موفقیت در زمینهی توسعهی بازیهای پلتفرم موبایل تنها محدود به نام چند بازی شناخته شده نیست و بسیاری از توسعهدهندگان در این حوزه درآمد بسیار بالایی را کسب میکنند. اطلاعات ارائه شده نشان از این دارد که بیش از ۱٫۸۸۷ نفر از توسعهدهندگان بازیهای موبایل سالانه درآمدی بیش از یک میلیون دلار برای انتشار بازیها روی پلتفرم اندروید و iOS به جیب میزنند.
صنعت بازی سازی برای گجتهای موبایل که اصطلاحا بازیهای موبایل خوانده میشود، صنعت در حال رشدی است که درآمد بسیار زیادی را نیز برای توسعهدهندگان به ارمغان آورده است. شاید بسیاری تنها نام چند بازی مشخص را شنیده بوده و تصور کنند که درآمدزایی در این حوزه بسیار پایین است. براساس آخرین آمار ارائه شده توسط مارتین مکمیلان که یکی از متخصصان ارشد موسسهی Pollen VC است، بیش از ۱٫۸۸۷ نفر از توسعهدهندگانی که در حوزهی ساخت بازی مشغول به فعالیت هستند، سالانه درآمدی بیش از یک میلیون دلار از محل عرضهی بازیها برای اندروید و iOS به جیب میزنند. در جریان برگزاری کنفرانس Casual Conncet که در سنگاپور برگزار میشود، مکمیلان به این موضوع اشاره کرده که بسیاری از استودیوهای بازیسازی درآمد بسیار کلانی را کسب میکنند که برخلاف نظر عموم در مورد درآمدزایی بخشی از کمپانیهای مطرح در حوزهی توسعهی بازیهای موبایل است. مکمیلان دلیل همهگیر شدن فرضیهی کسب درآمد پایین در حوزهی بازیسازی برای گجتهای موبایل را، فاصلهی زیاد رسیدن به سوددهی در این صنعت که ارزش بازار آن بیش از ۳۶.۹ میلیارد دلار است، بیان میکند.
وی در این خصوص چنین اظهار نظر کرده است:
تقریبا یک سال طول میکشد تا حسابهای بانکی توسعه دهندگان بازی از محل سوددهی محصولی که به بازار عرضه کردهاند پرشده و کمپانی آمادهی تبلیغات و بازاریابی شود.
یکی از دلایلی که رسیدن به درآمد در حوزهی توسعهی بازیهای موبایل را طولانی میکند، فاصلهی چند ماههی پرداختها از جانب فروشگاههایی نظیر گوگل پلی و اپل استور است. عرضهی یک بازی جدید میتواند میلیونها دلار درآمد به همراه داشته باشد، اما این بدین معنی نیست که توسعهدهندگان در حسابهای بانکی خود پول کافی برای به دست آوردن گیمرهای بیشتر دارند. در واقع این مشکلی است که پولن به آن اشاره میکند.
سال گذشته موسسهی پولن سرویسی را راهاندازی کردند که هدف از آن ارائهی کمکهای مالی به کمپانیهایی است که بازی خود را عرضه کرده و در انتظار دریافت درآمد کسب شده هستند. یک توسعهدهندهی بازیهای رایانهای که محصول خود را راهی اپاستور کرده، میتواند با نگاهی به تحلیلها و شاخصهای نمایش دهندهی عملکرد، به پیشبینی درآمد خود در ۸، ۱۲ و ۱۶ ماه آینده بپردازد. پولن در چنین فازی به توسعهدهندگان کمک میکند تا در بازهی زمانی که گوگل و اپل درآمد کسب شده را به توسعهدهندگان پرداخت کنند، به تبلیغات و جذب هر چه بیشتر گیمرها بپردازند. در واقع جذب گیمرهای بیشتر به معنای درآمد بیش از پیشبینیها است.
هدف اصلی از حمایت از توسعهدهندگان در چنین مرحلهای را باید جذب هر چه بیشتر مخاطبان و گیمرهای بیشتر به بازی خواند، حال آنکه توسعهدهندگان میتوانند منابع مالی تزریق شده را صرف امورات دیگری نظیر بهینهسازی بازی یا اضافه کردن امکانات بیشتر به بازی نمایند. پولن از سویی دیگر بصورت مستقیم با آژانسهای تبلیغاتی نیز همکاری میکند. برخورداری از چنین کانالهای ارتباطی این امکان را به پولن میدهد
تا در صورت نیاز به توسعهدهندهای که در انتظار دریافت درآمد ۵٫۰۰۰ دلاری از گوگل یا اپل است، ۵٫۰۰۰ دلار به عنوان کمک هزینه پیش از دریافت مبلغ مورد نظر از سوی کمپانیهای اسم برده شده، پرداخت کند.
پولن علاوه بر در اختیار قراردادن مبلغ مورد نظر، به توسعهدهندگان مشاورههایی را نیز ارائه میکند که بیشتر روی منافعی تاکید میکند که میتوان از طریق افزایش تعداد گیمرها به دست آورد. افزایش تعداد گیمرها به معنای افزایش درآمدی است که به ازای هر نفر اضافه به کمپانی تزریق میشود.
مکمیلان در مورد افزایش تعداد گیمرها چنین اظهار نظر میکند:
در صورتی که بتوان یک کاربر جدید را با هزینه کردن یک دلار به دست آورد، این کاربر در طول زمان ارزشی دو دلاری خواهد داشت.
پولن برای اثبات عملکرد صحیح سرمایهگذاری، استودیوی بازیسازی Pixonic را معرفی کرد. براساس اطلاعات ارائه شده این استودیوی بازیسازی عنوان Walking War Robots را منتشر کرده و پس از انتشار بازی از منابع مالی پولن برای جذب هرچه بیشتر کاربران استفاده کرده است. نتیجهی حاصل نشان از این دارد که این کمپانی پس از سرمایهگذاری برای جذب بیشتر کاربران شاهد این موضوع بوده که پس از چند ماه درآمد کسب شده بسیار بیشتر از برآوردهای این کمپانی براساس دادههای اولیه بوده است.
