برندها دارای علامت تجاری هستند که از استفاده شدنشان توسط دیگران جلوگیری کند. برند همان محصول نیست، توجه نمایید که برندها “چیزهایی هستند که مشتری میخرد” درحالیکه محصولات “کالایی هستند که شرکت تولید میکند.”
یک برند اطلاعات مشخصی در مورد سازمان و محصولات ارائه میدهد که سبب تمایز آن در بازار میگردد. برند این اطمینان را میدهد که یک محصول یا خدمت، خاص و بیهمتا است. یک برند قدرتمند وسیلهای برای آگاه ساختن مردم از این موضوع است که شرکت چه پیشنهادها و محصولاتی ارائه میکند.
برند فرایند تصمیمگیری برای خرید از سوی مشتری را ساده میسازد. در گذر زمان مصرفکنندگان برندهایی را میابند که نیازهای آنان را پاسخ میگوید. اگر مصرفکنندگان در مورد یک برند اطلاعات کافی داشته باشند سریعا در مورد خرید تصمیم میگیرند و در زمان صرفهجویی میکنند. همچنین آنان هزینه جستجو برای محصول را نیز ذخیره میکنند. اگر مشتریان باور داشته باشند که یک برند میتواند نیازهای آنان را همچنان برآورده کند نسبت به آن وفادار و متعهد باقی میمانند. تازمانیکه مصرفکننده از مصرف محصول نفع دریافت میکند، به خرید از آن برند ادامه خواهند داد. برند همچنین نقش کلیدی در تعریف ویژگیهای یک محصول برای مشتری را بازی میکند.
به طور خلاصه برند یعنی قول فروشنده برای فراهم نمودن مستمر یک سری از ویژگیها، منافع و خدمات برای مشتری. این یک نام تجاری ، علامت، واژه و نماد است که برای ایجاد تمایز در خدمات و محصول یک یا چند فروشنده در مقایسه با رقبا است. مکدونالد، مرسدس بنز، سنی، کوکاکولا، کینگ فیشر و غیره مثالهایی از برندهای معروف هستند.
مشتری، کارمندان، مدیریت و سهامداران که چهار عنصر مهم یک شرکت هستند توسط برند به هم متصل میشوند. برند چیزی نیست جز طبقهبندی خاطرات در ذهن مشتری. برند نشانگر ارزش، ایدهها و حتی شخصیت است. برند یک سری از ارتباطات و منافع عملکردی، احساسی و اخلاقی است که ذهن بازار هدف را پرکرده است. این ارتباطات چیزی نیستند جز تصاویر و نمادهایی که با برند و منافع برند مرتبط هستند. ازجمله صدای تولیدشده از محصولات نایک، صدای محصولات نوکیا و غیره. منافع مبنای تصمیم خرید هستند.
فرایند ایجاد یک برند از بین انواع برندها را برندسازی و عملیات پیرامون ان را برندینگ گویند که بر عهده مدیریت بازاریابی و مدیریت برند سازمان است.
تاریخچه علائم تجاری به نحوی تاریخچهبرنـد نیز محسوب میشود بعلاوه اینکه در دورههای آخر سیر تکامل علائم تجاری ، مفاهیم بسیاری با علائم تجاری همراه شد و برنـد را شکل داد به گونه ای که علامت تجاری زیرمجموعهای از برنـد محسوب میشود.از ابتدای قرن بیستم شرکتها به مفاهیمی از قبیل شعار تبلیغاتی ، کاراکتر و صداهای مخصوص خود روی آوردند که خود بخشی از مفهوم برنـدینگ است. تولیدکنندهها شروع به جستجوی راههایی کردند که به گونهای مصرف کنندگان را از نظر روانشناختی ، اجتماعی و نژادی با برنـدهایشان در ارتباط می ساخت. از آن به بعد ، تولیدکنندهها متوجه شدند که باید به دنبال مفاهیمی همچون هویتبرند و شخصیتبرنـد باشند؛ مفاهیمی همچون جوانی. تفریحی. لوکس بودن و غیره. این امر. آغازی بر فعالیتی است که ما امروزه آن را به نام برنـدینگ میشناسیم. به گونه ای که مشتریان محصول نمیخرند بلکه تجربهبرند را میخرند و این همان ارزشبرنـد است.
