شما ممکن است در جایگاه یک کارآفرین و در پست هایی چون مدیر، مدیر اجرایی، یک طراح گرافیک، یک بازاریاب، یک حسابدار و هر پست دیگری که بتوانید از پس آن بر بیایید، قرار داشته باشید.
شما برنامه ریزی می کنید که نه تنها هرکاری را انجام دهید، بلکه بیشتر هم انجام دهید و نگران این هستید که چه کاری را دیگران انجام می دهند که شما هنوز انجام نداده اید. در واقع، این بسیار ساده است که کمی چشمان خود را باز کنید و ببینید که دیگر صاحبان کسب و کار در صنعت شما چه می کنند و کرده های خود را با آنها مقایسه کنید. اما در هردفعه که این کار را انجام می دهید، یک کار جدید را کشف می کنید که شما انجام نداده اید و دیگری چرا.
آیا کسب و کار شما یک برند دارد؟ آیا از یک نرم افزار ارتباط جمعی برای ارتباط با کارکنان و ارتقای سطح کیفی شرکت خود استفاده می کنید؟ آیا پیشنهادات جذاب برای خرید محصولاتتان به مشتریان می دهید؟ آیا سایت دارید؟ آیا تخفیف های ویژه برای تولیدات خود دارید؟ آیا در نمایشگاه های مرتبط با صنعتتان شرکت می کنید؟ و هزاران کار نکرده و سوال بی جواب.
از یک جهت خوب است که از دیگران الهام بگیرید و ایده های جدید را برای کسب و کار خود توسعه دهید. اما از یک جهت دیگر، این مهم است که تفاوت بیشتر انجام دادن را با بهتر و یا متفاوت انجام دادن متوجه شوید.
اینکه شما همیشه فکر کنید که در کسب و کارتان باید تا می توانید کارهای بیشتری را نسبت به دیگران انجام دهید، می تواند برای استارتاپ شما سمی باشد. در حقیقت از این روش تنها شرکت خود را از لحاظ کمیتی رشد داده اید و یا به عبارتی، این کار یعنی چند هندوانه را با یک دست بردارید و تعداد زیادی از آنها هم از دست شما بیفتند و بترکند.
پس به جای اینکه همیشه به بیشترانجام دادن فکر کنید، به بهترانجام دادن و یا متفاوت انجام دادن بیندیشید.
چه مفاهیمی را تا کنون در کسب و کار خود پیاده سازی کرده اید؟ چه کاری انجام داده اید که باعث ارتقای سطح کیفی کسب و کارتان شود؟
مثلا بعضی شرکت ها برای بالابردن میزان فروش خود دست به یک کار جالب زده اند، اینکه مشتریان با خرید هرمحصول باعث می شوند که معادل آن محصول نیزبه یک بچه سرطانی داده شود. این ایده می تواند برای بسیاری از استارتاپ های یک ایده عملی و مناسب باشد و کسب و کار را رونق بیشتری دهد.
و یا شرکت استارباکس که در ابتدا به مشتریان خود کارتهای اعتباری می داد که می توانستند امتیازات خود را در آن جمع کنند. مدت ها بعد برنامه ای را طراحی کرد که از طریق آن مشتریان قادر بودند تا کارت خود را شارژ و موجودی آن را چک کنند و یا حتی با آن کارت عملیات پرداخت از طریق تلفن همراه انجام دهند. نکته اینجاست که سیستم کسب وکاری همان بود، اما استارباکس به طرزی بهتر و قابل دسترس تر آن را توسعه داده بود.
کتابی جالب در این زمینه به نام Zag از نویسنده ای به نام Marty Neumeier منتشر شده است که ایده کلی آن بر مبنای خطوط زیگزاک می باشد. یعنی زمانی که دیگر کسب و کارها موقعیت زیگ را دارند، کسب و کار شما باید در موقعیت زاگ باشد. این درمورد بیشتر و یا بهتر انجام دادن کارها نمی باشد، بلکه به معنای متفاوت انجام دادن آنها می باشد. کتاب دست به تشویق استارتاپ های مختلف زده است که به دنبال فضاهای خالی باشند و آنها را پر کنند. به جمله زیر دقت کنید:
....................ما تنها....................می باشد که................
آیا می توانید جای خالی ها را پر کنید؟ مثلا شرکت ما تنها شرکتی است که به مشتریان خود کارت جایزه می دهد.
اگر نمی توانید جای خالی ها را پر کنید، پس به فکر این باشید که در کسب وکار خود ایجاد تفاوت کنید، آن هم تفاوتی که کسی دیگر در استارتاپ خود ایجاد نکرده باشد.
Headbands of Hope، تنها شرکتی است که با خرید هر سربند، یک سربند را به کودکان سرطانی هدیه می دهد.
خوب دیگر همه چیز به شما بستگی دارد.
پس به جای خرج پول بیشتر برای تبلیغات و عرضه محصولاتتان در شبکه های اجتماعی مختلف، به این فکر کنید که چه چیزی می تواند کسب و کار شما را بهتر کند و آن را از دیگر کسب وکارها متفاوت سازد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برگرفته از : http://iransbiz.ir/1396/02/25/316/
...ایجاد برند بامعنا در دنیایی که مشتری با حجم عظیمی از کمپینهای تبلیغاتی مواجه است، کاری بسیار دشوار در حوزه برندسازی است. حتما مدیران بازاریابی سازمانها برای دستیابی به موفقیت به حمایت فکری واقعی نیازمندند. مثلا در آمریکا هر مشتری روزانه با ۳۰۰۰ تبلیغ مستقیم و غیر مستیم از سوی صدها برند روبرو است، اما ذهن مشتریان تنها قادر به تحلیل دادههای تعداد محدودی از این تبلیغات است.
برآورد خرد جمعی متخصصان حوزه بازاریابی نشان میدهد که حوزه یا دامنه توجه مشتریان کوچکتر و محدودتر شده و مردم کمتر به تبلیغات توجه مینمایند، اما برعکس این عقیده نیز در عمل دیده میشود، مردم در سراسر جهان ساعتها به تماشای Netflix ( سایت پخش فیلم و سریال آنلاین ) مینشینند ، وبسایتی که از طریق پخش تبلیغات کسب درآمد مینماید.
انگ اختلال تمرکز بر نسل Z ( نسل اینترنت – گروهی از مردم که از اوایل سال ۲۰۰۰ تاکنون زاده شدهاند) و نسل Y (نسل قبل از نسل زد / نسل هزاره) خورده است، این افراد ساعتهای متمادی را صرف تماشای فستیوالهای موسیقی کرده و مسخ اجرای گروه موسیقی بر روی صحنه هستند.
