"از این فرصت استفاد کن،"
چند بار این جمله به گوشتان خورده؟
معنی واقعی این حرف چیه؟
آیا اگر فرصتی پیش بیاید متوجه آن میشوی؟
زندگی بزرگترین فرصتیست که به ما بخشیده شده است و این اولین گام است. گام دوم فرصتهای بزرگیست که خدا برای رشد و پیشرفت به ما ارزانی داشته است و این وظیفه ماست که آنها را تشخیص دهیم، بقاپیم، و حداکثر بهره را از آن ببریم.
فرصتها همیشه پیش نمیآید. پس اگر فرصتی بدست آوردید از آن نهایت استفاده را ببرید.
اکثر مردم یا به فرصتها توجهی نمیکنند یا به اهمیت فرصتها آگاه نیستند و درک نمیکنند. آنها با سستی و بیحالی و وقتی که دیگر خیلی دیر شده واکنش نشان میدهند. سادهتر بگویم، "اگر فرصت مناسبی را در زمان مناست بقاپیم، موفقیت بزرگی در زندگی نصیب ما میشود."
مرد جوانی دوست داشت با دختر یک کشاورز ازدواج کند. کشاورز به این شرط موافقت کرد که مرد جوان سوار یکی از سه گاومیش او شود و دُم آن را در دست بگیرد. مرد جوان خوشحال شد، چون فکر میکرد شرط راحتی است.
او سوار اولین گاومیش نشد چون دید که برای سوار شدن کمی بزرگ است. گاومیش دومی را هم رد کرد چون از اولی بزرگتر بود. گاومیش سوم را دید که لاغرتر بود و خوشحال شد و پرید روی پشت گاومیش، ولی فراموش کرد دُمش را چک کند. چون گاومیش سومی دُم نداشت، او فرصت ازدواج با دختر کشاورز را از دست داد.
نتیجه اخلاقی: معنی "فرصت را بقاپید" این نیست که عجولانه و بدون مقدمه کاری را شروع کنید.
چونکه فرصتها با لباس مبدل میآیند، باید توانایی تشخیص آنها را داشته باشیم. ما همه از فرصتهای برابر برخوردار نیستیم... مشکل اینجاست. اما موقعی غمانگیزتر میشود که نتوانیم فرصتی را تشخیص دهیم یا خوب و موثر استفاده کنیم. حالت معکوسی هم وجود دارد: فرصت از هر نوعی که باشد میتواند شانس بزرگی برای ترقی ما باشد، حتی اگر همانی نباشد که ما به دنبالش بودیم. پس مراقب و بگوش باشید و اگر فرصتی درِ خانه شما را زد در را باز کنید و آن را در آغوش بکشید.
یک شخص بدبین در برخورد با هر فرصتی فقط مشکلات را میبیند؛ یک شخص خوشبین در هر مشکلی فرصتی را میبیند.
مطمئناً بیشتر ماها شنیدهایم که میگویند، "چه احمقی! شانس خوبی برای آن کار داشت، ولی دنبالش نرفت." ما این را میگوییم چون درست است. نگذارید این اتفاق برای شما هم رخ دهد. همهی ما در آرزوی بهترین فرصت هستیم پس وقتیکه پیش میآید آماده باشید تا بیدرنگ آنرا بقاپید. از لحاظ ذهنی آماده باشید و متوجه باشید که آن فرصت نباید حتماً بزرگ باشد. خوب گوش کنید، اگر میتوانید فرصتی را بقاپید، مهم نیست چقدر کوچک باشد، بدون شک این کار را بکنید! شما در همان لحظه اول نمیدانید که آیا این فرصت قابلیت تبدیل به فرصتی بزرگ را دارد یا خیر.
شاید یک نفر نتواند فرصتی برای خودش خلق کند. ولی میتواند خود را در موضعی قرار دهد که وقتی فرصتی پیش آمد او آماده باشد.
فرصت، شانسی برای تلاش و تبدیل بدبختی و مشقت به طالع خوب است. ما همیشه این انتخاب را داریم که با احساس خرسندی کار کنیم یا رفتار طفرهآمیزی مثل "شاید دفعهی بعد." از خود نشان دهیم. ولی وقتیکه دفعه بعدی در کار نباشد، تنها کاری که کردیم طولانیتر کردن رنج و مشقت و عصبانیت و دلخوری است.
