برنامه بازاریابی ( سند بازاریابی، طرح بازاریابی، نقشه بازاریابی، Marketing Plan ) یک سند تجاری است که به هدف توصیف وضعیت کنونی شرکت در بازار و با اشاره به استراتژی بازاریابی Marketing Strategy در یک دوره زمانی مشخص نوشتهشده است. یک برنامه بازاریابی معمولا برای یک تا پنج سال تهیه میگردد.
امروزه تهیه برنامه بازاریابی که با نام ستاره قطبی حوزه مدیریت بازاریابی از آن یاد میشود، معمولاً در ۳۶ گام تهیه میشود.
۱. امروزه در دنیای امپراتوری بانکها، درجایی که بانکها به دنبال سرمایهگذاری در صنایع ریزودرشت از شرکتهای Start-Up تا شرکتهای مادر تخصصی Holding و باوجود سیستم مدیریت ریسک در اینگونه بانکها ،طرحهای ساده کسبوکار تجاری Business Plan ، نمیتواند آنها را بهسوی سرمایهگذاری در اینگونه شرکتها سوق دهد.
اکنون تمامی سرمایهگذاران حرفهای سعی دارند که از کم و کیف (جزئیات) برنامههای آتی سازمانهای سرمایه پذیر آگهی یافته و با چشمباز دست به سرمایهگذاری نمایند. این امر موجب آن شده است که افراد و سازمانهایی که به دنبال جذب سرمایه میباشند گامی بهپیش برداشته و بهسوی طراحی مارکتینگ پلن رفته و ابعاد تجاری را تا مرحله کسب سود برای سرمایهگذار خود شرح داده و آنها را به این سرمایهگذاری سوق دهند. در این مسیر نرمافزارهای تخصصی وجود دارد که طرح پیشنهادی را از تمامی وجوه تحلیل نموده و حتی سازمان را تا مرحله بودجهبندی یاری مینماید.
۲. تمامی سازمانها و مؤسسات انتفاعی با در نظر داشتن برنامههای بلندمدت خود سعی مینمایند تا سود خود را حداکثر و هزینه خود حداقل نمایند. در این مسیر در حوزه بازاریابی استراتژیک، مدیریت عالی سازمان و گاه هیئتمدیره، علاقهمندند که علاوه برداشتن برنامهریزی استراتژیک جامع سازمان در حوزههای تخصصی نیز برنامه استراتژیکی داشته تا بتوانند از طریق آن بر فعالیتهای مدیریت بازاریابی و فروش نظارت داشته و نیز برنامههای بلندمدت مدیران خود را با سند برنامهریزی خود مطابقت داده و از هرگونه انحراف اصولی جلوگیری نمایند.
۳. یک مدیر بازاریابی حرفهای پس از گذشت اندک زمانی از جذب خود در یک شرکت تجاری و شناخت ابعاد ساختاری آن، باید بهصورت مکتوب نشان دهد چگونه، کارکنان تحت مدیریت خویش و سیستم مدیریت بازاریابی سازمان را مدیریت خواهد نمود. این مورد در بسیاری از شرکتهای بینالمللی در حال انجام است و گاه دیدهشده است که حتی پیش از استخدام قطعی فردی بهعنوان مدیر بازاریابی ، از او طرح اولیه بازاریابی و پیشنهادهای اصلاحیاش را خواستهاند.
اگر به توسعه کسبوکار (توسعه بازار و توسعه محصول) میاندیشید، حتما با مارکتینگپلن باید آغاز نمایید.
میزان درستی و عملیاتی بودن یک برنامه بازاریابی بستگی کامل به تجربه و دانش تهیهکننده سند دارد. چه بسیار برنامههایی که با عدم تجربه مشاور و غیر اجرایی بودن آن به قفسه کتابخانه سپردهشدهاند.
مارکتینگ پلن اگر بر اساس اعداد و ارقام واقعی و منطقی و تحلیل صحیح موقعیت بیرونی و درونی سازمان تهیهشده باشد، حتما تاثیر زیادی بر کسبوکار شرکت خواهد داشت.از سوی دیگر مارکتینگپلن خود بخشی از این برنامه استراتژیک کلان سازمان است که درون طرح کسبوکار ( سند بیزینسپلن ) Business Plan نیز آورده میشود. حال اگر طرح بازاریابی بهدرستی تهیه نشده باشد، کل استراتژی سازمان را به ناکجاآباد سوق نمیدهد؟
صرفنظر از مقیاس برنامه بازاریابی، باید بدانید که این برنامه یک سند جاری است.هر کسبوکاری به یک برنامه با ساختاری مناسب که بر اساس تحقیقات بازار، جایگاه رقبا و نتایج قابلدسترس، نیاز دارد. برنامه باید پایه و اساس تمام فعالیتهای سازمان شما در ماه های پیش رو باشد. هرچند که همواره باید آماده تغییر جزئی و کلی این برنامه بر اساس صلاحدید و تغییرات شرایط محیطی باشد تا موفقیت شما تضمین گردد.
۱- تحقیقات بازار : عبارت از جمعآوری، سازماندهی و نوشتن دادهها در خصوص خرید محصولات و خدمات کنونی سازمان که میتواند شامل ۷ طبقه باشد :
۲- بازار هدف : کشف بازار هدف برای محصول و معرفی محصول برای آنان
۳- محصول : تعریف محصول. چگونه این محصول با بازار هدف در ارتباط است.بازار به چه نیاز دارد، چه خاصهای دارد، چه تقاضایی وجود دارد. در حال حاضر، بازار به چه محصولاتی دسترسی دارد. چه چیز بیشتری باید به مشتری ارائه شود.
۴- رقبا: تشریح وضعیت رقبا در بازار. تشریح نقاط عطف، تمایز. برنامه رقبا در مبحث مدیریت برند.
۵- بیانیه ماموریت : نوشتن یک بیانیه ماموریت مناسب با فعالیت شرکت. به چه کسی میفروشیم. چه میفروشیم و چه تمایزی دارد.
۶- استراتژیهای بازار : استراتژی بازاریابی و اشاره به ترفیعاتی که خریدار بدان نیاز و یا حداقل در زمان خرید بر آنان اثر میگذارد و
استراتژیهای به این موارد اشاره دارد:
۷- قیمتگذاری، جایگاهیابی، برندسازی: از اطلاعات بهدستآمده، تدوین استراتژیهای قیمتگذاری محصول یا خدمت. جایگاهیابی محصول در بازار و روش افزایش آگاهی از برند.
۸- بودجهبندی : بودجهریزی برای سرمایه در دسترس.چه استراتژی برای هزینهها در نظر داریم؟ کدام فعالیت باید توسط خودمان و کدام عمل را باید برون سپاری نماییم؟
۹- اهداف بازاریابی : انتخاب اهداف مناسب برای بازاریابی (به معنای اینکه بتوان اهداف را بهصورت اعداد تعریف نمود).
۱۰- بررسی و تحلیل نتایج : آزمون و ارزیابی.شناسایی استراتژیهایی در حال استفاده:
با تحقیقات در بازار هدف، در خصوص رقبا، شناخت موقعیتهای منحصربهفرد برند، جایگاه خود را بهتر شناخته و برای تغییر یا حفظ این جایگاه بهدرستی گام خواهیم برداشت. با انتخاب اهداف صحیح برای کمپین بازاریابی و تحلیل دائم آن، درکمان از تلاشهایمان برای رسیدن به نتایج بهتر و صحیحتر ، بیشتر خواهد شد.
پس باید برنامه یا طرح بازاریابی، سندی زنده باشد.موفقیت مدیریت بازاریابی در رصد و مقایسه دائم وضعیت موجود کمپین با اهداف از پیش تعیینشده است.
