بسیاری از مدیران و رهبران از نظر زیردستان آنها فوقالعاده و باهوش به نظر میرسند و همین موضوع باعث میشود که انتظار هیچ اشتباهی را از آنها نداشته باشند. اما واقعیت این است که حتی باهوشترین افراد نیز ممکن است در رهبری و مدیریت خود دچار اشتباهاتی شوند. زیرا همه انسان هستیم و به دلایل مختلفی ممکن است اشتباه کنیم. مهمترین موضوعی که در زمینه اشتباه رهبری باید به آن توجه داشت این است که مدیر اول اشتباه خود را بپذیرد و سعی در اصلاح آن داشته باشد. و دوم سعی در یافتن نقاط ضعف و تقویت آنها نماید. زیرا رهبری مهمترین بخش هر کسب و کار است و کاهش اشتباه رهبری تاثیر به سزایی در موفقیت و توسعه کسب و کارها خواهد داشت. در ادامه به بررسی چند نمونه اشتباه رهبری رایج که در میان مدیران کسب و کارها مشترک است میپردازیم.
یکی از رایجترین اشتباه مدیران کسب و کارها عدم توجه به نظرات و انتقادات کارمندان است. نکتهی مهمی که مدیران کسب و کارها باید به آن توجه کنند این است که کارمندان حیاتیترین جایگاه را در موفقیت یا شکست کسب و کار دارند. بنابراین عدم توجه به نظرات و مشکلات آنها منجر به ایجاد مشکلات غیر قابل جبرانی خواهد شد. در مقابل توجه به نظرات، انتقادات سازنده و پیشنهادهای آنها برای بهبود محیط کار حس ارزشمند بودن را در آنها تقویت میکند. کارمندی که با توجه و همدلی مدیر خود مواجه میشود، خود را عضو مهمی از آن کسب و کار احساس میکند و نهایت تلاش خود را برای بهبود و رشد آن میکند. اما عدم توجه به کارمندان و در اولویت قرار ندادن آنها کارکنان را به مرور دچار دلسردی و بیانگیزگی میکند. بنابراین برای پرهیز از این اشتباه رهبری رایج مدیران باید به کارکنان خود ارزش قائل شوند و توجه به نظرات آنها را در اولویت کارهای خود قرار دهند.
متاسفانه بسیاری از مدیران اطلاعات کافی در مورد روند تغییر استراتژی و جوانب مثبت و منفی آن در اختیار کارمندان خود قرار نمیدهند. همین امر نیز باعث ایجاد حس ناخوشایند در کارکنان و انزوا و در نهایت نارضایتی آنها میشود. اما نکتهی قابل توجهی که در این زمینه وجود دارد این است که ارائه اطلاعات کافی به کارمندان باعث ایجاد آمادگی ذهنی برای مواجهه با موقعیتهای مختلف میشود و عملکرد آنها را تحت تاثیر قرار میدهد. اما عدم توجه به احساس کارکنان به تدریج باعث ایجاد بیاعتمادی در آنها میشود. به عنوان یک مدیر فراموش نکنید که هر چه میزان شکاف بین مدیر و کارمند نیز بیشتر شود کسب و کار شما یک قدم به شکست نزدیکتر خواهد شد.
هر چند اکثر مدیران افرادی باهوش و کاربلد هستند اما توجهی به آموزش کارمندان خود نمیکنند. زیرا از نظر آنها آموزش و مربیگری کارمندان جزو اولویتهای کاری سازمان یا کسب و کار مربوطه نیست. برخی از مدیران نیز آموزش کارکنان را فرآیندی پرهزینه و غیر ضروری میدانند. اما جالب است بدانید که مدیرانی که به اهمیت وجود مربی در کسب و کار خود واقف باشند در زمان کوتاهی به نتیجه دلخواه خود میرسند. تعامل با کارمندان، پشتیبانی و برنامهریزی و ارائه آموزش لازم به کارمندان از مهمترین ویژگیهای مدیران موفق است.
بسیاری از مدیران کسب و کارها تصور میکنند رهبر موفق کسی است که به تدوین و اجرای استراتژی و تعیین اهداف میپردازد. اما نکتهی مهمی که در زمینهی رهبری کسب و کار باید مورد توجه قرار گیرد این است که توجه به عواطف و احساسات انسانی یکی از ارکان اصلی رهبری موفق است. داشتن نگاه مکانیکی و ماشینی یکی از نقاط ضعف و اشتباه رهبری رایج در بین بسیاری از مدیران است. طبق تحقیقات انجام شده سازمانهایی موفق هستند که در آنها به شناخت کارمندان توجه ویژهای میشود. زیرا این کارمندان رضایت شغلی بیشتری دارند و بیشتر خود را برنامههای رسمی سازمان وفق میدهند. از سوی دیگر نیز در نظر گرفتن پاداش و تشویق کارمندان نیز یکی دیگر از نکاتی است که رهبران موفق باید به آن توجه کنند.
همانگونه که میدانید امروزه اکثریت قریب به اتفاق مدیران معتقدند که داشتن یک استراتژی ارتباطی بهترین روش برای موفقیت کسب و کار است. زیرا هر چند مدیر مسئول تعیین استراتژیها و چشمانداز بلندمدت برای سازمان است. اما این کارمندان هستند که در بطن کسب و کار حضور دارند و از این رو میتوانند کمک به سزایی در انتخاب استراتژی داشته باشند. بنابراین مدیران باید سیاست سازمان خود را به گونهای تنظیم کنند که کارمندان به راحتی نظرات و پیشنهادات خود را با آنها در میان بگذارند. استقبال از ایدههای جدید و عمل به آنها نیز تاثیر روانی فوقالعادهای بر روی کارمندان داشته و رضایت شغلی آنها افزایش میدهند.
در مجموع میتوان گفت یک مدیر موفق کسی است که علاوه بر مهارت مدیریتی و رهبری به نکات روانشناسی و مباحث رفتار سازمانی نیز توجه داشته باشد. تا با کاهش اشتباه رهبری خود که در میان بیشتر مدیران رایج است، به رشد و توسعه کسب و کار خود کمک کنند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
...این اختراع بیش از آنچه عالم “تیغ زدن صورت” را تغییر دهد، دنیا را عوض کرد. کارخانه تولید ژیلت به یک الگوی اقتصادی تبدیل شد که امروزه در تمام مباحث اقتصاد مدرن مطرح است. این مدل “قیمت گذاری دو بخشی” نامیده میشود.
