یکی از مفاهیم اساسی در برندینگ و مدیریت برند است و عبارت است از فرایند توسعه یک نشانه، مارک یا علامت که در پیرامون اسم یا شغل یک فرد حقیقی ساخته میشود. شما با استفاده از این مارک یا علامت، با دیگران ارتباط برقرار نموده و از طریق آن مهارتها،شخصیت و ارزشهای خود را به دیگران معرفی مینمایید. هدف نهایی برندسازی شخصی ، ایجاد شهرت و معروفیت میباشد که در ایجاد یک شبکه ارتباطی قوی و موردعلاقه دیگران به شما کمک خواهد نمود. پس از ایجاد یک چنین برندی، سایرین برای دستیابی به معلومات و دانش شما، به دنبال شما خواهند آمد.
در حوزه مدیریت برند شخصی باید بدن ، لباس ، ظاهر فیزیکی و حتی دانش فردی موردتوجه قرارگرفته و این موارد باید کاملاً برجسته، باقابلیت به یادسپاری و به یادآوری بالا Recall و علامتی مشخص برای مخاطبان باشد. برندسازی شخصی بر هزینههای فرد تأثیر خواهد داشت. ایجاد برند فردی گامی است در جهت ایجاد یک هویت و به رسمیت شناخته شدن فرد در اجتماع محلی و یا بینالمللی که باعث کاهش هزینههای مالی و زمانی خواهد شد. بیهیچ تردیدی برندسازی شخصی ، بهویژه برای مدیران کسبوکارهای کوچک بسیار حائز اهمیت است. زیرا فرد را برای جنگ رودررو محیا میسازد.
اولین بار در دنیا، در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در سال ۲۰۰۹ آقای اوباما از برندینگ فردی در حوزه برندینگ سیاسی استفاده نمود. مشاور برنامهریزی استراتژیک کمپین او فردی به نام David Axelrod بود و در ضمن از مشاوره مدرسه مدیریت دانشگاه هاروارد نیز استفاده نمود و پس از او نیکولاس سرکوزی در این حوزه از نوع برندینگ استفاده نمود. از سال ۲۰۱۲ استفاده از این روش برای انتخابات مجلس و حتی شوراهای شهرهای در آمریکا استفاده میشود.
در هالیوود ، یکی از اصلیترین وظایف مدیر برنامههای هنرمند ، برنامهریزی برندسازی هنرمند است تا بیشترین آدیشن را برای او گرفته و او را معتبر و معروف نموده و پیشنهادهای نامناسب با توجه به برنامهریزیهای بلندمدت آن هنرمند رد نماید. ویدیویی در خصوص برندینگ شخصی از کاوازاکی (مشاور و مدیر در شرکتی مانند اپل، موتورورلا)
یکی از شرکتهای مهم و بینالمللی در تعریف استانداردهای استراتژی برند و برندینگ ، شرکت Interbrand اینتربرند آمریکا است که با داشتن چند هزار کارمند در سراسر دنیا و بیش از ۳۰ دفتر در پنج قاره، در حوزه مارکتینگ ، صاحب نطر بوده و سهم عظیمی در گسترش علم برندینگ در دنیا داشته است. تیم مشاوران مدیریت ایران، با توجه به نمایندگی انحصاری از CMCG آمریکا، توانسته است تا با تجربیات علمی و عملی خود به نحو شایستهای این استانداردها را کسب و پیادهسازی نماید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
...برندینگ شخصی یا پرسنال برندینگ این روزها خیلی مهم شده است و شایان ذکر است که برنامهریزی این مبحث در حوزه مدیریت برند انجام میشود. برندسازی شخصی به فرایند تحلیل ، درک و ساخت تصویر ذهنی جهان برونی از شماست ( شکل دادن به طرز تلقی و نحوه نگرش دنیای بیرونی شما ) .
برندی که شناخته تر است از برند ناشناخته محبوبتر و هوادار بیشتری دارد زیرا که درک مناسبی از آن برند ایجاد شده است. پرسنال برندینگ معرف فرایندی است که یک فرد خود را از دیگران برجسته تر نموده با ساخت هویتی پیرامون شخصیت خود به دنبال ایجاد یک ارزش پیشنهاد منحصر به فرد به دیگران است. فرد چه حرفهای باشد یا معمولی ، پیام و تصویر مشخصی از وی در رسانههای متفاوت ( در هر کانال در دسترس ) برای رسیدن به یک هدف خاص منتشر میگردد. ایجاد شهرت و اعتبار ، پیشرفت شغلی و ایجاد اعتماد به نفس رخ میدهد.