۱- برنامه بازاریابی مسیر موفقیت عملیات بازاریابی را روشن و از آن پشتیبانی مینماید.
۲- برنامه بازاریابی به هماهنگ شدن فعالیتها برای دستیابی به اهداف کمک خواهد نمود.
۳- مدیر را مجبور مینماید تا در مورد مسائل آتی پیش رو به روشی نظاماند، عکسالعمل مناسب نشان دهد.
۴- بین منابع در دسترس و فرصتهای پیش روی سازمان در بازار، تعادل ایجاد میگردد.
۵- مارکتینگ پلن برای ارزیابی مستمر فعالیت سازمان یک چهارچوب مشخص فراهم میسازد. این برنامه سبب جلبتوجه مدیران عالی به توسعه سازمان بهجای حفظ موقعیت کنونی خواهد نمود.
۶- مارکتینگ پلن به افزایش سطح عملکرد، سرمایهگذاری بر نقاط قوت، کم شدن نقاط ضعف و تهدیدات و استقبال از فرصتها کمک مینماید.
۷- مارکتینگ پلن میتواند میزان ریسک منجر به شکست را به حداقل رساند.
۸- برنامه بازاریابی قادر است تا نتایج نامطلوب ناشی از شرایطی که خارج از کنترل مدیریت سازمان است را تعدیل نماید.
۹- برنامه بازاریابی با نگاهی جامع به کسبوکار، سازمان حمایت و بهصورت فرایندی برای ایجاد ارتباط و هماهنگی بین بازاریابی و دیگر بخشهای سازمان عمل نماید.
۱۰- آمادگی برای تغییر با هیجان بیشتری انجام میشود، زیرا با داشتن اطلاعات، مقاومتهای سازمانی به حداقل میرسد.
حتما شما هم در مورد مزایای پروموشن فروش شنیده اید، اگر بخواهیم در یک جمله پروموشن فروش را توصیف کنیم، باید بگوییم که یک ابزار موفق و اثربخش برای بدست آوردن فروشها و نتایجی سریع و در بازه زمانی کوتاه است.
البته ناگفته نماند که پروموشن های فروش همانقدر که در مورد محصولات موفق و با کیفیت، تاثیر مثبتی دارد، اگر در مورد محصولات بد اجرا شود، تاثیر بسیار مخربی خواهد داشت، همین امر در مورد روشهای بد بازاریابی هم صدق می کند.
بنابراین در استفاده از این ابزار موثر بایستی دقت عمل زیادی به خرج داد تا از معایب و مضرات کاربرد نادرست پروموشن جلوگیری شود.
برخی معایب یا مشکلات پروموشن های فروش عبارتند از:
پروموشن ها می توانند باعث شوند که در زمانهای غیر پروموشن برخی افراد از خرید خودداری نمایند، آنها منتظر زمانهای پروموشن می مانند ، این موضوع حتی در مورد برندهای معروف که حتی وفاداری مشتری بالایی دارند نیز صدق میکند.
این امر باعث می شود تا فروش روتین و معمول در قیمت بازار کاهش یابد و در نتیجه حاشیه سود حتی در فصل فروش کاهش یابد.
اگر پروموشن در مورد کالایی کم و نادر باشد، ایجاد پروموشن می تواند موجب کاهش اعتماد مردم و بدگمانی شود. مثلا می تواند موجب شود که افراد به کیفیت شک کنند، یا اینکه تصور کنند کالا دیگر به روز نیست و به همین علت کاهش قیمت پیدا کرده. بنابراین در چنین مواقعی در مورد پروموشن و حتی تبلیغ آن دقت کنید.
گاهی ممکن است مغازه دار، خرده فروش یا حتی فروشگاه زنجیره ای به علتهای مختلفی از جمله کسادی بازار، نداشتن جای کافی برای چیدمان تعداد زیاد محصول، عدم اطمینان از فروش تعداد زیاد محصول، یا حتی اعتقاد به اینکه انرژی مورد نیاز برای فروش بر اساس آن پروموشن بیش از سود آن خواهد بود، تمایلی به همکاری با تولید کننده و پروموشن فروش نخواهد داشت و همین موضوع می تواند موجب اجرای ضعیف آن پروموشن شود.
پروموشن ها به علت هزینه بالا و حاشیه سود پایینی که دارند در مدتهای کوتاهی انجام می شوند، و قرار است در یک مدت کوتاه افزایش قابل توجهی را مشاهده کرد، اما گاهی همین مدت زمان کوتاه، بر فروش و بازار بلند مدت محصول ممکن است تاثیر بگذارد و همینطور ممکن است در طولانی مدت بر تصویر کیفیت محصول تاثیر بگذارد.
و اما در ادامه برخی از مزایای پروموشن را هم معرفی می کنیم.
استارتاپی که نیمی از سود خود را به کودکان سرطانی اختصاص میدهد، با بهرهگیری از بازاریابی شبکههای اجتماعی، در مدت ۵ سال سرمایهی خود را دو برابر کرده است.
وقتی برایان کلر و زاخاری کویین، شرکت ۲۰ میلیون دلاری خود را با نام لاو یور ملون (Love Your Melon) تأسیس کردند، کویین با پدر و مادرش در مورد چگونگی خلق هویت شرکت صحبت کرد. در آن زمان، کلر و کویین میدانستند هدف شرکتشان حمایت از کودکانی است که با سرطان دستوپنجه نرم میکنند. همچنین میدانستند که یک ایدهای فوقالعاده در دست دارند؛ چراکه تنها چند ساعت بعد از پستی که در مورد کسبوکارشان در صفحهی شخصی فیسبوک خود گذاشتند، ۴۰۰ پیشنهاد دوستی دریافت کردند و یک بسته از کلاههای خود را در طول ۲ روز به فروش رساندند. آنها به ازای هر یک کلاه یا هدبندی که به فروش میرفت، یکی را بهرایگان به کودکان سرطانی اهدا میکردند. حالا آنها به دنبال یک مقیاس و معیار برای کار خود بودند.
آنها میخواستند تولیدکنندههای بیشتری پیدا کنند. کوین نمونه کلاههایی دیده بود که در کشور چین تولید شده بود، ولی والدینش گفتند که نمیشود روی تولید خارج از کشور حساب کرد. به همین علت کویین بهعنوان یکی از دو مالک این کسبوکار کوچک، سعی کرد مسیر جدیدی برای هدایت کارشان پیدا کند.
شرکت لاو یور ملون، که در حال حاضر علاوه بر کلاه و هدبند، شال، دستکش و تیشرت هم تولید میکند؛ علاوه بر یک شرکت تجاری، یک جامعهی انسانی را تشکیل داده است. در فیسبوک و سایر شبکههای اجتماعی، تبلیغات این شرکت به چشم میخورد. بازدهی این شرکت در تبلیغات فیسبوک هفت واحد است، یعنی به ازای هر ۱۰۰ دلار هزینه، هفتصد دلار درآمدزایی میکند. کویین معتقد است که آنها خودشان را با رسانههای اجتماعی رشد میدهند. هرچه افراد بیشتری از این پلتفرم استفاده کنند، توانایی تبلیغات آنها هم بیشتر میشود.
این شرکت کار خود را از پورتلند شروع کرد و ظرفیت تولید خود را در مینهسوتا تکمیل کرد. امروزه این شرکت با ۴۰ تولیدکننده مختلف کار میکند؛ ازجمله شرکت سافت لاین در میناپولیس و نیتینگ میلز در سنت پائول. هویت و برند شرکت بر پایهی اجتماعاتی شکلگرفته که فیسبوک و سایر شبکههای اجتماعی مرکز ارتباطی آنها هستند.