به نقل از فرادید ، کینگ کمپ ژیلت (King Camp Gillette)، کارآفرین آمریکایی و صاحب شرکت مشهور ژیلت، ایدههای فلسفی و بسیار جالبی داشت. اختراع او توانست علم اقتصاد مدرن را پایه گذاری کند. تیم هارفورد گزارش میدهد. کینگ سی. ژیلت یا کینگ کمپ ژیلت، (به انگلیسی: King C. Gillette) (متولد ۵ ژانویۀ ۱۸۵۵ – درگذشتۀ ۹ ژوئیۀ ۱۹۳۲) کارآفرین آمریکایی بود، که برای اختراع ریشتراش و تأسیس شرکت ژیلت مشهور است. شرکت «ژیلت» هماکنون از برندهای متعلق به کمپانی پروکتر اند گمبل محسوب میشود. آقای ژیلت در سال ۱۸۹۴ میلادی (۱۲۷۳ خورشیدی) کتابی را منتشر کرد و در آن عنوان کرد که «سیستم رقابتی کنونی ما موجب افزایش گزافگری، فقر و جرایم میشود.» وی از سیستمی متشکل از “برابری، فضیلت و شادی” دفاع کرد که در آن تنها یک شرکت – شرکت واحد (United Company) – باید تمام ضروریات زندگی را با هزینه مناسب تولید کند. در کتاب ژیلت از تمام مردم آمریکای شمالی خواسته شده تا همگی در یک شهر به نام “متروپلیس” زندگی کنند. ژیلت در کتابش این تصویر را ارائه داده بود: «آپارتمانهای غول آسای بزرگ… با چنان شکوهی که تاریخ تمدن به خود ندیده و توسط پارکهای مصنوعی با گنبدهای شیشهای رنگی به هم متصل شدهاند و نمایی چشمنواز دارند… نمایشگاه بیانتهای عشق.» اختراعی که اقتصاد جهان را تغییر داد! کینگ کمپ ژیلت یک سال پس از نوشتن کتابش، کاری کرد که به واقع جهان را تغییر داد: وی تیغهای یک بار مصرف (ژیلت) را اختراع کرد. این اختراع بیش از آنچه عالم “تیغ زدن صورت” را تغییر دهد، دنیا را عوض کرد. کارخانه تولید ژیلت به یک الگوی اقتصادی تبدیل شد که امروزه در تمام مباحث اقتصاد مدرن مطرح است. این مدل “قیمت گذاری دو بخشی” نامیده میشود. شاید تاکنون پیش آمده باشد که برای پرینتر جوهریتان بخواهید کارتریج تهیه کنید؛ احتمالا متوجه شده باشید که قیمت کارتریج نزدیک به قیمت خود پرینتر تمام میشود! این اتفاق هیچ معنا و مفهومی ندارد. پرینتر بسیار بزرگتر بوده و به نسبت کارتریج از تکنولوژی پیچیدهتری بهره میبرد. چگونه تهیه میزان کمی جوهر در ظرفهای پلاستیکی تقریبا هم قیمت پرینتر تمام میشود؟ پاسخ را میدانیم: آنها هم قیمت نیستند. اما برای یک تولید کننده، فروش ارزان پرینتر و فروش گران جوهر دقیقا همان الگویی است که معنا میدهد. آیا این الگو جایگزین دیگری دارد؟ آیا خرید یک پرینتر کامل از کارخانه رقیب به صرفهتر است؟ اگر پرینتر جدید تنها کمی از جوهر جدید گرانتر باشد، شما با بیمیلی تمام حاضر به پرداخت میشوید.
آقای ژیلت به این فکر افتاد که میتواند تیغ ژیلتها را هم اندازه خود ژیلت بفروشد الگوی قیمت گذاری دو بخشی با عنوان “مدل تیغ و تیغه (مکینه)” نیز شناخته میشود زیرا نخستین الگویی بود که توجه بسیاری را به خود جلب کرد – توجه مردم به تیغهها یا همان ژیلتهای قیمتی جلب میشد که باید مرتب برای تیغهای جایگزین هزینههای زیادی را پرداخت کنند. پیش از اختراع آقای کینگ کمپ ژیلت، مکینههای ریشتراشی بزرگتر بوده و کار را دشوار میکردند؛ زمانی هم که تیغشان کند میشد، شخص باید با صرف هزینهای گزاف آن را با تسمههای چرمی مخصوص تیز میکردند. حتی این امکان مهیا نبود که شخصی بدون درنظر گرفتن هزینهها، آن تیغه کهنه را دور بیندازد و یک تیغه نو بخرد. آقای ژیلت اما در فرآیندی هوشمندانه پی برد که اگر نگهدارنده تیغ یا همان دسته ماشین ریشتراش را به شکلی بهتر طراحی کند تا بتواند تیغ را محکم نگه دارد، میتواند خودِ تیغها را باریکتر طراحی کند تا با این کار، هزینه نهایی را به شکل قابل توجهی کاهش دهد. البته او از همان ابتدا به مدل قیمت گذاری دو بخشی نرسید. آقای ژیلت در ابتدا کار هر دو قطعه را با هزینهای نسبتا زیاد تولید میکرد. ژیلت تولیدی کارخانه آقای ژیلت ۵ دلار تمام میشد که این میزان معادل یک سوم حقوق هفتگی کارگران در آن زمان بود.
تبلیغ ژیلت محصول ژیلت آنقدر چشم را نوازش میداد که کاتالوگ شرکت خردهفروشی آمریکایی و چندملیتی سیرز (Sears) در سال ۱۹۱۳ میلادی از خوانندگانش عذرخواهی کرد که از نظر قانونی امکان تخفیف دادن بر روی این محصول وجود ندارد. در پایین همان صفحه کاتالوگ یک هشدار نوشته شده بود: «بحث ایمنی ژیلتها را برای راحتی هر چه بیشتر مشتریانمان در اینجا آوردهایم: ما ادعا نمیکنیم که این تیغها در مقایسه با تیغهای ارزان قیمتتر احساس بهتری را برای شما به ارمغان بیاورند.» مدل ارزان قیمت ژیلت و گرانقیمت تیغها به تدریج با انقضای دوره ثبت اختراع ژیلت و ورود رقبا به بازار تکامل یافت. امروزه اما سیاست قیمت گذاری دو بخشی در تمام محصولات مشاهده میشود. برای مثال، پلی استیشن ۴ را در نظر بگیرید.
سونی پلی استیشن ۴ در نوامبر ۲۰۱۳ عرضه شد و تاکنون بیش از ۴۰۰ میلیون دستگاه از این محصول به فروش رسید هر بار که سونی یکی از محصولات پلی استیشن ۴ خود را میفروشد، ضرر میکند: قیمت خرده فروشی این محصول کمتر از قیمت تمام شده تولید و توزیع آن است. اما این مسئله از نگاهشان هیچ اشکالی ندارد زیرا سونی با فروش هر بازی پلی استیشن ۴ سود خودش را میبرد. اما اوضاع نسپرسو (Nespresso) چگونه است؟ نسپرسو، نام تجاری یکی از شرکتهای زیرمجموعه شرکت سوئیسی نستله (Nestlee) است. کار این شرکت تولید دستگاههای اسپرسویی است که با کپسول یا پدهای ویژه همین شرکت کار میکند. درون این پدها یا کپسولها پودرهای قهوه مورد نیاز یک فنجان قهوه تعبیه شده است. نستله از فروش دستگاههایش سود نمیبرد، اما از فروش کپسولهای قهوهاش چرا! ارزش اینرسی به وضوح مشخص است که اگر میخواهید این مدل را به کار بگیرید، باید به نحوی سد راه مشتریان بشوید تا تیغهای ارزان و عمومی را روی تیغههای شما نیندازند. یکی از روشها قانونی است: از طریق ثبت اختراع تیغها. اما ثبت اختراع اقدامی مادامالمعر نیست. انقضای ثبت اختراع کپسولهای قهوه نسپرسو رو به تمام است. به همین دلیل، نسپرسو به زودی شاهد رقبایی خواهد بود که جایگزینهای ارزانتر و سازگار را تولید خواهند کرد. برخی نیز به دنبال راهحلی دیگر هستند: راه حل فنی. همانطور که بازیهای ویدیویی شرکتهای دیگر بر روی کنسول پلی استیشن ۴ اجرا نمیشود و کارتریجهای پرینتری شرکتهای متفاوت احتمالا بر روی همه پرینترها جواب ندهد، شرکتهای تولید کننده قهوه نیز از چیپهایی بر روی دستگاههای خود استفاده خواهند کرد که نتوان به سادگی از هر کپسول قهوهای استفاده کرد.
