وقتی افراد با هرگونه مشکلی مواجه میشوند یا شکست میخورند، سرزنش، احساس گناه، تأسف خوردن و اضطراب مقداری انرژی منفی تولید میکند.
تعریف انرژی منفی با اصطلاحات علمی سخت است ولی مسلما هر کسی آن را تجربه کرده است. این بدان مفهوم نیست که آنها بد یا منفی هستند ولی به این معناست که آنها با منبع درونی انرژی مثبتشان قطع رابطه کرده اند! شاید شما تجربه رفتن به جایی یا بودن با افرادی را دارید که باعث میشوند احساس بدی پیدا کنید؛ احتمالا احساس خستگی بکنید.
گرچه سخت است علت دقیق ناراحتیتان را معلوم کنید ولی به هر حال آن را احساس میکنید. در عوض، امکان دارد شما در کنار بعضی افراد خود به خود احساس بهتربودن و داشتن آرامش بیشتر بکنید. این تجربیات اتفاقی نیست؛ اینها نتیجه تبادل مشخص انرژی است. وقتی شخصی انرژی کمی دارد، فقط بودن با فرد دارای انرژی زیاد به او نیرو میدهد، در عین حال از انرژی خود آن شخص اندکی کاسته میشود. انتقال انرژی از شخصی به شخص دیگر موجب برقراری تعادل و توازن میشود.
مثلا اگر شما احساس خوبی دارید و با کسی که احساس بدی دارد ارتباط برقرار میکنید، بعد از مدتی آن فرد احساس بهتری پیدا میکند و احساس خوب شما کمتر خواهد شد. ممکن است این تغییر را خود احساس نکنید ولی طی چند ساعت یا چند روز متوجه میشوید که احساس خوبی ندارید. درک این تشابه به توضیح تبادل انرژی مثبت و منفی که همیشه در جریان است، بیشتر کمک میکند.
اگر شما افکار منفی داشته باشید مانند: "من احتمالاً در پروژه جدید موفق نمیشوم"، "او واقعاً مرا دوست ندارد" و "من دوباره کار را درست انجام نمی دهم". این جملات در نتیجه ی باورهای منفی است که بیشتر در زندگی شما وجود داشته است. برای مثال در جمله "من احتمالاً در پروژه جدید موفق نمیشوم" در نتیجه ی این باور می تواند باشد: "من آنقدرها خوب کار نمیکنم" و "من توانایی کافی ندارم". و یا جمله "او واقعاً مرا دوست ندارد" نتیجه این باور میتواند باشد: "من دوست داشتنی نیستم" و "مردها راستگو نیستند" و همچنین جمله "من دوباره کار را درست انجام نمی دهم." نتیجه این باور میتواند باشد: "من هیچ کاری را به طور مطلوب نمی توانم انجام دهم"
بنابراین عاملی که شما را از رسیدن به موفقیت و شادمانی بازمی دارد افکار منفی نیست بلکه باید گفت این افکار بازتاب نوع نگاه شما به جهان است .شما همیشه با باورهای خود درباره زندگی، مردم و خودتان زندگی می کنید. حتی اگر شما از افکار منفی خلاص شوید باز هم باورها در زندگی شما وجود دارند.
اگر شما سعی کنید از افکار منفی خود فرار کنید ؛ نمی توانید آنها را از بین ببرید. در بدترین حالت شما فقط نتوانستید در حذف این افکار موفق شوید .اما در بهترین حالت این افکار از ذهن شما دور شده اند ولی هنوز از بین نرفته اند بلکه به صورت پنهانی هدایت می شوند. این افکار مثل توپی هستند که تلاش می کنید زیر آب نگه دارید. شما میتوانید برای مدت کوتاهی توپ را زیر آب نگه دارید اما در نهایت از این کار خسته می شوید و توپ از آب خارج می شود.
باورهایی که درباره خود و زندگی دارید عامل به وجود آمدن افکار منفی شماست،در این شرایط مثبت اندیشی فایده ای ندارد. چون ممکن است حتی هنگامی که هیچ فکر منفی ندارید دچار سوءظن شده و برای خلاص شدن از شر افکار منفی انرژی خود را هدر دهید. علاوه براین افکار و احساسات سرکوب شده معمولاً زمانی که انتظارش را ندارید در رفتارتان آشکار می شوند. اغلب این افکار به صورت اضطراب و نگرانی خود را نشان میدهند و این در حالی است که ما از منبع این اضطراب و نگرانی ها بی اطلاع هستیم و گمان می کنیم بدون دلیل بروز کرده اند. تحقیقات زیادی نشان می دهند که سرکوب احساسات منفی باعث بروز بیماری می شود.