برگرفته از : zoomit.ir
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
https://telegram.me/SuccessfulBusiness
http://www.aparat.com/SuccessfulBusiness
https://www.instagram.com/successfulbusiness.ir
https://twitter.com/SuccessfulBu
قسمت شش:
در سراسر نهج البلاغه به ابعاد مثبت و سازنده رفتارها، صفات افراد، و افکار سازنده توجه شده است. حضرت علی علیه السلام نه تنها خود به این موارد توجه داشتند، بلکه دیگران را نیز هدایت میکردند تا این ابعاد را به طور اختیاری و آگاهانه مورد توجه قرار دهند .
برای مثال، به زیبایی های جهان توجه داشته باشیم، صفات خداوند را که همه مثبت هستند فراموش نکنیم، کارهای نیک و مثبت دیگران را به خاطر داشته باشیم و از پیامدهای مثبت اعمال غفلت نکنیم. توجه به این ابعاد جهان ـ در واقع ـ نگاه واقع بینانه و در عین حال، مثبتنگرانه به مسائل است. انتظار مثبت نسبت به آینده، شامل سه حیطه میشود :
یک مسلمان با توکلی که به خداوند دارد و اعتقادی که به نقش خداوند در بروز رویدادها دارد، قطعا در مورد آینده خوشبیناش متکی به امید به خداوند است. خوشبینی یعنی امید به خداوند :
حسن الظن ان تخلص العمل و ترجو من الله ان یعفو عن الزلل (نهج البلاغه، خ 185)
خوشبینی آن است که عمل را خالص نموده و در مورد بخشش از لغزشها به خداوند امیدوار باشی.
در نهج البلاغه نیز انتظار مثبت نسبت به آینده در مورد افراد درستکار مطرح شده است :
کذلک المرء المسلم البریء من الخیانه ینتظر من الله احدی الحسنیین اما داعی الله فما عند الله خیر له و اما رزق الله
فرد مسلمانی که از خیانت به دور است نسبت به آینده دو انتظار مثبت دارد: یا به ندای حق لبیک میگوید که آنچه نزد خداست بهترین است، یا روزی خود در این دنیا را از خداوند دریافت می نماید. بنابراین، فرد مسلمان خوشبین نسبت به آینده انتظار مثبت دارد.
در منابع اسلامی از سوء ظن به دیگران منع شده است. معنای سوء ظن آن است که فرد مسلمان نسبت به برادران دینی خود انتظار عملکرد بد و منفی داشته باشد .در اینجا میخواهیم به این واقعیت اشاره کنیم که بدبینی نسبت به دیگران تنها ناظر به اعمال و رفتار گذشته مردم نیست، بلکه بخشی از بدبینی ناظر به این است که نسبت به رفتارهای دیگران در آینده انتظار منفی داشته باشیم. در نتیجه، امیدوار بودن به دیگران و انتظار خوب داشتن از دیگران یکی از مولفه های خوشبینی است:
الرجل السوء لا یظن با حد خیرا لانه لا یراه الا بوصف نفس ؛
افراد بدبین انتظار عملکرد نادرست از سوی دیگران دارند؛ زیرا خودشان نیز به خاطر بدبینی عملکرد درست ندارند."شر الناس من لایثق باحد لسوء ظنه و لا یثق به احد لسوء فعله" بدترین افراد کسی است که به دیگران به خاطر بدبینی اعتماد ندارد و دیگران نیز به خاطر بدرفتاری به او اعتماد ندارند. این روایت، هم رابطه بدبینی را با رفتار بد و هم تأثیر بدبینی را در روابط اجتماعی نشان میدهد. وقتی کسی به دیگری اعتماد نمیکند "انتظار منفی" از عملکرد او در آینده دارد.
نکته ای که در مورد خوشبینی نسبت به افراد دیگر مطرح میشود این است که بر اساس نهج البلاغه، تنها خوشبینی نسبت به نیات و رفتار افراد تابع موقعیت است، اما سایر زمینه های خوشبینی موقعیتی نیستند، بلکه دائمی اند :
اذا استولی اصلاح علی الزمان و اهله ثم اساء رجل الظن برجل لم تظهر منه حوبه فقد ظلم و اذا استولی الفساد علی الزمان و اهله فاحسن رجل الظن برجل فقد غرر
هنگامی که صلاح و نیکی بر زمان و مردم زمان گسترش یابد، در این حال، اگر کسی گمان بد به دیگری ببرد که از او گناهی ظاهر نشده، به او ستم کرده است و هنگامی که فساد بر زمان و اهل زمان مستولی شود هر کسی گمان خوب به دیگری ببرد خود را فریب داده است.
وقتی که فرد مسلمان انتظار کمک از سوی خداوند داشته باشد، و انتظار دارد که دیگران نیز به صورت درست عمل کنند، نتیجه منطقی اش این میشود که انتظار داشته باشد در آینده رویدادهای خوشایند رخ خواهد داد و کارها بر وفق مراد پیش خواهد رفت. پس انتظار مثبت نسبت به وقوع رویدادهای مثبت نتیجه منطقی کمک از سوی خداوند و عملکرد دیگران و تلاش خود فرد است.
برگرفته از : skylove.ir
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
https://telegram.me/SuccessfulBusiness
http://www.aparat.com/SuccessfulBusiness
...قسمت پنج:
وقتی به چیزی فکر میکنید، در واقع برایش کارت دعوت میفرستید.
آیا هرگز برایتان پیش آمده که به دوستی که مدتها از او بی خبر بوده اید فکر کنید و یا به هر دلیلی با هم قهر بوده اید و... ولی او ناگهان پس از سالها، به شما تلفن بزند؟
شما با کلام خود می توانید روند حوادث را تغییر دهید. آیا هیچوقت به این موضوع فکر کرده اید که اراده شما، تولید کننده افکارتان است نه اتفاقات روزمره. افکار و تصاویر ذهنی خود را کنترل کنید و اراده خود را بر آنها تحمیل کنید. هرگز اجازه ندهید فردی یا موضوعی افکار شما را دستخوش نوسان کند یا تصویر ذهنی نامطلوبی برای شما بسازد. به جای تصاویر درهم و منفی، تصاویری زیبا از ذهنتان بسازید آنگاه خواهید دید که ذهن شما چه پیشگوی قابلی است.