هر فردی دارای برند شخصی است . اطلاعات شما در ذهن دیگران، قابل پاک شدن نیست اما قابل هدایت است . یک مدیر برندینگ حرفهای میتواند برندینگ شخصی فرد را به درستی هدایت و رهبری نماید. نقش این فرد همانند نقش مدیر ارکستر است. نباید از برند شخصی خویش فرار کرد . اگر مشکلی وجود دارد ، سعی کنید آن را مدیریت نماید.
برندینگ شخصی ( پرسنال برندینگ ) بیان داستان یک فرد است. با بیان این داستان، فرد به دنبال جلب توجه دیگران است. قبلا این داستان توجه فرد نوشته میشد ( به آن صورتی که خودش میخواست ) حال آنکه به وجود شبکههای اجتماعی و پایگاههای اطلاعاتی هیچ چیز به همین سادگی پاک و یا تغییر نمیکند و همیشه در دسترس عموم است.
برای مثال داستان سرطان سینه در آنجلینا جولی چیزی نیست که بشود تغییرش داد و یا توسط هوادارانش به فراموشی سپرده شود . برای مدت دو هفته در سطر اخبار بود و صد البته همان داستان با هوشمندی خود آنجلینا به کمپینی برای آگاهسازی زنان در مورد سرطان سینه و تست تشخیصی ماموگرافی تبدیل شد.
یک حقیقت ساده میتواند به راحتی برای زمان زیادی در فضای اینترنت زنده باقی بماند ، حتی بیش از چیزی که شما انتظار دارید. اکنون در اروپای غربی، استرالیا یا آمریکای شمالی ، بسیاری از شرکتها ، در زمان استخدام ؛ گوگل کردن نام متقاضی ، اولین کاری است که انجام میدهند. بر اساس چیزهایی که از آن فرد در اینترنت پیدا میشود ، با وی برخورد مینمایند ، که البته ممکن است مثبت یا منفی باشد.
یک مدیر برند حرفهای ، تلاش خود را بر ساخت یک برند قوی ، پایدار با تداعیات برند ویژه در تعامل بین ویژگیهای شخصی و ارزشهای درک شده توسط مخاطب ، استوار خواهد نمود.
برندینگ شخصی ( پرسنال برندینگ ) در میان شخصیتهای دنیای سرگرمی، سیاسی و ورزشی رایج است. در کسبوکار، افراد مانند دونالد ترامپ ، مارتا استوارت و جک ولش سعی دارند که دائما در اذهان عمومی حضور داشته باشند و برند شخصی خود را به طور فعال تبلیغ نمایند. دونالد ترامپ به شما نشان میدهد که چگونه ثروتمند شوید. مارتا استوارت به شما نشان میدهد که چگونه زیبا دیده شوید. جک ولش ، چگونگی مدیریت کسبوکار را نشان میدهد.
برندینگ شخصی معمولا با ایجاد فهرستی از شایستگیهای اصلی ( مزیتهای رقابتی اصلی ) ، تخصص و تواناییها ، قدرت درک و شناخت و تحقیقات بازار یا بازخورد از محیط تعریف میگردد.
پاسخ به این سوالات بسیار مهم است :
اگر شما به دنبال ساخت برند شخصی خودتان هستید، باید پاسخ به سوالات فوق ، برنامه برندینگ شخصی شما وجود داشته باشد. باید ” چه کسی هستم ” از ” چه انجام میدهم ” بلندتر به گوش رسد. تعداد زیادی کارآفرین و یا سخنران حرفهای وجود دارد. تعداد زیادی مدیر بازاریابی ، استراتژیک بازاریابی دیجیتال ، مدیران مالی ، مدیران برند ، اما تعداد کمی از آنان برای معرفی خود و آنچه انجام میدهند برنامهی برندینگ شخصی خود دارند. بیشتر برنامههای آنان حول و هوش چه انجام میدهند است تا پیرامون چه کسی هستند. برنامه برندسازی شخصی باید به دنبال ساخت یک برند قابل به یادآوری ، بامعنا و چشمگیر باشد.
صدای شما بیانگر مهمترین بخشهای نقطه نظرات و معرف شما است. اینکه صدای برند شما چگونه شنیده شود ، کاملا بستگی به برندینگ شخصی شما دارد.
اگر چیزی مینویسید ، صدای شما روی کاغذ است . اگر نوازنده هستید، صدای شما با سازتان زندگی میکند. اگر مدل هستید، صدای شما در چشمان تماشاگران است. اگر مدیر اجرایی سازمان یا سخنران هستید ، صدای شما در سخنرانی شماست.ایجاد و تقویت برند شخصی در خصوص داشتن صدای خوب نیست یا یک صدای عالی ، بلکه باید صدای خودتو داشته باشی. در این حالت با شنیدن صدایتان ، بلافاصله تشخیص داده خواهید شد. این شما هستید.