به جای سرکوب بهتر است وجود این افکار و احساسات را تایید کنیم. برخی انسانها هر روز جلوی آینه می ایستند و با صدای بلند می گویند "من خیلی خوب هستم. من می توانم. من دوست داشتنی هستم." به ندرت پیش می آید که این تمرین بتواند افکار شما را تغییر دهد. دلیل آن این است که شما میدانید آنچه را در مورد خودتان بر زبان می آورید صحیح نیست. وقتی با صدای بلند می گویید: "من خیلی خوب هستم." با خود می اندیشید: "اما من میدانم اینطور نیست" "من می توانم." "اما من میدانم اینطور نیست" "من دوست داشتنی هستم." "اما من میدانم اینطور نیست"
بنابراین اگر تفکر مثبت جواب نمی دهد پس راه حل چیست؟ همان طور که دیدیم باورهای منفی ما تقریباً تمام افکار منفی ما را به وجود می آورند. یک باور در واقع همان چیزی است که ما احساس میکنیم واقعیت دارد. تا زمانی که ما احساس میکنیم : "من خیلی خوب نیستم. من از عهده کارهایم بر نمی آیم. من دوست داشتنی نیستم." این جملات واقعاً در مورد ما صحیح است. و ما بر مبنای آنها زندگی میکنیم. این باورهای ما هستند که به ما می گویند چگونه احساس کنیم، چگونه زندگی کنیم و چگونه بفهمیم. تنها راه مؤثر برای از بین بردن افکار و باورهای منفی این است که باورهای زندگی خودمان را تغییر دهیم نه اینکه سعی کنیم بر افکار منفی سرپوش بگذاریم و یا وانمود کنیم افکار منفی از بین رفته اند.
منبع اولیه احتمالی یک باور زندگی خود را پیدا کنید. چه اتفاقی افتاد که به این باور رسیدید؟ برای مثال بیشتر والدین وقتی فرزندانشان مطابق میل آنها رفتار نمی کنند آنها را مورد سرزنش قرار می دهند و این کار باعث به وجود آمدن این باور می شود:"من خیلی خوب نیستم." فرزندان به حضور فیزیکی والدین خود نیاز دارند. با توجه به این نکته در صورتی که والدین این حضور فیزیکی را از فرزندان خود دریغ کنند باعث میشود این باور در آنها به وجود بیاید "من مهم نیستم"
هنگامی که منبع یک باور مشخص شد متوجه میشوید که باور شما تفسیری از تجربیات شما است. بنابراین تفاسیر دیگری هم برای باور شما میتواند وجود داشته باشد. در اینجاست که متوجه میشوید باور شما تنها بخشی از واقعیت است و نه تمام واقعیت. برای مثال وقتی از سوی والدین خود برای انجام ندادن کاری سرزنش میشوید میتوان اینطور برداشت کرد که شما از عهده آن کار بر نمی آیید. همچنین میتوان اینطور تفسیر کرد که پدر و مادر شما انتظارات غیرمنطقی از شما دارند. یا ممکن است پدرو مادر شما در مورد توانایی شما برای انجام کاری اشتباه کرده باشند. و یا ممکن است شما در انجام دادن کار بخصوصی توانایی نداشته باشید. مسلم است که نمیتوان نتیجه گرفت شما برای کارهای دیگر هم توانایی ندارید. ممکن است شما به دلیل کم سن و سال بودن نتوانید کاری را انجام دهید و این به معنی این نیست که هرگز نمی توانید آن کار را انجام دهید.
