زمانی که در مورد برند Brand ( نام تجاری و نشان تجاری یا مارک ) صحبت به میان میآید، گویی که در مورد یکچیز واحد بحث مینماییم. درحالیکه هرگز اینگونه نیست. پس برای درک برند و فرایند برندسازی ، شناخت انواع برند حائز اهمیت است.
در حقیقت واژه برند یک مفهوم کلی و عام است که متناسب با جایگاه کاربردی خود باید کاملاً متفاوت مورد استفاده واقع شود. مخاطب مجبور است تا با توجه به متن و محتوای جمله ( Context یا Content ) منظور گوینده را متوجه شود. تمام این مشکلات ناشی از عدم تسلط افراد به انواع برند است. اگر افراد بدانند که برای هر نوع برند یک واژه تخصصی وجود دارد، در این صورت از این سردرگمی خارج خواهیم شد. به ساخت و توسعه یک برند، برندینگ یا برندسازی گویند و انجام آن بر عهده مدیریت برند است. در ادامه به بیان لیستی از انواع برند خواهیم پرداخت که شامل حداقل ۲۱ نوع برند است ( شاید بعد از مطالعه متن زیر، تنها از واژه عمومی برند استفاده نفرمایند ).
این دسته بندی برند ، برای اولین بار توسط تیم مشاوران مدیریت ایران در زبان فارسی ارائه میگردد.
در این مقاله سعی خواهیم نمود تا تمام ۲۱ نوع مختلف برند را بهتر بشناسیم :
به نوع ، برند فردی Individual Brand نیز گفته میشود. این نوع برند بهصورت یک هاله، پیرامون شخصیت فرد ساخته میشود تا با برنامهریزی مشخص و مدون ، فرایند رشد و ارتقاء جایگاه اجتماعی، سیاسی، علمی ، …. فرد را در جهت دستیابی به فرصتهای جدید، تقویت نماید. روش ایجاد برند برای یک فرد را برندینگ شخص (پرسنال برندینگ) Personal Branding گویند. تصویر برند ایجادشده از فرد، کاملاً با روش بهکارگیری کانال برای ارائه برنامه بازاریابی آن فرد، مرتبط است. توجه نمایید: در اغلب موارد به علت عدم وجود برنامه یا مدل تجاری مشخص، کمپین برندینگ فردی به استراتژی تجاری افراد کمکی نمینماید. در بین انواع برند ، از آنجایی که این نوع برند با محوریت فرد است ، یکی از چالشهای بزرگ برای مدیر برند محسوب میشود.
اینگونه از برند، موجب افزایش درک مخاطب از ایده موجود در کالا و اجناس میگردد. ایدهای که به افزایش قابلیتهای کاربردی کالا منجر شده است. برندهای مرتبط با محصولات بستهبندیشده مصرفی Consumer packaged goods) CPG) که با عنوان محصولات مصرفی تندرو fast moving consumer goods) FMCG ) شناخته میشوند، بهترین مثال هستند.
شبیه به برند محصول است، اما ارزشهای پیشنهادی پیچیدهتری به خدمت اضافه میگردد. از بسیاری از جنبهها، ایجاد یک برند برای محصول سختتر است. زیرا باید یک کالای غیرملموس را به مشتری، پیشنهاد نمود.
ضرورت وجود برند خدمات در فضای رقابت بین شرکتهای ارائهدهنده خدمات، بیشتر نمود پیدا مینماید. برندسازی برای خدمت، بازاریابان حوزه خدمات قادر میسازد تا چانهزنی بر سر قیمت ارائه خدمات به حداقل رسد، زیرا برندینگ خدمات (اگر بهدرستی صورت پذیرفته باشد) میزان مهارت ارائهدهنده خدمات را به نمایش میگذارد.از سوی دیگر، هنگام ارائه خدمات توسط یک انسان ، به علت حضور احساسات انسانی، قابلیت اثرگذاری بیشتری از سوی برند بر مشتری وجود دارد. روشهای نوین پرداخت آنلاین مانند استفاده از انواع اَپ برندهای گوناگون، سبب شده است تا نحوه دسترسی مشتری به محصول یا خدمت تغییر نموده و انتظار برندها از مفهم وفاداری و تکنولوژی بهسرعت تغییر نماید.
از برند شرکتی بهعنوان برند سازمانی Organizational Brand نیز یاد میشود. دیوید آکر چنین بیان مینماید : برند شرکتی، معرف شرکتی است که پشت ارزش پیشنهادی به مشتری ایستاده است. شرکت باید این اطمینان را به مشتریان خود دهد که برند شرکتی حاوی میراث غنی، داراییها و تواناییها، کارکنان، ارزشها و اولویتها، نماینده قواعد اصلی و مرجع بومی یا جهانی، برنامههای شهروندی و سابقه عملکرد است.
به برند شرکتهای سهامی عام و سرمایهگذاران این بخش گفته میشود. وضعیت اینگونه واحدهای تجاری بر اساس نحوه سرمایهگذاری و عملیات پیرامون سهام انجام میشود. این شرکتها با ترکیب برنامههای مالی و استراتژیک باارزشهای پیشنهادی به ذینفعان و جامعه، به دنبال افزایش میزان شهرت برند از طریق تقویت CSR (مسئولیت اجتماعی شرکت) میباشند. یک برند سرمایهگذار قوی، انعطافپذیری قیمت سهام و درک آگاهانه از ارزش سهام خود را از طریق برند خویش، مدیریت مینماید.
به آن برند موسسه غیردولتی NGO Brandنیز گفته میشود. اینگونه موسسهها به دنبال توسعه مدلهای ایجاد ارزش (مدلهای ارزشآفرین) هستند تا علاوه بر جمعآوری کمک و اعانه، از راههای دیگری قادر به افزایش سرمایه در جهت انجام پروژههای عامالمنفعه بهعنوان مأموریت اصلی خویش باشند. برند قدرتمند در این حوزه موجب جلبتوجه بیشتر سرمایهگذاران و خیرین میگردد. بسیار دیدهشده است که این نوع موسسهها بهنوعی عملیات برندینگ را برای افزایش سطح فروش انجام میدهند، فروشی که عواید آن بر حمایت از مأموریت اصلی سازمان استوار است.
این نوع برند تحت یک فرایند برندسازی به نام برندینگ دولت Government Branding ایجاد و توسعه میابد.
یک برند ساخته نمیشود مگر آنکه حق انتخاب مصرفکننده و یک مدل رقابت، در آن وجود نداشته باشد. در این فرایند از متدولوژی و قوانین برندینگ در جهت ایجاد اعتماد و اعتبار برای یک دولت استفاده میشود. در گام بعدی باید برند را به نشان اعتباری و بعد به نشان علاقه تبدیل نمود.
آن را برند هدف نیز مینامند. این برند مترادف با علت یا هدف انجام یک فعالیت است که ذهن مصرفکنندگان نیز به همین صورت تداعی میگردند.
برای مثال : برند BodyShop تولیدکننده لوازمآرایشی (حضور در ۶۰ کشور جهان) با موضع ضد خشونت علیه حیوانات به برندی فعال در حوزه حقوق حیوانات تبدیلشده است. همچنین برند Benetton که بر مد تمرکز دارد با مواضع خویش در خصوص تعصب و مشکلات جهانی، بسیار مشهور شده است.
از این برند بهعنوان برند مقصد Destination Brand نیز یاد میشود. برند مکان خود را بر اساس منطقه جغرافیایی تعریف مینماید و دارای سه سرفصل اصلی است :
فرایند ایجاد این برند را برندینگ مکانی Place Branding مینامند. برندی که پیرامون یک منطقه یا شهر یا کشور ایجاد میشود. برند مکانی خود را با ایجاد ارتباط با ایدهها بهجای امکانات بیان مینماید. این نوع برندسازی غالباً برای جذب توریست، سرمایهگذار، کسبوکار و اقامت انجام میگردد.