مشکلات و سختیها با هم عهد بستند که یا قبل از ظهور فرصت بیایند یا شاید حتی همراه با فرصت. اما این موضوع نباید دستآویزی باشد تا صبر کنیم فرصت دیگری پیدا شود و آن یکی را بجای این انتخاب کنیم. اگر این تنها فرصت شما باشد، حتی اگر مشکلاتی هم بهمراه داشته باشد، آیا فکر نمیکنید باید شانس خود را آزمایش کنید؟
اگر خدا خواست و یک فرصت از آن بالا صاف افتاد روی دامن شما، توصیه من این است که آن را ضایع نکنید و بر باد ندهید. حداقل یک تلاشی بکنید، حداقل اینکه آینده شما پر از غفلتهای نابجا و تصمیمات اشتباه نخواهد بود. شانسی به خودتان بدهید و تواناییهای خود را بهتر کنید تا حقیقتاً سهم خود از زندگی را بردارید.
خلاصه اینکه، استفاده از یک فرصت برای بهبود زندگیتان کار هوشمندانهایست. کسانی که نمیتوانند باهوش باشند (به هر دلیلی) نباید دیگران را مقصر بدانند و شکوِه کنند. اگر بتوانید از تجربیات خود درس بگیرید، امتیازی برای شما محسوب میشود. پس همینطور ادامه دهید، فرصت را بقاپید، با چالشها روبرو شوید و به زندگی خود جان تازهای بدهید!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
...وقتی تبلیغ «خانه ایرانی» را میبینیم و تنوع محصولاتی که بهصورت حضوری و غیرحضوری به مشتری عرضه میشود، برای پیدا کردن نشانی آن راهی شهرک شهید محلاتی، خیابان آزادگان هفتم میشویم. با دیدن برچسبی کوچک که بر زنگ خانه نصب شده و بانوانی که مقابل خانه ایرانی به انتظار ایستادهاند، مطمئن میشویم نشانی را درست آمدهایم. راه پلهای که در گوشه حیاط است، ما را به زیرزمین و فضایی 20 مترمربعی هدایت میکند، جایی که «فاطمه مطلق» توانسته ایده خود را برای عرضه کالای ایرانی اجرا کند. از ساعت شروع فروش، چند دقیقه بیشتر نگذشته، اما خانه ایرانی پر شده از بانوانی که به قصد خرید و حمایت از تولیدکنندگان ایرانی، به این محل آمدهاند. فاطمه مطلق، کارشناس نرمافزار است و اکنون با داشتن 3 فرزند قد و نیمقد، ایدههای بزرگی برای فروش کالای ایرانی در سر دارد که با همراهی همسرش برای اجرای آنها تلاش میکند.
هزاران مشتری در فضای حقیقی و مجازی
خانه ایرانی3800 عضو در فضای مجازی دارد؛ اعضایی که به نوعی مشتریان این خانه به شمار میروند و اخبار اجناس جدید را دنبال میکنند. مطلقق میگوید: «برای راحتی کار مشتریان، هر هفته مشخصات اجناس جدید را در کانال تلگرامی خانه ایرانی اطلاعرسانی میکنم. از سایز و رنگ گرفته تا نوع و کیفیت جنس. از هر جنس یک نمونه را با عکس و قیمت اطلاعرسانی میکنم تا وقت مشتریها هنگام آمدن به خانه ایرانی برای جست وجو میان اجناس، تلف نشود.» نزدیک به 4 هزار مشتری خانه ایرانی، اگر راهشان نزدیک باشد میتوانند حضوری خرید کنند و اگر در سایر مناطق یا شهرستان باشند میتوانند اجناس مورد نظر را سفارش دهند. هزینه پیک 16 هزارتومان میشود که در صورت خرید بالای صد هزار تومان، مشتری فقط باید 6 هزار تومان بپردازد. ارسال با پیک معمولاً شنبهها و فروش حضوری نیز پنجشنبهها با اعلام قبلی در کانال تلگرامی، از ساعت 11 تا 19 بهصورت یکسره است. مشتریها فقط محلی نیستند. این خانه مشتریهایی از اسلامشهر و شهرری تا سعادتآباد و کرج و شهرستانهای دیگرهم دارد.»