خودتان را در حوادثی که باعث ایجاد یک باور شدند قرار دهید و از بیرون به خودتان بنگرید و از خودتان بپرسید: "آیا میتوانم آن باور زندگی ام را ببینم؟" پاسخ افراد به این سؤال همیشه این است: "بله، شما هم اگر آنجا بودید می توانستید ببینید حال از خود بپرسید: "آیا من واقعاً میتوانم آن را ببینم؟" اگر شما واقعاً بتوانید یک باور زندگی خود را ببینید باید بتوانید آن را با یک رنگ، شکل و موقعیت توصیف کنید. حال آنکه نمی توانید توصیفی از ظاهر یک باور داشته باشید. در حقیقت شما نمی توانید یک باور را ببینید بلکه فقط حوادث و رویدادها را می بینید. باورها فقط در ذهن شما نقش می بندند.
علتی که برای یک فکر منفی پیدا کردید و ادعا میکنید که میتوانید آن را ببینید در واقع فقط یک تفسیر از تمام تفاسیری است که در ذهن شما به وجود آمده است. شاید از خودتان بپرسید پس رویدادهایی که باعث به وجود آمدن یک باور شده اند هیچ معنا و مفهومی ندارند؟ قبل از اینکه شما به آنها معنی بدهید چه مفهومی داشتند؟ میتوانید دریابید که این رویدادها مفاهیم متعددی دارند. البته هیچ مفهوم واحدی برای آنها نمی توان متصور شد. میتوان گفت رویدادها مفهوم مشخص و ثابتی ندارند و این شما هستید که در ذهن خود به آنها مفهوم می دهید.
به طور خلاصه میتوان گفت: باورها واقعیاتی هستند که احساس میکنیم حقیقت دارند. آنها حقایق جهان پیرامون ما میباشند. ما باورهای خودمان را قبول داریم چون تصور می کنیم می توانیم آنها را ببینیم. در صورتی که هرگز نمی توانیم آنها را ببینیم. آنها فقط در ذهن ما وجود دارند.
سعی کنید باورهایی که باعث به وجود آمدن افکار منفی شدند را از بین ببرید. سپس به سمت مثبت گرایی واقع بینانه پیش روید، مثبت گرایی با خوش خیالی فرق دارد
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برگرفته از : کسب و کار موفق
این روزها بسیاری از مردم تحت فشار استرس هایی هستند که تأثیر منفی بر زندگی و مثبت اندیشی شان دارد. گاهی افراد اهمیت مثبت اندیشی را از یاد می برند و این ها درست همان افرادی هستند که همیشه در حال حل مشکلات خود در محیط کار و خانه هستند و این ناراحتی ها و استرس ها لحظه به لحظه ذهنشان را مسموم می کند. این ساز و کار به صورتی است که شخص خودش متوجه نمی شود. اگر شما هم در چنین شرایطی به سر می برید.
لیست 10 تایی زیر از ناراحتی های روزمره که مثبت اندیشی ما را نشانه می رود حتماً در مورد شما نیز صادق است. بگذارید ببینیم چه افکار مزاحم و بی فایده ای می توانند بر تفکرات مثبت شما تأثیر بگذارند و نیز راه حلی برای پایان دادن به آن ها بیابیم.
برای تکمیل پروژه ها، خرید، تماس با خویشاوندان و … . در کل می توان گفت این لیست بی پایان است. هجمه ی بی وقفه ی امور زندگی مانع انجام وظایف شخصی و شغلیمان می شود و در نتیجه همیشه استرس و نگرانی آن ها را داریم و نمی توانیم مثبت اندیش باشیم.
راه حل: همواره سعی کن اوقاتی را به خانواده، خودت، تفریح و … اختصاص دهی. این کار می تواند موجب آرامش شود و تو را از بند فکرهای منفی رها کند.
این روزها همه در حال رقابتند. همه می خواهند بهترین باشند. و افراد در این پیکار شخصیت، شأن و مثبت نگریشان را فراموش می کنند. دروغ، خیانت و … رواج می یابد.
راه حل: اندکی صبر کن و به جایگاهی که در آن قرار داری فکر کن. کجایی؟ چه کاره ای؟ هدفت چیست؟ آیا همین ها کافی هستند؟ راضیت می کنند؟ ادامه نده و فکر کن ببین مهم ترین ها در زندگیت چه چیزهایی هستند.
نمی توان از یک انسان معمولی انتظار داشته باشیم مانند جولیوس سزار بتواند حداقل سه کار را در آن واحد مدیریت کند. در کل ذهن انسان در لحظه می تواند تنها بر یک عمل متمرکز شود و انجام چند کار در یک زمان خلاقیت و کیفیت کار و نتایج آن را کاهش میدهد. همه ی این ها باعت بروز استرس و نگرانی می شود.
