد از آن شیرین ترین شربت زندگی را تهیه میکنند و با عشق مینوشند. یادمان باشد که مشکلات دامنه ذهن ما را وسعت میبخشد و تواناییهای ما را برای رسیدن به پیروزیهای بزرگتر افزایش میدهد.
رشد و پیشرفت نتیجه ایجاد تغییر و تحول در زندگیست. اساسی ترین نکته برای یافتن راهی به منظور زندگی بهتر، این باور است که برای تغییر در جهت مثبت و بهتر شدن، هیچ گاه دیر نیست، مهم این است که بدانیم می شود تغییر کرد. برای تغییر کردن باید انعطاف پذیر باشید انعطاف اولین شرط تغییر پذیری و نشانه یک ذهن برتر است. اگر شما آماده تغییر هستید، پس می توانید آن را انجام دهید. اگر همچنان در وضعیت فعلی خود باقی بمانید، هیچ گاه به رشد و تعالی نمی رسید.
شیوه ی تفکر و عملکرد خود را تغییر دهید تا بتوانید به کلیه اهداف خود دست پیدا کنید. باید توجه داشت که تغییر و تحول از یک روند ممتد پیروی کرده و هیچ گاه متوقف نمی شود. به محض متوقف شدن تغییر و تحول، رشد و پیشرفت شما هم متوقف می گردد. برای موفقیت در هر تغییری باید ابتدا قدم های کوچک بردارید. انجام تغییرات کوچک فعلی، باعث می شود تغییرات بزرگ تر، راحت تر انجام پذیرد.آن طور که درباره خود فکر می کنید، آن طور که به قابلیتها و توانمندیهای خود می اندیشید، کیفیت زندگی امروز شما را رقم می زند.
خوشبختانه، این طرز تفکر آموختنی است. با کنترل کردن کامل کلمات، تصاویر و نقطه نظرهایی که به ذهن خود راه می دهید، می توانید کنترل کامل آینده خود را در دست بگیرید. هر چه اغلب به آن فکر کنید، همان می شوید. دنیای بیرون شما، بازتاب دنیای درون شماست. اگر فکرتان را عوض کنید، می توانید زندگی تان را تغییر بدهید.
بزرگ ترین چالش و مسئولیت شما این است که در خود معادل ذهنی ای که می خواهید در بیرون از خود تجربه کنید فراهم آورید. با این کار، تمام قدرتهای ذهنی خود را فعال می کنید و کاری می کنید که عالم هستی برای شما و خدمت به شما کار کند. شما سررشته و کنترل کامل زندگی خود را در دست می گیرید.
از هزاران نفر سؤال شده است که در اغلب موارد به چه فکر می کنند. بارها و بارها موفق ترین مردان و زنان جامعه حرف واحدی را تکرار می کنند. آنها اغلب اوقات خود را به این فکر می کنند که چه می خواهند و چگونه می خواهند به این خواسته خود برسند.
برعکس، اشخاص ناموفق به آنچه نمی خواهند فکر می کنند. آنها به مسائل و نگرانیهای خود فکر می کنند. به اشخاصی که در زندگی آنها را دوست ندارند فکر می کنند. اما شما این گونه نیستید.
وقتی پیوسته به این فکر می کنید که چه می خواهید و چگونه می خواهید به این خواسته خود برسید، این طرز فکر کردن به زودی عادت شما می شود. وقتی به آنچه می خواهید فکر می کنید و درباره اش حرف می زنید، مثبت تر، هدفمندتر و خلاق تر می شوید. وقتی بدانید که به کجا می روید، تبدیل به شخص مؤثرتری می شوید.پس بیاییم مسیر زندگی خود را بر مبنای باورهای مثبت و یک روحیه عالی طراحی کرده و با امید زیباتر شدن زندگی خود و اطرافیانمان از فرصتهای طلایی زندگی نهایت استفاده را نماییم.
برگرفته از : skylove.ir