اینکه چطور خودتان را نشان می دهید ، لایهای دیگر از صدا شماست . کمد لباستان باید برای اطرافیان آواز بخواند. برای مثال استال استیوجابز ، گربه سیاه بود. سبک زاکربرگ ، یک سوئیشرت است.
در این بخش هم ، سبک به معنای این نیست که مانند یک مانکن هرروز لباس عوض کنید و یا لباسهای فوق گران بپوشید ، بلکه به معنای پوشیدن چیزی است که معرف شما و اعتقادات شما باشد. شاید استایل شما لباسی با دستمالگردن ، پاپیون ، کراوات پاپیونی و یا حتی لباس محلی عشایری باشد. هر چه هست باید تعریف کننده شما باشد. سبک شما معرف شماست و آن سبک برای جذب مخاطبین شما بسیار مهم خواهد بود. چیزی بپوشید که برایتان مناسب است.
بخشی از فرایند ساختن یک برند شخصی ، که البته بسیار دستکم گرفته میشود، خصوصیات اخلاقی و رفتارهای است. آیا باقدرت دست میدهد یا خیلی شل . آیا به چشمان دیگران نگاه میکنید یا نگاه خود را مخفی مینمایید ؟ آیا در را برای ورود دیگران باز نگه میدارید ؟ آیا تمام جمله مدنظر را میگویید تا خودسانسوری میکنید ؟ آیا هر چند دقیقه یکبار ، گوشی خود را چک میکنید و یا تا پایان جلسه حتی نگاه به موبایل خود هم نمیاندازید ؟
همه این جزئیات سازنده یک تصویر بزرگتر هستند که معرف شماست و نباید هرگز فراموش شود.
هنگامی در یک جلسه حضور دارید ، از خصوصیات دوستان یک فرد به خصوصیات آن فرد راحتتر پی میبرید . به عبارت دیگر ، فردی را میتوان از دوستانش شناخت. کسانی که ما با آنان زمان خود را میگذرانیم ، بیانکننده ما هستند. بخشی از برندینگ شخصی در خصوص گروه دوستان ، شبکه ارتباطی و همکاران فرد است.
هر فرد ، محصول زمانی است که با افراد پیرامون خود میگذراند . اگر دلیلی برای این وقتگذرانی با آنان ندارید ، ارتباطات خود را مجددا بررسی نمایید و برای ایجاد رابطههای مناسب برنامهریزی نمایید .
موفقیت مانند آتش فشانی هوایی است – یک مسیر صعودی دارد ، به حداکثر میرسد ، آنجا میماند و بعد تمام میشود. اگر برند شخصی شما بر اساس ” موفقیت” باشد ، این برند برای بلندمدت باقی نخواهد بماند. زیرا هیجان ناشی از موفقیت زودگذر است. در عوض ، برندینگ شخصی باید پیرامون عادات شما شکل گیرد. هرروز چه میکنید ؟ صبحها به طور ثابت چه میکنید ؟ رویکردتان در کار چگونه است ؟ چگونه بر مشکلات غلبه مینمایید ؟
عادات فرد ، فرد را میسازد و این چیزی است که برند شخص را بامعنا مینماید. اگر به دنبال جذب و حفظ مخاطبین خود هستید ، برند خود را پیرامون عادات خود بسازید و نه موفقیت.
صرفنظر از اینکه هدفتان ساخت برند شخصی است باید برنامهریزیهای شما در جهت ساخت یک برند منحصربهفرد بر اساس واقعیت خودتان باشد. روی حرفی که میزنید ، بایستید. باید به حرفتان ایمان داشته باشید و به هیچ عنوان موضع خود را تغییر ندهید. به قول معروف ، طرفدار حزب باد نباشید. نون را به نرخ روز نخرید و بگذارید تا مردم روی حرفتان حساب نمایند. تغییر حرف و برنامه ، صرفا بر اساس منافع شخصی ، کار بزدلانهای است که همه میتوانند انجام دهند. پس از این طریق میتوانید منحصربهفرد باشید. اگر قول چیزی را دادید ، حتما بدان عمل نمایید. ارتباط با مخاطبین باید بر اساس صداقت ، روراستی و وفاداری باشد.
برنامهریزیهای برندینگ شخصی تا زمان نتیجه دادن باید مستمر پیگیری شود. ثبات ، شخصیت شما را در قالب تجربه میریزد. ثبات در اعمال و رفتار، موجب آموختن ، تشخیص صدا ، تعریف خویش و رشد فرد میگردد. ثابت موجب وفادار سازی مخاطبین میگردد و جذب مخاطبین بیشتر و بیشتر میشود.
ساخت برند شخصی یک سبک زندگی است. این وظیفه و قول شخصی در مسیر زندگی است، زیرا وقت خود را برای به اشتراک گذاشتن درس و دانش خود با دیگران در اختیار مخاطبان قرار دادهاید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
...