البته همهی برندهای معروف و شرکتهای موفق، اجتماعاتی از هواداران خود در شبکههای اجتماعی تشکیل میدهند. ولی شرکتی مثل لاو یور ملون، نشان میدهد که کارها از طریق رسانههایی مثل فیسبوک بسیار سریعتر پیش میروند. این برند که درواقع شرکتی برای فروش محصولات دیگر تولیدکنندهها است، کمتر از ۵ سال وارد مقیاس کشوری شد.
این شرکت در سال ۲۰۱۲ تأسیس شد و انتظار میرود امسال ۴۵ میلیون دلار درآمد داشته باشد و تعداد کارمندانش از ۱۸ نفر به ۲۴ نفر افزایش پیدا کنند. آنها سالیانه ۳ تا ۵ میلیون دلار برای تبلیغات خود در فیسبوک هزینه میکنند و ۱۴ هزار نمایندهی داوطلب دارند که محصولاتشان را به کودکان سرطانی و همچنین مشتریان مشتاق عرضه میکنند.
برای آنها فیسبوک مرکز استراتژی رسانههای اجتماعی است. از ماه اکتبر تا ماه مارس، آنها روزانه بهطور متوسط ۲۰ هزار دلار در فیسبوک خرج کردهاند و اگر یک پست مهم داشته باشند که نیاز به تبلیغات بیشتری داشته باشد، حاضر هستند هزینهی معقول آن را بپردازند. طبق گفتهی کویین، آنها فقط در فیسبوک بیش از ۶۵۰ هزار طرفدار دارند و اگر پستهای خود را ارتقاء ندهند، نمیتوانند بیش از هزار دیدگاه هواداران و مشتریان خود را مشاهده کنند.
یکی دیگر از عوامل موفقیت آنها، Lookalike Audiences است که سال گذشته توسط فیسبوک معرفی شد. بهاینترتیب که یک شرکت، قشر خاصی از مردم را بهعنوان مخاطبان مرجع خود معرفی کند، سپس ایمیلهای خود را بارگذاری میکند که فیسبوک آن ایمیلها را برای کاربران مشابه با منبع معرفیشده، ارسال میکند. عمده مخاطبان مرجع شرکت لاو یور ملون، دخترانی هستند که به دانشگاه میروند و بین ۱۸ تا ۲۵ سال سن دارند، گروه دیگر مادرانی با سن ۳۵ تا ۵۵ سال هستند.
موفقترین پستهای فیسبوک آنها، مربوط به زمانی میشود که نقاط عطف شرکت را جشن میگیرند؛ مثل زمانی که ارسال کلاههای کودکان سرطانی به سراسر کشور تکمیل شد و به پایان رسید. پس از این مرحله آنها تصمیم گرفتند ۵۰ درصد از سود خالص خود را به بیمارستانها و مراکز تحقیقاتی کودکان سرطانی از جمله بیمارستان تحقیقاتی سنت جود و مرکز خیریه رونالد مکدونالد اهدا کنند. یکی دیگر از پستهای موفق آنها در فیسبوک، در رابطه با خرید اولین بیلبورد تبلیغاتی بود. کوئین میگوید هرگز فکر نمیکرد یک بیلبورد تبلیغاتی عادی کنار بزرگراه، تا این حد هواداران آنها را در شبکههای مجازی به شور و شوق بیاورد. او معتقد است با پنج گام مهم در شبکههای اجتماعی، میتوانید به موفقیت کسبوکار خود کمک کنید:
برای اینکه بتوانید مخاطبان بیشتری داشته باشید، از استراتژیهای مختلفی استفاده کنید. مثلاً میتوانید با استفاده از تبلیغات تصویری یا ویدیویی، به کاربرانتان آموزش بدهید و با آنها وارد تعامل شوید. بعدها میتوانید بر اساس میزان استفاده و استقبال کاربرانتان از انواع مختلف تبلیغات، مدلهای بهینهتری انتخاب کنید یا ارتقاء بدهید. معمولاً از تبلیغاتی بیشتر استقبال میشود که پویا باشند. لینک وبسایت خود در آگهیهای خود ذکر کنید و برای هر دسته از مخاطبان خاص خود، آگهی ویژهای طراحی کنید. بعلاوه برای اینکه تبلیغات شما بهتر دیده شوند، میتوانید از روشهای نردبان کردن آگهی خود استفاده کنید. داوطلبان مجازی هم از آنجا که خودشان زمانی مخاطب شما بودهاند، میتوانند به معرفی بهتر برند شما کمک کنند.
صرف نظر از اینکه برای تبلیغات خود چقدر هزینه میکنید، هدف اصلی شما باید ارتباط با جامعهی هوادارانتان و نه صرفاً فروش محصولات باشد. جالب است بدانید که اگر تمرکز خود را از فروش بردارید، فروشتان بهمراتب افزایش مییابد. پستهای شما باید بتوانند با هوادارانتان رابطه برقرار کنند و آنها را تحت تأثیر قرار دهند، این امر زمانی رخ میدهد که شما راستگو باشید و از واقعیت شرکتتان بگویید.
لزومی ندارد از حواشی استفاده کنید یا با آگهیهای شلوغ نظر کسی را به شرکت خود جلب کنید. اگر مخاطبانتان به یک پست خاص علاقه نشان دادند، میتوانید آن پست را ارتقاء بدهید. از ارائهی اطلاعاتی که هیچ کمکی به مخاطبان نمیکند، خودداری کنید.
کیفیت بر همهچیز ارجحیت دارد. مردم هرروز تبلیغات و تصاویر بسیاری میبینند و محتوای تبلیغاتی زیادی را از نظر میگذرانند. اگر روی کیفیت کار خود سرمایهگذاری نکنید، پولی بیفایده صرف بازاریابی خود کردهاید. شرکت لاو یور ملون، یکسوم پرسنل خود را مسئول بازاریابی کرده که وظیفهی اصلی آنها، تولید محتوای خلاقانه و باکیفیت است.
سلیقهی مصرفکنندگان مدام در حال تغییر است. زمانی مصرفکنندگان به آگهیهای متنی بیشتر توجه میکردند، زمانی تصاویر باکیفیت بیشتر نظر آنها را جلب میکرد و به نظر میرسد در حال حاضر آنها به تبلیغات ویدیویی بیشتر علاقهمند هستند. ویدیوهای بازاریابی شما باید کوتاه باشد و مهمتر اینکه آنها را بر اساس سلیقهی مصرفکنندگان بسازید.
کویین معتقد است که در دنیای رسانههای اجتماعی همهچیز بهسرعت در حال تغییر است و از آنجا که کار با آژانسهای بازاریابی پروسهای زمانبر است، معمولاً ارزش هزینهای را که برای آن صرف میکنید، ندارد. اگر با فرهنگ شرکت خود خوب عجین شده باشید و بتوانید همان فرهنگ را به مرحلهی اجرا درآورید، به مؤثرترین استراتژی بازاریابی دست پیدا کردهاید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
...اپلیکیشنهای پیامرسان آنچنان محبوب شدهاند که تقریبا هیچ گوشی هوشمندی را بدون آنها نمیتوان پیدا کرد. این امر باعث شده تا اپهای متفاوتی با هدف پیامرسانی توسط کمپانیهای مختلف ایجاد گردند و هرکدام با قابلیتهای خاص خودشان، تعداد زیادی از کاربران را به سمت خودشان جذب میکنند.
در هر کشور معمولا یک اپلیکیشن پیامرسان وجود داشته که از همه محبوبتر بوده و اکثریت کاربران از آن استفاده میکنند. دلیل این محبوبیت میتواند مربوط به خدماتی باشد که آن اپ در آن کشور ارایه میدهد. گاهی اوقات هم تبلیغات زیاد یک برنامه باعث همهگیر شدن آن در میان مردم میشود.