نسپرسو بیش از آنکه از طریق فروش دستگاههایش درآمدزایی کند، از پادها یا کپسولهای قهوهاش سودآوری میکند مدل قیمت گذاری دو بخشی حتی به پدیدهای دیگر منتهی شده که اقتصاددانان آن را “هزینههای تبادلی” مینامند: اگر میخواهید یک برند قهوه دیگر را میل نمایید، یک دستگاه دیگر خریداری نمایید! این موضوع در مورد کالاهای دیجیتال نیز صحت دارد. اگر کتابخانه گستردهای از بازیهای پلی استیشن یا کتابهای الکترونیکی زیادی برای دستگاه کیندل خود دارید، پس به راحتی نمیتوانید به یک پلتفرم دیگر نقل مکان کنید. هزینههای تبادلی لزوما مالی نیستند؛ آنها میتوانند ناشی از هدر رفتن زمان باشند. اگر من از مشتریان فتوشاپ باشم، پس حاضرم پول بسته بروز رسانی همین نرم افزار را پرداخت کنم به جای اینکه یک محصول ارزانتر را خریداری کنم زیرا مجبور خواهم شد که کارکرد با آن را نیز بیاموزم. به همین خاطر است که بسیاری از شرکتهای نرم افزاری “نسخه آزمایشی” نرم افزارهایشان را در اختیار کاربران قرار میدهند و یا اینکه بانکها و بسیاری از موسسات از تعرفههای “گول زننده” برای جذب مشتریان بیشتر استفاده میکنند. آنها پس از جذب مشتری، تعرفههایشان را در سکوت بالا برده و تغییر بانک برای بسیاری از مشتریان دیگر جذاب نیست. پذیرش معماگونه هزینههای تبادلی همچنین میتواند روانی باشد: نوعی وفاداری به برند! اگر واحد بازاریابی شرکت ژیلت به من بگوید که محصول ارزانتر شرکت رقیب نمیتواند با همان کیفیت آنها کار اصلاح صورت را انجام دهد، سپس من با اشتیاق کامل حاضرم پول اضافی برای خرید تیغهای برند ژیلت را پرداخت کنم. شاید همین مسئله بتواند توضیح دهد که چرا سود ژیلت پس از انقضای ثبت اختراعش و ورود شرکتهای رقیب و تولید تیغهای ارزانتر افزایش یافت.
هر بار که سونی یکی از محصولات پلی استیشن ۴ خود را میفروشد، ضرر میکند اما از طریق فروش بازیها سود خود را کسب میکند احتمالا مشتریان به این نتیجه رسیده بودند که ژیلت برند بسیار معتبری است و ارزش پرداخت پول بیشتر را دارد. مدل قیمت گذاری دو بخشی میتواند بسیار بیکفایت باشد و اقتصاددانان درشگفتند که چرا مصرف کنندگان زیر بار پرداخت آن میروند. شاید بتوان منطقیترین توضیحش را این دانست که مشتریها “گیج میشوند.” آنها یا نمیدانند که دارند تیغ زده میشوند و یا اینکه متوجه میشوند اما درک انتخاب درست و مناسب برایشان دشوار است. حال کنایه کار اینجا است که مدل “تیغ و تیغه” متعلق به همان دورانی است که آقای کینگ کمپ ژیلت از ایجاد شرکتی واحد صحبت میکرد که قرار بود تمام ضروریات زندگی را با قیمتی نازل تولید کند. اما چنین به نظر میرسد که ایجاد مدلی جدید در اقتصاد به مراتب آسانتر از ایجاد مدلی جدید برای جامعه است. انتقادات ادعاهای جیلت در مورد کارایی محصولاتش همواره مورد بحث بوده است. در سال ۲۰۰۵ دادگاه منطقهای کنتیکت، ادعاهای مطرح شده در تبلیغ خودتراش مچتری پاور را «بیاساس و نادرست» و«اغراقآمیز» دانست. همچنین روزنامه دیلیمیل ادعا کرد قیمت تولید تیغهای فیوژن تنها ۰٬۰۵ پوند است درحالیکه در بازار ۲٬۴۳۳ پوند فروخته میشود.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
...وقتی تبلیغ «خانه ایرانی» را میبینیم و تنوع محصولاتی که بهصورت حضوری و غیرحضوری به مشتری عرضه میشود، برای پیدا کردن نشانی آن راهی شهرک شهید محلاتی، خیابان آزادگان هفتم میشویم. با دیدن برچسبی کوچک که بر زنگ خانه نصب شده و بانوانی که مقابل خانه ایرانی به انتظار ایستادهاند، مطمئن میشویم نشانی را درست آمدهایم. راه پلهای که در گوشه حیاط است، ما را به زیرزمین و فضایی 20 مترمربعی هدایت میکند، جایی که «فاطمه مطلق» توانسته ایده خود را برای عرضه کالای ایرانی اجرا کند. از ساعت شروع فروش، چند دقیقه بیشتر نگذشته، اما خانه ایرانی پر شده از بانوانی که به قصد خرید و حمایت از تولیدکنندگان ایرانی، به این محل آمدهاند. فاطمه مطلق، کارشناس نرمافزار است و اکنون با داشتن 3 فرزند قد و نیمقد، ایدههای بزرگی برای فروش کالای ایرانی در سر دارد که با همراهی همسرش برای اجرای آنها تلاش میکند.
هزاران مشتری در فضای حقیقی و مجازی
خانه ایرانی3800 عضو در فضای مجازی دارد؛ اعضایی که به نوعی مشتریان این خانه به شمار میروند و اخبار اجناس جدید را دنبال میکنند. مطلقق میگوید: «برای راحتی کار مشتریان، هر هفته مشخصات اجناس جدید را در کانال تلگرامی خانه ایرانی اطلاعرسانی میکنم. از سایز و رنگ گرفته تا نوع و کیفیت جنس. از هر جنس یک نمونه را با عکس و قیمت اطلاعرسانی میکنم تا وقت مشتریها هنگام آمدن به خانه ایرانی برای جست وجو میان اجناس، تلف نشود.» نزدیک به 4 هزار مشتری خانه ایرانی، اگر راهشان نزدیک باشد میتوانند حضوری خرید کنند و اگر در سایر مناطق یا شهرستان باشند میتوانند اجناس مورد نظر را سفارش دهند. هزینه پیک 16 هزارتومان میشود که در صورت خرید بالای صد هزار تومان، مشتری فقط باید 6 هزار تومان بپردازد. ارسال با پیک معمولاً شنبهها و فروش حضوری نیز پنجشنبهها با اعلام قبلی در کانال تلگرامی، از ساعت 11 تا 19 بهصورت یکسره است. مشتریها فقط محلی نیستند. این خانه مشتریهایی از اسلامشهر و شهرری تا سعادتآباد و کرج و شهرستانهای دیگرهم دارد.»
دنیای جدید کسب و کار
ورود به دنیای کسب و کار برای کسی که هیچ تجربهای ندارد، آسان نیست، اما مدیر خانه ایرانی، میگوید: «آنقدر در تصمیمم جدی بودم کهه مخالفتهای خانواده و نگاههای نگران اطرافیان، سد راهم نشد. خانوادهام حق داشتند. تحصیلات دانشگاهی من مهندسی نرمافزار است و اصلاً شغل فروشندگی میان اعضای خانوادهام مرسوم نبود. با اینکه نیاز مالی نداشتم، اما هدفم از اول مشخص بود. میخواستم دسترسی کالای ایرانی را برای خانوادهها و بانوان راحتتر کنم. بنابراین به این مسائل اهمیت ندادم. آنها را متقاعد کردم و با توکل به خدا، قدم اول را برای عرضه کالای ایرانی برداشتم. شهریور سال گذشته بود که با همفکری همسرم و سرمایهای حدود یک میلیون تومان، لوازمالتحریر ایرانی خریدم و از طریق تبلیغات محلی بین دوستان و آشنایان کار را شروع کردم. تقریباً همه لوازم فروش رفت. بعد از این موفقیت، کوله پشتیهای سبک کوهنوردی و با کیفیتی را پیدا کردم که در مشهد تولید میشد. اربعین حسینی(ع) بود که سفارش اول را دادم و بعد با فروش همه کوله پشتیها، 2 بار دیگرسفارش عمده دادم؛ هر سری حدود 50 تا 60 کوله پشتی که همهاش به فروش رفت. مهر ماه همان سال تصمیم گرفتم کار را جدیتر پیگیری و بانک اطلاعاتی از لوازم و کالاهای ایرانی با کیفیت بالا را تهیه کنم.»