درواقع، مردم به اطلاعات برندهایی توجه مینمایند که با خصوصیات خودشان، رابطهای معناداری داشته باشند و بقیه چیزها را نادیده گرفته و از کنارشان به راحتی عبور مینمایند. نتایج تحقیقات بازاریابی بر پایه علم عصبشناسی که توسط دکتر کانتار انجامشده نشان میدهد که ۸۰% نقاط تماس طراحیشده ، تنها توانسته است ۲۰% مشتریان مدنظر را جلب نماید ( مطابق اصل ۸۰/۲۰ پارتو).
برای موفقیت بیشتر، باید برند پیامهای بامعنا و هدفمندتری را از طریق نقاط تماس به مخاطبان خویش منتقل نماید.
این کار از نخستین مرحله قیف فروش اتفاق آغاز میشود، جایی که برند باید بهوسیله آموزش مشتریانش ، برای محصول خود ارزشآفرینی مینماید. درواقع ، ۷۳% مشتریان اذعان نمودهاند که محصولات برندها را بر اساس اطلاعاتی که از تبلیغات آنان به دست آوردند، خریداری نمودهاند ( اطلاعات گوگل آنالتیکز).
این اطلاعات میتواند در خصوص خود محصول یا اطلاعات کلی در خصوص برند باشد. برای مثال، برند جواهرسازی Grisogono یک تور تعاملی آموزشی برای آشنایی با پیستهای اسکی شهر موریتز (مقر اصلی این برند در کشور سوئیس) ترتیب داد این آموزش شامل معرفی مسیرهای پنهان و کمتر شناختهشده اسکی در این کوهستان بود و از یک سیستم دریافت نظرات نیز در سایت استفاده میشود.
صرفنظر از محتوایی که توسط برند تولید میشود، یک برند قادر است تا با کمک مشتریان خویش، محتوای بیشتری را تولید و در زمان و پول خود صرفهجویی نماید.
برای مثال ریدسز کارتون (عکاس حرفهای ) عکسهای سفرهای خویش را در سایت Ritz-Carlton منتشر مینماید ( عکس از هتل و محلهای تفریحی پیرامون منطقه جغرافیایی خاص) . عکسها دستهبندی میگردد و اطلاعاتی در خصوص هر عکس ارائه میشود و هر کاربر این وبسایت نیز اطلاعاتی بیشتر در خصوص این عکسها به مطالب قبلی میافزاید. همچنین هتلهای لاکچری میهمانان خود را تشویق میکنند تا از هشتگهای ویژهای برای انتشار هرچه بیشتر پیام این هتلها از طریق دوازده شبکه اجتماعی استفاده نمایند. وبسایت هارلتون در حدود سی هزار صفحه اطلاعات ، عکس و ویدیو دارد. اکثر اطلاعات توسط مهمانان هتلها تولیدشده است. هر زمان قصد سفر داشته باشد ، میتوان به این سایت رجوع و مطالب موجود در خصوص یک هتل و یا یک منطقه خاص که توسط سایر بازدیدکنندگان گذاشته شده است را مطالعه و تصمیمگیری نمایید.
اطلاعات موجود موجب الهام بخشیدن به مشتری راغب برای رفتن یا نرفتن به آن محل خاص خواهد شد. مشتریان یاد گرفتهاند که تقسیم تجربیات خود با دیگران ، در تولید یک تصویر کلی از محلی که در آن بودهاند، دیگران در تصمیمگیریشان هدایت و یاری مینماید.
برای پایهگذاری یک برند بامعنا ، برند باید سراسر ریشه در واقعیت داشته باشد. یکی از راهها برای رسیدن به این واقعیت از طریق تاکید بر میراث نام تجاری است. برای مثال “لویی ویتون” و “بربری” یک مزیت بسیار قوی در همین عرصه دارند، آنان باید از میراث تاریخی اروپایی خود قدردانی نمایند.
اخیرا برندهایی نظیر پاتاگونیا و ال.ال.بین در استفاده از میراث تاریخی آمریکای جنوبی بسیار موفق بودهاند. هردو برند در کمپین تبلیغاتی خود به ریشههای تاریخی اجداد گذشته اشاره و سعی بر جذب بازار پررونق لباسهای ورزشی منطبق با مد روز، که به آن Athleisure گفته میشود. پاتاگونیا، تولیدکننده تجهیزات کوهنوردی و ال.ال.بین، تولیدکننده کفشهای ماهیگیری و شکار است ، اما امروزه هر دو به سمت توسعه محصول رفتهاند.
اگر برندی دارای میراث تاریخی نیست، باید برایش یکی خلق کرد. چگونه ؟ این هنر یک مدیر برند/ بازاریابی حرفه ایست.
با مدیر بازاریابی شرکت Herschel Supply آقای اسکات ، در مراسمی در قطر آشنا شدم. وی تعریف مینمود که برندشان باوجودآنکه در سال ۲۰۰۹ شکلگرفته است اما انتخاب عناصر هویت بصری برند و رفتار بازاریابی مناسب ، چگونه توانستهاند حس نوستالژیک محصولات آمریکایی را برای مشتریان ایجاد نمایند. مخاطب این برند افراد رده سنی ۱۸ تا ۳۵ سال است، این برند در حدود ۱۰ نقطه فروش در ۷۰ کشور جهان دارد. (تماشای فیلمی از این برند)
بعدازاینکه برای برند خود میراث تاریخی مشخص نمودید و آنان را آموزش دادید ، حال نوبت ایجاد حس تعلق در آنان است. بهترین نوع ایجاد حس تعلق در استراتژی کالت برندینگ Cult Branding دیده میشود. ایجاد حس تعلق ریشه در نهاد بشر و جز یکی از نیازهای مهم اوست (بر اساس هرم مازلو). تحقیقهای علمی نشان داده که مردم علاقهمندند که تجربیات جالب خود را با دیگران به اشتراکگذارند. تسهیم احساسات و عواطف پایه و اساس ایجاد یک گروه اجتماعی است. نتیجه تحقیقات کوا نیز نشان میدهد که افراد زمانی جز یک قبیله / گروه اجتماعی تعریف میشوند که دارای تفریحات، علائق و احساسات مشترک باشند و نهفقط ازلحاظ مکان جغرافیایی یا سن، جنس یا درآمد، اشتراک داشته باشند.
مشتریانی که عضو قبیله مصرفکنندگان هستند، تنها ازنقطهنظر مصرف کالا به برند کمک نمینمایند، بلکه در ایجاد معنا برای برند و همچنین ایجاد هاله اعتماد و هاله علاقه پیرامون برند به سازمان کمک مینماید.
قبیله، اولویت برقراری ارتباط به عنوان مبنای اصلی ایجاد ارزش احساسی را گوشزد مینماید. در این حالت، محصول بهعنوان حلقه ارتباطی بین مصرفکنندگان به حساب میآید.