همان طور که میدانید در ایران تلگرام بهعنوان محبوبترین اپ پیامرسان توسط مردم انتخاب شده است و تقریبا همه ایرانیان با آن آشنایی دارند. اما موضوعی که در اینجا مطرح میشود این است که محبوبیت این اپ در سایر کشورها به چه صورت است؟
جالب است بدانید براساس بررسی similarweb در تاریخ 27 فوریه 2017، تلگرام با این همه امکانات جالب و کاربردی، تنها در دو کشور ایران و ازبکستان از محبوبیت بالایی برخوردار بوده و کاربران سایر کشورها از اپهای دیگر در این زمینه استفاده میکنند. در تصویر زیر میتوانید محبوبیت اپهای پیامرسان را در کشورهای مختلف مشاهده کنید.
همانطور که تصویر بالا مشاهده میکنید، دو اپلیکیشن واتساپ و فیسبوک مسنجر، محبوبترین اپهای پیامرسان در جهان هستند و کاربران زیادی از این دو سرویس بهره میبرند.
با توجه به نقشه محبوبیت پیامرسانها، تقریبا تمامی کاربران آمریکای شمالی، مرکزی و استرالیا از فیسبوک مسنجر بهعنوان پیامرسان پیشفرض استفاده میکنند. نکته جالب توجه دیگر، محبوبیت پایین اپ اسکایپ در مقابل دیگر اپلیکیشنهای موجود بوده است. نبود ایمو هم در این بخش کمی شوک برانگیز است. جالب است بدانید ایمو تا سال 20166 در کشور کوبا محبوبیت بالایی داشته است.
نظر شما در رابطه با محبوبیت اپهای پیامرسان در کشورهای مختلف چیست؟ آیا انتظارش را داشتید که تلگرام تنها در یک کشور دیگر به جز ایران به این میزان محبوب باشد؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
...میتوان گفت هنوز هم اطلاعات مفیدی در مورد شیوههای صحیح راهاندازی کسب و کارهای اینترنتی در دسترس نیست. هر چند ممکن است با جستجو در موتور جستجوی گوگل به هزاران سایت و مطلب مرتبط با این موضوع هدایت شوید. اما حقیقت این است که با مطالعهی آنها نیز به اطلاعات کاربردی دست نمییابید. زیرا آنچه که برای راهاندازی یک تجارت الکترونیکی موفق لازم است اطلاعات صحیح و کاربردی میباشد. البته نکتهی قابلل توجهی که در این زمینه وجود دارد این است که حتی اگر قبل از راهاندازی تجارت الکترونیکی خود به اندازه کافی مطالعه داشته باشید و اطلاعاتت مختلفی را جمعآوری کنید. تا زمانی که در بطن تجارت خود قرار نگیرید این اطلاعات هیچ کمکی به شما نخواهند کرد. به عبارت دیگر کسب اطلاعات وو معلومات تئوریک تاثیری در مدیریت موفق یک کسب و کار نخواهد داشت. بنابراین این تجربههای عملی در موقعیتهای مختلف است کهه میتواند سبب تقویت مهارتهای مدیریتی، بازاریابی و تبلیغات شما شود.
در عصر حاضر عملی کردن ایدههای کسب و کار دست خوش تغییراتی شده است. بنابراین برای ایجاد یک کسب و کار نیازی به سرمایهی میلیونی و مکان فیزیکی ندارید. بلکه میتوانید از طریق ایجاد یک سایت تجارت الکترونیکی خود را بنیانگذاری کنید. کار بر روی این سایت و توسعهه آن میتواند کارایی ایدهی شما را تا حد زیادی محک بزند و در آینده یک بنیان قوی برای برند شما باشد. بنابراین در صورت شکست نیز تنها سرمایهای که از دست میدهید وقت شما است. البته وقتی که صرف به دست آوردن تجربههای گرانبهایی کردهاید. در ادامه به بررسیی ۵۵۵ گام اصلی راهاندازی یک کسب و کار اینترنتی یا تجارت الکترونیکی موفق میپردازیم.
برای داشتن یک تجارت الکترونیکی موفق لازم است که در ابتدا به شناسایی نیاز مشتری بپردازید. زیرا تصور ذهنی شما ممکن است با نیازها و خواستههای مشتری متفاوت باشد. چه بسا کالایی که به نظر شما میتواند فروش آنلاین موفقی داشته باشد اما در عمل نتیجهیی عکسی دارد. بنابراین باید نیاز مشتری در بازار خاصی بررسی شده و مخاطبان هدف نیز شناسایی شوند. توجه داشته باشید که گوگل آنالیتیک میتواندد ابزار مناسبی برای شناسایی نیازهای مشتریان باشد. شناسایی صحیح نیاز مشتری مقدمهای بر انتخاب زمینهی فعالیت و افزایش اطلاعات در این زمینه است.
بهینهسازی موتورهای جستجو یکی از مهمترین بخشهای هر کسب و کار آنلاین است. زیرا در تجارت الکترونیکی اولین و مهمترین درگاه ارتباط شما با مشتری و کسب درآمد، سایت شما است. مخاطبان نیز تنها با جستجوی گوگل است که میتوانند به سایت شما هدایت شوند.. بنابراین بهینهسازی موتور جستجو یک مزیت رقابتی در تجارت الکترونیکی است. از سوی دیگر به عنوان یک مدیر موفق باید توجه داشته باشید که اگرر رقبای شما از تبلیغات پرداختی استفاده میکنند شما نیز باید از این روش در کسب و کار خود استفاده کنید. زیرا تبلیغات پرداختی سبب جذب مشتری بالقوه و بالفعل میشوند. بنابراین اگر به سئو و تبلیغات پرداختی سایت تجارت الکترونیکی خود توجه نکنید بهای سنگینی برای آن خواهیدد پرداخت. توجه داشته باشید که داشتن تقویم محتوایی و بررسی کلیدواژهها در گوگل ترندز قبل از انتخاب آنها تاثیر زیادی بر روی بهبود رتبه سایت شما خواهد داشت.
اگر قصد راهاندازی یک کسب و کار اینترنتی یا تجارت الکترونیکی در زمینهی خاصی را دارید که سایتهای معروف دیگری نیز در زمینهی مشابه فعالیت میکنند. بررسی تخصصی این سایتها بهترین روش برای ارزیابی ایدهی شما خواهد بود. امتیاز محصول یا خدمات از نظر مشتریان، پرسش و پاسخ در مورد محصول و میزان رضایتمندی از خرید اینترنتی از مهمترین عواملی است که قبل از آغاز یک تجارت الکترونیکی باید به شکل دقیقی بررسی شود. تجزیه و تحلیل دادههای سایتهایی که در زمینه مشابه فعالیت میکنند میتواند پیشبینی صحیحی از موفقیت یا شکست کسب و کارتان را در اختیار شما قرار دهد.
همانگونه که میدانید بازاریابی مهمترین بخش تاسیس کسب و کاری است که هدف از آن ایجاد سود باشد. بنابراین پس از راهاندازی اولیه تجارت الکترونیکی خود باید بازاریابی کسب و کار خود را آغاز کنید. زیرا جلب اعتماد مشتری و تعامل با او به زمان زیادی نیاز دارد. بنابراین با آغاز فعالیتهای بازاریابی خود موفق خواهید شد تا شناخته شدن کامل برند و تجارت الکترونیکی خود دایره مخاطبان هدفتان را گسترش دهید. برای بهبود فرآیند بازاریابی خود بهتر است در ابتدا لوگویی را به عنوان نماد برند خود طراحی کنید. زیرا استفاده از لوگوی یکسان برای فعالیتهای شبکههای اجتماعی و سایت شما انسجام خاصی را ایجاد میکند. این انسجام سبب جلب اعتماد و رضایت مشتری به برند شما خواهد شد.