تمام گروهای فوق، حق انتخابهای فراوانی از میان مناطق جغرافیای دارند، اما سؤال اساسی اینجاست : الویت انتخاب با کدام منطقه جغرافیایی است؟ پاسخ : منطقهای که بهترین برندسازی را برای کنترل ذهن و روح مشتریانش انجام داده است.
یکی عوامل حیاتی موفقیت عبارت است از درگیر نمودن شهروندان و ارائهدهندگان خدمات در این فرایند است.
از آنجایی برند مکانی در خصوص مناطق است، برند کشور نیز جزئی آن بهحساب میآید. برندینگ کشوری، فرآیند معرفی یک کشور بهعنوان یک برند است و تلاش بر درک و معرفی آنان دارد. سایمون انهولت از دانشگاه آکسفورد از پیشگامان این حوزه است.
به دو صورت قابلاستفاده است:
۱- نحوه کارکرد برند در زمان استفاده را تشریح و تعهدات آن در ارتباط با امنیت شغلی، مسئولیت اجتماعی شرکت و …. مشخص میسازد.
۲- نشاندهنده سطح کیفی پاسخگویی برند در قبال انتخاب مشتری است.
شاید موفقترین برند در این حوزه برند Fairtrade (یک اجتماعی سازمانیافته و رویکرد بازار محور است که هدف آن کمک به تولیدکنندگان جهان سوم است تا شرایط دادوستد بهتر، عادلانهتر فراهم کند و پایداری را توسعه دهد) باشد. اغلب این برندها توسط NGOها تأسیس میشوند مانند موسسه بین WWF’s Global Forest and Trade Network که به دنبال حفظ جنگلها است.
تلاش افراد مشهور بر آن است تا موفقیتهای شغلی، خصوصیات فیزیکی و ظاهری، شایعات و رسواییها پیرامون کارنامه کاری خویش را از طریق تولید محتوا در شبکههای اجتماعی در اختیار علاقهمندان خویش قرار داده تا بر تعداد دنبال کنندگان خود بی افزایند. مدل تجاری آنان بر حضور دائم در تبلیغات استوار است که منجر به فروش حق پخش، لایسنس، امضاء و نقشآفرینی بهعنوان شخصیت تجاری برندهای معتبر خواهد شد.
برند مؤلفه به دنبال افزودن ارزش به برند دیگر از طریق چیزی که به ارمغان میآورد. برای مثال Intel. هنگامیکه در مورد برند یک لب تاب صحبت میشود، وجود سی.پی.یو با برند اینتل (به علت موفقیت اینتل در تولید پردازندههای حرفهای) به برند لب تاپ کمک نموده تا مشتری را به خرید آن برند متقاعد سازد. برند جزء دارای ارزش پیشنهادی خاصی است که موجب تقویت برند اصلی میگردد. شرکت مالک برند جزء با انجام فرایند برندسازی، مصرفکننده نهایی را با برند خود آشنا میسازد، پس مصرفکننده با این برند مؤلفه از پیش آشناست و در زمان خرید، ترجیح میدهد که برند اصلی نیز حاوی آن برند مؤلفه شناختهشده باشد. پس برند مؤلفه خود را به زنجیره تأمین شرکت تولیدکننده دیکته مینماید.
اینگونه برندها بهراحتی شناخته و بهصورت گستردهای پخششدهاند. مدل تجاری آنها بر اساس شناخت، دسترسی آسان و پایداری است. مدل عملیاتی این برند به این فرض است که همواره از سوی رقبا در حال تهدید است و در صورت نیاز تغییرات کوچکی را بر اساس نیاز و انتظارات مصرفکننده در هر منطقه جغرافیایی ایجاد مینماید.
آن را برند تغییردهنده نیز مینامند. این برند رهبر بازار نیست اما مصمم است تا برندهای بزرگ و قدرتمند بازار را ناراحت، آشفته و یا دگرگون سازند. این نوع برندها صرفنظر از بزرگی یا کوچک سازمان خویش بر بال خلاقیت و نوآوری، بزرگان بازار دردسر انداخته و بهصورت ناگهانی بر روند بازار اثر میگذارد.
این نوع برند با از دست دادن وجوه تمایز، ایجادشده است.
به ۳ شکل زیر وجود دارد:
برند معتبر، با قدر و منزلت، جایگاه اجتماعی خاصی را به مصرفکننده خویش توصیه مینماید. برندهای لوکس باید خط باریکی بین انحصار و واقعیت برای مصرفکنندگان خویش ترسیم نمایند. به فرایند ساخت یک برند تجملی، لوکس برندینگ Luxury Branding گفته میشود. این عمل از طریق بیان کیفیت و داستان برند، صورت میگیرد. برندهای لوکس، تمایل بالایی به ارائه تصویر و الهامات مناسبی از خود به بازار داشته و در مقابل ادراک و اعتماد متغیر مشتریان بسیار آسیبپذیر هستند و از سوی “برندهای لوکس مقرونبهصرفه” همواره تهدید میشوند.
این برند پیرامون هواداران یک دسته، گروه، فرد یا محصول در یک جامعه شکل میگیرد. دقیقاً مشابه برند چالشگر ، این برندها نیز جنگ و ستیز علیه سایر برندها را مدنظر دارند، با این تفاوت که دلیل رقابت این برند با سایرین، ناشی از دلایل فرقهای حاصل از نحوه نگرش آنان است و نه حضور رقیب و یا نیاز بازار. برند فرقه یک فرهنگ مشخص را در بین هواداران خویش ایجاد مینماید.
اینان تمایل به داشتن “پیروان” بهجای “مشتریان” دارند. قوانین را وضع و دیگران را به اجابت آن قانع مینمایند. برای مثال طرفداران هارلی دیویدسون، اوپرا وین فری یا لینوکس.
یک برند نوظهور است. برندی با حرکتی سریع، ناشناخته، هنوز خود را اثبات ننموده است و هیچ تاریخچهای ندارد. این نوع برندها برای مصرفکنندگانی ارائه میشود که به دنبال تازگی و زندگی در زمان حال هستند.
آن را برچسب شخصی Private Label نیز گویند. این نوع برند گذاری ریشه در ارزش ارائهشده به مصرفکننده دارد. این برند با در اختیار داشتن منابع به دنبال کاهش قیمت است. برند شخصی به دنبال ارائه محصولاتی است که توسط برندهای معتبر ارائهشده اما با قیمت بسیار کمتر.
توانمندی یک شرکت در خصوص جذب نیروی انسانی باکیفیت در بازار رقابتی، ناشی از برند کارفرما است و برابر باارزش پیشنهادی به کارکنان است. استخدام افراد شایسته نیاز به ایجاد فرهنگسازمانی سالم، بهرهور و شایسته این افراد دارد. اگر برند کارفرما از قدرت بالایی برخورد باشد، قدرت چانهزنی داوطلب در خصوص حقوق دریافتی کاهش (هرچند در چنین سازمانهایی حقوق پرداختی حتماً منصفانه است) و تمرکز اصلی وی بر فرصت استخدام وبخشی از آن سازمان شدن است. مانند شرکت گوگل، مایکروسافت، جگ وار.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
...یکی از مفاهیم اساسی در برندینگ و مدیریت برند است و عبارت است از فرایند توسعه یک نشانه، مارک یا علامت که در پیرامون اسم یا شغل یک فرد حقیقی ساخته میشود. شما با استفاده از این مارک یا علامت، با دیگران ارتباط برقرار نموده و از طریق آن مهارتها،شخصیت و ارزشهای خود را به دیگران معرفی مینمایید. هدف نهایی برندسازی شخصی ، ایجاد شهرت و معروفیت میباشد که در ایجاد یک شبکه ارتباطی قوی و موردعلاقه دیگران به شما کمک خواهد نمود. پس از ایجاد یک چنین برندی، سایرین برای دستیابی به معلومات و دانش شما، به دنبال شما خواهند آمد.