سایه سنگین مارکهای خارجی بر محصولات ایرانی
استفاده از جملات خارجی و عکسها و تصاویری که متناسب با فرهنگ ایرانی نیست از مشکلاتی است که سایه سنگین آن بر پوشاک، کفش، موادد خوراکی، بهداشتی و آرایش و هر نوع محصول که فکرش را بکنید وجود دارد: «اجناسی که در این محل عرضه میشود باید هم ایرانی و هم از کیفیت بالایی برخوردار باشند. با وجود اینکه خیلی در بازار جستوجو میکنم اما تقریباً بیشتر محصولات ایرانی با برچسب و جملات خارجی در بازار عرضه میشود. امیدوارم با فرهنگسازی و برنامههای تشویقی، تولیدکنندگان به سمت استفاده از اسامی، اشعار و جملات ایرانی ترغیب شوند.»
مسئولان حمایت کنند
استقبال مشتریان و نداشتن فضای کافی برای پاسخگویی به نیازهای مشتریان و عرضه محصولات متنوع، از مشکلاتی است که فاطمه مطلق با آنها روبهروست. البته او بسیار امیدوارانه حرکت رو به جلوی خود را ادامه میدهد اما با این حال میگوید: «متأسفانه فرهنگ خرید اجناس خارجی تا جایی بود که فروشندگان و تولیدکنندگان برای جلب مشتری، جنس ایرانی را با نام ترک یا چینی میفروختند اما اکنون نگاهها تا حدودی تغییر کرده است. همه ما باید به فرموده رهبر عمل و با خرید کالای ایرانی از تولیدکنندگان کشور حمایت کنیم. پیدا کردن اجناس ایرانی در مناطق شمال شهر به سختی امکانپذیر است و پاساژ یا فروشگاهی مخصوص این کار وجود ندارد. به نظر من، نهادهای فرهنگی و مذهبی مانند مساجد و شهرداریها میتوانند با همکاری و اختصاص فضاهایی برای فروش محصولات ایرانی در گسترش فرهنگ خرید کالای ایرانی وارد عمل شوند.»
حمایت کانون مسجد انصارالحسین(ع)
«شنیدن بیانات رهبر و تأکید ایشان بر خرید کالای ایرانی در نوروز 95، برای من مشوقی شد برای ادامه دادن این راه.» فاطمه مطلق، منکر مشکلاتت موجود در راه تهیه اجناس ایرانی نمیشود و در ادامه میگوید: «پیدا کردن اجناس ایرانی در بازاری پر از اجناس چینی و ترک، کار آسانی نیست، ابتدا اگر لازم میشد تمام تولیدیها و مراکز پخش را جست وجو میکردم تا بتوانم کالای ایرانی را پیدا کنم. میدانستم خانوادههای بسیاری هستند که میخواهند به فرموده رهبر عزیزمان مبنی بر خرید کالای ایرانی عمل کنند اما دسترسی به اجناس ایرانی برایشان راحت نیست. بهطور جدیتری جستوجو برای بهترین کالا و اجناس را ادامه دادم. وقتی همسایهها از فروش اجناس ایرانی با خبر شدند، بدون اینکه به من بگویند، در مسجد محل تبلیغ کردند و مشتریان من افزایش یافت. بعد از این تبلیغات محلی و اطلاعرسانی در فضای مجازی، چند تولیدکننده اجناس ایرانی با من تماس گرفتند و خواستند تا محصولات آنها را در خانه ایرانی به فروش برسانم و من نیز از این پیشنهاد آنها استقبال کردم.»
جنس فروخته شده پس گرفته میشود!
خرید از خانه ایرانی با یک قانون نانوشته همراه است: «جنس فروخته شده پس گرفته میشود!» فاطمه مطلق، البته ضرورتی ندانسته که این قانون راا بهصورت نوشته به دیوار نصب کند چراکه معتقد است اگر کسی با مکاسب و داد و ستد اسلامی آشنا باشد میداند که کاسب در صورت نارضایتی مشتری، موظف به پس گرفتن جنس است. «مبنای کار خود را بر اقتصاد برکت گذاشتهام و نه اقتصاد سرمایهگذاری. در اقتصاد برکت، رضایت مشتری اهمیت دارد. معتقدم هرچه رضایت مشتریان بیشتر باشد، برکت فروش این خانه بیشتر است.»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
...ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اپلیکیشنهای پیامرسان آنچنان محبوب شدهاند که تقریبا هیچ گوشی هوشمندی را بدون آنها نمیتوان پیدا کرد. این امر باعث شده تا اپهای متفاوتی با هدف پیامرسانی توسط کمپانیهای مختلف ایجاد گردند و هرکدام با قابلیتهای خاص خودشان، تعداد زیادی از کاربران را به سمت خودشان جذب میکنند.
در هر کشور معمولا یک اپلیکیشن پیامرسان وجود داشته که از همه محبوبتر بوده و اکثریت کاربران از آن استفاده میکنند. دلیل این محبوبیت میتواند مربوط به خدماتی باشد که آن اپ در آن کشور ارایه میدهد. گاهی اوقات هم تبلیغات زیاد یک برنامه باعث همهگیر شدن آن در میان مردم میشود.
همان طور که میدانید در ایران تلگرام بهعنوان محبوبترین اپ پیامرسان توسط مردم انتخاب شده است و تقریبا همه ایرانیان با آن آشنایی دارند. اما موضوعی که در اینجا مطرح میشود این است که محبوبیت این اپ در سایر کشورها به چه صورت است؟
جالب است بدانید براساس بررسی similarweb در تاریخ 27 فوریه 2017، تلگرام با این همه امکانات جالب و کاربردی، تنها در دو کشور ایران و ازبکستان از محبوبیت بالایی برخوردار بوده و کاربران سایر کشورها از اپهای دیگر در این زمینه استفاده میکنند. در تصویر زیر میتوانید محبوبیت اپهای پیامرسان را در کشورهای مختلف مشاهده کنید.
همانطور که تصویر بالا مشاهده میکنید، دو اپلیکیشن واتساپ و فیسبوک مسنجر، محبوبترین اپهای پیامرسان در جهان هستند و کاربران زیادی از این دو سرویس بهره میبرند.
با توجه به نقشه محبوبیت پیامرسانها، تقریبا تمامی کاربران آمریکای شمالی، مرکزی و استرالیا از فیسبوک مسنجر بهعنوان پیامرسان پیشفرض استفاده میکنند. نکته جالب توجه دیگر، محبوبیت پایین اپ اسکایپ در مقابل دیگر اپلیکیشنهای موجود بوده است. نبود ایمو هم در این بخش کمی شوک برانگیز است. جالب است بدانید ایمو تا سال 20166 در کشور کوبا محبوبیت بالایی داشته است.
نظر شما در رابطه با محبوبیت اپهای پیامرسان در کشورهای مختلف چیست؟ آیا انتظارش را داشتید که تلگرام تنها در یک کشور دیگر به جز ایران به این میزان محبوب باشد؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
...میتوان گفت هنوز هم اطلاعات مفیدی در مورد شیوههای صحیح راهاندازی کسب و کارهای اینترنتی در دسترس نیست. هر چند ممکن است با جستجو در موتور جستجوی گوگل به هزاران سایت و مطلب مرتبط با این موضوع هدایت شوید. اما حقیقت این است که با مطالعهی آنها نیز به اطلاعات کاربردی دست نمییابید. زیرا آنچه که برای راهاندازی یک تجارت الکترونیکی موفق لازم است اطلاعات صحیح و کاربردی میباشد. البته نکتهی قابلل توجهی که در این زمینه وجود دارد این است که حتی اگر قبل از راهاندازی تجارت الکترونیکی خود به اندازه کافی مطالعه داشته باشید و اطلاعاتت مختلفی را جمعآوری کنید. تا زمانی که در بطن تجارت خود قرار نگیرید این اطلاعات هیچ کمکی به شما نخواهند کرد. به عبارت دیگر کسب اطلاعات وو معلومات تئوریک تاثیری در مدیریت موفق یک کسب و کار نخواهد داشت. بنابراین این تجربههای عملی در موقعیتهای مختلف است کهه میتواند سبب تقویت مهارتهای مدیریتی، بازاریابی و تبلیغات شما شود.