حتما در ایران با این مسئله روبرو شدهاید، هنگامیکه برای خرید با مادر یا همسر خود به فروشگاهی رفتهاید ، به ناگه ، خانمی که در آن اطراف مشغول خرید هست ، از تجربه خود در خصوص استفاده از همان محصولی که شما مدنظر دارید، صحبت مینماید و در نهایت با شما فامیل دور، از آب درمیآید. این همان راهکار ایجاد ارتباط به واسطه استفاده از یک محصول مشترک است. در واقع ایجاد این ارتباط از خود محصول مهم است. مشتریان برای تجربه این حس ارتباطی عضو این قبیلهها میشوند.
امروزه با توجه به حضور شبکههای اجتماعی ، عضویت در این گروههای اجتماعی نیاز به حضور فیزیکی و با هم بودن ندارد.
برای مثال اگر شما یک موتور هالری داشته باشید، نه تنها با افراد باشگاه هواداران منطقه زندگی خود در ارتباط هستید، همزمان در کالت هالری دیویدسون در سراسر جهان حضور دارید که من آن را دهکده هالری دیویدسون مینامم. پس مرزهای جغرافیایی دیگر معنایی برای یک گروه اجتماعی از هواداران یک برند ندارند. طرفداران اپل در کره ، ژاپن ، آفریقای جنوبی و آمریکا همگی سوار بر یک کشتی هستند.
بهصورت خلاصه، برندها مثل قبل تنها وابسته به تبلیغات نیستند، هرچه مشتری بیشتر میشود، محصولات سفارشیتر میشوند. محصولات به سمت برآورده نمودن رویاهای مشتریان میروند. به گفته والکر اسمیت، ارزش در بازار بر اساس ارتباطات تعریف میشود. برای پایهگذاری یک برند بامعنا نیاز به ایجاد ارتباط، آموزش مشتریان و ایجاد نوستالژی بسیار حائز اهمیت است.برند بامعنا ، معنای خود را حتما از یک استراتژی مستحکم بازاریابی و برندینگ میگیرد. پشت این استراتژی باید فکر و استدال قوی وجود داشته باشد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برگرفته از : http://iransbiz.ir/1396/02/24/315/
...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برگرفته از : http://iransbiz.ir/1396/02/21/313/
...
«من این حرفه را از روی تخت بیمارستان شروع کردم. در حالی که از یک تصادف وحشتناک جان سالم به در برده بودم و امیدی به ادامهی زندگی نداشتم.
تا آن روز برای چندین شرکت کار کرده و چندین بار شرکت خودم را تاسیس کرده بودم. اما نهایتا به خاطر استرس و فشار کار زیاد ناموفق بودم.
سه هفته بعد از آخرین عمل جراحی ناامید و ورشکسته بهعنوان تیر آخر از پدرخواندهام مبلغی قرض کردم و صاف پریدم وسط حرفهی اپ آفرینی و نتیجه؟
من سه شرکت اپلیکیشن تاسیس کردم. دو ماه بعد گردش مالی تنها یکی از اپلیکیشنها ۳۰۰ هزار دلار در ماه بود و این شروع کار من بود. موفقیت من حاصل داشتن نقشهی بازی است.»
چاد مورتا، مرد موفق دنیای اپلیکیشنها در کتاب امپراطوری اپ، نقشهی بازیاش را مثل یک داستان، قدم به قدم برای ما شرح داده است.
چاد مورتا، مرد موفق دنیای اپلیکیشنها در کتاب امپراطوری اپ، نقشهی بازیاش را قدم به قدم برای ما شرح داده است. فصل اول کتاب امپراطوری اپ ، همان قدم اول برای اپ آفرینی موفق است. مورتا آمار و اطلاعات جالبی به شما میدهد تا در تصمیمگیری به شما کمک کند. برای مثال او انواع اپلیکیشنهایی که در آینده محبوب میشوند را بر اساس تحقیقات موسسه گارتنر معرفی میکند.
موسسه تحقیقاتی گارتنر پیشبینی کرده در آینده بیشتر مردم از اپلیکیشن هایی که مبتنی بر موقعیت و مکان هستند (مثل گوگل مپ) استفاده میکنند. بعد از آن مردم شبکههای اجتماعی مختلف را دوست دارند و وقت بیشتری برای اشتراک عکس و پیامرسانی یا مکالمات تصویری میگذارند. سرویسهای جستجو، اپلیکیشنهای خرید و رسانهها هم در ردههای بعدی محبوبیت بیشتری خواهند داشت.
چاد مورتا در کتاب امپراطوری اپ بهترین راهها را معرفی کرده است. او اپلیکیشنهای برتر اپ استور و ویژگیهای کلیدی آنها را برای ما شرح میدهد. امپراطوری اپ حتی راز درآمدزایی اپلیکیشنها را هم فاش میکند.
قدم سوم ایدهپردازی و عملی کردن ایدههاست. این کتاب حتی در مورد استخدام برنامهنویسها هم راهنماییهای جالبی دارد. از اینکه چه برنامهنویسی به دردتان میخورد. چطور آنها را پیدا کنید و یا چگونه آنها را محک بزنید و ببینید به کار شما میآیند یا نه.
بعدازآن هم نوبت طراحی و زیبایی اپ و سنجیدن اپلیکیشن میرسد. اما از همه مهمتر فصل فوتوفنهای بازاریابی اپ است که «تکنیکهای نینجایی که باعث پیشرفت میشود» نام گرفته است.
امپراطوری اپ سه الگوی درآمد اپلیکیشن ها را شرح میدهد و البته اینکه برای هر نوع اپلیکیشن باید از کدام استفاده کرد.
چاد مورتا سه الگوی درآمد اپلیکیشن ها را شرح میدهد و اینکه برای هر نوع اپلیکیشن باید از کدام استفاده کرد. او در مورد بنرهای تبلیغاتی، همکاری در فروش و خریدهای درون برنامه ای توضیح می دهد. امپراطوری اپ برای ترجمه و بومیسازی اپلیکیشنها هم توصیههای بسیار جالبی دارد که احتمالا به درد خیلی از برنامه نویسهای ایرانی بخورد. مورتا فوقالعاده است. او در امپراطوری اپ به شما یاد میدهد چطور اپلیکیشنهایتان را مدیریت و معرفی کنید و چطور بفروشید.
در کنار همهی اینها مورتا به زیبایی تمام مسیر زندگی را نشان میدهد. اینکه چطور حرفهای که دوست داریم را شروع کنیم. برایش برنامهریزی کنیم و از کار و زندگی لذت ببریم.