در حوزه مدیریت برند شخصی باید بدن ، لباس ، ظاهر فیزیکی و حتی دانش فردی موردتوجه قرارگرفته و این موارد باید کاملاً برجسته، باقابلیت به یادسپاری و به یادآوری بالا Recall و علامتی مشخص برای مخاطبان باشد. برندسازی شخصی بر هزینههای فرد تأثیر خواهد داشت. ایجاد برند فردی گامی است در جهت ایجاد یک هویت و به رسمیت شناخته شدن فرد در اجتماع محلی و یا بینالمللی که باعث کاهش هزینههای مالی و زمانی خواهد شد. بیهیچ تردیدی برندسازی شخصی ، بهویژه برای مدیران کسبوکارهای کوچک بسیار حائز اهمیت است. زیرا فرد را برای جنگ رودررو محیا میسازد.
اولین بار در دنیا، در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۰۹ آقای اوباما از برندینگ فردی در حوزه برندینگ سیاسی استفاده نمود. مشاور برنامهریزی استراتژیک کمپین او فردی به نام David Axelrod بود و در ضمن از مشاوره مدرسه مدیریت دانشگاه هاروارد نیز استفاده نمود و پس از او نیکولاس سرکوزی در این حوزه از نوع برندینگ استفاده نمود. از سال ۲۰۱۲ استفاده از این روش برای انتخابات مجلس و حتی شوراهای شهرهای در آمریکا استفاده میشود.
در هالیوود ، یکی از اصلیترین وظایف مدیر برنامههای هنرمند ، برنامهریزی برندسازی هنرمند است تا بیشترین آدیشن را برای او گرفته و او را معتبر و معروف نموده و پیشنهادهای نامناسب با توجه به برنامهریزیهای بلندمدت آن هنرمند رد نماید. ویدیویی در خصوص برندینگ شخصی از کاوازاکی (مشاور و مدیر در شرکتی مانند اپل، موتورورلا)
یکی از شرکتهای مهم و بینالمللی در تعریف استانداردهای استراتژی برند و برندینگ ، شرکت Interbrand اینتربرند آمریکا است که با داشتن چند هزار کارمند در سراسر دنیا و بیش از ۳۰ دفتر در پنج قاره، در حوزه مارکتینگ ، صاحب نطر بوده و سهم عظیمی در گسترش علم برندینگ در دنیا داشته است. تیم مشاوران مدیریت ایران، با توجه به نمایندگی انحصاری از CMCG آمریکا، توانسته است تا با تجربیات علمی و عملی خود به نحو شایستهای این استانداردها را کسب و پیادهسازی نماید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
...برندینگ شخصی یا پرسنال برندینگ این روزها خیلی مهم شده است و شایان ذکر است که برنامهریزی این مبحث در حوزه مدیریت برند انجام میشود. برندسازی شخصی به فرایند تحلیل ، درک و ساخت تصویر ذهنی جهان برونی از شماست ( شکل دادن به طرز تلقی و نحوه نگرش دنیای بیرونی شما ) .
برندی که شناخته تر است از برند ناشناخته محبوبتر و هوادار بیشتری دارد زیرا که درک مناسبی از آن برند ایجاد شده است. پرسنال برندینگ معرف فرایندی است که یک فرد خود را از دیگران برجسته تر نموده با ساخت هویتی پیرامون شخصیت خود به دنبال ایجاد یک ارزش پیشنهاد منحصر به فرد به دیگران است. فرد چه حرفهای باشد یا معمولی ، پیام و تصویر مشخصی از وی در رسانههای متفاوت ( در هر کانال در دسترس ) برای رسیدن به یک هدف خاص منتشر میگردد. ایجاد شهرت و اعتبار ، پیشرفت شغلی و ایجاد اعتماد به نفس رخ میدهد.
هر فردی دارای برند شخصی است . اطلاعات شما در ذهن دیگران، قابل پاک شدن نیست اما قابل هدایت است . یک مدیر برندینگ حرفهای میتواند برندینگ شخصی فرد را به درستی هدایت و رهبری نماید. نقش این فرد همانند نقش مدیر ارکستر است. نباید از برند شخصی خویش فرار کرد . اگر مشکلی وجود دارد ، سعی کنید آن را مدیریت نماید.
برندینگ شخصی ( پرسنال برندینگ ) بیان داستان یک فرد است. با بیان این داستان، فرد به دنبال جلب توجه دیگران است. قبلا این داستان توجه فرد نوشته میشد ( به آن صورتی که خودش میخواست ) حال آنکه به وجود شبکههای اجتماعی و پایگاههای اطلاعاتی هیچ چیز به همین سادگی پاک و یا تغییر نمیکند و همیشه در دسترس عموم است.
برای مثال داستان سرطان سینه در آنجلینا جولی چیزی نیست که بشود تغییرش داد و یا توسط هوادارانش به فراموشی سپرده شود . برای مدت دو هفته در سطر اخبار بود و صد البته همان داستان با هوشمندی خود آنجلینا به کمپینی برای آگاهسازی زنان در مورد سرطان سینه و تست تشخیصی ماموگرافی تبدیل شد.
یک حقیقت ساده میتواند به راحتی برای زمان زیادی در فضای اینترنت زنده باقی بماند ، حتی بیش از چیزی که شما انتظار دارید. اکنون در اروپای غربی، استرالیا یا آمریکای شمالی ، بسیاری از شرکتها ، در زمان استخدام ؛ گوگل کردن نام متقاضی ، اولین کاری است که انجام میدهند. بر اساس چیزهایی که از آن فرد در اینترنت پیدا میشود ، با وی برخورد مینمایند ، که البته ممکن است مثبت یا منفی باشد.
یک مدیر برند حرفهای ، تلاش خود را بر ساخت یک برند قوی ، پایدار با تداعیات برند ویژه در تعامل بین ویژگیهای شخصی و ارزشهای درک شده توسط مخاطب ، استوار خواهد نمود.
برندینگ شخصی ( پرسنال برندینگ ) در میان شخصیتهای دنیای سرگرمی، سیاسی و ورزشی رایج است. در کسبوکار، افراد مانند دونالد ترامپ ، مارتا استوارت و جک ولش سعی دارند که دائما در اذهان عمومی حضور داشته باشند و برند شخصی خود را به طور فعال تبلیغ نمایند. دونالد ترامپ به شما نشان میدهد که چگونه ثروتمند شوید. مارتا استوارت به شما نشان میدهد که چگونه زیبا دیده شوید. جک ولش ، چگونگی مدیریت کسبوکار را نشان میدهد.
برندینگ شخصی معمولا با ایجاد فهرستی از شایستگیهای اصلی ( مزیتهای رقابتی اصلی ) ، تخصص و تواناییها ، قدرت درک و شناخت و تحقیقات بازار یا بازخورد از محیط تعریف میگردد.
پاسخ به این سوالات بسیار مهم است :
اگر شما به دنبال ساخت برند شخصی خودتان هستید، باید پاسخ به سوالات فوق ، برنامه برندینگ شخصی شما وجود داشته باشد. باید ” چه کسی هستم ” از ” چه انجام میدهم ” بلندتر به گوش رسد. تعداد زیادی کارآفرین و یا سخنران حرفهای وجود دارد. تعداد زیادی مدیر بازاریابی ، استراتژیک بازاریابی دیجیتال ، مدیران مالی ، مدیران برند ، اما تعداد کمی از آنان برای معرفی خود و آنچه انجام میدهند برنامهی برندینگ شخصی خود دارند. بیشتر برنامههای آنان حول و هوش چه انجام میدهند است تا پیرامون چه کسی هستند. برنامه برندسازی شخصی باید به دنبال ساخت یک برند قابل به یادآوری ، بامعنا و چشمگیر باشد.
صدای شما بیانگر مهمترین بخشهای نقطه نظرات و معرف شما است. اینکه صدای برند شما چگونه شنیده شود ، کاملا بستگی به برندینگ شخصی شما دارد.