راه حل: اولویت تعیین کن. هر کاری به نوبت. این بهترین راه برای انجام کارها است.
حتی اگر پولدار و ثروتمند باشی باز هم همیشه نگران آن هستی. انسان ها به دنبال ثروت و جاه همه چیز را فراموش می کنند، دچار افسردگی می شوند و همواره مضطرب و پریشانند.
راه حل: همواره به خاطر داشته باش پول وسیله است نه هدف. سعی کن کمتر به پول فکر کنی و به لذت های دیگر در زندگی بپردازی.
امروزه مسئله ی جوانی چه به طور طبیعی و چه در نتیجه ی عمل های جراحی زیبایی و … بسیار مهم و حیاتی به نظر می رسد. مردم بر این باورند که افراد جوان تر الزاماً موفق و شاد هستند و به همین دلیل با اولین چین و چروک ها حتی در 25 سالگی می ترسند و غصه می خورند.
راه حل: داشتن چهره ای مثبت راهی خوب برای زیبا به نظر رسیدن است. اگر انسان مثبت گرایی باشید حتماً همه دوستت خواهند داشت.
در ذهن یک شخص امروزی این باور عمومی وجود دارد که داشتن اطلاعات و آگاهی یعنی موفقیت. به همین دلیل افراد همیشه نگران منتظر اخباری هستند که فرصت نکرده اند بشنوند، بخوانند و پیگیری کنند.
راه حل: بپذیر که نمی شود همه چیز را در دنیا بدانی. باید تنها به دنبال اطلاعاتی باشی که به دانستن آن نیاز داری و البته به دنبال اخبار بد که موجب افسردگی می شود نباش. گاهی دست از سر اخبار بردار!
برخی افراد نگرانند که مبادا شیوه ی زندگیشان غلط باشد. وقتی نگران شباهت های زندگیمان با دیگران هستیم برخی از امور مانند علایق شخصی و اصالتمان را از دست می دهیم.
راه حل: آن چه دیگران می گویند و می اندیشند را فراموش کن. وقتی نگران تفکرات همکاران و همسایه ها و اقوام هستی ممکن است اندیشه ها و اعتقادات خودت را از یاد ببری.
طبیعت بشر به گونه ای است که همیشه دلواپس عشقش است. وقتی عاشق نیستی و از تنها ماندن می ترسی، وقتی عاشقی و می ترسی عشقت را از دست بدهی و نیز زمان هایی که در سوگ عشق پیشینت زانوی غم بغل گرفته ای.
راه حل: مطمئناً عشق احساس فوق العاده ای در انسان ایجاد می کند اما وجود یا عدم وجودش به آرزوها و افکار انسان وابسته نیست. آرام و آسوده به زندگیت برس و نگران آن نباش و آن گاه خواهی دید که همه چیز درست می شود و خود به خود به پیش می رود.
روزانه از طریق تلویزیون چندین خبر ناگوار و منفی درباره ی درباره ی حملات مختلف، تصادفات رانندگی، سقوط هواپیماها و بلایای طبیعی به گوش افراد می رسد و به همین خاطر است که آنها همیشه نگران چیزهایی هستند که شاید اتفاق بیافتند.
راه حل: سعی کن مثبت باشی و به چیزهای خوب فکر کنی. با ترسیدن چیزی حل نمی شود پس از زمان حال لذت ببر و حضور ذهن داشته باش. اجازه نده اخبار بد باشند که ذهن تو را کنترل کرده و جهت میدهند.
شاید خنده دار باشد ولی تنها گزارشگران، خلبان ها و زمین شناس ها نیستند که درباره شرایط آب و هوایی نگرانند. اگر آماری از خواندن و دیدن و شنیدن اخبار آب و هوا توسط افراد عادی داشته باشیم می فهمیم که مسئله ی آب و هوا برای عده ی زیادی از مردم یک مسئله ی جدی و نگران کننده است.
راه حل: چیزی به نام هوای بد وجود ندارد. سعی کن انواع آب و هوا را امتحان کنی و نگران برف و باران و باد نباشی.