گسترش فعالیتهای حرفهای شبکههای اجتماعی یکی از اصول اساسی برای موفقیت تجارت الکترونیکی شما است. زیرا شبکههای اجتماعی نقش زیادی در برندسازی کسب و کارها دارند. به منظور موفقیت تجارت الکترونیکی خود بهتر است فعالیت شبکههای اجتماعی آن را ازز زمان آغاز به کار سایت خود آغاز کنید و با لینک سایت و شبکههای اجتماعی به هم اعتماد مشتریان را به سمت برند خود جلب کنید. به منظور موفقیتت هر چه بیشتر رسانههای اجتماعی خود نیز بهتر است از افراد متخصصی برای مدیریت آنها کمک بگیرید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برگرفته از : http://iransbiz.ir/1396/03/01/321/
...
در این بحث به بسته بندی حبوبات، بررسی بسته بندی های موجود در این زمینه در کشور و ارائه ایده های خلاقانه برای بهبود بسته بندی ها می پردازیم. بنابراین اگر در این زمینه می خواهید به بررسی بازار و بررسی بسته بندی ها و تصمیم برای آینده بسته بندی برند تان برسید، به ادامه بحث توجه داشته باشید، در پایان ایده های خلاقانه برندهای خارجی را خواهید دید…
بسته بندی یکی از ارکان مهمی است که در خرید افراد و جلب نظر آنها تاثیر مهمی دارد. بعبارتی زمانی که افراد با یک برند نا آشنا هستند، غیر از عامل قیمت، بسته بندی موردی است که روی تصمیم آنها تاثیر می گذارد. حتما می پرسید پس جایگاه کیفیت کجاست؟ باید بگوییم امروزه کیفیت اصل الزامی و انکار ناپذیری است که در تصمیم به خرید مجدد افراد تاثیر می گذارد. در ادامه برخی بسته بندی های موجود در بازار معرفی می شود، که ما نظری در مورد قوی یا ضعیف بودن آنها نمی دهیم و نظردهی و قضاوت را ه شما می سپاریم و در نهایت چندین ایده خلاقانه بسته بندی حبوبات جهت بهبود وضعیت ارائه می دهیم.
در این قسمت برخی از بسته بندی های حبوبات موجود در بازار ایران بررسی می شوند، از شما کاربر گرامی می خواهیم نظر خود را در مورد بسته بندی ها به اشتراک بگذارید و یا اگر هم دوست دارید به این لیست بسته بندی خاصی را بیفزایید، از طریق ایمیل تصویر مربوطه را برای ما ارسال کرده تا آن را در این صفحه اضافه کنیم.
و اما تا به اینجا شما از کدامیک از بسته بندی های داخلی خوشتان آمده؟ کدام بسته بندی خلاقانه است؟ اصلا چه ایده های خلاقانه ای برای طراحی بسته بندی حبوبات به ذهنتان می رسد؟
در ادامه ی خواهیم به ایده های خلاقانه بسته بندی های حبوبات خارجی بپردازیم، تا شاید بتوانیم ایده های جدید و مناسبی برای دوستان عزیزی که در داخل کشور چنین محصولاتی دارند و یا در این زمینه طراحی می کنند، ایجاد کنیم، ناگفته نماند طراحی بسته بندی نه تنها تاثیر زیادی در اقدام به خرید افراد دارد، بلکه حتی در صادرات نیز نقش مهم و تعیین کننده ای دارد، بنابراین به انواع ایده ها و خلاقیت ها در زمینه بسته بندی حبوبات که در ادامه آمده توجه فرمایید و اگر ایده های بیشتری به ذهنتان رسید لطفا آنها را با ما به اشتراک بگذارید:
در این بسته بندی سادگی و گرافیک خطی از نوع محصول در کنار استفاده از رنگ های خیره کننده،و قسمت شفاف برای دیده شدن محصول باعث شده جذابیت آن بسیار بیشتر شود.
برخی رنگها جهت جلب نظر بازدید کننده یا مشتری مناسبند و برخی رنگها بر تصور مشتری نسبت به کیفیت برند و محصول تاثیر می گذارند. در این طراحی از هر دو مورد استفاده شده، بدین معنی که از هر طیف رنگی از چشمگیر و جذابترین رنگها استفاده شد و در کنار آن با استفاده از رنگ طلایی حس لاکچری و کیفیت به مشتری انتقال داده می شود. در حالی که بسته بندی کاملا ساده و معمولی بنظر می رسد، اما رعایت نکاتی کوچک بر جذابیت آن می افزاید.
در این بسته بندی هم با استفاده از رنگ نقره ای همان حس کیفیت، لاکچری و متمایز بودن برای مشتری ایجاد می شود.
استفاده از رنگ مشکی در طراحی خصوصا زمانی که قرار است عمده پس زمینه را در بر گیرد حتما بایستی بسیار با دقت انجام شود، که در این بسته بندی رنگ مشکی با رنگ سبز جذاب به عنوان رنگ مورد استفاده برای طراحی خطی، بر زیبایی طرح افزوده، و اما ایده دیگر استفاده از طرح مربوط مانند قابلمه است که حس حبوبات آماده برای پخت را منتقل می کند و در کل طرح مرتبط، زیبا و مناسبی را رقم زده است.
یکی از مشکلاتی که همیشه با ظروف حبوبات وجود دارد، پاره شدن بسته بندی های پلاستیکی است، و همیشه مجبور هستیم حبوبات را داخل ظروف نگهداری کنیم، این بطری نه تنها این مشکل را حل کرده و به علت در دار بودن مانع از ریخته شدن حبوبات می شود، بلکه به خاطر ظاهر متفاوتش در میان سایر بسته بندی های حبوبات نظر بیننده را به خود جلب می کند، تنها مشکلی که ممکن است داشته باشد شاید این باشد که در یک نگاه ممکن است فرد متوجه محتویات آن نشود، که در این طرح با شفاف کردن قسمتی از بطری این مشکل حل شده است.
حتما می دانید که اکثر افراد در منزل قوطی های مخصوص نگهداری حبوبات دارند، این ایده جالب بسته بندی، از دوباره کاری جلوگیری کرده و قوطی حبوبات را به مصرف کننده می دهد.
امیدواریم با ایده های خلاقانه ای که در زمینه طراحی بسته بندی حبوبات ارائه کردیم، توانسته باشیم به ایده های شما ایده ای افزوده باشیم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برگرفته از : http://iransbiz.ir/1396/02/18/311/
...خیلی از افراد بر این باورند که دوستداشتنی بودن یک خصیصه ذاتی و طبیعی است و فقط افراد خوش شانس از چنین موهبتی برخوردارند!
گرفتار شدن در دام این باور که افرادی که چهرههای زیبا، روابط اجتماعی خوب و استعداد باورکردنی دارند، حتما دوست داشتنیاند، چندان دشوار نیست. اما واقعیت این است که دوست داشتنی بودن تحت اختیار فرد است و با هوش هیجانی رابطه مستقیم دارد.
هوش هیجانی شامل شناخت و کنترل عواطف و هیجانهای فردی است. به عبارت دیگر، شخصی که هوش هیجانی (EQ) بالایی دارد، سه مؤلفهٔ هیجان را به طور موفقیت آمیزی با یکدیگر تلفیق میکند:
در تحقیقی که در دانشگاه UCLA انجام شد، سوژهها بر اساس ۵۰۰ تعریفی که افراد بر اساس درکشان از اهمیت دوست داشتنی بودن داده بودند، امتیاز دهی شدند. کسانی که امتیاز بالاتری داشتند از روابط اجتماعی بالا، هوش زیاد یا جذابیت ظاهری برخوردار نبودند. در عوض بیریایی و خلوص، شفافیت رفتاری و توانایی درک دیگران از ویژگیهای بارز آنها بود.