اگر چیزی مینویسید ، صدای شما روی کاغذ است . اگر نوازنده هستید، صدای شما با سازتان زندگی میکند. اگر مدل هستید، صدای شما در چشمان تماشاگران است. اگر مدیر اجرایی سازمان یا سخنران هستید ، صدای شما در سخنرانی شماست.ایجاد و تقویت برند شخصی در خصوص داشتن صدای خوب نیست یا یک صدای عالی ، بلکه باید صدای خودتو داشته باشی. در این حالت با شنیدن صدایتان ، بلافاصله تشخیص داده خواهید شد. این شما هستید.
اینکه چطور خودتان را نشان می دهید ، لایهای دیگر از صدا شماست . کمد لباستان باید برای اطرافیان آواز بخواند. برای مثال استال استیوجابز ، گربه سیاه بود. سبک زاکربرگ ، یک سوئیشرت است.
در این بخش هم ، سبک به معنای این نیست که مانند یک مانکن هرروز لباس عوض کنید و یا لباسهای فوق گران بپوشید ، بلکه به معنای پوشیدن چیزی است که معرف شما و اعتقادات شما باشد. شاید استایل شما لباسی با دستمالگردن ، پاپیون ، کراوات پاپیونی و یا حتی لباس محلی عشایری باشد. هر چه هست باید تعریف کننده شما باشد. سبک شما معرف شماست و آن سبک برای جذب مخاطبین شما بسیار مهم خواهد بود. چیزی بپوشید که برایتان مناسب است.
بخشی از فرایند ساختن یک برند شخصی ، که البته بسیار دستکم گرفته میشود، خصوصیات اخلاقی و رفتارهای است. آیا باقدرت دست میدهد یا خیلی شل . آیا به چشمان دیگران نگاه میکنید یا نگاه خود را مخفی مینمایید ؟ آیا در را برای ورود دیگران باز نگه میدارید ؟ آیا تمام جمله مدنظر را میگویید تا خودسانسوری میکنید ؟ آیا هر چند دقیقه یکبار ، گوشی خود را چک میکنید و یا تا پایان جلسه حتی نگاه به موبایل خود هم نمیاندازید ؟
همه این جزئیات سازنده یک تصویر بزرگتر هستند که معرف شماست و نباید هرگز فراموش شود.
هنگامی در یک جلسه حضور دارید ، از خصوصیات دوستان یک فرد به خصوصیات آن فرد راحتتر پی میبرید . به عبارت دیگر ، فردی را میتوان از دوستانش شناخت. کسانی که ما با آنان زمان خود را میگذرانیم ، بیانکننده ما هستند. بخشی از برندینگ شخصی در خصوص گروه دوستان ، شبکه ارتباطی و همکاران فرد است.
هر فرد ، محصول زمانی است که با افراد پیرامون خود میگذراند . اگر دلیلی برای این وقتگذرانی با آنان ندارید ، ارتباطات خود را مجددا بررسی نمایید و برای ایجاد رابطههای مناسب برنامهریزی نمایید .
موفقیت مانند آتش فشانی هوایی است – یک مسیر صعودی دارد ، به حداکثر میرسد ، آنجا میماند و بعد تمام میشود. اگر برند شخصی شما بر اساس ” موفقیت” باشد ، این برند برای بلندمدت باقی نخواهد بماند. زیرا هیجان ناشی از موفقیت زودگذر است. در عوض ، برندینگ شخصی باید پیرامون عادات شما شکل گیرد. هرروز چه میکنید ؟ صبحها به طور ثابت چه میکنید ؟ رویکردتان در کار چگونه است ؟ چگونه بر مشکلات غلبه مینمایید ؟
عادات فرد ، فرد را میسازد و این چیزی است که برند شخص را بامعنا مینماید. اگر به دنبال جذب و حفظ مخاطبین خود هستید ، برند خود را پیرامون عادات خود بسازید و نه موفقیت.
صرفنظر از اینکه هدفتان ساخت برند شخصی است باید برنامهریزیهای شما در جهت ساخت یک برند منحصربهفرد بر اساس واقعیت خودتان باشد. روی حرفی که میزنید ، بایستید. باید به حرفتان ایمان داشته باشید و به هیچ عنوان موضع خود را تغییر ندهید. به قول معروف ، طرفدار حزب باد نباشید. نون را به نرخ روز نخرید و بگذارید تا مردم روی حرفتان حساب نمایند. تغییر حرف و برنامه ، صرفا بر اساس منافع شخصی ، کار بزدلانهای است که همه میتوانند انجام دهند. پس از این طریق میتوانید منحصربهفرد باشید. اگر قول چیزی را دادید ، حتما بدان عمل نمایید. ارتباط با مخاطبین باید بر اساس صداقت ، روراستی و وفاداری باشد.
برنامهریزیهای برندینگ شخصی تا زمان نتیجه دادن باید مستمر پیگیری شود. ثبات ، شخصیت شما را در قالب تجربه میریزد. ثبات در اعمال و رفتار، موجب آموختن ، تشخیص صدا ، تعریف خویش و رشد فرد میگردد. ثابت موجب وفادار سازی مخاطبین میگردد و جذب مخاطبین بیشتر و بیشتر میشود.
ساخت برند شخصی یک سبک زندگی است. این وظیفه و قول شخصی در مسیر زندگی است، زیرا وقت خود را برای به اشتراک گذاشتن درس و دانش خود با دیگران در اختیار مخاطبان قرار دادهاید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
...رییس سازمان فناوری اطلاعات ایران گفت: فناوری IOT با سرعت در حال فراگیر شدن است . صنعت بانکداری کشور با سرمایهگذاری در استارتاپ های مبتنی بر IOT میتواند در روند رشد این فناوری تاثیر بسزایی داشته باشد.
به گزارش بانکی دات آی آر به نقل از مرکز روابط عمومی و اطلاع رسانی وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، رسول سراییان در هفتمین همایش سالانه بانکداری الکترونیک و نظامهای پرداخت در خصوص اهمیت فناوری اطلاعات گفت : همه کشورها در راستای تحولات خود با چهار چالش اصلی ازجمله ، افزایش بهرهوری، ایجاد اشتغال ، محیطزیست و همچنین تغییر الگوی خلق ثروت از وابستگی به منابع تجدید ناپذیر به سمت اقتصاد دانش بیان مواجهاند .
رییس سازمان فناوری اطلاعات در ادامه با تاکید بر اراده کشورها برای عبور از این چالشها گفت : فناوری نقش محوری و کلیدی در حل معضلات بر عهده دارد .همگرایی صنعت IT با دیگر صنایع باعث اثربخشی مضاعف میشود .
معاون وزیر ارتباطات از تکنولوژی اینترنت اشیا (IOT) بهعنوان فناوری جدید نام برد و گفت : شاخص خانههای هوشمند بهعنوان شاخص توسعه ICT در دنیا مطرحشده است . این فناوری بهسرعت در جهان همهگیر شده است و کشورها سعی در افزایش سهم خود در این عرصه رادارند . سرعت این تحولات بهگونهای است که تا سال 2020کشور چین 22 درصد بازار اینترنت اشیا (IOT) را با پنج میلیارد اتصال در دست خواهند داشت . صنایع چین در حوزه اینترنت اشیا بیش از یکصد و 27 میلیارد دلار سرمایهگذاری کرده است و این گزارشها حاکی از این است که بدون تردید تا سال 2020 بخشهای سازنده این اکوسیستم به تعداد زیاد و قیمت پایین در دنیا توسعه پیدا خواهد کرد .
سراییان در تشریح لایههای فناوری اینترنت اشیا (IOT) گفت : لایههای دیتا ، آنالیز دیتا ، سرویسها همچنین اپلیکیشن ها و هوش مصنوعی قسمت مهم و استراتژیک اینترنت اشیاء را شامل میشود و سرمایهگذاری در این حوزهها حاشیه سود و قابلیت خلق ثروت بسیار بالایی دارد .