در عصر حاضر عملی کردن ایدههای کسب و کار دست خوش تغییراتی شده است. بنابراین برای ایجاد یک کسب و کار نیازی به سرمایهی میلیونی و مکان فیزیکی ندارید. بلکه میتوانید از طریق ایجاد یک سایت تجارت الکترونیکی خود را بنیانگذاری کنید. کار بر روی این سایت و توسعهه آن میتواند کارایی ایدهی شما را تا حد زیادی محک بزند و در آینده یک بنیان قوی برای برند شما باشد. بنابراین در صورت شکست نیز تنها سرمایهای که از دست میدهید وقت شما است. البته وقتی که صرف به دست آوردن تجربههای گرانبهایی کردهاید. در ادامه به بررسیی ۵۵۵ گام اصلی راهاندازی یک کسب و کار اینترنتی یا تجارت الکترونیکی موفق میپردازیم.
برای داشتن یک تجارت الکترونیکی موفق لازم است که در ابتدا به شناسایی نیاز مشتری بپردازید. زیرا تصور ذهنی شما ممکن است با نیازها و خواستههای مشتری متفاوت باشد. چه بسا کالایی که به نظر شما میتواند فروش آنلاین موفقی داشته باشد اما در عمل نتیجهیی عکسی دارد. بنابراین باید نیاز مشتری در بازار خاصی بررسی شده و مخاطبان هدف نیز شناسایی شوند. توجه داشته باشید که گوگل آنالیتیک میتواندد ابزار مناسبی برای شناسایی نیازهای مشتریان باشد. شناسایی صحیح نیاز مشتری مقدمهای بر انتخاب زمینهی فعالیت و افزایش اطلاعات در این زمینه است.
بهینهسازی موتورهای جستجو یکی از مهمترین بخشهای هر کسب و کار آنلاین است. زیرا در تجارت الکترونیکی اولین و مهمترین درگاه ارتباط شما با مشتری و کسب درآمد، سایت شما است. مخاطبان نیز تنها با جستجوی گوگل است که میتوانند به سایت شما هدایت شوند.. بنابراین بهینهسازی موتور جستجو یک مزیت رقابتی در تجارت الکترونیکی است. از سوی دیگر به عنوان یک مدیر موفق باید توجه داشته باشید که اگرر رقبای شما از تبلیغات پرداختی استفاده میکنند شما نیز باید از این روش در کسب و کار خود استفاده کنید. زیرا تبلیغات پرداختی سبب جذب مشتری بالقوه و بالفعل میشوند. بنابراین اگر به سئو و تبلیغات پرداختی سایت تجارت الکترونیکی خود توجه نکنید بهای سنگینی برای آن خواهیدد پرداخت. توجه داشته باشید که داشتن تقویم محتوایی و بررسی کلیدواژهها در گوگل ترندز قبل از انتخاب آنها تاثیر زیادی بر روی بهبود رتبه سایت شما خواهد داشت.
اگر قصد راهاندازی یک کسب و کار اینترنتی یا تجارت الکترونیکی در زمینهی خاصی را دارید که سایتهای معروف دیگری نیز در زمینهی مشابه فعالیت میکنند. بررسی تخصصی این سایتها بهترین روش برای ارزیابی ایدهی شما خواهد بود. امتیاز محصول یا خدمات از نظر مشتریان، پرسش و پاسخ در مورد محصول و میزان رضایتمندی از خرید اینترنتی از مهمترین عواملی است که قبل از آغاز یک تجارت الکترونیکی باید به شکل دقیقی بررسی شود. تجزیه و تحلیل دادههای سایتهایی که در زمینه مشابه فعالیت میکنند میتواند پیشبینی صحیحی از موفقیت یا شکست کسب و کارتان را در اختیار شما قرار دهد.
همانگونه که میدانید بازاریابی مهمترین بخش تاسیس کسب و کاری است که هدف از آن ایجاد سود باشد. بنابراین پس از راهاندازی اولیه تجارت الکترونیکی خود باید بازاریابی کسب و کار خود را آغاز کنید. زیرا جلب اعتماد مشتری و تعامل با او به زمان زیادی نیاز دارد. بنابراین با آغاز فعالیتهای بازاریابی خود موفق خواهید شد تا شناخته شدن کامل برند و تجارت الکترونیکی خود دایره مخاطبان هدفتان را گسترش دهید. برای بهبود فرآیند بازاریابی خود بهتر است در ابتدا لوگویی را به عنوان نماد برند خود طراحی کنید. زیرا استفاده از لوگوی یکسان برای فعالیتهای شبکههای اجتماعی و سایت شما انسجام خاصی را ایجاد میکند. این انسجام سبب جلب اعتماد و رضایت مشتری به برند شما خواهد شد.
گسترش فعالیتهای حرفهای شبکههای اجتماعی یکی از اصول اساسی برای موفقیت تجارت الکترونیکی شما است. زیرا شبکههای اجتماعی نقش زیادی در برندسازی کسب و کارها دارند. به منظور موفقیت تجارت الکترونیکی خود بهتر است فعالیت شبکههای اجتماعی آن را ازز زمان آغاز به کار سایت خود آغاز کنید و با لینک سایت و شبکههای اجتماعی به هم اعتماد مشتریان را به سمت برند خود جلب کنید. به منظور موفقیتت هر چه بیشتر رسانههای اجتماعی خود نیز بهتر است از افراد متخصصی برای مدیریت آنها کمک بگیرید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برگرفته از : http://iransbiz.ir/1396/03/01/321/
...
تابهحال یک کفشدوزک را از نزدیک دیدهاید؟ سوسک و زنبور چطور؟! فکرش را میکردید که از پرورش این حشرهها یک نفر بتواند به درآمد برسد؛آنقدر که اسمش بعنوان تنها کارآفرین و تولید کننده کفشدوزک هفتنقطهای درکشور ثبت شده باشد؟! مردی که حشرههایش را دانهای ۶۰۰ تا ۳۰۰۰ تومان میفروشد و سالهاست کفشدوزکفروشی به حرفه رسمیاش تبدیل شدهاست. محمد آروین کارآفرینی است که با یک ایده خلاقانه حالا بیش از ۴ سال است که به تولید و پرورش کفشدوزک هفت نقطهای اشتغال دارد. گفتوگوی جامجمآنلاین با این کارآفرین جوان قزوینی را ازدست ندهید. آقای آروین بین این همه شغل چرا کفشدوزک فروشی؟ به خاطر عشق و علاقه به حشرات… این علاقه از دوران کودکی در من وجود داشت اولین مشوقم پدر خودم بود که خیلی حشرات را دوست داشت و حتی در یک مقطعی کشاورزی میکرد. همین علاقه باعث شد که در دانشگاه در رشتهای مرتبط ادامه تحصیل بدهم. چه رشتهای؟ کارشناسی تولیدات گیاهی . الان هم دانشجوی کارشناسی صنایع غذایی هستم. کار با حشرات را از همان دوران دانشجویی شروع کردید؟ بله. آن اوایل که دانشجوی تولیدات گیاهی دانشگاه آزاد تاکستان بودم ،فکرکنم سال ۸۱ بود، درسی داشتیم به اسم حشرهشناسی که دراین درس هردانشجو باید تعدادی حشره از محیط میگرفت و به استاد تحویل میداد. من خودم این کار را انجاممیدادم اما میدیدم بعضی دانشجوها نسبت به این کار حس خوبی ندارند. به خاطر همین شروع کردم به گرفتن حشرات اضافی. بعد هم به بچهها میگفتم که هرکسی برای ارائه حشره مشکل دارد ، به من بگوید. بعد مبلغی میگرفتم و درازایش حشره میدادم. قیمت حشرهها را چطور حساب میکردید؟ آن موقع دانهای۸۰۰ تومان میگرفتم، که البته هرکسی بین ۳۰ تا ۵۰ عدد حشره نیازداشت و مبلغش برای زمان دانشجویی عالی بود.