آیا میدانید این اتفاق چگونه رخ میدهد؟ فکر شما امواجی تولید می کند که باعث جذب ذهن و فکر دوست شما می شود و او با شما تماس میگیرد. در مورد آینده نیز همین قانون صدق میکند. وقتی شما شرایطی را برای آینده در نظر می گیرید و به آن فکر می کنید امکان وقوع آن را به طرز چشمگیری قطعی میکنید.
زندگی مانند آینه ای است که همیشه تصویر ذهن خودتان را منعکس میکند. افراد مثبت، مهربان، شاد و باگذشت، دنیا را مانند خودشان شاد و دلنشین می بینند و افراد منفی، غمگین، ناراضی و کینه جو تصاویر سخت و تاریکی در آن خواهند دید.
امیدوار باشید (امید، همان ایمان است) امید یکی از زیباترین وجوه ذهن شماست و ناامیدی بدترین جنبه آن است. هنگامیکه از رویدادی ناامید می شوید در واقع درهای ارتباط خود را با خداوند می بندید، در حالیکه وقتی به آینده امیدوارید و دعا میکنید، رحمت خداوند را بهسوی خود میکشید.
اگر میخواهید در این آینه کروی، آنچه به سویتان می آید زیبا و شادی بخش باشد، همانطور بیندیشید،اگر انتظارات منفی و بدبینانه داشته باشید به طرف بدبختی و اتفاقات نامطلوب خواهید رفت ولی اگر انتظار بهترینها را داشته باشید و ذهن خود را مملو از تصاویر و اتفاقات مثبت و زیبا از آینده نمائید برای شما همان اتفاق مثبت رخ خواهد داد.
درباره آینده صحبت کنید. سعی کنید در استفاده از کلمات، آنهائی را انتخاب کنید که در آن علامتی از تحقق آرزوهای شما وجود داشته باشد. سعی کنید قالبهای فکری نادرست کلمات منفی را درون خود ویران کنید و هنگام سخن گفتن از قدرت نفوذ کلام خود، نهایت بهره را ببرید. با کلمات امیدوار کننده، در خود شور و شوق ایجاد کنید.
شما هم حتماً در اطراف خود به افرادی برخورد کرده اید که معروف به منفی بافی هستند؟ آیا هرگز دقت کردهاید که همین افراد تا چه میزان (نسبت به دیگران) بیشتر دچار بد شانسی و بد بیاری می شوند؟ فکر میکنید علت چیست؟ مسلماً علت این امر، منفی بافی درونی خود آنهاست.
در گذشته وقتی قصد انجام کاری را داشتند می گفتند: نفوس بد نزنید یا نفوس خوب بزنید. این اصطلاح نیر دقیقاً به همین اصل باز میگردد که شما با کلام خود میتوانید روند حوادث را تغییر دهید.
برگرفته از : skylove.ir
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
https://telegram.me/SuccessfulBusiness
بیگ دیتا ؛ کلید رسیدن بازار اپلیکیشن ها به سرمایه ۱۰۰ میلیارد دلاری
استارت آپ آنالیز اپلیکیشن Pyze گزارش کرده است که بازار اپلیکیشن ها تا سال ۲۰۲۰، پتانسیل رسیدن به سرمایه ای بالغ بر ۱۰۰ میلیارد دلار را دارند اما برای رسیدن به چنین ارزش و توانایی می بایست از تجزیه و تحلیل اطلاعات به نحوه بهتری استفاده کنند.
از این رو تولید کنندگان اپلیکیشن و استارت آپ ها برای آنکه بتوانند آنالیز بهتر و موثرتری ارائه دهند می بایست از نفوذ اطلاعات و هوش داده (data intelligence) به عنوان کلید هایی برای تولید محصولات با کیفیت تر استفاده کنند. برای استفاده از این کلید ها نیز نیاز به طراحی و توسعه بیگ دیتا و تجزیه و تحلیل منحصر به فردی می باشد که توانایی بررسی چگونگی استفاده از اپلیکیشن ها توسط مصرف کنندگان و بوجود آوردن کاربران ماندگار و مشتری های ثابت را داشته باشند.
در واقع طی مطالعه ای بر روی ۱۲ کمپانی تولید کننده ابزار های کاربردی و اپلیکیشن که از بیگ دیتا برای بهینه سازی نگاه مشتریانشان بر روی اپ های تولیدی استفاده می کردند مشخص شده است که نفوذ اطلاعاتی آنها که از قدرت بیگ دتا بدست آمده است باعث بالارفتن ۳۵ درصدی تعامل مشتریان با اپلیکیشن های تولیدی آنها شده است. این موضوع نیز در نهایت باعث بالا رفتن درآمد این کمپانی ها به مقدار ۲۰ درصد درآمد قبلی آن ها شده است که در نوع خود بی نظیر می باشد.
برگرفته از : بیزینس اینسایدر
🆔 https://telegram.me/SuccessfulBusiness
🌍 Http://SuccessfulBusiness.blog.ir
...قسمت چهارم:
همه چیز با اندیشه شما شروع می شود، اندیشه های مثبت بر غنای زندگی می افزایند، به شما امکان و قدرت می دهند تا احساس قدرت بیشتری بکنید و به اطمینان خاطر بیشتری برسید. مثبت اندیشی صرفاً یک موضوع انگیزه بخشی نیست. بلکه تأثیری سازنده و قابل اندازه گیری بر شخصیت، سلامتی و میزان انرژی و خلاقیت شما دارد.
هر چه مثبت تر و خوش بین تر بشوید، در تمامی شئونات زندگی تان شادتر خواهید بود. اما اندیشه های منفی برعکس این موقعیت را ایجاد می کنند. اندیشه های منفی شما را از قدرت محروم می سازند تا احساس ضعف بکنید و اطمینان خود را از دست بدهید.
هرگاه به یک مورد منفی بیندیشید یا حرف منفی بزنید، قدرتتان را از دست می دهید. احساس خشم و تدافعی به شما دست می دهد.احساس ناراحتی و مرارت می کنید. به مرور، اندیشه منفی می تواند به لحاظ فیزیکی شما را بیمار کند و حتی روابطتان را مسموم سازد.