رییس سازمان فناوری اطلاعات ایران با اشاره به نقش وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات در این حوزه گفت : وضعیت شبکه و زیرساختها به لحاظ پوشش نسل سوم و چهارم و همچنین کیفیت، باید مناسب افزودن سرویسهای جدید باشد . اقدامات قابلتوجهی در حوزه اینترنت اشیاء در پژوهشگاه ارتباطات و فناوری اطلاعات صورت پذیرفته است و همچنین در بخش رگولاتوری ،سازمان تنظیم مقررات و ارتباطات رادیویی فعالیتهای را در این بخش انجام داده است .
سراییان در خاتمه این همایش گفت : همگرایی صنعت IT وICT با دیگر صنایع مفهوم سنتی اقتصاد را دگرگون کرده است .اقتصاد دیجیتالی تا سال 2020 ، 25 درصد از کل اقتصاد دنیا را در برمیگیرد . تحول در حوزه فناوری با تفکر سنتی قابلیت ظهور ندارد و تفکرات نوظهور از جنس استارتاپی میتوانند در این عرصه موفق عمل کنند .
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
...چند شب پیش گزارشی از بیست و سی پخش شد که من را تحت تاثیر قرار داد. مصاحبه بدون تعارفی با یک کارآفرین موفق. بعد از این گزارش به فکر جمع آوری مجموعه اطلاعاتی پیرامون این کارآفرین موفق افتادم. حاصل این کار را در زیر مطالعه خواهید نمود، امیدوارم مورد استفاده قرار گیرد :
سید حسین پوررضوی مجومرد فرزند سید عباس متولد تیرماه 1349 اهل رضوانشهر صدوق.
گام اول را در بهار 1374 با فعالیت در رشته خوشنویسی روی آثار طبیعت هنر معرق برداشت که حضور در بیش از یکصد نمایشگاه حاصل دسترنج این دوران است.سال 1388 مکتبش خواستگاه هنر معنوی شد و با اعتقاد ، فعالیت هنری خویش را معطوف کتابت قرآن بر روی سنگ نمود که به زعم قرآن پژوهان این روش کتابت قرآن از صدر اسلام تا کنون بی نظیر است. حاصل این ارادت و تقید معنوی، اهداء آثار قرآنی به حرم حضرت علی علیه السلام ،ده ها نمایشگاه ملی ، شرفیابی به محضر مبارک رهبر عظیم شان انقلاب ، ریاست محترم جمهوری ، نماینده محترم ولی فقیه و امام جمعه یزد و ... است.
نقش بستن شعرهای مولانا و حافظ و همچنین قرآن کریم بر روی برگهای درختان، از ایدههای تازه سیدحسینپور رضوی، کاتب اولین قرآن سنگی در جهان اسلام است.
سیدحسین پور رضوی در گفتوگو با خبرنگار بخش هنرهای تجسمی خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، درباره چگونگی شکلگیری ایده کتابت روی سنگهای طبیعی، گفت: هنگامی که در بحث هنر وارد شوی، ایدهها بعد از هر تلاش و سعی، پس از کندوکاو در طبیعت به وجود میآید و خودبه خود درها به روی شما باز میشود.
وی افزود: نگارش روی سنگها از خیلی وقت پیش، حدود 15 سال قبل، جزو یکی از آرزوهایم بود و همیشه میخواستم کاری متفاوت انجام دهم. این نوشتهها را به طور طبیعی با قلمهایی که به همراه من بود در طبیعت نوشتم و بعد مورد توجه قرار گرفت. سپس این کار شروع شد تا کتابت قرآن را به واسطه همین کار آغاز کردم و اولین قرآن سنگی در جهان اسلام را خلق کردیم.
این هنرمند در ادامه گفت: خوشبختانه در همان موقع این قرآن سنگی به خدمت رئیس جمهور وقت و رهبر انقلاب برای رؤیت رسید و پس از آن وزارت ارشاد، در یزد آن سنگنوشتهها را برای حرم حضرت علی (ع) خریداری کرد و بیستوسوم ماه رمضان امسال در حرم امام علی (ع) قرار گرفت.
پور رضوی با بیان اینکه هدف از این کار پرکردن خلاءهای معنوی و مادی است، اظهار داشت: در مرحله اول برای پرکردن خلاء معنوی بود که این کار را شروع کردم، ناخودآگاه مسائل مادی هم به وجود آمد و مورد توجه قرار گرفت. این دینی بود که نسبت به قرآن و ائمه داشتم و خواستم اینگونه ادا کنم و تا اندازهای توانستم گوشهای از آن را ادا کنم.
وی در ادامه تصریح کرد: موجودات خداوند به خصوص انسان، یک موجود ناشناخته است و کارهایی میکند که در فهم یک فرد ساده و معمولی نمیگنجد و به این دلیل است که انسان چکیدهای از خداوند است. چشمهای ما بسیار قویاند و این قدرت را داریم که بتوانیم بسیار ریز ببینیم.
این هنرمند با اشاره به ابزارهای کارش گفت: من اغلب از راپید استفاده میکنم ولی برای خیلی ریز نوشتن از قلم اتود استفاده میکنم. معمولا دو یا سه نفری که در سطح کشور ریزنویس هستند، این شگردها و روشها را بیان نمیکنند در حالی که استفاده از این ابزار خیلی معمول است.
پور رضوی با بیان اینکه کار هنری را از سال 1374 شروع کردم و پا به عرصه هنر گذاشتم، افزود: کار کتابت قرآن سنگی و سنگ نوشتههایم را از سال 1388 شروع کردم و هر چه جلوتر میرفتم تکمیلتر میشد. سپس در صدد برآمدیم که یک کار جامع در عرصه هنر به جای بگذاریم.
این هنرمند در پاسخ به این سوال که سنگهایی که استفاده میکنید، از کجا استخراج میشود؟ تصریح کرد: سنگهای اصلی را به همان شکل طبیعی از دل کوه و طبیعت میآورم و اعتقاد دارم هیچ چیز در زیبایی نمیتواند با طبیعت رقابت کند. ما انسانها چون از طبیعت و خاک آمدهایم بسیار دوست داریم در طبیعت وارد شویم و ناخودآگاه هنگامی که انسانها طبیعت و سنگهای طبیعی را میبینند و به وجد میآیند. میخواستم کاری را انجام داده باشم که از سنگها به همان شکل استفاده کنم.
اولین کاتب قرآن سنگی در جهان اسلام درباره وضعیت استقبال از کارش اظهار کرد: ما دو نوع استقبال داریم. یکی استقبال مردمی است و دیگری استقبالی است که سران کشور دارند. این استقبال که توسط رهبر عزیز، وزیر ارشاد وقت و آقای احمدینژاد انجام گرفت، استقبال خوبی بود. ولی اگر در استقبال، جنبه مردمی را در نظر بگیریم، مردم ایران، مردمی هنردوست و هنرپرور هستند و دوست دارند کاری متفاوت و تازه و به خصوص الهام گرفته از طبیعت را ببینند و با دیدن و حتی خرید آن نشاطی در آنها پدید میآید.
وی در پاسخ به این سوال که آیا ایده جدیدی نیز دارید که روی آن کار کنید؟ تصریح کرد: ما در حال فرآوری کردن برگهای درختان هستیم تا بتوانیم کل قرآن یا شعرهای مولانا و حافظ را روی این برگها کتابت کنیم که تا به حال دو هزار برگ آماده و خشک کرده برای این کار مهیا کردهایم که ماندگاری آنها سالهای سال پابرجاست.
این هنرمند در سخنان پایانیاش گفت: دعا میکنم که همه هنرمندان ما به آرزوهای خود برسند و دریچهای روی آنها باز شود که بتوانند خلعهای معنوی و مادی خود را پر کنند. موفقیت من به دلیل تلاش، پشتکار، توکل و حمایت از طرف خانوادهام و مردم جامعه است. افتخار میکنم که توانستم کاری را انجام دهم که حداقل بندههای خدا خوششان آید و اگر بندهها راضی باشند، خدا هم راضی خواهد بود.