دنیای جدید کسب و کار
ورود به دنیای کسب و کار برای کسی که هیچ تجربهای ندارد، آسان نیست، اما مدیر خانه ایرانی، میگوید: «آنقدر در تصمیمم جدی بودم کهه مخالفتهای خانواده و نگاههای نگران اطرافیان، سد راهم نشد. خانوادهام حق داشتند. تحصیلات دانشگاهی من مهندسی نرمافزار است و اصلاً شغل فروشندگی میان اعضای خانوادهام مرسوم نبود. با اینکه نیاز مالی نداشتم، اما هدفم از اول مشخص بود. میخواستم دسترسی کالای ایرانی را برای خانوادهها و بانوان راحتتر کنم. بنابراین به این مسائل اهمیت ندادم. آنها را متقاعد کردم و با توکل به خدا، قدم اول را برای عرضه کالای ایرانی برداشتم. شهریور سال گذشته بود که با همفکری همسرم و سرمایهای حدود یک میلیون تومان، لوازمالتحریر ایرانی خریدم و از طریق تبلیغات محلی بین دوستان و آشنایان کار را شروع کردم. تقریباً همه لوازم فروش رفت. بعد از این موفقیت، کوله پشتیهای سبک کوهنوردی و با کیفیتی را پیدا کردم که در مشهد تولید میشد. اربعین حسینی(ع) بود که سفارش اول را دادم و بعد با فروش همه کوله پشتیها، 2 بار دیگرسفارش عمده دادم؛ هر سری حدود 50 تا 60 کوله پشتی که همهاش به فروش رفت. مهر ماه همان سال تصمیم گرفتم کار را جدیتر پیگیری و بانک اطلاعاتی از لوازم و کالاهای ایرانی با کیفیت بالا را تهیه کنم.»
سایه سنگین مارکهای خارجی بر محصولات ایرانی
استفاده از جملات خارجی و عکسها و تصاویری که متناسب با فرهنگ ایرانی نیست از مشکلاتی است که سایه سنگین آن بر پوشاک، کفش، موادد خوراکی، بهداشتی و آرایش و هر نوع محصول که فکرش را بکنید وجود دارد: «اجناسی که در این محل عرضه میشود باید هم ایرانی و هم از کیفیت بالایی برخوردار باشند. با وجود اینکه خیلی در بازار جستوجو میکنم اما تقریباً بیشتر محصولات ایرانی با برچسب و جملات خارجی در بازار عرضه میشود. امیدوارم با فرهنگسازی و برنامههای تشویقی، تولیدکنندگان به سمت استفاده از اسامی، اشعار و جملات ایرانی ترغیب شوند.»
مسئولان حمایت کنند
استقبال مشتریان و نداشتن فضای کافی برای پاسخگویی به نیازهای مشتریان و عرضه محصولات متنوع، از مشکلاتی است که فاطمه مطلق با آنها روبهروست. البته او بسیار امیدوارانه حرکت رو به جلوی خود را ادامه میدهد اما با این حال میگوید: «متأسفانه فرهنگ خرید اجناس خارجی تا جایی بود که فروشندگان و تولیدکنندگان برای جلب مشتری، جنس ایرانی را با نام ترک یا چینی میفروختند اما اکنون نگاهها تا حدودی تغییر کرده است. همه ما باید به فرموده رهبر عمل و با خرید کالای ایرانی از تولیدکنندگان کشور حمایت کنیم. پیدا کردن اجناس ایرانی در مناطق شمال شهر به سختی امکانپذیر است و پاساژ یا فروشگاهی مخصوص این کار وجود ندارد. به نظر من، نهادهای فرهنگی و مذهبی مانند مساجد و شهرداریها میتوانند با همکاری و اختصاص فضاهایی برای فروش محصولات ایرانی در گسترش فرهنگ خرید کالای ایرانی وارد عمل شوند.»