خواندن زندگی و مسیر موفقیت یک کارآفرین برتر که از نقطهی صفر شروع کرده؛ احتمالا برای همه جذاب است. مخصوصا این که با قلمی شیوا نوشته شده باشد. کتاب «امپراطوری اپ» پیشنهاد دیجیکالا برای همه، بهخصوص نوآوران و کارآفرینان در حوزه اپلیکیشن است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برگرفته از : http://iransbiz.ir/1396/02/19/312/
...در این بحث به بسته بندی حبوبات، بررسی بسته بندی های موجود در این زمینه در کشور و ارائه ایده های خلاقانه برای بهبود بسته بندی ها می پردازیم. بنابراین اگر در این زمینه می خواهید به بررسی بازار و بررسی بسته بندی ها و تصمیم برای آینده بسته بندی برند تان برسید، به ادامه بحث توجه داشته باشید، در پایان ایده های خلاقانه برندهای خارجی را خواهید دید…
بسته بندی یکی از ارکان مهمی است که در خرید افراد و جلب نظر آنها تاثیر مهمی دارد. بعبارتی زمانی که افراد با یک برند نا آشنا هستند، غیر از عامل قیمت، بسته بندی موردی است که روی تصمیم آنها تاثیر می گذارد. حتما می پرسید پس جایگاه کیفیت کجاست؟ باید بگوییم امروزه کیفیت اصل الزامی و انکار ناپذیری است که در تصمیم به خرید مجدد افراد تاثیر می گذارد. در ادامه برخی بسته بندی های موجود در بازار معرفی می شود، که ما نظری در مورد قوی یا ضعیف بودن آنها نمی دهیم و نظردهی و قضاوت را ه شما می سپاریم و در نهایت چندین ایده خلاقانه بسته بندی حبوبات جهت بهبود وضعیت ارائه می دهیم.
در این قسمت برخی از بسته بندی های حبوبات موجود در بازار ایران بررسی می شوند، از شما کاربر گرامی می خواهیم نظر خود را در مورد بسته بندی ها به اشتراک بگذارید و یا اگر هم دوست دارید به این لیست بسته بندی خاصی را بیفزایید، از طریق ایمیل تصویر مربوطه را برای ما ارسال کرده تا آن را در این صفحه اضافه کنیم.
و اما تا به اینجا شما از کدامیک از بسته بندی های داخلی خوشتان آمده؟ کدام بسته بندی خلاقانه است؟ اصلا چه ایده های خلاقانه ای برای طراحی بسته بندی حبوبات به ذهنتان می رسد؟
در ادامه ی خواهیم به ایده های خلاقانه بسته بندی های حبوبات خارجی بپردازیم، تا شاید بتوانیم ایده های جدید و مناسبی برای دوستان عزیزی که در داخل کشور چنین محصولاتی دارند و یا در این زمینه طراحی می کنند، ایجاد کنیم، ناگفته نماند طراحی بسته بندی نه تنها تاثیر زیادی در اقدام به خرید افراد دارد، بلکه حتی در صادرات نیز نقش مهم و تعیین کننده ای دارد، بنابراین به انواع ایده ها و خلاقیت ها در زمینه بسته بندی حبوبات که در ادامه آمده توجه فرمایید و اگر ایده های بیشتری به ذهنتان رسید لطفا آنها را با ما به اشتراک بگذارید:
در این بسته بندی سادگی و گرافیک خطی از نوع محصول در کنار استفاده از رنگ های خیره کننده،و قسمت شفاف برای دیده شدن محصول باعث شده جذابیت آن بسیار بیشتر شود.
برخی رنگها جهت جلب نظر بازدید کننده یا مشتری مناسبند و برخی رنگها بر تصور مشتری نسبت به کیفیت برند و محصول تاثیر می گذارند. در این طراحی از هر دو مورد استفاده شده، بدین معنی که از هر طیف رنگی از چشمگیر و جذابترین رنگها استفاده شد و در کنار آن با استفاده از رنگ طلایی حس لاکچری و کیفیت به مشتری انتقال داده می شود. در حالی که بسته بندی کاملا ساده و معمولی بنظر می رسد، اما رعایت نکاتی کوچک بر جذابیت آن می افزاید.
در این بسته بندی هم با استفاده از رنگ نقره ای همان حس کیفیت، لاکچری و متمایز بودن برای مشتری ایجاد می شود.
استفاده از رنگ مشکی در طراحی خصوصا زمانی که قرار است عمده پس زمینه را در بر گیرد حتما بایستی بسیار با دقت انجام شود، که در این بسته بندی رنگ مشکی با رنگ سبز جذاب به عنوان رنگ مورد استفاده برای طراحی خطی، بر زیبایی طرح افزوده، و اما ایده دیگر استفاده از طرح مربوط مانند قابلمه است که حس حبوبات آماده برای پخت را منتقل می کند و در کل طرح مرتبط، زیبا و مناسبی را رقم زده است.
یکی از مشکلاتی که همیشه با ظروف حبوبات وجود دارد، پاره شدن بسته بندی های پلاستیکی است، و همیشه مجبور هستیم حبوبات را داخل ظروف نگهداری کنیم، این بطری نه تنها این مشکل را حل کرده و به علت در دار بودن مانع از ریخته شدن حبوبات می شود، بلکه به خاطر ظاهر متفاوتش در میان سایر بسته بندی های حبوبات نظر بیننده را به خود جلب می کند، تنها مشکلی که ممکن است داشته باشد شاید این باشد که در یک نگاه ممکن است فرد متوجه محتویات آن نشود، که در این طرح با شفاف کردن قسمتی از بطری این مشکل حل شده است.
حتما می دانید که اکثر افراد در منزل قوطی های مخصوص نگهداری حبوبات دارند، این ایده جالب بسته بندی، از دوباره کاری جلوگیری کرده و قوطی حبوبات را به مصرف کننده می دهد.
امیدواریم با ایده های خلاقانه ای که در زمینه طراحی بسته بندی حبوبات ارائه کردیم، توانسته باشیم به ایده های شما ایده ای افزوده باشیم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برگرفته از : http://iransbiz.ir/1396/02/18/311/
..., حتما” شده پیش خودتان فکر کنید چطور یک کسب وکاری موفق می شود و کسب وکار دیگری پیشرفت نمی کند؟
, آیا علت پیشرفت و رشد کسب وکاری به دلیل ایده ی خوب می باشد؟
, آیا همه ی کسب وکارها به این دلیل موفق بوده اند که ایده ی خوبی پشتشان بوده است؟
, آیا می دانید ایده های کسب وکاری چطور به وجود می آید؟
, آیا ایده های استارت آپی حتما” ایده ی خاص هستند؟
چگونه شما فرآیند ایده ی کسب وکار را شروع می کنید؟ کاغذی را بردارید و ۵ الی ۷ چیز را بنویسید البته آن چیزهایی که دوست دارید انجام دهید را بنویسید یا چیزهایی که واقعا” خوب است یا چیزهای شخصی را بنویسید. لیست شما ممکن شامل :” من واقعا با مردم خوب رفتار می کنم”، “من عاشق بچه ها هستم “، “من عاشق کامپیوترم”، ” من عاشق اعدادم”،” من یک حل کننده ی مشکل هستم” فقط هر چیزی به ذهنتان می آید را بنویسید نیازی نیست که حتما” درکش کنید.از طرف دیگر لیست چیزهایی را که شما فکر نمی کنید خوب هستند و یا شما دوست ندارید انجام بدهید را لیست کنید.شاید شما دوست نداشته باشید با افراد جدید ملاقات کنید یا علاقه ای به بچه ها و صحبت کردن به آن ها نداشته باشید یا شما دوست ندارید سفر کنید.