حشرهها را از کجا پیدا میکردید؟ از محیط. چون درسش را خواندهبودم میدانستم که یک نوع آفت کجا میتواند باشد، کجا بیشتر پراکنده میشود. چه شد که به فکر پرورش حشره افتادید؟ همان سالهای تحصیل یک سایت تخصصی درباره اخبار کشاورزی زدم و اطلاعاتم به مرور دراین باره بیشتر شدو دیدم که درکشورهای دیگر از عوامل بیولوژیک برای مقابله با آفتها درمزارع و گلخانهها و باغها استفادهمیشود. همان زمانها بود که یک خانمی سفارش این حشرات بیولوژیک را به من داد ولی من نداشتم. اما ازهمان جابه فکر پرورش آنها افتادم و بعد ازتحقیق ، کفشدوزک هفت نقطهای را انتخاب کردم. اولین کفشدوزکها را از کجا آوردید؟ آنها را هم از محیط گرفتم.اما نکته اینجاست که گرفتن کفشدوزک مهم نیست، نکته مهم نگهداری و پرورشاش است. مثلا ۱۰تا کفشدوزک را در ۶ماه با شرایط خاصی میتوان به هزارتا رساند. پرورش کفشدوزک یا کلا حشره کار راحتی است؟ نه اصلا. کار بسیار سختی است. آنقدر که میتوانم بگویم پرورش گاو راحتتر ازاین کار است.چون گاوها بزرگند شما راحت میتوانی آنهارا ببینی اما ازحشرهها غافل بشوی درتعداد بالاتلفات میدهند. این کار به چه چیزهایی نیاز دارد؟ باید حتما گلخانه داشت که بسته به مساحت گلخانه هرچه بزرگتر باشد، فروش هم بیشتر است. نکته اینجاست که شما در این گلخانه تمام مراحل کاشت، داشت و برداشت یک محصول مثل توتفرنگی یا کاهو و کلم را انجام میدهید بعد باید این محصول را به عمد آلوده به شته بکنید تا این شتهها خوراک کفشدوزک هایی بشوند که در قسمت دیگری پرورش دادهاید.که به خاطر این پرهزینه بودن کمترکسی سراغ این کار میآید.
در طول یک سال چند بار میتوان این حشرهها را پرورش داد؟ ۹۹ درصد تولیدات حشرات بیولوژیک فصلی است.پروش همین کفشدوزک هفتنقطه ای یا زنبور براکون ، زنبور تریکوگراما و هر حشره دیگری یک فصل خاص دارد. مثلا زنبور براکون را هر پروش دهندهای فقط از اول اردیبهشت تا آخر خرداد پروش میدهد بعد کلا کنسل میشود تا سال دیگر. این حشرههای بیولوژیک کلا چه کاربردی دارند؟ بیشتر برای از بین بردن یا کاهش خسارت آفتهایی مثل شته ها ، شپشکها ،سفید بالکها،کنههایی مثل تارتن یا تارعنکبوتی ، لاروبالپولکدارها ،تخم حشرات و نرمتنان استفاده میشوند و میتوان بهجای سموم شیمیایی از این حشرات استفاده کرد. این کفشدوزکهای هفت نقطهای حداقل ۵۰ نوع شته را میخورند. پس کشاورزان و باغدارها مشتریهای اصلی شما هستند؟ بله البته هرکسی که محصولش شته زده باشد ازاین کفشدوزک ها میتواند استفاده کند یعنی حتی مصرف خانگی هم دارند ، مثلا درباغچههای خانگی یاگلخانهها و … عمرشان چقدر است؟ بسته به نژاد یا شرایط نگهداری و تغذیه ، هرکفشدوزک بین یک تا دوسال عمرمیکند. یعنی کسی که این کفشدوزکها را تهیه میکند تا یکی دو سال ازتهیه کفشدوزک مجدد بینیاز است؟ نه… این خیلی امکان پذیر نیست. چون بعد از رهاسازی اتفاقات زیادی ممکن است برای کفشدوزک ها بیفتد.مثلا شما درنظر بگیرید، یک نفر ۱۰تا کفشدوزک خریده و رهاسازی کرده . از این ۱۰تا ممکن است یکی را پرنده بخورد، یکی شکار عنکبوت بشود و … یک ایراد دیگر کفشدوزکهای بالغ این است که ممکن است بعد از رهاسازی پرواز کنند و بروند مزرعه یا باغ کناری. چرا؟ چون مثلا شتههای باغ بادام همسایه از شتههای باغ هلوی این مشتری خوشمزهتر هستند! کلا این کفشدوزکها را بیشتر در چه تعدادی از شما میخرند؟ مشتری داشتم که ۱۰تادانه خواسته یا مشتری بوده که چندهزارتا خواسته ؛ برای من فرقی نمیکند هرتعدادی که بخواهند فراهم میکنم. قیمتشان چطور است؟ دانهای میفروشید؟ بله البته بسته به تعداد سفارش قیمت متفاوت است. چون هرچه تعداد کمتر باشد هزینه های تولیدش برای من بیشتردرمیآید. بهطور متوسط هم از۸۰۰ تومان شروع میشود تا۳۰۰۰ تومان. چطور اینها را به دست مشتری ها میرسانید؟ در جعبههایی که خودمان طراحی کردیم که خاص هستند و هوادهی دارند. به غیر از کفشدوزک دیگر چه حشرهای پرورش میدهید؟ یکسری سوسک شکارگر هم داریم که برای آفتهایی که روی کف باغچه یا باغ هستند استفاده میشوندو هرچه روی زمین باشد را میخورند. قیمت این سوسکها چقدر است؟ دانهای۶۰۰ تومان و بهطور متوسط برای یک متر مربع ۴ عدد سوسک نیاز است.
با پرورش کفشدوزک برای چند نفر کارآفرینی کردهاید؟ برای کاشت، داشت و برداشت گلخانه به دونفر نیاز داریم. یک نفر هم باید شتهها را جمعآوری کند،یک نفر هم نیاز است تا کفشدوزکها را با این شتهها تغذیه بدهد. پرورش حشره کار سودآوری است؟ بستگی دارد چطور شروع کنند.آن موقع که من کاررا شروع کردم ۵ سال کشید که بفهمم اینها چه چیزی میخورند، چه چیزی نیاز دارند، چطور باید پرورش پیداکنند. من با آزمون و خطا به اینجا رسیدم و تقریبا از سال ۹۲ این کار برایم سودآور شدهاست. افرادی که به پرورش حشره علاقهمند شدهاند به چه قدر سرمایه نیازدارند و بطور میانگین به چه درآمد ماهانهای میرسند؟ حشرات بسته به نوعشان با هزینههای متفاوتی پرورش دادهمیشوند. مثلا زنبور براکون سرمایه ۱۰-۲۰میلیونی میخواهد. بعد بعضی حشرات را دانهای۵ تومان فروختهمی شوند بعضی دانهای هزارتومان. بطورمیانگین میتوانند روی درآمد ۵ میلیون درهرماه حساب کنند. اما بازهم همه اینها بستگی به مکان پرورش و تعداد تولید دارد، هرچه فضای تولید بزرگتر باشد، میزان درآمد هم بالاترمیرود و حتی شاید به ماهی ۳۰ میلیون تومان درآمد هم برسند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
...توماس آلوا ادیسون که به سبب پشتکار، نبوغ و روحیه سخت کوشانه اش مشهور است، یکی از بزرگترین و شناخته شده ترین مخترعان در طول تاریخ بشریت است. او در طول زندگانی خود بیش از 1000 پتنت از لامپ حبابی گرفته تا فونوگراف را تنها در کشور آمریکا به ثبت رسانده و نیاز به توضیح ندارد که صدها اختراع دیگرش هم در سرتاسر دنیا ثبت شده اند.
ادیسون با تلاش و روحیه جنگ طلبانه خود توانست الکتریسیته، تصاویر متحرک، ضبط صدا و حتی دستگاه پرتوی اکس را توسعه دهد که همین عوامل کمک کردند تا دنیای پیشرفته امروزی شکل بگیرد.