حمایت کانون مسجد انصارالحسین(ع)
«شنیدن بیانات رهبر و تأکید ایشان بر خرید کالای ایرانی در نوروز 95، برای من مشوقی شد برای ادامه دادن این راه.» فاطمه مطلق، منکر مشکلاتت موجود در راه تهیه اجناس ایرانی نمیشود و در ادامه میگوید: «پیدا کردن اجناس ایرانی در بازاری پر از اجناس چینی و ترک، کار آسانی نیست، ابتدا اگر لازم میشد تمام تولیدیها و مراکز پخش را جست وجو میکردم تا بتوانم کالای ایرانی را پیدا کنم. میدانستم خانوادههای بسیاری هستند که میخواهند به فرموده رهبر عزیزمان مبنی بر خرید کالای ایرانی عمل کنند اما دسترسی به اجناس ایرانی برایشان راحت نیست. بهطور جدیتری جستوجو برای بهترین کالا و اجناس را ادامه دادم. وقتی همسایهها از فروش اجناس ایرانی با خبر شدند، بدون اینکه به من بگویند، در مسجد محل تبلیغ کردند و مشتریان من افزایش یافت. بعد از این تبلیغات محلی و اطلاعرسانی در فضای مجازی، چند تولیدکننده اجناس ایرانی با من تماس گرفتند و خواستند تا محصولات آنها را در خانه ایرانی به فروش برسانم و من نیز از این پیشنهاد آنها استقبال کردم.»
جنس فروخته شده پس گرفته میشود!
خرید از خانه ایرانی با یک قانون نانوشته همراه است: «جنس فروخته شده پس گرفته میشود!» فاطمه مطلق، البته ضرورتی ندانسته که این قانون راا بهصورت نوشته به دیوار نصب کند چراکه معتقد است اگر کسی با مکاسب و داد و ستد اسلامی آشنا باشد میداند که کاسب در صورت نارضایتی مشتری، موظف به پس گرفتن جنس است. «مبنای کار خود را بر اقتصاد برکت گذاشتهام و نه اقتصاد سرمایهگذاری. در اقتصاد برکت، رضایت مشتری اهمیت دارد. معتقدم هرچه رضایت مشتریان بیشتر باشد، برکت فروش این خانه بیشتر است.»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
...میدونم متن زیر کمی تخیلی بنظر می رسه، اما ارزش مطالعه و در نظر داشتن رو حتما داره …
آیا واقعاً میتوانید با استفاده از قدرت ذهن، ثروت خلق کنید؟
پاسخ ساده این است که: آری، شما میتوانید.
اینکار به انضباط و اعتقاد نیاز دارد. ذهنمان بسیار قدرتمند است و بسیاری از مردم روش استفاده از آن، یا استفاده از آن به اندازهای که تفاوتی ایجاد کند را نمیدانند. بیشتر مردم بجای اینکه با استفاده از فکرشان ثروتمند شوند و به استقلال مالی برسند، به دنبال طرحهای زود پولدار شدن یا راههای میانبر برای رسیدن به ثروت هستند.
من پیشنهاد میکنم بجای اینکه دنبال پول بیشتری باشید، بیاموزید که چگونه ثروت خلق کنید. طرحهای سریع پولدار شدن را متوقف کنید. به این فکر کنید که چگونه ثروت خلق کنید و از بدهی خلاص شوید. این یک فرایند است و فرایندها زمانبر هستند.
خوب، اکنون چگونه میتوانید با استفاده از قدرت ذهنتان ثروت بیشتری خلق کنید؟
در ابتدا نیاز به تصویری شفاف از خواستهی واقعیتان دارید. یعنی باید اهداف خود را مشخص کنید. اهداف مالی. وقتیکه آنها را روشن کردید سپس نیاز به یک طرح دارید. نیاز نیست خود را درگیر جزئیات بکنید. اینجاست که ذهنتان وارد میشود.
وقتیکه اهداف روشن داشته باشید، ذهن ناخودآگاه شما بدنبال فرصتهایی برای عملی کردن اهدافتان میگردد. آنگاه شبکه کورتکس مغز شما فعال میشود. ذهن ناخودآگاه زمانی وارد عمل میشود که چیز مشخصی برایش تعریف کنید.
در ۹۰ تا ۹۵ درصد مواقع ما طبق برنامهریزی داخلی عمل میکنیم. ما در سالهای ابتدایی عمرمان برای تمام کارهایی که میکنیم بعلاوه اعتقادات پولی که اکنون داریم، برنامهریزی شدهایم. ما داستانی از پول داریم که طی سالها در ذهن ناخودآگاه ما نوشته و برنامهریزی شده است. به راندن یک خودرو بیاندیشید. دیگر نیازی نیست بطور مرتب به رانندگی یک خودرو فکر کنید. شما برنامهریزی شدهاید که آن را برانید. بیشتر مواقع به یاد نمیآورید که چگونه به مقصد رسیدید فقط یادتان میآید که به آنجا رسیدید. دلیلش این است که برنامهریزی داخلی شما همهی این کارها را انجام میداد. چشمتان چراغ قرمز را میبیند و بصورت خودکار علامتی به پایتان میفرستد تا حرکت کرده و ترمز را فشار دهد.