وقتی شما لیستتان به پایان رسید از خودتان بپرسید.” اگر سه یا پنج محصول یا خدمات بودند که زندگی را بهتر می کردند آن محصولات چه چیزهایی می توانند باشند؟”تعیین کنید چه محصول یا خدماتی زندگی شما را ساده تر و شادتر و تولیدات شما را بیشتر و کارآمدتر می کند و یا به عبارت ساده تر زمان بیشتری به شما می دهد.
بعد همان مجموعه سوالات را در مورد زندگی کسب وکار خود بپرسید.همچنین بررسی کنید چه چیزی شما دوست دارید و یا متنفر هستید درباره ی زندگی کاریتان ؟
بعد از انجام کارهایی که گفته شد از خودتان بپرسید چرا شما به دنبال شروع کسب وکارها در مرحله ی اول هستید؟سپس وقتی این کار را انجام دادید الگویی را جستجو کنید( آیا این نیاز برای کسب وکار جزو چیزهایی است که شما دوست دارید و یا خوب هستند می باشد.)
لحظات الهام بخش
الهام می تواند هر جایی پیدا نشود. به دست آوردن ایده می تواند به سادگی حفظ چشم برای حداقل کسب وکارهای داغ باشد.تولید آن محصولاتی که از ایده به وجود می آیند می توانند تمام وقت را بگیرند. نگاه مینیاپولیس بر پایه ی قهوه ی کانادایی است.بنیانگذاران این استارت آپ در سال ۱۹۹۰ ” قلب لحظه ” را توصیف کردند و دو سال بعد دومین شرکت بزرگ زنجیره ی قهوه را راه اندازی کردند.کارآفرینان قهوه انتخابشان این بود که محلی باقی بمانند.
کسب وکارهای داغ اغلب از طریق سیکلی انجام می شود. مثلا” در حرفه ی باعبانی در چند سال گذشته محصولات و تجهیزات باغبانی تغییر کرده است اما شما به باغبانی به عنوان کسب وکار در قرن ۲۱ نگاه نمی کنید.یا کسب وکار خیاطی و کفش مورد تقاضای مردم می باشند و چون خواستار زیادی دارند موجودی کم خواهند ماند.
به عبارت دیگر شما می توانید هر ایده و سفارشی را متناسب با زمان و جامعه بگیرید . خلاقیت را هم به کارتان اضافه کنید. در واقع سفارشی کردن یک مفهوم به معنی انتخاب نیست آن جزو ضروریات است اگر می خواهید کسب وکار موفقی داشته باشید.
یکی از بهترین راه ها برای اینکه بفهمید که کسب وکارتان موفق می شود یا نه این است که با مردم در این باره صحبت کنید. اگر آن فقط یک ایده ی کسب وکاری با همکاران و شرکا در این باره صحبت کنید.ایده های شخصی را توسط خانواده یا همسایه ها اجرایی کنید.آیا نمی ترسید که ایده ی شما را بدزدند؟ این احتمال زیاد نیست چون شما لازم نیست که ایده تان را با تمام جزییات برای افراد توضیح دهید و فقط شما کلی درباره یآن حرف خواهید زد.
امیدوارم در حال حاضر، روند تعیین چه کسب و کار برای شما مناسب است تا حدودی برای شما روشن شده باشد. درک کنید که راه اندازی کسب وکار علم پرتاپ موشک نیست. درست است که راه اندازی کسب وکار آسان نیست ولی آن طور که مردم فکر می کنند پیچیده و ترسناک هم نیست.این یک فرآیندی است که باید گام به گام آن را طی کرد و مبتنی بر عقل سلیم است.گام بعدی در زمان است.گام اول کشف آن چیزی است که شما می خواهید . وقتی ایده ای دارید راجع به آن با مردم صحبت کنید تا ببینید مردم درباره آن چطور فکر می کنند.تعیین آن چه که می خواهید انجام دهید گام اول می باشد.شما هنوز تکالیف زیادی را باید انجام دهید. تخقیقات زیادی را هم باید انجام دهید.چیزی که بسیار با اهمیت است اراده ی شما برای انجام کار است یعنی اگر می خواهید امسال کاری را شروع کنید واقعا” آن را انجام دهید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برگرفته از : ideas-to-wealth.blog.ir
...🌺🌺🌺🌺
🌺🌺🌺🌺🌺🌺
...زیگ زیگلار (Zig Ziglar)، نویسنده و فروشندهی حرفهای آمریکایی معتقد است: «همهی زندگی پول نیست، اما اهمیت پول چیزی شبیه اکسیژن است.» وقتی بحث پول و افزایش درآمد میشود، بیشتر افراد شروع به شعار دادن میکنند و پای معنویت را به میان میکشند، البته معنویت جای خود را دارد ولی نباید موضوعات را در هم آمیخت. پس این نوشته را بخوانید تا ببینید که چگونه میتوانید به راحتی افزایش درآمد داشته باشید.
پول خوشبختی نمیآورد ولی بیپولی هزار و یک مشکل ایجاد میکند. وقتی پول کافی برای گذران زندگی نداریم، قبض آب و برق و… از یک سو، اجاره خانه از سوی دیگر و هزار و یک خرج دیگر کمرمان را خم میکند… بله پول و درآمد بخش مهمی از زندگی است. باید شعار دادن را کنار بگذاریم. خیلیها معتقدند پول ریشهی فساد است، ثروتمندان حریص هستند، پول خوشبختی نمیآورد و…. همهی اینها جملاتی کلیشهای و تکراری هستند که با مثالهای متعددی نقض میشوند. در دنیا ثروتمندان زیادی وجود دارند که با توانایی مالی خود منجر به شکوفایی استعدادها، درمان بیماریها و ایجاد امکانات برای همنوعان خود شدهاند. پس پول فینفسه چیز بدی نیست، بلکه رویکرد و شیوهی به کارگیری آن، این حواشی و چهرهی منفی را برایش ایجاد کرده است. افزایش درآمد و ثروتمند شدن نیازمند زحمت، تلاش و فکر است. فرایند ارزشمندی که به رشد و شکوفایی استعدادهای شما در زندگی کمک میکند. همهی ما در هر شبانهروز، ۲۴ ساعت در اختیار داریم پس چگونه بعضی از افراد ثروتمند میشوند و روز به روز افزایش درآمد چشمگیرتری پیدا میکنند؟ تفاوتها در رویکرد و نوع نگاه افراد است. در ادامه روشهایی برای افزایش درآمد مطرح شده است.