مثبت اندیشی منجر به سلامتی ذهنی می شود و عملکرد شما را به اوج می رساند اندیشه منفی سبب بیماری ذهنی می شود و اثربخشی شما را کاهش می دهد بنابراین اگر می خواهید یک زندگی عالی داشته باشید، هدفتان باید این باشد که در خود احساسات مثبت ایجاد کنید و از شر احساسات منفی خلاص شوید.
از بین بردن احساسات منفی مهم ترین قدمی است که می توانید به سوی سلامتی، خوشبختی و حال خوش بردارید.هر بار که بر اندیشه ها و احساسات خود مسلط شوید و بخواهید روحیه مثبت داشته باشید، کیفیت زندگی درونی و بیرونی شما بهبود پیدا می کند.
در غیاب احساسات منفی، ذهن شما خود به خود با احساسات مثبت پر می شود و این تولید خوشبختی، شادی و احساس موفقیت می کند. آنچه را که ذهن بتواند تصور و باور کند قابل دستیابی است به شرطی که با ذهنیتی همواره مثبت توأم باشد و افکار منفی آن را مخدوش نکند، موفقیت افراد بیش از آن که به میزان هوش آن ها بستگی داشته باشد به میزان تفکر آن ها بستگی دارد. میزان پول در حساب های بانکی ، میزان خوشحالی و میزان خشنودی از زندگی ، به میزان تفکر شخصی بستگی دارد. برای رسیدن به موفقیت باید در زندگی تغییر ایجاد کنیم. طرز تفکرمان را تغییر بدهیم و یک نگرش جدید به زندگی پیدا کنیم. ما محصول فکر خود هستیم.
لازم است بدانید که مغز انسان به دو قسمت تقسیم می گردد: :1خودآگاه :2ناخودآگاه
شاید تا کنون بارها از زبان دانشمندان شنیده باشید که افراد تنها از % 10ذهن خودآگاه خود استفاده مینمایند.
باید توجه داشت که ضمیر ناخودآگاه بسیار بزرگ تر و نیرومند تر عمل می کند و در حدود % 90دیگر از واکنش های ذهنی ما را نیز همین قسمت تحت کنترل خود دارد. آیا می دانید ممکن است در زندگی شما چه اتفاقاتی روی دهد اگر بتوانید به طور کامل از ضمیر ناخودآگاه ذهن خود استفاده کنید؟ بله می توانید از قدرت جادویی آن برای پیشبرد و ارتقای زندگی خود بهره بگیرید.
ضمیر ناخودآگاه در محل استقرار خود از ما محافظت کرده و ما را زنده نگه می دارد. هر چیزی را که در زندگی خود با حواس پنجگانه مان احساس می کنیم ، تمام چیزهایی را که می بینیم، می شنویم، حس می کینم، می چشیم و بو می کنیم برای تحلیل و بررسی های آتی به ذهن فرستاده می شوند و در قسمت ضمیر ناخودآگاه ما ذخیره خواهد شد. لازم به ذکر است که ذهن انسان به صورت 24ساعته در حال فعالیت می باشد، یکسره و بدون توقف و استراحت.
یکی دیگر از نمونه های بارز ضمیر ناخودآگاه، رانندگی است. زمانیکه شما در حال رانندگی هستید، اصلاً به نحوه عملکرد خود فکر نمی کنید و تمام اعمال خود را با فکر انجام نمی دهید، بلکه همه کارها به صورت اتوماتیک وار انجام می شوند، شما فقط رانندگی می کنید.
نکته مثبتی که در مورد ضمیر ناخواگاه وجود دارد این است که ما را قادر می سازد تا آرزوها و اهداف خود را عملی کنیم. می توانید ذهن خود را طوری برنامه ریزی کنید که سبب موفقیت شما در تمام عرصه های زندگی گردد.
کلیه افکار، رفتار و تجربیاتی که از طریق ذهن خودآگاه درک می گردند، در ضمیر ناخودآگاه شما ثبت و ضبط می شوند، اما نکته جالبی که باید در این زمینه به خاطر داشت آن است که ضمیر ناخودآگاه هیچ گونه تفاوتی میان واقعیت ها و تصورات ذهنی فرد قائل نمی شود. برای ضمیر ناخودآگاه فرد محدودیتی در زمینه زمان و مکان وجود ندارد.
اگر در ذهن خود انتظارات شفاف و شاد را نقاشی کنید، خود را در شرایط مناسب هدفتان قرار می دهید.
نورمن وینسنت پیل
آن طور که درباره خود می اندیشید و احساس می کنید، آن طور که از خود انتظار دارید و امکان پذیر می دانید، کاری را که می کنید، مشخص می سازد. وقتی کیفیت اندیشه خود را تغییر می دهید، کیفیت زندگی تان تغییر می کند، و گاه بلافاصله این اتفاق می افتد.
در عالم هستی شما تنها کنترل کامل یک چیز را در توان خود دارید و آن چیزی جز اندیشه خود نیست. می توانید در هر لحظه ای تصمیم بگیرید که به چه موضوعی فکر کنید. اندیشه شما و آن طور که حوادث را تفسیر می کنید، احساساتتان را سبب می گردد که این احساسات می توانند مثبت یا منفی باشند. اندیشه و احساس شما، اقدامات شما را سبب می گردد و نتایجی را که به دست می آورید، مشخص می سازد.
یکی از بهترین تکنیک هایی که از طریق آن می توانید ضمیر ناخودآگاه خود را برنامه ریزی کنید، این است که موفقیت را در ذهن خود به تصویر بکشید .این کار به شما کمک می کند تا بتوانید به صورت خودآگاه جذب چیزهایی بشوید که آنها را میخواهید. به این منظور می بایست تصاویری را که برایتان خوشایند هستند در ذهن خود مجسم کنید. این تجسم هم شامل احساسات شما می شوند و هم افکارتان. باید به ضمیر ناخودآگاه خود آموزش دهید که فقط به موفقیت، شادی، کامیابی، و سلامت و عشق فکر کند .