اگر شما هم جزو کارآفرینانی هستید که در مسیر پیشرفت خود گاهی با شکست مواجه شده اند، ممکن است این نقل قول های معروف ادیسون در ادامه راه به کمک شما بیایند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برگرفته از: http://iransbiz.ir/1396/02/27/318/
...
شما ممکن است در جایگاه یک کارآفرین و در پست هایی چون مدیر، مدیر اجرایی، یک طراح گرافیک، یک بازاریاب، یک حسابدار و هر پست دیگری که بتوانید از پس آن بر بیایید، قرار داشته باشید.
شما برنامه ریزی می کنید که نه تنها هرکاری را انجام دهید، بلکه بیشتر هم انجام دهید و نگران این هستید که چه کاری را دیگران انجام می دهند که شما هنوز انجام نداده اید. در واقع، این بسیار ساده است که کمی چشمان خود را باز کنید و ببینید که دیگر صاحبان کسب و کار در صنعت شما چه می کنند و کرده های خود را با آنها مقایسه کنید. اما در هردفعه که این کار را انجام می دهید، یک کار جدید را کشف می کنید که شما انجام نداده اید و دیگری چرا.
آیا کسب و کار شما یک برند دارد؟ آیا از یک نرم افزار ارتباط جمعی برای ارتباط با کارکنان و ارتقای سطح کیفی شرکت خود استفاده می کنید؟ آیا پیشنهادات جذاب برای خرید محصولاتتان به مشتریان می دهید؟ آیا سایت دارید؟ آیا تخفیف های ویژه برای تولیدات خود دارید؟ آیا در نمایشگاه های مرتبط با صنعتتان شرکت می کنید؟ و هزاران کار نکرده و سوال بی جواب.
از یک جهت خوب است که از دیگران الهام بگیرید و ایده های جدید را برای کسب و کار خود توسعه دهید. اما از یک جهت دیگر، این مهم است که تفاوت بیشتر انجام دادن را با بهتر و یا متفاوت انجام دادن متوجه شوید.
اینکه شما همیشه فکر کنید که در کسب و کارتان باید تا می توانید کارهای بیشتری را نسبت به دیگران انجام دهید، می تواند برای استارتاپ شما سمی باشد. در حقیقت از این روش تنها شرکت خود را از لحاظ کمیتی رشد داده اید و یا به عبارتی، این کار یعنی چند هندوانه را با یک دست بردارید و تعداد زیادی از آنها هم از دست شما بیفتند و بترکند.
پس به جای اینکه همیشه به بیشترانجام دادن فکر کنید، به بهترانجام دادن و یا متفاوت انجام دادن بیندیشید.
چه مفاهیمی را تا کنون در کسب و کار خود پیاده سازی کرده اید؟ چه کاری انجام داده اید که باعث ارتقای سطح کیفی کسب و کارتان شود؟
مثلا بعضی شرکت ها برای بالابردن میزان فروش خود دست به یک کار جالب زده اند، اینکه مشتریان با خرید هرمحصول باعث می شوند که معادل آن محصول نیزبه یک بچه سرطانی داده شود. این ایده می تواند برای بسیاری از استارتاپ های یک ایده عملی و مناسب باشد و کسب و کار را رونق بیشتری دهد.
و یا شرکت استارباکس که در ابتدا به مشتریان خود کارتهای اعتباری می داد که می توانستند امتیازات خود را در آن جمع کنند. مدت ها بعد برنامه ای را طراحی کرد که از طریق آن مشتریان قادر بودند تا کارت خود را شارژ و موجودی آن را چک کنند و یا حتی با آن کارت عملیات پرداخت از طریق تلفن همراه انجام دهند. نکته اینجاست که سیستم کسب وکاری همان بود، اما استارباکس به طرزی بهتر و قابل دسترس تر آن را توسعه داده بود.
کتابی جالب در این زمینه به نام Zag از نویسنده ای به نام Marty Neumeier منتشر شده است که ایده کلی آن بر مبنای خطوط زیگزاک می باشد. یعنی زمانی که دیگر کسب و کارها موقعیت زیگ را دارند، کسب و کار شما باید در موقعیت زاگ باشد. این درمورد بیشتر و یا بهتر انجام دادن کارها نمی باشد، بلکه به معنای متفاوت انجام دادن آنها می باشد. کتاب دست به تشویق استارتاپ های مختلف زده است که به دنبال فضاهای خالی باشند و آنها را پر کنند. به جمله زیر دقت کنید:
....................ما تنها....................می باشد که................
آیا می توانید جای خالی ها را پر کنید؟ مثلا شرکت ما تنها شرکتی است که به مشتریان خود کارت جایزه می دهد.
اگر نمی توانید جای خالی ها را پر کنید، پس به فکر این باشید که در کسب وکار خود ایجاد تفاوت کنید، آن هم تفاوتی که کسی دیگر در استارتاپ خود ایجاد نکرده باشد.
Headbands of Hope، تنها شرکتی است که با خرید هر سربند، یک سربند را به کودکان سرطانی هدیه می دهد.
خوب دیگر همه چیز به شما بستگی دارد.
پس به جای خرج پول بیشتر برای تبلیغات و عرضه محصولاتتان در شبکه های اجتماعی مختلف، به این فکر کنید که چه چیزی می تواند کسب و کار شما را بهتر کند و آن را از دیگر کسب وکارها متفاوت سازد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برگرفته از : http://iransbiz.ir/1396/02/25/316/
...ایجاد برند بامعنا در دنیایی که مشتری با حجم عظیمی از کمپینهای تبلیغاتی مواجه است، کاری بسیار دشوار در حوزه برندسازی است. حتما مدیران بازاریابی سازمانها برای دستیابی به موفقیت به حمایت فکری واقعی نیازمندند. مثلا در آمریکا هر مشتری روزانه با ۳۰۰۰ تبلیغ مستقیم و غیر مستیم از سوی صدها برند روبرو است، اما ذهن مشتریان تنها قادر به تحلیل دادههای تعداد محدودی از این تبلیغات است.
برآورد خرد جمعی متخصصان حوزه بازاریابی نشان میدهد که حوزه یا دامنه توجه مشتریان کوچکتر و محدودتر شده و مردم کمتر به تبلیغات توجه مینمایند، اما برعکس این عقیده نیز در عمل دیده میشود، مردم در سراسر جهان ساعتها به تماشای Netflix ( سایت پخش فیلم و سریال آنلاین ) مینشینند ، وبسایتی که از طریق پخش تبلیغات کسب درآمد مینماید.
انگ اختلال تمرکز بر نسل Z ( نسل اینترنت – گروهی از مردم که از اوایل سال ۲۰۰۰ تاکنون زاده شدهاند) و نسل Y (نسل قبل از نسل زد / نسل هزاره) خورده است، این افراد ساعتهای متمادی را صرف تماشای فستیوالهای موسیقی کرده و مسخ اجرای گروه موسیقی بر روی صحنه هستند.
درواقع، مردم به اطلاعات برندهایی توجه مینمایند که با خصوصیات خودشان، رابطهای معناداری داشته باشند و بقیه چیزها را نادیده گرفته و از کنارشان به راحتی عبور مینمایند. نتایج تحقیقات بازاریابی بر پایه علم عصبشناسی که توسط دکتر کانتار انجامشده نشان میدهد که ۸۰% نقاط تماس طراحیشده ، تنها توانسته است ۲۰% مشتریان مدنظر را جلب نماید ( مطابق اصل ۸۰/۲۰ پارتو).
برای موفقیت بیشتر، باید برند پیامهای بامعنا و هدفمندتری را از طریق نقاط تماس به مخاطبان خویش منتقل نماید.
این کار از نخستین مرحله قیف فروش اتفاق آغاز میشود، جایی که برند باید بهوسیله آموزش مشتریانش ، برای محصول خود ارزشآفرینی مینماید. درواقع ، ۷۳% مشتریان اذعان نمودهاند که محصولات برندها را بر اساس اطلاعاتی که از تبلیغات آنان به دست آوردند، خریداری نمودهاند ( اطلاعات گوگل آنالتیکز).