شاید فکر مینمایید : برندسازی به معنی تبلیغات است و یا برندسازی فقط بوسیله تبلیغات حاصل می شود. برندها چیزی بیش از کالا و ارزش کاربردی آن است که به مشتری وعده داده است.محترم شمردن برندی که بسیار محبوب شده است یک روش مرسوم در بسیاری از جوامع است. با پی بردن به قدرت برند در میان جامعه مشتریان وفادار، سازمان ها سعی دارند تا برند خود را تبدیل به یک برند با وجهه عالی و نفوذ بالا نمایند. بسیاری از برندهای موفق ، بسیاری از امور اجتماعی را حمایت نموده اند، در عین حال مسئولیت اجتماعی خود را نیز ترویج داده اند.
مثلا برای برندهای شناخته شده ترویج ورزش ، فرهنگ یا موسیقی و همچنین فعالیت های خیریه یا فعالیت های پژوهشی متداول است. ورزش و برندسازی یک مشارکت بسیار موفق است. نایک و ریبوک بطور سنتی با حمایت از ورزش در سطح جهانی دیده شده اند. وقی شما برندها و ارتباطات آنها را بررسی می نمایید، درمیابید که برندها به معنای چیزهایی فراتر از فقط لوگو و تصویر ذهنی هستند. بدون شک تصویر ذهنی یکی از ویژگی های ذاتی نام تجاری است، اما برندها همچنین منتقل کننده ادراک مرتبط با تصویر ذهنی هستند.آنها دارای یک موقعیت مشخص همچنین ارزش و تصویر ذهنی در کنار داشتن شخصیت هستند.
با تحقیق بیشتر در مفهوم برندسازی در می یابیم که برندها شخصیت معینی را بوجود می آورند. برندها از شخصیت های شناخته شده به عنوان سفیران خود استفاده می نمایند. شخصیت و تصویر عمومی سفیر برند همواره به تصویر برند و محبوبیت آن کمک می نماید. امروزه هر محصول شخصی خواه عطر یا ساعت در ارتباط با یک شخصیت شناخته شده قرار میگیرد (کسی که نماینده برند است) و به ترویج آن کمک می کند.ریچارد برنسون شاید یکی از شناخته شده ترین سفیران برند باشد. بسیاری از افراد موفق و ستارگان ورزشی مانند تایگر وود و همچنین بازیگران زن و مرد هستند که نماینده و ترویج کننده برندها بوده و به آنها شهرت بخشیده اند.
در مجموع برندها پیام های مختلفی را به مردمان مختلف میرسانند. امروزه موفق ترین سازمان ها هویت شرکت یا برند شرکت خود را ترویج میدهند تا تصویر شرکت خود را ساخته و حفظ کنند در حالی که مشغول ترویج برند منحصر بفرد محصولات خود هستند. در این موارد میبینیم که برندسازی سازمان و تبلیغات در تلاش برای برقراری ارتباط با مشتری با مجموعه ای متفاوت از پیام ها هستند در حالی که ترویج محصولات به طور کلی پیام متفاوتی را می رساند. برندسازی سازمان در تلاش برای پرورش هویت، ارزش و تصویر شرکت است در صورتی که در سطح محصولات برندسازی محصول و پیشنهاد ارزشی محصول را برای مشتریان هدف ترویج می دهد.
شناخت انواع برند و انواع برندسازی این فهم را برای ما حاصل مینماید که قدرتی به دست آوریم که از آن میتوان به آمیزه ادراک و تصویر تعبیر نمود. ضمنا یک برند اجزا و پیام های بیشتری نسبت به آن چیزی که تلاش به انتقال آن دارد به همراه دارد. در نهایت شما متوجه میشوید که برندها قدرت این را دارند که به ناخودآگاه افراد دست یافته و در آنجا بمانند. از آن مهمتر آنها از این قدرت استفاده میکنند تا ارتباط با بیننده را مانند ارتباط با مشتری آغاز و تقویت کنند.
هنگامی که آغاز به دیدن تمام برندهای اطراف خود مینمایید، متوجه خواهید شد که یک استراژی موجود است که سبب ساخت و رشد برندها برای اهداف مختلف میشود. این آغاز یک سفر جالب به دنیای قدرت برندها بری دانشجویان مدیریت برند است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برگرفته از : کسب و کار موفق