هیچ گاه برای تبدیل شدن به آن فردی که می خواهید، دیر نیست. ( جرج )
تصویرسازی ذهنی یکی از بهترین شیوههای برنامه ریزی و هدایت ضمیر ناخودآگاه است.
ثروتمندترین و موفقترین انسانها کسانی هستند که بیشتر و بهتر از بقیه توانسته اند در ذهن خود خیال پروری مثبت بکنند.
تا زمانی که ضمیر ناخودآگاهت را متقاعد نکنی که انسان موفقی هستی، شکست خواهی خورد. این قانع کردن با تاکید و تکرار موثر به وجود می آید.( اسکاول شین )
این زندگی شماست، هیچ کس نمی تواند در آن تغییر ایجاد کند مگر خود شما. اگر خودتان خواستار تغییر نباشید، آنگاه هیچ چیز در این دنیا نمی تواند شما را مجبور به تغییر کند.به این منظور در ابتدا باید به خود بگویید که با ایجاد تغییر، زندگی من از شرایط فعلی بهتر خواهد شد. اصلاً مهم نیست که زندگی شما تا چه اندازه خوب است به هر حال باز هم جای پیشرفت و ترقی وجود دارد. بدانید نمی توانید به آرزوها و موفقیتهای رؤیایی خود برسید ، مگر اینکه در اشتیاق سوزان برای رسیدن به آنها داشته باشید و باور کنید که می توانید به آنها برسید . ( ناپلئون هیل )
اغلب کارهای بزرگ جهان توسط انسان هایی انجام شده است ، که درست زمانی که اصلا امیدی نداشته اند ولی به تلاش خود ادامه داده اند. مشکلات، سازه های یک زندگی موفق هستند به شرطی که نحوه رویکرد ما به آن نگرش حل مسئله باشد و در مقابل مسائل و مشکلاتی که در زندگی ما پیش می آید همواره این سؤال را مطرح نماییم که "این رویداد برای ما چه پیام مثبتی داشته است؟" با چنین نگرشی، زندگی با مسائل و مشکلاتش معنای زیبایی پیدا میکند و در واقع موفقیت و پیروزی ما در صحنه زندگی، حل مشکلات اطرافمان میگردد. بعضی از انسانها در هر فرصتی به دنبال مشکل میگردند، ولی انسانهای موفق در هر مشکلی به دنبال فرصت میگردند
و به قول دیل کارنگی
اگر تقدیر زندگی در مسیر آنها یک لیموترش هم قرارداد از آن شیرین ترین شربت زندگی را تهیه میکنند و با عشق مینوشند. یادمان باشد که مشکلات دامنه ذهن ما را وسعت میبخشد و تواناییهای ما را برای رسیدن به پیروزیهای بزرگتر افزایش میدهد.
رشد و پیشرفت نتیجه ایجاد تغییر و تحول در زندگیست. اساسی ترین نکته برای یافتن راهی به منظور زندگی بهتر، این باور است که برای تغییر در جهت مثبت و بهتر شدن، هیچ گاه دیر نیست، مهم این است که بدانیم می شود تغییر کرد. برای تغییر کردن باید انعطاف پذیر باشید انعطاف اولین شرط تغییر پذیری و نشانه یک ذهن برتر است. اگر شما آماده تغییر هستید، پس می توانید آن را انجام دهید. اگر همچنان در وضعیت فعلی خود باقی بمانید، هیچ گاه به رشد و تعالی نمی رسید.
شیوه ی تفکر و عملکرد خود را تغییر دهید تا بتوانید به کلیه اهداف خود دست پیدا کنید. باید توجه داشت که تغییر و تحول از یک روند ممتد پیروی کرده و هیچ گاه متوقف نمی شود. به محض متوقف شدن تغییر و تحول، رشد و پیشرفت شما هم متوقف می گردد. برای موفقیت در هر تغییری باید ابتدا قدم های کوچک بردارید. انجام تغییرات کوچک فعلی، باعث می شود تغییرات بزرگ تر، راحت تر انجام پذیرد.آن طور که درباره خود فکر می کنید، آن طور که به قابلیتها و توانمندیهای خود می اندیشید، کیفیت زندگی امروز شما را رقم می زند.
خوشبختانه، این طرز تفکر آموختنی است. با کنترل کردن کامل کلمات، تصاویر و نقطه نظرهایی که به ذهن خود راه می دهید، می توانید کنترل کامل آینده خود را در دست بگیرید. هر چه اغلب به آن فکر کنید، همان می شوید. دنیای بیرون شما، بازتاب دنیای درون شماست. اگر فکرتان را عوض کنید، می توانید زندگی تان را تغییر بدهید.
بزرگ ترین چالش و مسئولیت شما این است که در خود معادل ذهنی ای که می خواهید در بیرون از خود تجربه کنید فراهم آورید. با این کار، تمام قدرتهای ذهنی خود را فعال می کنید و کاری می کنید که عالم هستی برای شما و خدمت به شما کار کند. شما سررشته و کنترل کامل زندگی خود را در دست می گیرید.
از هزاران نفر سؤال شده است که در اغلب موارد به چه فکر می کنند. بارها و بارها موفق ترین مردان و زنان جامعه حرف واحدی را تکرار می کنند. آنها اغلب اوقات خود را به این فکر می کنند که چه می خواهند و چگونه می خواهند به این خواسته خود برسند.
برعکس، اشخاص ناموفق به آنچه نمی خواهند فکر می کنند. آنها به مسائل و نگرانیهای خود فکر می کنند. به اشخاصی که در زندگی آنها را دوست ندارند فکر می کنند. اما شما این گونه نیستید.
وقتی پیوسته به این فکر می کنید که چه می خواهید و چگونه می خواهید به این خواسته خود برسید، این طرز فکر کردن به زودی عادت شما می شود. وقتی به آنچه می خواهید فکر می کنید و درباره اش حرف می زنید، مثبت تر، هدفمندتر و خلاق تر می شوید. وقتی بدانید که به کجا می روید، تبدیل به شخص مؤثرتری می شوید.پس بیاییم مسیر زندگی خود را بر مبنای باورهای مثبت و یک روحیه عالی طراحی کرده و با امید زیباتر شدن زندگی خود و اطرافیانمان از فرصتهای طلایی زندگی نهایت استفاده را نماییم.