در مورد پول هم داستان به همین شکل است. ما طوری برنامهریزی شدیم که طرز فکری کمبودنگر یا طرز فکری فراوان نگر و موفقیتآمیز دربارهی پول داشته باشیم. اگر برای پرداخت قبضهایتان تقلا میکنید یا عمیقاً مقروض هستید یا در فقط در آسایش نسبی هستید و فکر میکنید که هیچوقت ثروتمند نمیشوید، پس احتمالاً طرز فکر کمبودنگر دارید. بیشتر ثروتمندان طرزفکر فراواننگر و موفقیتآمیز دارند. آنها میدانند که پول زیادی بدست میآورند و حتی اگر آنرا از دست بدهند، میدانند که باز هم دوباره ثروتمند میشوند.
خوب، شما چی دارید؟ آیا طرزفکر فراواننگر و موفقیتآمیز دارید؟ یا طرز فکری کمبودنگر؟
آیا خودتان را در حالت ثروتمندی میبینید؟
آیا افکار کسانی را دارید که هیچوقت پول ندارند یا فکر میکنند پول است که پول میآورد یا ثروتمندی چیز خوبی نیست؟
پس اگر میخواهید پول بیشتری در زندگی خود داشته باشید باید طرز فکرتان در مورد پول را تغییر دهید. قدرت ذهنی شما میتواند حساب بانکیتان را تغییر دهد. همین امروز اقدام کنید تا جادوی قدرت ذهن ثروتمند را مشاهده کنید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
...زمانی که دعا کردن را شروع میکنید، در واقع به سوی خدا گام برمیدارید و کلید مشکلات شما شروع به باز شدن میکند. دعا و شکرگزاری ما را در زمان حال نگه میدارد و همین حضور در لحظه، روحیه و حال مثبت در وجود ما ایجاد کرده و میزان انرژی ارتعاشی مثبت را چند برابر میکند که سبب آرامش کل بدن میشود .
شما وقتی روز خود را با دلخوری آغاز میکنید، تمام روز شما تباه میشود وقتی به این بیندیشیم که دیگران هم مانند ما از ارزش وجودی برخوردار هستند، دیگر مایل نیستیم در مقابل آنها جبهه گیری کرده و احساسات منفی را نثارشان کنیم. توجه داشته باشید که رفتار آگاهانه ما سبب میشود انرژی مثبت اطرافیان را به سوی خود جذب کرده و باتری وجودمان را با انرژی مثبت آنها شارژ کنیم.
توجه کنید که جنبه مثبت و منفی دیدن هر چیز به برداشت ذهنی ما برگردد. در اصل هر وضعیتی از زندگی سراسر فیض و عظمت الهی را به تصویر میکشد و حقیقت واحدی را آشکار میکند در همه چی و همه کس روح الهی نهفته است وقتی با این دیدگاه به زندگی بنگرید خیر و برکت الهی از کائنات به سوی شما سرازیر میشود.
زندگی جاری و روان است و ذات آن تحول و دگرگونی است. هر چه قدر در برابر زندگی جبهه گیری کنید بیشتر رنج خواهید برد. هر وقت که بخواهید اوضاع و شرایط زندگی را مرتب و کنترل کنید، حالت اضطراب و فشار عصبی به شما دست میدهد که همین امر سبب تولید انرژی منفی میشود. این گونه تصور کنید که زندگی هم چون رودخانهای پرجوش و خروش است آیا فایدهای دارد که با آن دست به گریبان شوید؟
اگر ذهن ما به افکار منفی عادت کرده باشد، لازم است آگاهانه این عادت را ترک کرده تا انرژی مثبت جذب ما شود. هوشیار باشید و نگذارید تصاویر هولناک ناشی از تفکر منفی وارد ذهن ما شوند. به جای تصاویر منفی، جریان آرامی از زندگی را تجسم کنید، این تغییر نگرشی ذهنی سبب جذب انرژی مثبت شده و ما را مبهوت میکند.