نتیجه: همه ی این ترس ها ممکن است در زندگی روزمره ی شما نیز وجود داشته باشد و شما متوجه سمی که به ذهنتان وارد می کنند و نیز تداخل آن ها با افکار مثبتتان نباشید. در دنیای مدرن افراد عادت کرده اند لزوم وجود اندیشه ها و اعمال مثبت و مثبت نگری را فراموش کنند.
ممانعت از این نگرانی ها کار ساده ای نیست. فقط باید کمتر به آن ها فکر کنی تا اثراتشان کمتر شود. به یاد داشته باش که مثبت اندیشی کلید شادی و موفقیت در زندگی است. به استقبال افکار مثبت برو و اجازه نده نگرانی های غیر ضروری سلامت و سعادتت را به خطر بیاندازند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برگرفته از : http://iransbiz.ir/1396/04/21/344/
زمانی که دعا کردن را شروع میکنید، در واقع به سوی خدا گام برمیدارید و کلید مشکلات شما شروع به باز شدن میکند. دعا و شکرگزاری ما را در زمان حال نگه میدارد و همین حضور در لحظه، روحیه و حال مثبت در وجود ما ایجاد کرده و میزان انرژی ارتعاشی مثبت را چند برابر میکند که سبب آرامش کل بدن میشود .
شما وقتی روز خود را با دلخوری آغاز میکنید، تمام روز شما تباه میشود وقتی به این بیندیشیم که دیگران هم مانند ما از ارزش وجودی برخوردار هستند، دیگر مایل نیستیم در مقابل آنها جبهه گیری کرده و احساسات منفی را نثارشان کنیم. توجه داشته باشید که رفتار آگاهانه ما سبب میشود انرژی مثبت اطرافیان را به سوی خود جذب کرده و باتری وجودمان را با انرژی مثبت آنها شارژ کنیم.
توجه کنید که جنبه مثبت و منفی دیدن هر چیز به برداشت ذهنی ما برگردد. در اصل هر وضعیتی از زندگی سراسر فیض و عظمت الهی را به تصویر میکشد و حقیقت واحدی را آشکار میکند در همه چی و همه کس روح الهی نهفته است وقتی با این دیدگاه به زندگی بنگرید خیر و برکت الهی از کائنات به سوی شما سرازیر میشود.
زندگی جاری و روان است و ذات آن تحول و دگرگونی است. هر چه قدر در برابر زندگی جبهه گیری کنید بیشتر رنج خواهید برد. هر وقت که بخواهید اوضاع و شرایط زندگی را مرتب و کنترل کنید، حالت اضطراب و فشار عصبی به شما دست میدهد که همین امر سبب تولید انرژی منفی میشود. این گونه تصور کنید که زندگی هم چون رودخانهای پرجوش و خروش است آیا فایدهای دارد که با آن دست به گریبان شوید؟
اگر ذهن ما به افکار منفی عادت کرده باشد، لازم است آگاهانه این عادت را ترک کرده تا انرژی مثبت جذب ما شود. هوشیار باشید و نگذارید تصاویر هولناک ناشی از تفکر منفی وارد ذهن ما شوند. به جای تصاویر منفی، جریان آرامی از زندگی را تجسم کنید، این تغییر نگرشی ذهنی سبب جذب انرژی مثبت شده و ما را مبهوت میکند.
وقتی شما نهایت تلاش خود را کرده اید پس هر آنچه که قرار است رخ دهد، عملی میشود و کاری از دست شما برنمی آید. در اصل هرآنچه را که شما از بابت آن نگران هستید در اکثر مواقع روی نمیدهد. پس چرا انرژی خود را با نگرانی هدر میدهید؟ هر نوع نگرانی سبب میشود که درون شما پر از انرژی منفی شده که سلامتی شما را به خطر می اندازد، کافی است عاقلانه برنامه ریزی کنید و به خداوند توکل داشته باشید.
گذشته، گذشته است و جزو خاطرات ما میشود. ما نباید به گذشته فکر کنیم. به هر حال اگر خاطرات ناخوشایند گذشته را در ذهنمان جا میدهیم، مطمئنا دلخور خواهیم شد. پس با عفو و بخشیدن میتوانیم کلی انرژی مثبت جذب کنیم.