حسین پور رضوى هنرمند ایرانى که کل قرآن کریم را بر روى سنگ نوشته است این اثر هنرى خود را به آستان قدس علوى اهدا کرد. حجتالاسلام زین الدین تولیت آستان مقدس علوی از این هنرمند نیکوکار استقبال و ضمن قدردانى از وى در قبال اهداى این اثر هنرى براى وى آرزوى موفقیت کرد. پور رضوى نیز از مهمان نوازى خادمان و مسؤولان آستان قدس علوی تشکر و از اینکه با هزینه آستان توانسته به زیارت عتبات عالیات مشرف شود قدردانى کرد.
این هنرمند ایرانى طى دیدار با تولیت آستان قدس علوی آثار هنرى دیگرى را به رسم یادبود به تولیت و معاون وى اهدا کرد. تولیت آستان قدس علوی نیز هدایاى متبرکه اى به این میهمان هنرمند اهدا و هدایاى دریافتى را به موزه آستان قدس علوی تحویل داد. حسین پور رضوى در رابطه با این قرآن سنگى گفت: با اینکه وضعیت مالى خوبى ندرام این قرآن سنگى را به حرم مولایم حضرت امیرالمؤمنین (ع) اهدا کردم و از او درخواست کردم توفیق زیارتش را نصیبم گرداند. وی افزود: من همیشه به کرامتها و معجزه هاى این امام بزرگوار ایمان داشتم. به لطف خداوند و اهل بیت(ع) توانستم کل قرآن کریم را روى سنگ طبیعى و با چشم مجرد و بدون هیچ ذره بینى بنویسم و اولین قرآن نوشته شده روى سنگ را ارائه کنم.
پور رضوی تصریح کرد: همیشه دعا مى کردم که به من توفیق زیارت عتبات عالیات را عنایت فرماید و براى تحقق این آرزوى بزرگ بسیار تلاش کردم اما نتیجه اى بدست نیاوردم. از این رو آرزوى خود را روى سنگ کوچکى نوشتم و آن را زیر جزء آخر قرآن سنگى نهادم و آن را به حرم مولایم حضرت امیرالمؤمنین(ع) اهدا کردم. وی ادامه داد: وقتى این هدیه به آستان رسید برادران خادم در آستان این سنگ را یافتند که روى آن این جملات نوشته شده بود: (خدایا من انسان فقیرى هستم و در کلبه فقیرانه خود چیزی دارم و آن چیز فقط تویی. خداوندا مرا به خواسته هایم برسان) مسؤولین عزیز آستان این سنگ کوچک را نزد تولیت محترم بردند و ایشان دستور دادند هماهنگى هاى لازم جهت سفر بنده به عتبات عالیات انجام شود و باهزینه آستان به کشور عراق آمدم و به آرزوى دیرینه ام رسیدم. این هنرمند ایرانی گفت: هیچ وقت باور نمیکردم که بتوانم مولایم امیرالمؤمنین(ع) را زیارت کنم و اکنون بین حقیقت و خیال به سر مى برم. کما اینکه بعد از اتمام نوشتن این قرآن سنگى وضعیت اقتصادى زندگیم به برکت قرآن و اهل بیت بهبود یافت. پور رضوى در ادامه اظهار داشت: کار نوشتن قرآن مجید روى سنگ سه سال (از محرم سال ۱۳۲۹ هجرى تا سال ۱۴۳۲هجرى) طول کشید. این قرآن روى ۱۹ قطعه سنگ نوشته شده و در ۱۶ جعبه چوبى نگهدارى مى شوند. وی گفت: از همه کسانى که در رساندن این قرآن سنگى به حرم مطهر علوى نقش داشتند تشکر مى کنم. به ویژه از مسؤولین آستان قدس علوى به خاطر مهمان نوازى و حسن ضیافت کمال تشکر را دارم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
...ایده خلاق و ایده های خلاقانه در شهر یا کشور شما چگونه اند، آیا هنوز برای تبلیغ کارواش از تراکت یا فلایرهای تک رنگ یا معمولی استفاده می کنند. در این پست یک ایده خلاق تبلیغ کارواش به شما معرفی می شود.
اصلا برای تبلیغات و رسیدن به ایده تبلیغاتی و خصوصا ایده تبلیغاتی خلاقانه، گاهی بایستی به اصل و منشاء وجودی چیزی که می خواهیم تبلیغ کنیم بازگردیم.
برای مثال:
ریشه حیاتی و یا منشاء وجودی کارواش برای چیست؟
کثیفی ماشینها علت وجودی کارواش هستند.
چه قسمتهایی از ماشین برای تمیزی اهمیت زیادی دارند؟
مسلما شیشه های جلوی ماشین، چون کثیفی آنها باعث تصادفات هم می شود.
چه چیزهایی کثیفی محسوب می شوند؟
گرد و غبار؛ قطرات باران یا گل، کثیفکاری پرندگان، جای پای گربه ها .....
شما می توانید این کثیفی ها را برای رانندگان شبیه سازی کنید، شبیه کاری که در این تبلیغ شده است.
کثیف کاری پرندگان شبیه سازی شده به وسیله یک کارت چاپی و در پشت آن مشخصات کارواش را نوشته.....
شما به عنوان یک راننده زمانیکه با این ایده خلاقانه روبرو می شوید، چه حسی به شما دست می دهد؟
مطمئنا از این تبلیغ خلاقانه خوشتان می آید و از آن استقبال می کنید.
تبلیغات خلاقانه احترام به ذات خلاق انسانی هستند، بیشتر ایده بدهید و سعی کنید تبلیغات تان را با ایده های خلاقانه خلاق کنید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
...
سازمان های عصرحاضربا تحولات و تهدیدات گسترده بین المللی روبروهستند . تضمین و تداوم حیات وبقاء سازمان ها نیازمند راه حلها وروشهای جدید مقابله با مشکلات است که به نوآوری وابداع , خلق محصولات , فرآیندها وروشهای جدید بستگی زیادی دارد. کارآفرینان به عنوان موتورحرکت توسعه اقتصادی محسوب می شوند درواقع کارآفرین عامل اصلی ، ایجاد خلاقیت ونوآوری است .
ازآنجایی که خلاقیت ونوآوری و توان کشف فرصت های جدید از بارزترین ویژگیهای کارآفرینان است وازآنجا که اصولاً خصوصیات روانی، رفتاری این گونه افراد ( ازقبیل استقلال طلبی ، نیاز به پیشرفت , ریسک پذیری و ... ) وماهیت طبیعی نوآوری ، شرایط خاص ومتفاوتی رامی طلبد , لذا شناخت ویژگی ها بستری مناسب برای جذب ورشد کارآفرینان است که اولین قدم واساسی ترین مساله است .
باتوجه به ویژگیهای کارآفرینان که شامل توفیق طلبی ، مرکزکنترل,ریسک پذیری ، نیازبه استقلال , خلاقیت و تحمل ابهام است بطور مختصربه تعریف هرکدام ازآنها می پردازیم :
1- نیازبه توفیق عبارت است ازتمایل به انجام کاردراستانداردهای عالی جهت موفقیت درموقعیتهای رقابتی .
2- عقیده فرد نسبت به این که وی تحت کنترل وقایع خارجی می باشد را مرکزکنترل می نامند.
3- ریسک پذیری عبارت است از مخاطره های معتدل که می توانندازطریق تلاشهای شخصی مهارشوند .
4- نیازبه استقلال ازویژگیهایی است که به عنوان یک نیروی بسیاربرانگیزاننده مورد تأکید واقع شده است . تمایل به استقلال ، یک نیروی انگیزشی برای کارآفرینان معاصراست ، لذا آزادی عمل ، پاداش دیگرکارآفرینی است . درواقع نیازبه استقلال ، عاملی است که سبب می شود تا کارآفرینان به اهداف ورویاهای خوددست یابند.