این ویژگیها و ویژگیهای مشابه، افرادی را که در بخش اجتماعی هوش هیجانی مهارت دارند، توصیف میکند. نتیجه تحقیقات TalentSmart نشان میدهد که افرادی که این مهارتها را دارا هستند، بسیار دوست داشتنیاند و عملکرد آنها با اختلاف بسیاری از دیگران بهتر است.
دوست داشتنی بودن برای موفقیت و کارآیی شما در کسب و کار از اهمیت بالایی برخودار است. اما دوست داشتنی بودن با چه چیزهایی ارتباط مستقیم دارد؟ با پرهیز کردن از رفتارهایی که آن را تحتالشعاع قرار میدهند! این رفتارهای ناپسند باعث میشوند دیگران از شما فاصله بگیرند. آیا این دست رفتارها را میشناسید؟ قطعا بعضی موارد شما را شگفتزده خواهد کرد.
شناختن افراد مهم و معروف، مفید است؛ اما اینکه در هر نوع مکالمهای به آن اشاره کنید، ناخوشایند است. این رفتار به جای آنکه باعث شود شما جالب بنظر برسید، بیشتر حس ناامنی و تلاش برای دوست داشته شدن را از طرف شما به دیگران القا میکند. با این کار ارزش چیزی را که برای ارائه کردن دارید، کاهش میدهید.
مردم نگرش مثبتی به کسانی که تشنه توجه هستند، ندارند. رفتار دوستانه داشتن و در نظر گرفتن شرایط، بهترین و سادهترین ابزار برای ربودن قلب دیگران است. وقتی شما دوستانه، مطمئن و با رفتار پسندیده صحبت کنید، توجه بیشتری به خود و سخنانتان جلب خواهید کرد. پس سعی کنید خود را زیاده از حد مهم نشان ندهید؛ مردم این تلاش شما برای مهم جلوه کردن را از رفتارتان درک خواهند کرد و شما به سادگی به یک فرد دوست نداشتنی تبدیل خواهید شد.
اینکه چقدر واکنشهای آنی شما تحت تأثیر احساساتتان قرار بگیرد، نشاندهنده میزان هوش عاطفی شما است. هرچه تأثیر احساسات بر رفتار بیشتر باشد، هوش عاطفی کمتر است. بهمحض آنکه شما واکنش احساسی شدیدی از خود نشان دهید، این سؤال در ذهن سایرین به وجود میآید که آیا شما فرد قابل اعتمادی هستید و آیا میتوانید بهخوبی بر خود و اوضاع مسلط شوید؟
ابراز احساسات شدید در برابر دیگران (چه مثبت و چه منفی)، بدون در نظر گرفتن اینکه چقدر برای این کار محق هستید، نگرشهای منفی بسیاری برای شما ایجاد میکند و احتمالا صفتهایی نظیر ناپایدار، بدقلق و ترسناک برای شما در نظر گرفته میشود. کنترل نکردن احساسات در برابر کسانی که عواطف شما را جریحهدار میکنند، باعث میشود که بهجای آنها، شما وجهه بدی پیدا کنید.
احتمالا شما هم با کسانی که در لفافه سعی در فخرفروشی دارند، آشنایی دارند. مثلا کسانی که به خنده و شوخی خودشان را مضحکه میکنند و به خودشان عنوان «خوره کامپیوتر» میدهند، درحالیکه که در لفافه سعی دارند بهگونهای به مخاطب بگویند که فرد باهوشی هستند! یا مثلا کسانی که درباره رژیم سخت غذاییشان حرف میزنند تا به دیگران بفهمانند چقدر سلامت و خوشهیکل هستند. این دسته فروتنیهای رفتاری که در واقع هدف دیگری را دنبال میکنند، برای دیگران بسیار کسالتآور و دوست نداشتنی است.
هیچ چیزی بیش از اینکه در حین مکالمه یا در یک جلسه کاری توجهتان به تلفن همراهتان باشد -حتی بهاندازه نگاه کردن آنی- بر محبوبیت شما تأثیر منفی نمیگذارد. وقتی در حال گفتگو با فردی هستید، تمام تمرکز و انرژیتان را به او اختصاص دهید. احتمالا پس از آن درک خواهید کرد که مذاکرهها میتوانند مفیدتر و جذابتر هم باشند.
اگر میخواهید دوستتان داشته باشند، باید روشنفکر باشید. این طرز رفتار امکان نزدیک شدن دیگران به شما را فراهم میکند و برای آنها جذاب خواهید بود. هیچ کسی تمایلی به مذاکره و برقراری ارتباط با شخصی که نظر و باورهایش شکل گرفته است و تحت هیچ شرایطی تغییرپذیر نیست، ندارد. روشنفکر بودن و آمادگی شنیدن و فکر کردن درباره ایدهها و نظرات جدید داشتن، یک ویژگی حیاتی در شرایط کاری است که راه را برای رسیدن به موفقیتها و راهکارهای تازه باز میکند. برای آنکه از قضاوتها و پیشداوریها جلوگیری کنید، لازم است دنیا را از دریچه چشم دیگران نیز ببینید. این بدان معنی نیست که هر چه دیگران باور دارند، باور داشته باشید یا رفتارهای آنها را تأیید کنید؛ بلکه صرفا به این معنا است که از قضاوت کردن پیش از آنکه شرایط و دریافتهای دیگران را نشناختهاید، جلوگیری کنید.
بزرگترین اشتباه افراد در یک مکالمه این است که تمام توجه و دقتشان به چیزی است که گوینده در ادامه خواهد گفت یا چطور چیزی که میگوید بر آنها اثر خواهد گذاشت؛ که در نهایت باعث میشود بخشی از سخنان گوینده را از دست بدهند یا بهدرستی درک نکنند. البته صداها شنیده میشوند اما مفاهیم دریافت نمیشوند. یک راه ساده برای جلوگیری از چنین پیشامدی سؤال پرسیدن است. افراد از اینکه بفهمند شما به حرفهایشان گوش میکنید احساس رضایت میکنند. سؤالهایی ساده در حد تأیید یا روشنسازی یک موضوع هم میتوانند تأثیرگذار باشند و نشان دهند که شما برای طرف مقابل و سخنانش ارزش و احترام قائل میشوید. از میزان احترام و علاقهای که اینچنین رفتاری برای شما به ارمغان میآورد، قطعا شگفتزده خواهید شد.
مردم به سمت کسانی که احساسات خود را بروز میدهند، گرایش بیشتری پیدا میکنند. گفته میشود کار کردن با افراد برونگرا و احساسی راحتتر از افراد جدی یا بیتوجه است؛ زیرا آنها در کارشان غرق نمیشوند! آنها بین کار و لذت بردن از زندگی تعادل برقرار میکنند. در محیط کار، متمرکز بر کارند، اما همچنان رفتارهایشان دوستانه است. کارها را بهدرستی و در زمان مقتضی انجام میدهند و در عین حال برای روابط اجتماعی ارزش قائل میشوند. روابط صحیح و مناسب با همکاران برقرار میکنند و حرفها و داستانهای آنها را به خاطر میسپارند تا به آنها نشان دهند که برایشان ارزشمند و مهماند.
با بدگویی کردن درباره دیگران بدترین اثر را روی دیگران میگذارید. بیان کردن مشکلات، بدشانسیها و مسائل دیگران روی احساسات آنها اثر بد میگذارد؛ زیرا حتما از طریقی حرفهایی که شما دربارهشان زدهاید به گوششان خواهد رسید. شک نداشته باشید که با هر بار بدگویی و غیبت، شما به فردی منفورتر و منزویتر تبدیل خواهید شد.