وقتی شما نهایت تلاش خود را کرده اید پس هر آنچه که قرار است رخ دهد، عملی میشود و کاری از دست شما برنمی آید. در اصل هرآنچه را که شما از بابت آن نگران هستید در اکثر مواقع روی نمیدهد. پس چرا انرژی خود را با نگرانی هدر میدهید؟ هر نوع نگرانی سبب میشود که درون شما پر از انرژی منفی شده که سلامتی شما را به خطر می اندازد، کافی است عاقلانه برنامه ریزی کنید و به خداوند توکل داشته باشید.
گذشته، گذشته است و جزو خاطرات ما میشود. ما نباید به گذشته فکر کنیم. به هر حال اگر خاطرات ناخوشایند گذشته را در ذهنمان جا میدهیم، مطمئنا دلخور خواهیم شد. پس با عفو و بخشیدن میتوانیم کلی انرژی مثبت جذب کنیم.
اگر مایلید که انرژی مثبت جذب کنید سری به طبیعت بزنید، به پارک رفته و به گلها و درختان بنگرید که چگونه با وزش بادتکان میخورند و چگونه آرامش و صفا را از وجودشان منعکس کرده و انرژی مثبت را به شما منتقل میکنند.
هنگام معاشرت با دیگران سعی کنید که حضور آگاهانه داشته باشید. اجازه دهیدکه دیگران حرف خودشان را بزنند و عقاید خود را ابراز کنند. دست از جبهه گیری بردارید تا مردم جذب طبیعت آرام شما شوند و انرژی مثبت شما به آنها هم ساطع شود.
برای آنکه آمادگی پذیرش انرژی مثبت را داشته باشید چشمهای خود را ببندید و سعی کنید از درون جسم، خود را احساس کنید با این سبکی که در وجودتان ایجاد میشود سبب جذب انرژی مثبت و بیرون راندن انرژی منفی میشود.
با به کار گیری روشهای ذکر شده میتوانیم انرژی مثبت را جذب خود کرده، همچنین با هوشیاری و توجه به زمان حال و فارغ از زمان گذشته، با آرامش، انرژی مثبت جذب شده را به افراد دیگر انتقال دهیم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
...توماس آلوا ادیسون که به سبب پشتکار، نبوغ و روحیه سخت کوشانه اش مشهور است، یکی از بزرگترین و شناخته شده ترین مخترعان در طول تاریخ بشریت است. او در طول زندگانی خود بیش از 1000 پتنت از لامپ حبابی گرفته تا فونوگراف را تنها در کشور آمریکا به ثبت رسانده و نیاز به توضیح ندارد که صدها اختراع دیگرش هم در سرتاسر دنیا ثبت شده اند.
ادیسون با تلاش و روحیه جنگ طلبانه خود توانست الکتریسیته، تصاویر متحرک، ضبط صدا و حتی دستگاه پرتوی اکس را توسعه دهد که همین عوامل کمک کردند تا دنیای پیشرفته امروزی شکل بگیرد.
اگر شما هم جزو کارآفرینانی هستید که در مسیر پیشرفت خود گاهی با شکست مواجه شده اند، ممکن است این نقل قول های معروف ادیسون در ادامه راه به کمک شما بیایند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برگرفته از: http://iransbiz.ir/1396/02/27/318/
...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برگرفته از : http://iransbiz.ir/1396/02/26/317/
...«من این حرفه را از روی تخت بیمارستان شروع کردم. در حالی که از یک تصادف وحشتناک جان سالم به در برده بودم و امیدی به ادامهی زندگی نداشتم.
تا آن روز برای چندین شرکت کار کرده و چندین بار شرکت خودم را تاسیس کرده بودم. اما نهایتا به خاطر استرس و فشار کار زیاد ناموفق بودم.
سه هفته بعد از آخرین عمل جراحی ناامید و ورشکسته بهعنوان تیر آخر از پدرخواندهام مبلغی قرض کردم و صاف پریدم وسط حرفهی اپ آفرینی و نتیجه؟
من سه شرکت اپلیکیشن تاسیس کردم. دو ماه بعد گردش مالی تنها یکی از اپلیکیشنها ۳۰۰ هزار دلار در ماه بود و این شروع کار من بود. موفقیت من حاصل داشتن نقشهی بازی است.»
چاد مورتا، مرد موفق دنیای اپلیکیشنها در کتاب امپراطوری اپ، نقشهی بازیاش را مثل یک داستان، قدم به قدم برای ما شرح داده است.