برگرفته از : skylove.ir
مصاحبه با غلامعلی سلیمانی
سلیمانی نمونه یک کارآفرین ایرانی است. فکر و ایده نو را در تولید به کار انداخته و به دنبال منابع مالی و تجهیز رفته، خطر را پذیرفته، جانانه تلاش کرده تا توانسته است موفقیت را در آغوش بگیرد. حال که اندکی گشایش ملی پیدا کرده، فرصتی را برای دیدن و کاویدن از دست نمیدهد. به اینجا و آنجا میرود تا از روندهای مشابه در کشورهایی که در این حوزهها جلوترند خبر بگیرد. نمایشگاههای صنعت مربوطه را از دست نمیدهد. کتابهای مدیریتی میخواند. با مشاوران مدیریت نیز بیگانه نیست. از آموزههای مدیریت به خوبی استفاده میکند.
مجموعه فراوردههایی که زیر نظر او تولید و پخش میشوند بسیار متنوع است طوریکه گاه نگران میشویم آیا این همه تنوع گرفتاریزا نیست.
لطفا خودتان را معرفی کنید.
غلامعلی سلیمانی متولد 25/3 / 1325 در شهرستان آمل. دوره دبستان و دبیرستان را درآمل گذراندم و بعد به تهران آمدم. دو سال پشت کنکور ماندم. پس از آن وارد دانشگاه ملی شدم و در رشته ریاضی تحصیل کردم. از سال دوم دانشگاه مشغول به کار شدم از همان سال هم شهریه دانشگاه را خودم پرداخت کردم. پدرم بابت این موضوع یک سال با من قهر کرد. از سال سوم و چهارم هم اولین کسی بودم که به دانشگاه ملی شهریه ندادم. خدا رحمت کند پروفسور پویان را که میگفت: چرا شهریه نمیدهی؟ گفتم: پول ندارم چه کار کنم، حاضر نیستم کار کنم و پول شهریه بدهم. با این همه پول نفت چه اثری دارد که من شهریه بپردازم یا نپردازم ؟گفت: سال قبل چه کار کردی؟ گفتم: سال قبل از بانک گرفتم. گفت: چرا الان نمیگیری؟ گفتم: صلاح نمیبینم، حالا من باید بمانم یا بروم؟ گفت: بمان. بعد گفتم: استاد شما ماهیانه سیصد تومان به دانشجویان پرداخت میکنید. امکان دارد به من هم این پول را بدهید؟ گفت: نمیدانم تو آمدی شهریه بپردازی یا شهریه بگیری؟ با این وجود پذیرفت ماهیانه آن سیصد تومان را به من نیز بپردازد.
در دوران سربازی هم کار میکردم. یک روز میرفتم دانشسرا درس میدادم. بقیه روزها هم تدریس خصوصی میکردم. همان روزها شرکتی راه انداختیم و تلاش کردیم پروفورم بفروشیم. از سال 50 تا 57 که به صورت جدی کار را شروع کردم، دو شرکت تاسیس کردم. یکی همان شرکت پروفورم و شرکت دیگری هم به نام مارکتینگ سرویس. اند. ریسرچ که با یک آمریکایی و یک هندی تاسیس کرده بودم. این شرکت درآمدی داشت و هزینههای شرکت دیگر را نیز جبران میکرد. و برای بقیه مخارج از بانک وام میگرفتیم. خلاصه انقلاب که شد آن دو از ایران رفتند. شرکتها عملا سود آوری نداشتند. با تدریس خصوصی، هم امورخودم را میگذراندم و هم حقوق کارمندان را میدادم.
سال 1356، در مکان فعلی شرکت کاله کارم را شروع کردم. این مکان مال خواهرم بود، میخواستند این جا را ماهی هفده تومان اجاره بدهند. به خواهرم گفتم این مکان را از شما ماهی بیست تومان اجاره میکنم. گفتند :مگر تو پول داری؟ چه طور میتوانی این کرایه را بپردازی ؟ گفتم: نه، کار میکنم پول در میآورم و کرایه شما را میپردازم.
بالاخره همین مکانی را که امروز میبینید از خواهرم اجاره کردم و از صفر شروع کردم. پخش سوسیس و کالباس را با شرکت کالباسسازی گیلان آغاز کردم. قضیه از این قرار بود که آن زمان پودر سیر کیلویی 28 تومان بود و ما از چین پروفورم گرفته بودیم کیلویی هفت تومان. حتی هفت هزار تومان هم نداشتم که یک تن پودر سیر بیاورم و کار را راه بیندازم. شرکت گیلان قبول کرد پنج تن درخواست بدهد و ما پنج تن برایش آوردیم و به آنها تحویل دادیم.
از پدر و مادر و خانواده خود بگویید.
من در یک خانواده صد درصد مذهبی بزرگ شدم. پدرم وکیل دادگستری بود. آن زمان بیش از چهار کلاس درس نبود. مادرم هم همان چهار کلاس درس را خوانده بود. پدرم از مکتب خانه شروع کرده بود چون علم و درس جدید در آن زمان نبود. بعد از مکتب به تهران آمده و در تهران درسش را تمام کرده بود. ابتدا معلمم بود و بعد وکیل دادگستری شد.
شما فرزند چندم هستی ؟
از پدرم دهم و از مادرم اول.
چند خواهر و برادر دارید ؟
برادرانم همه در سنین پایین فوت کردند. الان دو برادر و دو خواهر دارم. که همه از من کوچکترند. یک برادر، مدیر عامل فراورده های گوشتی آمل و دیگری مدیر عامل کاله است.
وقتی شما صحبت میکنید معلوم است محور همه فعالیت ها یک نفر بوده، غلامعلی سلیمانی. از کی حس کردید نمی توانید با دیگری کار کنید؟
من همیشه حس می کردم می توانم با دیگران کار کنم. اما این جا آدم ها خیلی اهل کار نیستند. همه آدم ها یی که ابتدا کار را با من شروع کردند، به زور مجبورشان می کردم شریکم شوند. مثلا موقعی که همبرگر سازی را شروع کردم از یکی از دوستانم خواستم بیاید و با من کار کند پیشنهاد کردم پنجاه در صد بیش از کار سابقش به او حقوق بدهم و در سود هم شریکش کنم. گفت اگر نتوانی پولم را بپردازی چه؟ البته درست میگفت، چون آن موقع پولی نداشتم. می رفتم تدریس خصوصی می کردم تا سر ماه بتوانم پول ایشان را بپردازم.