5- خلاقیت همانا توانایی خلق ایده های جدید است که این ایده ها ممکن است به محصولات یاخدمات جدید نیزمنجرشوند . درواقع خلاقیت نیرویی است که درپس نوآوری نهفته است .
6- قدرت تحمل ابهام عبارت است ازپذیرفتن عدم قطعیت به عنوان بخشی اززندگی ، توانایی ادامه حیات با دانشی ناقص دربارة محیط وتمایل به آغاز فعالیتی مستقل بی آنکه شخص بداند آیا موفق خواهدشد یاخیر.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
...من احد عظیمزاده هستم. در ۱۰ آذر ۱۳۳۶ در ده اسفنجان در شهرستان اسکو متولد شدم. هفت ساله بودم که پدرم را از دست دادم و یتیم شدم. امکانات مالیمان اجازه نمیداد به مدرسه بروم و فقط پس از رفتن به کلاس اول مجبور شدم پشت دار قالی بنشینم و قالیبافی کنم. تا ۱۳ سالگی روزها قالی میبافتم و شبها درس میخواندم. چارهای نبود، وسع مالی ما جز این اجازه نمیداد. خاک خوردم و زحمت بسیار کشیدم. در سال ۲ بار بیشتر نمیتوانستیم برنج بخوریم. یک بار روز ۲۱ ماه رمضان و بار دوم شب چهارشنبهسوری. آرزو داشتم یا خلبان شوم یا پولدار و برای رسیدن به این آرزوها بسیار زحمت کشیدم.
کارم را با به دوش کشیدن پشتی و قالیهای کوچک و بردن آن از اسفنجان یا اسکو برای فروش آغاز کردم. در آغاز کار از هرکدام از آنها یک یا دو تومان (نه هزار یا ۲هزار تومان) سود میکردم. پنج سال اینچنین سخت کار کردم. بسیار دشوار بود. اما پشتکار و اعتقاد به هدف با توکل به خدا تحمل سختیها را آسان میکرد. در ۱۸ سالگی توانستم ۲۰ هزار تومان پسانداز کنم، اما فشارها همچنان ادامه داشت تا اینکه مجبور به ترک تحصیل شدم. غصه یتیمی چون باری سنگین به دوشم بود. (بغض میکند) یتیم هیچکس را ندارد. کارمند، کارگر، بانکی، کاسب و هرکس دیگری شب که به خانهاش میرود دستی به سر و روی بچهاش میکشد. اما یتیم این محبت بزرگ را ندارد. شبها، شبهای جمعه پاهایش را در بغل میگیرد و به انتظار مینشیند. در انتظار آن کس که دستی به سرش بکشد… در این فکر بودم که سرمایهام را افزایش بدهم تا بتوانم کاری بکنم. میخواستم یک کارگاه فرشبافی راه بیندازم. سراغ پسرعموی پدرم رفتم و از او ۲۰ هزار تومان قرض کردم و ۶۰ هزار تومان هم از بانک وام گرفتم. سرمایهام شد ۱۰۰ هزار تومان یعنی به اندازه یک تراول صد تومانی امروزی. وقتی این پول دستم آمد تازه به فکر افتادم که چه بکنم. چه ایده جدیدی داشته باشم؟ ماهها فکر کردم. آن روزها چون انقلاب پیروز شده بود تا ۲ سال به هیچ ایرانی پاسپورت نمیدادند. در این مدت فکر کردم و فکر کردم تا به این نتیجه رسیدم که با صادرات کارم را شروع کنم. اما هیچ اطلاعاتی نداشتم. شنیده بودم آلمان مرکز تجارت فرش است. ویزا گرفتم و به هامبورگ رفتم و در یک مسافرخانه یا پانسیون مستقر شدم. به سالنها و انبارهای فرش آنجا سرزدم و با سلیقهها آشنا شدم. آنجا به من گفتند ثروتمندان برای خرید فرش به سوئیس میروند. ویزای ۱۵ روزه سوئیس گرفتم و به ژنو رفتم. زبان هم نمیدانستم. در یک هتل با تاجری آشنا شدم و او ایده اصلی را به من داد: فرش گرد بباف. در آن دوران در ایران فرش گرد بافته نمیشد و کیفیت تولید فرش و رنگبندیها هم مناسب نبود. چای و قهوهام را خوردم و همان روز به ایران برگشتم. به ده خودمان آمدم و ساختمانی اجاره کردم. دستگاه خریدم، با ۱۰ درصد نقد و بقیه اقساط. ابریشم هم قسطی خریدم. انسان باید ریسکپذیر باشد و من هم ریسک کردم. با دست خالی و از هیچ. شروع به بافتن فرش گرد کردم و چند نمونه که بیرون آمد سر و کله تاجران آلمانی پیدا شد و آنان به اسفنجان آمدند. باور میکنید یا نه؟ در اولین معامله ۶.۵ میلیون تومان نقد پرداختند و شش میلیون تومان هم چک دادند! آن شب از شدت هیجان نخوابیدم. احساس آن شب را خوب به خاطر دارم. سرمایه ۱۰۰ هزار تومانی من که ۸۰ هزار تومانش قرض بود در کارخانه اجارهای اینچنین سودی نصیب من کرده بود، در اولین قدم… کسب و کارم رونق گرفت و صادراتم را به آلمان، ایتالیا، سوئیس، انگلیس، بلژیک و دیگر کشورها آغاز کردم. بسیار سفر کردم و ایدههای جدید دادم. از موزههای فرش کشورها بازدید میکردم و از طرحها اقتباس یا از آنها عکس میگرفتم و با الهام از آنها و تلفیق طرحها، ایدههای نو بیرون میدادم. در این مدت سلیقه مشتریان را شناختم. اصول کار خودم را پیدا کردم. من شریک ندارم. هیچگاه نداشتهام و نخواهم داشت. اگر شریک خوب بود، خدا برای خودش شریک میگذاشت. اصل دیگر من احترام به مشتری است، هر که میخواهد باشد. پیش مشتری مثل سربازی که جلوی تیمسار خبردار میایستد، با احترام میایستم. اتکای خودم اول به خدا و دوم به ایده و تفکر و پشتکار و ریسکپذیری خودم است. بسیار ریسک میکنم،بسیار. کمی بعد در بازدید از هتلهای معروف جهان تصمیم گرفتم وارد کار ساخت بزرگترین پروژه هتل کشور شوم. تاکنون ۱۸۰ میلیارد تومان در این پروژه سرمایهگذاری کردهام. تمام مصالح این پروژه خارجی و بهترین است. سنگ برزیل، شیشه بلژیک، دستگیره در انگلیس و تاسیسات آلمانی است. کابین چهار آسانسور نیز از طلای ۱۸ عیار است. این هتل ۳۴۰ واحد مسکونی در ۲۵ طبقه، هفت طبقه سالن ورزشی، ۳۴ طبقه هتل، ۷ رستوران روی دریاچه، ۱۰ هزار متر شهر آبی، ۷۰ هزار متر زمین آمفیتئاتر، ۹۰ هزار متر زمین گلف و ۲ باند هلیکوپتر دارد. فقط قرارداد نورپردازی این پروژه با فرانسویها ۹ میلیون دلار است. این پروژه آبروی کشور است و من با افتخار روی آن سرمایهگذاری کردهام. من ایران را دوست دارم. بروید بگردید حتی یک دلار و ریال در خارج کشور ندارم و سرمایهگذاری یا ذخیره نکردهام…. میپرسید چه احساسی نسبت به پول دارم؟ پول دیگر مرا ارضا نمیکند. هدف من کارآفرینی است. تنها در پروژه آن هتل ۶۰۰ نفر به طور مستقیم کار میکنند. من ۲ بار برنده تندیس الماس بزرگترین بیزینس من جهان شدم و بزرگترین صادرکننده فرش کشور هستم. اما میدانید بزرگترین افتخار من چیست؟ یتیمنوازی. افتخار میکنم ۲ سال خیر نمونه کشور شدم. افتخار میکنم جزو ۱۰۰ کارآفرین برتر کشور هستم. دوست دارم اشتغالزایی کنم. دوست دارم سفره مرتضی علی باز کنم، معتقدم خدا من را وسیله قرار داده است. هماکنون ۱۰۷۰ بچه یتیم را زیر پوشش دارم و با خودم پیمان بستم تا عمر دارم هر سال ۱۰۰ بچه به آنها اضافه کنم. وصیت کردهام وقتی مردم تا ۱۰ سال بعد از عمرم هر سال ۱۰۰ بچه یتیم اضافه شود و مخارج همه یتیمها را از محل ارثم بپردازند. بعد از ۱۰ سال هم اگر بازماندگانم لیاقت داشتند، راه من را ادامه میدهند. سفره که میاندازیم برای یتیمها و میآیند و غذا میخورند، کیف میکنم. گریه میکنم و حال میکنم. در یک مراسمی بچهها دورم جمع شده بودند و هر کس چیزی میخواست. در این میان دختربچهای به من نزدیک شد و به جای آن که چیزی بخواهد، فقط خواست دستم را ببوسد. مهرش بدجور به دلم نشست. خواستم فردا بیایند دفترم. آن دختر الان دخترخوانده من است. روی پایم نشست و بابایی صدایم کرد. من به هر دخترم ۵۰ میلیون تومان جهاز دادم و مقرر کردم به این یکی ۱۰۰ میلیون تومان جهاز بدهند. این دست خداست که مهر این دختر را به دل من انداخت. یتیمی سخت است. بهترین ساعات عمر من زمانی است که در خدمت یتیمان هستم. پول را برای چه میخواهیم؟ خدا به ما داده و ما هم باید به بقیه بدهیم. ما وسیله هستیم. باید بخشید و بیمنت و زیاد بخشید. این توصیه من به همکارانم است. من از زیر صفر شروع کردم. توصیه من به جوانان این است که منطقی فکر کنند. این گونه نبوده که شب بخوابم، صبح پولدار شوم. خاک خوردم و رنج کشیدم و آثار این رنج هنوز در من هست. امیدشان به خدا و فکر و بازوی خودشان باشد. درستکار باشند و تلاش و تلاش و تلاش کنند. این فرمول من است… .