چاد مورتا، مرد موفق دنیای اپلیکیشنها در کتاب امپراطوری اپ، نقشهی بازیاش را قدم به قدم برای ما شرح داده است. فصل اول کتاب امپراطوری اپ ، همان قدم اول برای اپ آفرینی موفق است. مورتا آمار و اطلاعات جالبی به شما میدهد تا در تصمیمگیری به شما کمک کند. برای مثال او انواع اپلیکیشنهایی که در آینده محبوب میشوند را بر اساس تحقیقات موسسه گارتنر معرفی میکند.
موسسه تحقیقاتی گارتنر پیشبینی کرده در آینده بیشتر مردم از اپلیکیشن هایی که مبتنی بر موقعیت و مکان هستند (مثل گوگل مپ) استفاده میکنند. بعد از آن مردم شبکههای اجتماعی مختلف را دوست دارند و وقت بیشتری برای اشتراک عکس و پیامرسانی یا مکالمات تصویری میگذارند. سرویسهای جستجو، اپلیکیشنهای خرید و رسانهها هم در ردههای بعدی محبوبیت بیشتری خواهند داشت.
چاد مورتا در کتاب امپراطوری اپ بهترین راهها را معرفی کرده است. او اپلیکیشنهای برتر اپ استور و ویژگیهای کلیدی آنها را برای ما شرح میدهد. امپراطوری اپ حتی راز درآمدزایی اپلیکیشنها را هم فاش میکند.
قدم سوم ایدهپردازی و عملی کردن ایدههاست. این کتاب حتی در مورد استخدام برنامهنویسها هم راهنماییهای جالبی دارد. از اینکه چه برنامهنویسی به دردتان میخورد. چطور آنها را پیدا کنید و یا چگونه آنها را محک بزنید و ببینید به کار شما میآیند یا نه.
بعدازآن هم نوبت طراحی و زیبایی اپ و سنجیدن اپلیکیشن میرسد. اما از همه مهمتر فصل فوتوفنهای بازاریابی اپ است که «تکنیکهای نینجایی که باعث پیشرفت میشود» نام گرفته است.
امپراطوری اپ سه الگوی درآمد اپلیکیشن ها را شرح میدهد و البته اینکه برای هر نوع اپلیکیشن باید از کدام استفاده کرد.
چاد مورتا سه الگوی درآمد اپلیکیشن ها را شرح میدهد و اینکه برای هر نوع اپلیکیشن باید از کدام استفاده کرد. او در مورد بنرهای تبلیغاتی، همکاری در فروش و خریدهای درون برنامه ای توضیح می دهد. امپراطوری اپ برای ترجمه و بومیسازی اپلیکیشنها هم توصیههای بسیار جالبی دارد که احتمالا به درد خیلی از برنامه نویسهای ایرانی بخورد. مورتا فوقالعاده است. او در امپراطوری اپ به شما یاد میدهد چطور اپلیکیشنهایتان را مدیریت و معرفی کنید و چطور بفروشید.
در کنار همهی اینها مورتا به زیبایی تمام مسیر زندگی را نشان میدهد. اینکه چطور حرفهای که دوست داریم را شروع کنیم. برایش برنامهریزی کنیم و از کار و زندگی لذت ببریم.
خواندن زندگی و مسیر موفقیت یک کارآفرین برتر که از نقطهی صفر شروع کرده؛ احتمالا برای همه جذاب است. مخصوصا این که با قلمی شیوا نوشته شده باشد. کتاب «امپراطوری اپ» پیشنهاد دیجیکالا برای همه، بهخصوص نوآوران و کارآفرینان در حوزه اپلیکیشن است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برگرفته از : http://iransbiz.ir/1396/02/19/312/
...📚📚📚
وظیفه همه افراد فرهیخته وهمه نهادهای فرهنگی کشور است که دراشاعه، گسترش وتقویت هرچه بیشتر مسئله کتاب و کتابخوانی اهتمام ورزند.
📚📚📚
هـر فردی در زندگی خود روزهایی را تجربه کرده که برایش خوشایند نبوده است. اما ناخرسندی مزمن میتواند سلامتی، شغل و روابط شما را تحت تاثیر قرار دهد. بـه خوشحال بـودن فکر کنید تا احساس و ظاهر بهتری بدست آورید. دراین قسمت نکته هایی وجود دارند که شما را در این کار کمک میکند.
برای شاد بودن تلاش کنید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برگرفته از : skylove.ir
...