پس رشته ریاضی خاصیتش همین است؟
نه. دو خاصیت دارد. اول این که سلول های مغزی آدم را باز می کند. آدم می داند که چه راهی را باید برود. البته به دیگران جسارت نمی کنم.
چه شد به فکر کار افتادید؟
از کلاس هشت و نه به این فکر بودم که کار آزاد داشته باشم. آن موقع به هم کلاسی هایم که الان بعضی از آن ها همکاران من هستند، می گفتم ما می توانیم با دو هزارتومان یک تاکسی بخریم و در شهر آمل با هم کار کنیم..
بعد در دانشگاه هم به این فکر می کردم که باید کار کنم. با این که در خانوادهای مرفه بزرگ شده بودم، اما مرتب به این فکر می کردم که باید کسب وکار راه بیندازم. پدرم مخالف بود. می گفت آدم باید عالم باشد. باید درس بخواند. چون خودش عاشق درس خواندن بود. اما من اعتقاد نداشتم که آدم باید فقط درس بخواند. می گفتم آدم باید زندگی کند. برای زندگی علاوه بر این که نیاز به فکر و عقل هست، نیاز به پول هم هست. برای به دست آوردن پول هم باید کار کرد. بنا بر این همیشه به این فکر می کردم که چه کاری باید انجام دهم. آن موقع که دانشجو بودم بیش از ماهی هزار تومان در آمد داشتم. سیصد تومان از دانشگاه میگرفتم. هفته ای دو روز هم در یک مدرسه کار می کردم. ماهی سیصد تومان هم آن جا در آمد داشتم. ماهی ششصد یا هفتصد تومان هم تدریس خصوصی می کردم. خلاصه وضعم از بقیه دانشجو ها بهتر بود. چون عقیده داشتم باید پول در بیاورم تا بهتر زندگی کنم.
شما از یک مقطعی بالاخره تشکیل هیات مدیره دادید. چند نفر از اعضای هیات مدیره از خانواده شما هستند؟
روزهای اول که شرکتی را تاسیس میکردیم مثل شرکت سولیکو یا دمس یا شرکت تهران، براساس شرکایی که داشتیم اعضای هیات مدیره تشکیل می شد. شرکت آمل را که تاسیس کردیم، چون برادرم آمل بود من و دو تن از برادرانم و یکی از دوستانمان اعضای هیات مدیره شدیم. در بوشهر هم هیات مدیره چهار نفره بود که همه غریبه بودند. در کاله هم چون سهام دار اصلی خودم بودم اعضای هیات مدیره غیر از خودم، دو تن از برادرانم و یکی از دوستانم بودند. اما تصمیم گیرنده در همه این شرکت ها خودم هستم.
آیا ضوابط کاله، شرایط وارد شدن به بورس را دارد؟
من نمی خواهم وارد بورس بشوم.
نمیخواهید شرکت را سهامی عام کنید؟
نه. من نیازی به پول ندارم. من نیاز به اطلاعات و نو آوری دارم. این ها برای من میلیاردها دلار ارزش دارد. من به کمک این اطلاعات می توانم بقیه واحد ها را بهتر بسازم و راهبری کنم. واحدهای جدید را با اصول اروپایی بسازم.
تنوع محصول شما زیاد است. حتی محصولاتی که با سلیقه و ذایقه ایرانیها هماهنگی ندارد. به همین دلیل بخشی از محصولات شما با استقبال عمومی مواجه نمی شود. با چه نگاهی به تولید محصول جدید می پردازید؟
من از ابتدا دنبال نوآوری بودم. هرچیزی که در اروپا می دیدم می خواستم این جا تولید کنم. بعضی از محصولاتم مورد استقبال هم واقع نمی شد. دولت ما را به علت نوآوری جریمه می کرد. ما جریمه را هم قبول می کردیم. جنس ما را حراج کردند به این علت که جنس نو تولید می کردیم. اما من باز هم جنس نو تولید می کردم. سهمیه من را قطع کردند. اما باز هم جنس نو تولید می کردم.
واقعیت این است که برایم مهم نبود بازار این را قبول می کد یا نه. من تولید و نوآوری را دوست دارم. فکرمی کنم هرکس ذایقه ای دارد. هیچ دلیلی وجود ندارد همه از پنیر فتا خوششان بیاید. من عشقم تولید و نوآوری است. این تنوع تولید باعث ضرر من هم می شود. اما برایم مهم نیست. ضرر را هم قبول می کنم تا لذت ببرم.
برگرفته از : ideas-to-wealth.blog.ir
آیا می خواهید کسب وکاری را آغاز کنید اما نمی دانید برای سرمایه گذاری آن از چه کمک بگیرید؟
آیا کارآفرینان همیشه سرمایه اولیه برای کسب وکار را دارند؟
آیا استارت آپ ها برای تامین منابع مالی با مشکل روبه رو خواهند شد؟
آیا فراهم کردن منابع مالی برای کسب وکاری که راه اندازی کردید دشوار است؟
ما در اینجا قصد داریم ۷ روشی که با آن ها می توانید منابع مالی برای کارتان را کسب کنید به شما آموزش می دهیم.
۱- وام آنلاین
به تازگی، خدمات وام دهی آنلاین مانند OnDeck و Kabbage جایگزین وام های کسب و کار سنتی شده است. مزیت استفاده از وام دهی آنلاین سرعت روند کارها می باشد.: یک برنامه یک ساعت برای تکمیل شدن نیاز دارد در حالی که در مقابل، روند پرداخت وام های سنتی می تواند هفته و یا حتی ماه ها، طول بکشد. لری سامرز، وزیر سابق خزانه داری آمریکا در سال 2015 گفت: بیش از 70 درصد وام دهی آنلاین به کسب و کارهای کوچک تعلق می گیرد.