او به تدریج در بازار فرش معروف شد و مغازه ای در بازار بزرگ تهران افتتاح کرد. در سال ۱۳۸۰ با دریافت تندیس طلایی از کشور انگلستان، به عنوان بهترین تولید کننده فرش های دستباف ایرانی معرفی شد. در همین سال، نمایشگاه دائمی فرش در خیابان پاسداران تهران افتتاح شد و عظیم زاده همزمان با این اتفاق شرکت خانه فرش عظیم را ثبت کرد. این شرکت امروزه با برند «عظیم زاده» معروف است و یکی از برترین برندهای فرش جهان و اولین برند فرش ایرانی است.
فقط فرش کافی نیست زمانی که او هتل های مجلل و معروف جهان را دید، تصمیم گرفت وارد کار ساختن بزرگترین پروژه هتل کشور شود. او برای پروژه «قو الماس خاورمیانه» در مازندران ۱۸۰ میلیارد تومان هزینه کرد و مجتمعی مجلل و بی نظیر ساخت.
مجتمع قو الماس خاورمیانه شامل سه برج است که دو برج آن کاربری مسکونی و تجاری داشته و برج سوم هتل مجلل ۳۸ طبقه است . در فضای بین برج های مسکونی و هتل ، مجتمع ورزشی در نظر گرفته شده است . هر کدام از برج های مسکونی ۲۱ طبقه دارد و در مجموع ۲۹۷ واحد مسکونی را در خود جای داده است . در طبقات زیرین برج های مسکونی سه طبقه مجتمع تجاری طراحی شده که ۴۸۶ باب فروشگاه تجاری دارد .
ریزبافت ترین فرش جهان با قیمت تخمینی دو و نیم میلیون پوند در موزه عظیم زاده و توسط احد عظیم زاده رونمایی و به نمایش در آمد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
...بازاریابی پیامکی بر اساس ارسال پام های کوتاه روی گوشی های موبایل مشتریان است. باید بدانیم طبق پیش بینی ها تا سال 2020، 90 درصد مردم جهان گوشی همراه خواهند داشت. این امر بازاریابی پیامکی را به امری جذاب برای شرکت های کوچک و بزرگ تبدیل کرده است. باید بدانیم که استفاده از اینترنت موبایل دیگر جای موبایل کامپیوتر شخصی را گرفته است. بیشتر جستجوهای اینترنتی از طریق گوشی های موبایل انجام می شوند. بازاریابی پیامکی در یکی از دسته های بازاریابی مستقیم دسته بندی می شود. چطور بدانیم این مدل بازاریابی برای ما مناسب است یا خیر؟ درست است که هزینه ی پیامک تبلیغات بسیار کم است اما باید قبل از شروع کارهای زیادی را انجام بدهیم.
باید بدانید بسیاری از مشتریان حاضر نیستند شماره موبایل خود را بدهند. در حالی که ایمیل خود را براحتی می دهند. برای گرفتن شماره ی موبایل آنها باید به شما اعتماد زیادی داشته باشند. در ضمن آنها باید بدانند پیشنهادی که برای آنها از پیام کوتاه می فرستید یک پیشنهاد ویژه است، نه آن چیزی که از طریق ایمیل می فرستید. با مشتریان روراست باشید و برای معرفی پیام کوتاه های خود به مشتری از گام های زیر استفاده کنید.
پیغام ها بسیار کم ارسال خواهند شد. شاید حداکثر دو بار در ماه.
پیشنهادات کاملا اختصاصی خواهند بود و برای کسانی که شماره شان را با شما سهیم شده اند ارسال خواهند شد.
پیامک ها برای مواردی مانند سفارشات جدید، یادآوری قرارها، و یا یادآوری خدمات است.
با این راهنمایی ها شما شانس زیادی داردی که شماره موبایل آنها را بگیرید. شما می توانید این کار را با یک برگه ی ثبت نام، یا وقتی با آنها پشت گوشی صحبت می کنید، یا با اجازه دادن به آنها برای ارسال یک فرم به سایت شما انجام دهید. می توانید به آنها شماره ای بدهید تا به آن پیام کوتاه بفرستند.
وقتی کار کمپین پیامکی خود را شروع کردید، باید مطمئن شوید وقتی یک مشتری تقاضای خارج شدن از لیست کرد باید او را سریعا خارج کنید. نگه داشتن او در لیست شما غیرقانونی خواهد بود. یک سری قوانین هست که وقتی بازارایابی پیامکی می کنید باید از آنها آگاه باشید.
شما باید قبل از ارسال پیامک رضایت او را داشته باشید.
شما باید با هر ارسال خود یک گزینه ی لغو اشتراک را نیز در نظر بگیرید. اگر آن گزینه را انتخاب کردند باید سریعا لغو اشتراک شوند.
برای مشتریان با برنامه ی پیامک های نامحدود، باید بدانند در صورت رفتن به لیست پیامک محدود باید هزینه پرداخت کنند.
اینها تنها راهنمایی هایی هستند. شما باید قبل از شروع کار بازاریابی پیامکی از تمام قوانین مطلع باشید. این وظیفه ی شماست که قبل از سرمایه گذاری قوانین را بدانید، یک مشاور می تواند به شما کمک کند.
وقتی شماره های خود را جمع کردید، فهمیدید که از تمام قوانین درست استفاده می کنید، می توانید کمپین پیامکی خود را شروع کنید. پیشنهاد می شود از یک سرور سوم شخص استفاده کنید که می تواند برگشت سرمایه ی شما را رصد کند. یک پیغام لغو اشتراک در هر پیامک تعبیه کنید و پایگاه داده های پیامکی خود را مدیریت کنید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
...