مسائل مالی ربطی به ارزشهای شما ندارد. هرگز نگذارید تعداد صفرهای موجودیِ حساب بانکیتان دلیل شخصیت و احترام شما باشد. افزایش درآمد و ثروت، معرف و نشانهی ارزشهای شخصیتی و روحی شما نیست. در زندگی خود را به ارزشهای محکم و مهم گره بزنید. اگر جیبتان خالی است، میتواند به دلیل شرایط یا کمکاری خودتان باشد، اما با کمی تلاش و پشتکار میتوانید شرایط را بهتر کنید. در هر وضعیت اقتصادی که باشید، تنها سبک زندگی شماست که به زندگیتان شکل میدهد و این مسئله به هیچ عنوان ربطی به جیب شما ندارد.
وقتی که برنامه هفتگیتان را میچینید، فعالیتهای درآمدزا و سودمند را در اولویت قرار بدهید. طبق قانون پارهتو، ۸۰ درصد رخدادها از ۲۰ درصد اتفاقات به وجود میآیند. به زبان سادهتر ۸۰ درصد درآمد شما از ۲۰ درصد فعالیتهایتان به دست میآید. به این ۲۰ درصد فکر کنید. کدام فعالیتهای اقتصادی برای شما بیشترین درآمد را تولید میکند؟ اگر در مسیر کاری خوبی قرار گرفتهاید، نگذارید چیزی در افزایش درآمدتان اختلال ایجاد کند.
وقت طلاست و ارزشش خیلی بیشتر از پول است. شاید بشود پولِ ازدسترفته را دوباره به گاوصندوق بازگرداند، اما زمان از دست رفته هیچگاه باز نمیگردد. ارزش وقت را دستکم نگیرید. صبحها زودتر از خواب برخیزید، زمانبندی دقیقی برای کارهایتان داشته باشید. وقتی برنامهریزی دقیقی داشته باشید چند گام از سایرین جلوتر هستید و کارهای بیشتری در طول شبانهروز انجام خواهید داد. کارها را از امروز به فردا نیندازید، نگویید فردا شروع میکنم، هنوز وقت هست و… . به خصوص در بازار رقابتی امروز فقط اگر زود بجنبید برنده خواهید بود.
رفتار ما شبیه افرادی میشود که با آنها معاشرت میکنیم. اگر با ثروتمندان بگردید، نظام فکری آنها را بهتر درک خواهید کرد. نوع نگرش آنها را یاد میگیرید و فرصتهای بهتر و بیشتری برای افزایش درآمد و کار پیدا خواهید کرد. با ثروتمندان رفت و آمد کنید، نشست و برخاست داشته باشید و سعی کنید قلقهای آنها را برای افزایش درآمد و تولید پول و ثروت یاد بگیرید.
به جای بهانه آوردن برای درآمد اندکتان و دلیل تراشیهایی که زمین و زمان را برای بیپولی شما مقصر نشان میدهند، فقط عمل کنید. انرژی شما با منفیبافی و بهانه آوردن تحلیل میرود. تمرکز و نیروی خود را برای رسیدن به اهدافتان بگذارید، عزمتان را جزم کنید و با تلاش پیش بروید.
قبول است که وضعیت اقتصادی خراب است و هزار و یک مشکل دیگر وجود دارد. اما سعی کنید نگاهتان را تغییر بدهید. فکر نکنید قربانی هستید. اگر بخواهید میتوانید رهبری وضع و حال خود را به دست بگیرید. به گذشته و اشتباهات قبلیتان فکر نکنید. آنقدر نوک پیکان تقصیرها را به سمت رئیس و این و آن نگیرید. کمی مهربانتر به دنیا نگاه کنید. لحظهای که مسئولیتهای زندگیتان را تمام و کمال به دست خود میگیرید، همان لحظهای است که موفقیت را آغاز میکنید.
اختلاف میان درآمد اندک و افزایش درآمد، در عمل کردن است. مرد عمل باشید. به ثروتمند شدن فکر کنید، به افزایش درآمد بیندیشید و تلاش کنید. انرژیهای منفی را از خود دور کنید. قطعا راهی برای پیشرفت وجود دارد. فقط باید آن را پیدا کنید. تصمیم بگیرید. برای افزایش درآمد کمی پشتکار و سختی بیشتر نیاز است. اما نتیجهی آن قطعا شیرین و خواستنی خواهد بود. در هر سطح سواد و مهارتی که باشید، راهی پیش روی شما هست. به مهارتها و تواناییهایتان فکر کنید و اگر لازم است آنها را تقویت کنید. با تلاش و در محیط فعالیت و کار قرار گرفتن، فرصتهای بیشتری برای شما بهوجود خواهد آمد. تنبلی و ترس را کنار بگذارید. در بیشتر موارد ترس از شروع کار مانع اصلی موفقیت است.
برایتان افزایش درآمد و سفرههای پربرکت آرزومندیم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برگرفته از : chetor.com
...هـر فردی در زندگی خود روزهایی را تجربه کرده که برایش خوشایند نبوده است. اما ناخرسندی مزمن میتواند سلامتی، شغل و روابط شما را تحت تاثیر قرار دهد. بـه خوشحال بـودن فکر کنید تا احساس و ظاهر بهتری بدست آورید. دراین قسمت نکته هایی وجود دارند که شما را در این کار کمک میکند.
برای شاد بودن تلاش کنید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برگرفته از : skylove.ir
...فرار مالیاتی امروزه به عنوان یکی از چالش های اساسی کشورها در سراسر دنیا تلقی می شود؛ زیرا موجب کاهش درآمد قانونی دولت می شود و تاثیرات منفی بر انجام وظایف و کارکرد حکومت دارد. این پدیده موجب تحقق نیافتن اهداف پیش بینی شده درباره درآمدهای مالیاتی و اجرای برنامه های دولت و محقق نشدن عدالت مالیاتی و عدالت اجتماعی شده است و می توان گفت که مهم ترین مسئله و مشکل نظام های مالیاتی محسوب می شود. این در حالی است که در کشور ما میزان نرخ فرار مالیاتی را بین ۲۵ تا ۴۰ درصد برآورد کرده اند.
فرار مالیاتی در بیشتر کشورها جرم محسوب می شود و مجازات کیفری دارد. در کشور ما نیز از سال ۱۳۳۷ تا سال ۱۳۸۰ این پدیده جرم تلقی شده و مجازات حبس از سه ماه تا دو سال داشت اما در اصلاحات سال ۱۳۸۰ قانون مالیات های مستقیم عنوان مجرمانه مستقل از آن حذف شد. فقط در ماده ۲۰۱ قانون مذکور، استناد به دفاتر یا اسناد و مدارک خلاف حقیقت از روی علم و عمد به قصد فرار از مالیات، مستوجب جریمه و محرومیت از تمام معافیت ها و بخشودگی های قانونی می شود.