۲- فروش محصولات قبل از راه اندازی کسب وکارتان
فروش محصولات خود قبل از راه اندازی کسب وکارتان راهی است که اغلب نادیده گرفته می شود. و روش بسیار موثری برای تامین مالی کسب و کار شما است. کارآفرینان Priska توانستند 50،000 دلار سرمایه بیشتری برای شرکت Bittylab با پیش فروش بطری کودک کسب کنند. دیاز توانست برای پرداخت موجودی و باز کردن بعضی از درها در خرده فروشی به بازدید کنندگان وب سایت خود کمک کند. هر چند دیاز می توانست تا حد زیادی از این ابزار تامین مالی بهره مند شود ولی هنوز هم برخی از مشکلات وجود دارد.
دیاز گفت: "بزرگترین چالش در هماهنگی زمان تحویل موجودی از تامین کننده بود به طوری که ما بتوانیم انجام سفارشات را شروع کنیم"و "چالش دیگر پیش بینی تعدادی از واحد های ما که قرار بود به پیش فروش گذاشته شود بود." در نتیجه کمبود ما در حال حاضر در مرحله پیش فروشی و فروش بیش از اصل پیش بینی، و در نتیجه سفارشات تماس بود."
۳- دوستان و خانواده
قرض گرفتن از یک دوست، یکی دیگر از راه های بالقوه برای تامین مالی کسب و کار شما می باشد. قرض گرفتن از دوستان و خانواده یک جایگزین جالب برای اشکال سنتی مالی است و همچنین برخی از مزایای منحصر به فرد، از جمله پرداخت کم یا بدون بهره و اجتناب از قرارداد بانکی است.
۴- کسب و کار دیگری
صاحبان کسب و کار جدید می توانند از روش های دیگر و کسب وکار دیگری برای تامین منابع مالی کسب وکار اصلی استفاده کنند. کارآفرین الکس جنادینیک درآمد خود را از تورهای او از سایت ComeHike.comبرای راه اندازی Problemio.com ، استفاده کرد که اپلیکشن های موبایل را برای تلفن های همراه بسازد و کسب وکارش را شروع کند. به خاطر خدمات رایگانی که او ارایه می کرد باعث شد کمک های مالی به سایتش سرازیر شود و اینگونه بودجه ای برای ورود به کسب وکار اصلی کسب کند.
۵- وام خانه
برای مالکان که صاحبان خانه هستند.ارزش اصلی خانه منهای آنچه که شما بدهکار هستید ارزش خانه می شود ویک گزینه عالی برای تامین مالی یک کسب و کار کوچک است. این وام ها به طور کلی ارائه دارای نرخ بهره هستند که هم انعطاف پذیرن و هم پایین تر از نرخ تجاری هستند.
۶- فروش دارایی
گاهی اوقات، شما ممکن است یک روش تامین مالی داشته باشید و از ابتدا آن را درک نکرده باشید. این مورد برای کارآفرین که قادر به تامین مالی خود ، با فروش ماشینش البته با موافقت فرزندان خود بوده است . هر چند آن یک تصمیم دشوار ی بود اما توانست 30000 دلار از فروش ماشین بدست آورد که این هزینه را صرف برخی از جنبه های بسیار مهمی از کسب وکار خود کرد.
Saify گفت: "من مقداری از آن پول را برای پرداخت به پیمانکاران طراحی هزینه کردم" "وبقیه پول هم در حساب من است که برای کمک به بازاریابی و پشتیبانی کسب وکار خود استفاده کنم."
۷- کارت های اعتباری
کارت های اعتباری کسب و کار راه آسانی برای تامین مالی استارت آپ ها هستند، و می توانید به کمک آن سریع کسب و کار خود را راه اندازی و اجرا کنید.
"یکی از چند مزیت کارت اعتباری این است که حداقل پرداخت در یک کارت اعتباری بسیار پایین است.
برگرفته از : http://ideas-to-wealth.blog.ir
🆔 https://telegram.me/SuccessfulBusiness : @SuccessfulBusiness
...قسمت سوم :
داشتن انتظار مثبت، یکی از تکنیک های بسیار قوی است که با به کارگیری آن می توانید مثبت اندیش شوید و زندگی مثبت و بهتری را تضمین کنید.
انتظار شما، پیش گویی های شما از آینده خودتان است. یعنی آنچه شما با اطمینان منتظرش هستید، به احتمال زیاد به دست خواهد آمد.
از آنجا که خودتان انتظار را انتخاب می کنید، همیشه بهترین ها را بخواهید و انتظار موفقیت داشته باشید.
هنگام ملاقات با افراد جدید، انتظار محبوبیت داشته باشید. انتظار دستیابی به اهداف عالی و خلق زندگی شگفت انگیز را برای خودتان داشته باشید. وقتی پیوسته در انتظار اتفاقات خوب باشید، به ندرت ناامید می شوید.
انتظار مثبت باعث می شود با قدرت و ایمان بیشتری برای رسیدن به هدفی تلاش نمایید و همین امر درصد موفقیت شما را در حد چشمگیری بالا خواهد برد.
برگرفته از : skylove.ir
🆔 https://telegram.me/SuccessfulBusiness : @SuccessfulBusiness
فایل کتاب توصیههای رولند برگر: چگونه کسب و کار موفق در ایران داشته باشیم
برگرفته : http://ideas-to-wealth.blog.ir
کارآفرینان به عنوان افراد پیشرو در کسب و کار می توانند الگوهایی موفق برای ما نقش بازی کنند. سعی شده کارآفرینان داخلی و خارجی با هم در این بخش مدنظر قرار گیرند.
مطالب مربوط به کارآفرینان دسته بندی زیر و به صورت لینک هایی به سایت های مرتبط گردآوری شده اند. امیدوارم مورد استفاده شما قرار بگیرند.
6) کارآفرینان
1-6) کارآفرینان ایرانی داخل کشور
2-1-6) مبتکر آیس پک آقای بابک بختیاری
3-1-6) احمد خیامی - ایران خودرو
4-1-6) محمدتقی برخورداری - پرورش دهنده ماهی خاویار در کویر
2-6) کارآفرینان ایرانی خارج کشور
...