این اطلاعات میتواند در خصوص خود محصول یا اطلاعات کلی در خصوص برند باشد. برای مثال، برند جواهرسازی Grisogono یک تور تعاملی آموزشی برای آشنایی با پیستهای اسکی شهر موریتز (مقر اصلی این برند در کشور سوئیس) ترتیب داد این آموزش شامل معرفی مسیرهای پنهان و کمتر شناختهشده اسکی در این کوهستان بود و از یک سیستم دریافت نظرات نیز در سایت استفاده میشود.
صرفنظر از محتوایی که توسط برند تولید میشود، یک برند قادر است تا با کمک مشتریان خویش، محتوای بیشتری را تولید و در زمان و پول خود صرفهجویی نماید.
برای مثال ریدسز کارتون (عکاس حرفهای ) عکسهای سفرهای خویش را در سایت Ritz-Carlton منتشر مینماید ( عکس از هتل و محلهای تفریحی پیرامون منطقه جغرافیایی خاص) . عکسها دستهبندی میگردد و اطلاعاتی در خصوص هر عکس ارائه میشود و هر کاربر این وبسایت نیز اطلاعاتی بیشتر در خصوص این عکسها به مطالب قبلی میافزاید. همچنین هتلهای لاکچری میهمانان خود را تشویق میکنند تا از هشتگهای ویژهای برای انتشار هرچه بیشتر پیام این هتلها از طریق دوازده شبکه اجتماعی استفاده نمایند. وبسایت هارلتون در حدود سی هزار صفحه اطلاعات ، عکس و ویدیو دارد. اکثر اطلاعات توسط مهمانان هتلها تولیدشده است. هر زمان قصد سفر داشته باشد ، میتوان به این سایت رجوع و مطالب موجود در خصوص یک هتل و یا یک منطقه خاص که توسط سایر بازدیدکنندگان گذاشته شده است را مطالعه و تصمیمگیری نمایید.
اطلاعات موجود موجب الهام بخشیدن به مشتری راغب برای رفتن یا نرفتن به آن محل خاص خواهد شد. مشتریان یاد گرفتهاند که تقسیم تجربیات خود با دیگران ، در تولید یک تصویر کلی از محلی که در آن بودهاند، دیگران در تصمیمگیریشان هدایت و یاری مینماید.
برای پایهگذاری یک برند بامعنا ، برند باید سراسر ریشه در واقعیت داشته باشد. یکی از راهها برای رسیدن به این واقعیت از طریق تاکید بر میراث نام تجاری است. برای مثال “لویی ویتون” و “بربری” یک مزیت بسیار قوی در همین عرصه دارند، آنان باید از میراث تاریخی اروپایی خود قدردانی نمایند.
اخیرا برندهایی نظیر پاتاگونیا و ال.ال.بین در استفاده از میراث تاریخی آمریکای جنوبی بسیار موفق بودهاند. هردو برند در کمپین تبلیغاتی خود به ریشههای تاریخی اجداد گذشته اشاره و سعی بر جذب بازار پررونق لباسهای ورزشی منطبق با مد روز، که به آن Athleisure گفته میشود. پاتاگونیا، تولیدکننده تجهیزات کوهنوردی و ال.ال.بین، تولیدکننده کفشهای ماهیگیری و شکار است ، اما امروزه هر دو به سمت توسعه محصول رفتهاند.
اگر برندی دارای میراث تاریخی نیست، باید برایش یکی خلق کرد. چگونه ؟ این هنر یک مدیر برند/ بازاریابی حرفه ایست.
با مدیر بازاریابی شرکت Herschel Supply آقای اسکات ، در مراسمی در قطر آشنا شدم. وی تعریف مینمود که برندشان باوجودآنکه در سال ۲۰۰۹ شکلگرفته است اما انتخاب عناصر هویت بصری برند و رفتار بازاریابی مناسب ، چگونه توانستهاند حس نوستالژیک محصولات آمریکایی را برای مشتریان ایجاد نمایند. مخاطب این برند افراد رده سنی ۱۸ تا ۳۵ سال است، این برند در حدود ۱۰ نقطه فروش در ۷۰ کشور جهان دارد. (تماشای فیلمی از این برند)
بعدازاینکه برای برند خود میراث تاریخی مشخص نمودید و آنان را آموزش دادید ، حال نوبت ایجاد حس تعلق در آنان است. بهترین نوع ایجاد حس تعلق در استراتژی کالت برندینگ Cult Branding دیده میشود. ایجاد حس تعلق ریشه در نهاد بشر و جز یکی از نیازهای مهم اوست (بر اساس هرم مازلو). تحقیقهای علمی نشان داده که مردم علاقهمندند که تجربیات جالب خود را با دیگران به اشتراکگذارند. تسهیم احساسات و عواطف پایه و اساس ایجاد یک گروه اجتماعی است. نتیجه تحقیقات کوا نیز نشان میدهد که افراد زمانی جز یک قبیله / گروه اجتماعی تعریف میشوند که دارای تفریحات، علائق و احساسات مشترک باشند و نهفقط ازلحاظ مکان جغرافیایی یا سن، جنس یا درآمد، اشتراک داشته باشند.
مشتریانی که عضو قبیله مصرفکنندگان هستند، تنها ازنقطهنظر مصرف کالا به برند کمک نمینمایند، بلکه در ایجاد معنا برای برند و همچنین ایجاد هاله اعتماد و هاله علاقه پیرامون برند به سازمان کمک مینماید.
قبیله، اولویت برقراری ارتباط به عنوان مبنای اصلی ایجاد ارزش احساسی را گوشزد مینماید. در این حالت، محصول بهعنوان حلقه ارتباطی بین مصرفکنندگان به حساب میآید.
حتما در ایران با این مسئله روبرو شدهاید، هنگامیکه برای خرید با مادر یا همسر خود به فروشگاهی رفتهاید ، به ناگه ، خانمی که در آن اطراف مشغول خرید هست ، از تجربه خود در خصوص استفاده از همان محصولی که شما مدنظر دارید، صحبت مینماید و در نهایت با شما فامیل دور، از آب درمیآید. این همان راهکار ایجاد ارتباط به واسطه استفاده از یک محصول مشترک است. در واقع ایجاد این ارتباط از خود محصول مهم است. مشتریان برای تجربه این حس ارتباطی عضو این قبیلهها میشوند.
امروزه با توجه به حضور شبکههای اجتماعی ، عضویت در این گروههای اجتماعی نیاز به حضور فیزیکی و با هم بودن ندارد.
برای مثال اگر شما یک موتور هالری داشته باشید، نه تنها با افراد باشگاه هواداران منطقه زندگی خود در ارتباط هستید، همزمان در کالت هالری دیویدسون در سراسر جهان حضور دارید که من آن را دهکده هالری دیویدسون مینامم. پس مرزهای جغرافیایی دیگر معنایی برای یک گروه اجتماعی از هواداران یک برند ندارند. طرفداران اپل در کره ، ژاپن ، آفریقای جنوبی و آمریکا همگی سوار بر یک کشتی هستند.
بهصورت خلاصه، برندها مثل قبل تنها وابسته به تبلیغات نیستند، هرچه مشتری بیشتر میشود، محصولات سفارشیتر میشوند. محصولات به سمت برآورده نمودن رویاهای مشتریان میروند. به گفته والکر اسمیت، ارزش در بازار بر اساس ارتباطات تعریف میشود. برای پایهگذاری یک برند بامعنا نیاز به ایجاد ارتباط، آموزش مشتریان و ایجاد نوستالژی بسیار حائز اهمیت است.برند بامعنا ، معنای خود را حتما از یک استراتژی مستحکم بازاریابی و برندینگ میگیرد. پشت این استراتژی باید فکر و استدال قوی وجود داشته باشد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برگرفته از : http://iransbiz.ir/1396/02/24/315/
...