علل و عوامل فرار مالیاتی
فرار مالیاتی همانند جرم، پدیده ای چند وجهی است و دلایل گوناگونی دارد و به طور معمول علل و عوامل مختلف حقوقی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی را برای آن بر می شمارند.
مهم ترین علل و عوامل حقوقی فرار مالیاتی را می توان به شرح زیر برشمرد:
۱٫ فراوانی و پیچیدگی قوانین و مقررات مالیاتی و شفاف نبودن آنها:
هر اندازه قوانین مالیاتی، زیاد، پیچیده و غیرشفاف و مبهم باشند و درک آنها برای مؤدیان مشکل باشد، تمکین از آنها کمتر خواهد بود و انگیزه فرار مالیاتی را بیشتر می کند.
۲٫ رعایت نشدن عدالت در قوانین مالیاتی و اجرای قانون:
بدون تردید اگر قوانین مالیاتی یا جزایی به گونه ای باشد که مؤدیان احساس کنند که عدالت مالیاتی رعایت نشده است، انگیزه و تلاش برای فرار از مالیات در آنها تقویت می شود.
۳٫ نرخ های بالا و متعدد مالیاتی:
بالا بودن نرخ مالیات و وجود نرخ های تصاعدی، تمایل و انگیزه برای فرار مالیاتی را بیشتر می کند. بدین خاطر در نظام های مالیاتی سعی می شود با گسترش پایه های مالیاتی، میزان معافیت ها را کم کنند و نرخ های مالیاتی و تعدد آنها را کاهش دهند تا انگیزه فرار مالیاتی نیز کم شود.
۴٫ بی توجهی به حقوق مؤدیان مالیاتی:
احترام به مؤدیان و تبیین مناسب حقوق شهروندی ایشان در قوانین مالیاتی و رعایت آنها در مقام عمل و اجرای قانون، موجب رضایت و همکاری مؤدیان می شود و هرگونه بی توجهی به این موضوع در روحیه و عملکرد مؤدیان تاثیر منفی داشته و انگیزه فرار مالیاتی را به همراه خواهد داشت.
۵٫ ضعف سازوکارهای تمکین دواطلبانه مؤدیان مالیاتی در قوانین مالیاتی:
پیش بینی نکردن سازوکارهای جلب مشارکت و همکاری و تمکین داوطلبانه مؤدیان مالیاتی در قوانین مالیاتی نظیر تشویق های مالیاتی و نظام خود اظهاری و غیره موجب بی رغبتی مؤدیان به پرداخت مالیات و شکل گیری انگیزه های فرار مالیاتی در آنها می شود.
۶٫ ناکارآمدی و ضعف ضمانت اجرایی مالیاتی:
ضمانت های اجرایی مانند جرم انگاری فرار مالیاتی، از ابزارهای تمکین اجباری مؤدیان مالیاتی به پرداخت مالیات محسوب می شوند. ناکافی و کارآمد نبودن این ضمانت اجراها، نقش بسزایی در ایجاد انگیزه فرار مالیاتی دارد.
۷٫ ناکارآیی و ضعف نظام اجرایی و اداری مالیات:
با توجه به اینکه وظیفه اصلی نظام اجرایی و اداری مالیات، در واقع شناسایی مؤدیان و فعالیت های اقتصادی و تشخیص و وصول به موقع مالیات است، بدون شک ناکارآیی و ضعف سازمان مالیاتی، امکان و انگیزه فرار مالیاتی را فراهم می کند. به عنوان مثال بررسی ها نشان می دهد که حجم بالای اقتصاد زیرزمینی یکی از مهم ترین نمودهای فرار مالیاتی است که ناشی از ناکامی دستگاه مالیاتی در شناسایی مؤدیان مالیاتی و فعالیت های اقتصادی است. مهم ترین عوامل ناکارآمدی در عملکرد دستگاه مالیاتی را می توان در نداشتن سامانه جامع اطلاعات مالیاتی، استفاده نکردن از فناوری اطلاعات و خدمات الکترونیکی مالیاتی و کمبود نیروی انسانی ماهر و متخصص بر شمرد که در مجموع موجبات سهل شدن فرار مالیاتی را فراهم می کند.
۸٫ فساد ماموران مالیاتی:
فساد مالیاتی یکی از شایع ترین انواع فساد مالی در بخش دولتی محسوب می شود. دستگاه مالیاتی نیز به عنوان یک دستگاه قضاوتی، مالی، به دلیل ویژگی ها و ماهیت خاص فعالیت های آن، زمینه شکل گیری پدیده فساد مالی را دارد. مطالعات نشان می دهد که یکی از مهم ترین علل بروز فساد مالیاتی، تمایل نداشتن مؤدیان به پرداخت مالیات یا به عبارتی، فرار مالیاتی است که به طور معمول از طریق پرداخت رشوه به ماموران مالیاتی در پی آن هستند. فساد موجب کاهش دریافت مالیات از سوی دولت و سلب اعتماد عمومی به دستگاه مالیاتی و حکومت می شود و منجر به تبعیض بین مؤدیان در پرداخت و بی عدالتی مالیاتی خواهد شد.
۹٫ علل و عوامل فرهنگی
فرهنگ مالیاتی عبارت است از یکپارچگی تمام نهادهای رسمی و غیررسمی مربوطه که با نظام مالیاتی و اجرای عملی آن در ارتباطند. فرهنگ مالیاتی می تواند متاثر از فرهنگ عمومی جامعه باشد. همچنین یکی از عوامل مهم در شکل گیری فرهنگ مالیاتی ضعیف، رانتی بودن اقتصاد کشور است. بدون تردید ضعف فرهنگ مالیاتی می تواند عاملی بسیار موثر در افزایش فرار مالیاتی و کاهش میزان تمکین مالیاتی باشد.
بر اساس تحقیقات انجام شده نبود فرهنگ مناسب در جامعه در زمینه مالیات، بر فرار مالیاتی افراد موثر است. متاسفانه این فرار مالیاتی و طفره رفتن از پرداختن مالیات، در میان مردم عیب به شمار نمی آید و مؤدیان به خاطر فرار از پرداخت مالیات نه تنها احساس شرمندگی نمی کنند بلکه به علت جو حاکم بر جامعه، این کار را به حساب ذکاوت خودشان می گذارند.
۱۰٫ علل و عوامل اجتماعی، سیاسی و اقتصادی
از لحاظ اقتصادی یکی از عوامل موثر در فرار مالیاتی، میزان درآمد است. طبق بررسی ها، با افزایش سطح درآمد، میزان میل و ارتکاب به فرار مالیاتی نیز افزایش می یابد، زیرا به طور معمول ثروتمندان با استخدام افراد متخصص و با پرداخت رشوه به ماموران مالیاتی، دنبال یافتن راه های فرار از پرداخت مالیات هستند.