وقتی شناخت کافی نسبت به افرادی که ملاقات میکنید، ندارید؛ بهتر است درباره اطلاعاتی که با آنها به اشتراک میگذارید کمی تفکر کنید. اگر همه چیزهایی را که در زندگی شخصی و کاریتان وجود دارد، خیلی زود با دیگران به اشتراک بگذارید؛ اثر خوشایندی بر آنها نخواهید گذاشت. اینطور به قضیه نگاه کنید که اگر شما پیش از آنکه شناخت کافی از کسی داشته باشید، درباره مسائل خصوصی و مشکلات شخصیتان با دیگران صحبت کنید؛ به آنها این پیام را انتقال میدهید که برای شما ارزششان در حد شنیدن مسائل پیشپاافتاده زندگی شما است و نه بیشتر! افراد دوستداشتنی در مورد زمان مناسب برای اشتراکگذاری اطلاعات شخصی منتظر تأیید از طرف فرد مقابل میشوند.
بر اساس مطالعات، افرادی که اطلاعات شخصی بیش از حدی در شبکههای اجتماعی به اشتراک میگذارند، تنها به دنبال تأیید و مقبولیت هستند. اما مرکز تحقیقات Pew نشان داد که نتیجه چنین رفتاری کاملا برعکس است و باعث میشود از محبوبیت آنها کاسته شود. با وجود آنکه اشتراکگذاری در شبکههای اجتماعی یک ابزار همگانی برای ابزار خویشتن است اما باید آگاهانه و هوشیارانه باشد. اینکه به همگی درباره شام و ناهار خود توضیح دهید، بیش از آنکه شما را فردی دوستداشتنی نشان دهد، به ضرر شما تمام خواهد شد.
وقتی درباره اثر رفتارهای خود بر دیگران آگاهی بیشتری داشته باشید؛ بهتر میتوانید برای بهبود اثر اجتماعی خود تلاش کنید و دوست داشتنیتر باشید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برگرفته از : zoomit.ir
...از مهمترین فعالیتهای مشتری سازی و استارتاپ ناب (Lean Startup)، بیرون زدن از ساختمان و مصاحبه با مشتریان احتمالی است؛ این کار برای اعتبارسنجی فرضیات استارتاپ ما انجام میشود.
متن زیر ترجمه ۱۲ نکته گیف کانستبل در این باره است. (اینجا)
۱. هر بار یک نفر
گروههای کانونی تفکری گروهی هستند، چیزهای درهم و برهم. از آنها دوری کنید و هر بار فقط با یک نفر صحبت کنید. اگر خواستید میتوانید یک نفر را همراه خود بیاورید تا یادداشت بردارد، بعضی از طراحان تجربه کاربری این رویکرد را دوست دارند. به شخصه، تمایل دارم که مصاحبههایی نفر به نفر (یک به یک) داشته باشم، چراکه فکر میکنم افراد خود را بیشتر رها میکنند و بازتر صحبت میکنند؛ ولی جالب است که یک نفر یادداشت بردار داشته باشید، این کار شما را قادر میسازد که کاملا روی صحبتها و زبان بدن تمرکز کنید.
۲. اهداف و پرسشهای خود را از قبل بدانید
مفروضات و اهداف یادگیری خود را از قبل اولویت بندی کنید. مشخص کنید که با چه کسی میخواهید صحبت کنید (سن، جنس، محل، حرفه/صنعت، وضع مالی و غیره) و بر همان اساس هم مصاحبه شوندگان را هدف قرار دهید.جریان و فهرست پایه پرسشهای خود را آماده کنید. ممکن است در حین مصاحبه از برنامه خود تغییر جهت دهید تا روند مصاحبه حفظ شود، این کار عالی است ولی از قبل آماده باشید.
۳. در صحبتها، رفتار و بازخورد را از هم جدا کنید
از قبل مشخص کنید که تمرکز شما روی چه خواهد بود، یادگیری رفتار و طرز فکر، و یا گرفتن بازخورد مستقیم یا آموختههای کاربردپذیری درباره یک محصول یا نمونه (mackup). این دو را در جریان صحبت با هم قاطی نکنید وگرنه چیزها اشتباه برداشت میشوند.
در جریان صحبت بخش «رفتار و طرز فکر» را نخست بیاورید. در طول این بخش به مصاحبه شونده اجازه ندهید عمیق وارد پیشنهاد ویژگیهای محصول شود، اما او را روی مساله اش متمرکز نگه دارید، اینکه درباره فضای مساله چگونه فکر میکند و اینکه آیا از حل مساله در گذشته خسته شده بوده و چگونه.
اگر میخواهید درباره محصولی بازخورد بگیرید، کاغذی یا دیجیتال، این کار را پس از اتمام رفتار و طرز فکر انجام دهید.
۴. خود را برای شنیدن چیزهایی که نمیخواهید بشنوید آماده کنید
اگر این کار را نکنید، خود را در حالت فروختن یا متقاعد کردن دیگران خواهید یافت، یا حتی شنیدن آنچه میخواهید بشنوید. این را «جهت دهی تایید شدن» گویند و همه ما بسیار مستعد پذیرش آن هستیم. هدف اولیه شما باید یادگیری باشد.
شما میتوانید آزمایشی را برای تست کردن بازار یا قیمت گذاری اجرا کنید و در آن تلاش کنید که یک چیز را بفروشید. این خوب است، ولی این بخش صحبت را جدا نگه دارید. و همانند بازخورد محصول، این کار را از بخش مربوط به رفتار/طرز فکر جدا کنید.
۵. آموختههای «مودب بودن» را از کار بیندازید
مردم آموزش دیدهاند که بچه (محصول) شما را زشت خطاب نکنند. باید به آنها اطمینان خاطر بدهید تا این کار را بکنند. همان آغاز کار از آنها بخواهید بیرحمانه صادق باشند، و به آنها بگویید که این کار برای شما خیلی خوب است و به شما خیلی کمک میکند. اگر دیدید که گیج شدهاند، توضیح دهید که بدترین چیزی که ممکن است برای شما رخ دهد این است که چیزی بسازید که مردم اهمیتی به آن نمیدهند.
۶.سوالهای باز بپرسید
خیلی پرسشهای بله/خیر نپرسید. برای نمونه، پرسشهایی نظیر «آیا از محصول من خوشتان میآید؟» را هر چه کمتر کنید. در عوض بپرسید «(اگر قصد خرید دارید) به دنبال چه نوع معامله/خریدهایی هستید؟»، «چه چیزی به شما انگیزه خرید میدهد؟»، «از کجا فرصتهای خرید را پیدا میکنید؟»، «آیا از پیشنهادهای خریدی که سایتهای موجود ارایه میکنند راضی هستید؟»
گاهی نپرسیدن پرسشهای بله/خیر سخت است، ولی همیشه با پرسشهای باز ادمه دهید، پرسشهایی همچون «چرا» یا «درباره تجربهات بیشتر توضیح بده»
۷. روی رفتار واقعی تمرکز کنید، نه افکار تخیلی یا احساسات انتزاعی
برای تاکید شماره ۳: آدمها رفتار خود را به خوبی پیشبینی نمیکنند، نمیدانند که چه میخواهند یا نمیدانند که هدف واقعیشان چیست. کار شما این نیست که از افراد درباره راهحل بپرسید. بلکه کار شما این است که بهترین راهحل را بیابید، و سپس اعتبارسنجی کنید که آیا راهحل تان واقعا درست است یا خیر.
افراد دوست دارند که درباره ویژگیها و راهحلها صحبت کنند. هنگامیکه در حال یادگیری هستید، نگذارید که این بحث در صحبتها غالب شود. تلاش کنید چیزها را واقعی نگه دارید. از آنها بخواهید که داستانهایی راجع به اینکه چگونه قبلا مسالهای را تجربه کردهاند بگویند، اینکه آیا تلاش کردهاند حلش کنند یا اگر خیر، چرا، و اینکه چه رخ داده است. از آنها بخواهید داستانهایی درباره استفاده از دیگر محصولاتی که در دامنه یکسانی (با محصول شما) هستند تعریف کنند. شما میخواهید که به احساساتشان دست پیدا کنید، ولی میتوانید به صحبتهای درباره احساسات گذشته بیشتر از افکار تخیلی «چه میشود اگر»ها اعتماد کنید.