اگر مایلید که انرژی مثبت جذب کنید سری به طبیعت بزنید، به پارک رفته و به گلها و درختان بنگرید که چگونه با وزش بادتکان میخورند و چگونه آرامش و صفا را از وجودشان منعکس کرده و انرژی مثبت را به شما منتقل میکنند.
هنگام معاشرت با دیگران سعی کنید که حضور آگاهانه داشته باشید. اجازه دهیدکه دیگران حرف خودشان را بزنند و عقاید خود را ابراز کنند. دست از جبهه گیری بردارید تا مردم جذب طبیعت آرام شما شوند و انرژی مثبت شما به آنها هم ساطع شود.
برای آنکه آمادگی پذیرش انرژی مثبت را داشته باشید چشمهای خود را ببندید و سعی کنید از درون جسم، خود را احساس کنید با این سبکی که در وجودتان ایجاد میشود سبب جذب انرژی مثبت و بیرون راندن انرژی منفی میشود.
با به کار گیری روشهای ذکر شده میتوانیم انرژی مثبت را جذب خود کرده، همچنین با هوشیاری و توجه به زمان حال و فارغ از زمان گذشته، با آرامش، انرژی مثبت جذب شده را به افراد دیگر انتقال دهیم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
...با خودتان مثبت صحبت کنید و گفت و گوهای درونی خود را کنترل کنید. از عبارات تاکیدی مثبت، اول شخص و در زمان حال مانند
"من خودم را دوست دارم"، "من می توانم!"، "من احساس فوق العاده خوبی دارم!" و "من مسئول هستم!" استفاده کنید.
ما معتقدیم که 95درصد احساسات شما با گفت و گوهای درونی خودتان، در طول روز شکل می گیرد. واقعیت تلخ این است که اگر عمدا و آگاهانه با خودتان، مثبت و سازنده صحبت نکنید، ناخودآگاه به چیزهای ناراحت کننده که باعث نگرانی و عصبانیت می شود، فکر می کنید.همانطور که قبلا گفته شد، ذهن شما مثل یک باغچه است، اگر در آن گل نکارید و از آن مراقبت نکنید، علف های هرز بدون هیچ تلاشی رشد می کنند.
شاید قدرتمندترین توانایی شما، توانایی "تجسم" و دیدن اهدافتان است، به طوری که انگار همین الان به تحقق رسیده اند.
تصویری هیجان انگیز و واضح از اهداف و زندگی ایده آل تان بسازید و بارها و بارها آن را در ذهن مرور کنید. تمام پیشرفت های شما در زندگی، با بهبود بخشیدن به تصویرهای ذهنی شروع می شوند.هر چه خود را در درونتان ببینید، در دنیای خارج همان خواهید بود.
انتخاب درست کسانی که با آنها زندگی می کنید، کار می کنید و تعامل دارید، بیشتر از هر عامل دیگری بر احساسات و موفقیت شما تاثیر می گذارد. همین امروز تصمیم بگیری که با افراد برنده، مثبت، شاد، خوشبین و کسانی که در زندگی اهداف بزرگی دارند معاشرت کنید.به هر قیمتی از افراد منفی دوری کنید. این افراد، سرچشمه اصلی بیشتر ناراحتی های زندگی هستند. مصمم شوید که از هم اکنون، دیگر افراد منفی و اضطراب آور را به زندگی تان راه ندهید.
سلامتی شما دقیقا به همان مقداری است که مواد غذایی سالم بخورید و به خودتان برسید. همینطور سلامت ذهنی و روانی شما به همان اندازه ای است که ذهن خود را به جای "شیرینی های ذهنی" با "پروتئین های ذهنی" تغذیه کنید.
کتاب ها، مجلات و مقالات آموزنده، الهام بخش و انگیزه دهنده بخوانید. ذهن را با اطلاعات و ایده هایی که موجب تعالی و شادمانی می شوند و شما را نسبت به خود و آرزوهایتان مطمئن می سازند، تغذیه کنید.هنگام رانندگی به مطالب شنیداری سازنده و مثبت گوش دهید. پیوسته به ذهن پیام های مثبت وارد کنید که باعث می شوند بهتر بیندیشید و بهتر عمل کنید و در رشته کاری خود تواناتر و کارآمدتر باشید.فیلم ها و برنامه های تلویزیونی آموزشی و مثبت تماشا کنید ودر دوره های آنلاین شرکت کنید و مطالبی بخوانید که به دانشتان بیفزاید و به شما حس بهتری نسبت به خود و زندگی بدهد.