یکی دیگر از عوامل اقتصادی وجود بحران های اقتصادی مانند تورم و رکود و مواجه شدن بنگاه ها و فعالان اقتصادی با مشکلات اقتصادی و مالی است که زمینه فرار مالیاتی را ایجاد می کند. از نظر سیاسی، نوع نگرش مردم به نظام حکومتی حاکم و عملکرد سیاسی آن در تمکین و فرار مالیاتی بسیار موثر است. در این راستا، میزان مشارکت مردم در اداره کشور و درجه مردم سالاری، در مقبولیت و اعتماد مردم به حکومت نقش بسزایی دارد و کمرنگ شدن آن، نپرداخت مالیات از سوی مردم را به همراه خواهد داشت.
از دیدگاه اجتماعی نیز باید گفت که عینیت یافتن این که پول مالیات چگونه برای تامین نیازهای اساسی و خدمات عمومی جامعه، ایجاد زیربناهای اجتماعی و اقتصادی، رفع فقر و نابرابری و کاهش فاصله طبقاتی، برقراری عدالت توزیعی و بسط عدالت اجتماعی و توسعه و پیشرفت کشور هزینه می شود، در نگرش اجتماعی به پدیده مالیات و تمکین یا فرار از آن تاثیرگذار است و هرگونه برداشت منفی مردم در این زمینه، بی انگیزگی در پرداخت مالیات و انگیزش فرار مالیاتی را در جامعه رواج خواهد داد.
پرداخت مالیات از زمان های دور مطرح بوده اما جایگاه آن در رابطه حکومت و ملت بسیار تفاوت پیدا کرده است. بنا بر سوابق، ایران از قدیمی ترین کشورهایی است که برای تامین مخارج عمومی، دست به وصول مالیات زده است. به زعم برخی از تاریخ نویسان، عمر تاریخ مالیات در ایران به بیش از پنج هزار سال می رسد و وصول مالیات به زمان سومریان بر می گردد اما برای اولین بار، امور مالیات در زمان داریوش هخامنشی تنظیم و تعیین و ساتراپ یا بخش های امپراتوری ملزم به پرداخت میزان معینی مالیات شدند. در حالی که قبل از آن به دریافت پیشکش ها و هدایا اکتفا می شد.
در زمان هخامنشان مالیات توزیعی بود و مبلغ کل مالیات مملکتی بین نواحی مختلف کشور تقسیم می شد. از زمان سلوکیان به بعد نظام مالیاتی مختلط و شامل هر دو نوع مالیات های مستقیم و غیر مستقیم بر پا شد. مهم ترین مالیات مستقیم، خراج یعنی مالیات اراضی و پس از آن مالیات سرانه بود. در این زمان هنوز هدایا گرفته و علاوه بر آن مبالغی مالیات جنسی نیز دریافت می شد ولی مالیات غیرمستقیم منحصر به حقوق گمرکی بود. در دوره ساسانیان، مالیات نرخی شد و بر حساب «مقاسمه» وصول می یافت و به نسبت خوبی و بدی محصول، سهمی از حاصل اراضی دریافت می شد.
در صدر اسلام، نظام مختلط مالیاتی پدید آمد و از منابع متنوع تری مالیات گرفته شد و بر مالیات های عرفی سابق، تعدادی مالیات جدید از قبیل مالیات مستغلات، مالیات ضرابخانه، مالیات کشتیرانی، باج ماهیگیری، مالیات معادن و مالیات کسبه، صنعتگران اضافه و به علاوه شماری مالیات های شرعی مانند زکات نیز بر آنها افزوده شد. نرخ مالیات در این زمان جز در مورد زکات تناسبی بود اما نرخ زکات نرخ تصاعدی داشت. این روند دریافت مالیات با تغییرات جزیی ادامه پیدا کرد.
مالیاتی که در همه این دوره ها گرفته می شد در یک شاخصه دچار بحران بود و آن عدم پاسخگویی حکومت نسبت به مؤدی مالیاتی بود؛ یعنی کسی که مالیات می پرداخت، نمی دانست مالیاتش صرف چه چیزهایی می شود. بحران دیگر نیز عدم قابلیت پیش بینی میزان مالیات بود. به صورتی که هیچ قاعده مشخصی برای پرداخت وجود نداشت. یک روز ممکن بود حاکم شهر بر اساس سلیقه اش بخشی از مردم را از دادن مالیات معاف و فردایش بخش دیگری را مجبور به پرداخت دو برابر مالیات کند. همین بی ثباتی در تعیین میزان مالیات، کار را به جایی رساند که یکی از شعارهای مهم مردم در انقلاب مشروطه، قانونی شدن مالیات بود.
مشروطه طلبان می دانستند که در کشور انگلستان فرمانی از جانب پادشاه صادر شده با عنوان «مگناکارتا» یا همان منشور کبیر. در سال ۱۲۱۵ میلادی، اشراف انگلستان که از پادشاه به خشم آمده بودند، «جان» پادشاه انگلستان را وادار ساختند تا منشور کبیر را در ۱۵ ژوئن ۱۲۱۵ امضا کند. در واقع پادشاه انگلستان از اشراف مالیات زیادی درخواست کرده بود و این فرمان بیان می کرد که حتی پادشاه نیز مشمول قانون شده و باید از آن اطلاعت کند.
اصلی ترین دلیل تدوین این منشور اختلاف بین «ناینوسنت سوم» (یکی از پاپ های کلیسای کاتولیک رم) و اشراف انگلستان با پادشاه بر سر میزان و حدود قدرت وی بود. منشور آزادی، پادشاه را وادار می ساخت که به تشکیلات قانونی احترام بگذارد و قبول کند که قانون بر اراده شخصی او ارجحیت دارد. یکی از اموری هم که در این زمان قانونی شد، میزان تعیین مالیات بود. این منشور البته طی سال های بعد چندین بار بازنویسی شد. برخی پادشاهان خصوصا در هنگامه نیاز به مالیات بیشتر به آن وفادار بوده و برخی آن را نقض کردند.
می توان گفت مهم ترین ویژگی که این منشور در عرصه مالیات به همراه داشت، اولا قانونمند کردن آن، ثانیا استاندارد مشترک کردن بود و در نهایت وابسته کردن حکومت به مالیات مردم بود. مشروطه خواهان ما هم با الگوگیری از این سند مهم دست به کار شده و مقوله تعیین میزان مالیات را مهم ترین ارجاع به مجلس ملی پس از فرمان مشروطیت در عرصه اقتصاد دانستند.
اینک باید پرسید چرا ساختارهای مالیاتی ایران نمی توانند درست و دقیق به اخذ مالیات بپردازند؟ بحران موجود در این زمینه چیست؟ چه راهکارهای حقوقی برای بهبود این شرایط وجود دارد؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برگرفته از : bartarinha.ir