تقریبا در جامعه ما همه با منابع محدود و گاهی هم بدون سرمایه، دست به کار می شوند. تقریبا تمام درآمد افراد، ابتدا با فروش خدمات شخصی حاصل می شود .تمام افرادی که امروزه در اوج هستند، زمانی در پایین ترین جایگاه بوده اند و بارها و بارها شکست خورده اند و به جایگاه های پایین تر نزول کرده اند. معجزه آموزش و پیشرفت شخصی دراز مدت این است که شما را از فرش به عرش، از فقر به ثروت و ا زشکست به موفقیت و استقلال مالی می رساند. همانطورکه جیم ران می گوید: “تحصیلات رسمی کمک می کند امرار معاش کنید، ولی آموزش های شخصی شما را ثروتمند می کند”وقتی خود را به یادگیری، رشد، بهتر شدن در افکار و فعالیت ها متعهد می کنید، کاملا بر زندگی خود مسلط می شوید و سرعت رسیدن به اوج را به طور قابل ملاحظه ای افزایش می دهید.
از سلامت جسمانی خود حداکثر مراقبت را بکنید. همین امروز تصمیم بگیرید که تا سن 90 ،80یا حتی 100سالگی زندگی کنید و حتی در آن سن هم شاد و پرتحرک باشید.
غذاهای خوب، سالم و مغذی بخورید. کم و متعادل بخورید. یک رژیم غذایی عالی، تاثیری مثبت و فوری بر احساسات و تفکرات شما خواهد داشت.تصمیم بگیرید به طور منظم ورزش کنید. حداقل 200دقیقه در هفته را به پیاده روی، دو، شنا، دوچرخه سواری یا کار با دستگاه های ورزشی بپردازید. وقتی با برنامه و منظم ورزش می کنید، احساس شادمانی و سلامتی بیشتری دارید و نسبت به فردی که تمام بعدازظهر را روی کاناپه می نشیند و تلویزیون تماشا می کند، خستگی و فشار روانی کمتری خواهید داشت. به اندازه کافی، استراحت کنید. لازم است به طور منظم و به ویژه در زمان هایی که زیر فشار روانی و سختی هستید، باتری های انرژی خود را شارژ کنید. وینس لومباردی می گوید : خستگی، همه ما را ترسو می کند.
یکی از عوامل زمینه ساز احساسات منفی، عادت های مضر سلامتی؛ خستگی، نرمش نکردن و کار و تلاش بی رویه است .در زندگی به دنبال تعادل باشید.
داشتن انتظارات مثبت یکی از تکنیک های بسیار قوی است که با به کارگیری آن می توانید شخصی مثبت اندیش شوید و زندگی مثبت تر و بهتری را تضمین کنید.انتظارات شما، پیشگویی های شما از آینده خودتان است. یعنی آنچه شما با اطمینان منتظرش هستید، به احتمال زیاد به دست خواهد آمد.از آنجا که خودتان انتظارات را انتخاب می کنید، همیشه بهترین ها را بخواهید و انتظار موفقیت داشته باشید. هنگام ملاقات با افراد جدید، انتظار محبوبیت داشته باشید. انتظار دستیابی به اهداف عالی و خلق زندگی شگفت انگیز برای خودتان داشته باشید. وقتی پیوسته در انتظار اتفاقات خوب باشید، به ندرت ناامید می شوید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برگرفته از : skylove.ir
......
...
شما همان چیزی هستید که فکر می کنید
و در عین حال می توانید نیازهایتان را نیز احساس کنید. پس هدفی والا برای خود تعیین کنید و در راه تحقق آن نهایت تلاشتان را به کار ببندید.
...ذهن آدمی کارگاه تولید فکر است که از منبعی به نام ضمیر ناخودآگاه سرچشمه می گیرد.
...
ما تمام عمر به دنبال چیزی هستیم که به ما نیرو و اقتدار بخشد، تا بتوانیم بر همه چیز مسلط شویم، اما لازم نیست به دنبال آن بگردیم، ما همواره این نیرو را در درون خود داریم.
...