بعضی افراد دوست دارند بپرسند «اگر شما میتوانستید چوب جادویی را تکان دهید و این محصول را هرچه میخواهید کنید، چه میکردید». گاهی چیزهای خوبی از این بیرون میآید، ولی توصیه میکنم که پاسخها را خیلی جدی نگیرید.
۸. گوش کنید، صحبت نکنید
تلاش کنید هر چه بیشتر خموش باشید. تلاش کنید پرسشها را کوتاه و بدون جهتدهی نگه دارید (یعنی، پاسخی که میخواهید بشنوید را درون پرسش نگنجانید)
وقتی مشتری درنگ میکند، هجوم نبرید تا این «فضا» را پرکنید، چراکه ممکن است در حال فکر کردن باشد یا چیزهای بیشتری برای گفتن داشته باشد.
مطمئن شوید که دارید یاد میگیرید و در حال فروختن نیستید (دست کم نه در این بخش صحبت)
۹. مستقیم جلو بروید
هر وقت چیزی آنتنتان را به حرکت در آورد، با پرسشهای بیشتر جلو بروید. از پرسشهای بیشتر برای روشن شدن و از «چرا» در پس «چه» نهراسید. شما همچنین میتوانید تا چندین مرحله «چرا» جلو بروید (همچون چراهای پنجگانه) این کار را تا زمانیکه مصاحبه شونده اذیت نشده میتوانید ادامه دهید.
۱۰. برای تائید گرفتن تکرار کنید یا اشتباه بیان کنید
برای چیزهای مهم، تلاش کنید چیزی را که فرد گفته تکرار کنید. گاهی میتوانید یکی از دو نتیجه دلخواه را از این طریق بگیرید. نخست، چون شما حرف آنها را اشتباه بیان کردهاید آنها حرف شما را تصحیح میکنند. دوم، با شنیدن افکار خودشان واقعا میفهمند که عقیده اصلی شان چیز دیگری است و به شما پاسخ دوم کامل تری میدهند.
رویکرد دیگر این است که چیزی را که آنها همین الان گفتهاند از روی عمد اشتباه بیان کنید و ببینید که آیا حرف شما را تصحیح میکنند یا خیر. ولی این تکنیک را خیلی کم استفاده کنید.
۱۱. بخواهید که شما را معرفی کنند
در پایان هر مصاحبه، ببینید که آیا میتوانند شما را به ۱-۳ نفر دیگر برای صحبت معرفی کنند.
اگر برای افراد روشن نیست، روشن کنید که برای این مصاحبهها باید از خانواده و دوستان دوری کنید. راههای خلاقانه زیادی برای پیدا کردن مصاحبه شونده وجود دارد (تاکتیکها بسته به اینکه به چه کسانی میخواهید برسید فرق میکنند)، ولی معرفی گرفتن فرآیند را بسیار آسانتر میکند.
۱۲. هرچه سریعتر یادداشت کنید
جزئیات مصاحبه خیلی سریع از خاطر میروند، بنابراین، اگر ضبط نکردهاید، یادداشتها و مطالب تکمیلی را هر چه زودتر بنویسید. خود من از گوگل داکز استفاده میکنم تا بقیه افراد تیم هم آنرا ببینند. (نکته: معمولا به خاطر اینکه ممکن است مصاحبه شونده راحت نباشد جلسات را ضبط نمیکنم ولی کارآفرینان دیگر به من گفتهاند که با وجود اینکه در آغاز کار افراد حواسان به آن هست، خیلی زود وجود ضبط کننده را فراموش میکنند)
پس از آن: به دنبال الگوها باشید و قضاوت کنید
مصاحبههای مشتری سازی از نظر آماری دادههای چندانی به شما نمیدهند، ولی بر اساس الگوها به شما بینش میدهند. تفسیر آنها میتواند خیلی آسان نباشد، چرا که چیزی که مردم میگویند با کاری که انجام میدهند یکی نیست.
نیاز دارید که برای خواندن آنچه میان خطها (پنهان) است ، برای خواندن زبان بدن، برای درک وضعیت و شرایط، و برای فیلتر کردن صحبتهای جهتدهی شده از میان افرادی که با آنها مصاحبه کردهاید، از داوری خودتان استفاده کنید. ولی دقیقا همین توانایی استفاده از داوری انسانی در ارتباطات انسانی است که مصاحبهها را از نظرخواهی ها (survey) بسیار سودمندتر میکند.
متن فوق کمی بد ترجمه شده، اما بعلت اهمیت موضوع و دسته بندی کامل و متن قابل استفاده، خدمت شما دوستان تقدیم گردید.
منتظر نظرات شما در مورد این مطلب هستم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برگرفته از : businessofsoftware.ir
...مطمئنا اولین فاکتوری که به یک کانال در تلگرام اعتبار میبخشد، تعداد اعضا یا همان ممبر است. از همین رو صاحبان کانالها در تلگرام به دنبال روشهایی برای پیشرفت و توسعه آن هستند. در این مطلب میخواهیم به شما آموزش دهیم که چگونه یک کانال موفق در تلگرام داشته باشید. این موفقیت میتواند معنای مختلفی مثل تعداد زیاد اعضا، کیفیت بالای مطالب و مدیریت عالی، داشته باشد. پس همراه ما باشید.
محتوای کانال را بر پایه علایق کاربر قرار دهید!
مهمترین اصل داشتن یک کانال موفق این است که محتوا با علایق کاربران جور باشد. میتوانید در ابتدا مطالب جذب کنندهای را در کانال قرار دهید که شاید آن چنان با موضوع کانال جور در نمیآیند. بعد از این که ممبر کافی در این مرحله بهدست آوردید، میتوانید بیشتر بر روی مطالب تخصصیتر و مرتبط با موضوع کانال وقت بگذارید. شاید در ابتدا متوجه ریزش تعداد ممبرها شوید اما آن را نادیده بگیرید و همین طور به کارتان ادامه دهید.
تب تبلیغاتی را صحیح انجام دهید!
تب کردن در واقع یک سیستم تبلیغاتی است که توسط دو کانال صورت میگیرد. این عمل این گونه است که هر دو کانال در یک زمان به طور هماهنگ یک پست تبلیغاتی از هم را میگذارند. تب کردن با این روش نه تنها سود آنچنان زیادی برای کانال ندارد، بلکه گاهی اوقات باعث ریزش ممبرها هم میشود؛ دلیل این موضوع این است که کاربر از کانال مبدا که تبلیغ کانال شما را گذاشته، به صفحه شما منتقل میشود و در همین هنگام اولین پستی که مشاهده میکند، تبلیغ همان کانال مبدا است. دیدن تبلیغات در تجربه اول باعث میشود تا کاربر ترجیح دهد عضو کانال شما نشود. اما موثرترین روش تب کردن چیست؟
موثرترین روش برای تب تبلیغاتی به صورت روزانه است. به این شکل که تبلیغات همزمان در کانال شما و کانال هدف قرار نگیرد. بهعنوان مثال میتوانید با کانال مورد نظر هماهنگ کنید تا قرار گیری تبلیغ یک روز برای کانال شما و روز بعد برای کانال دیگر باشد. در این صورت کاربر با دیدن هر دو کانال با تبلیغاتی که شاید برایش آزاردهنده باشد، مواجه نمیشود.
از اپلیکیشنهای مدیریت محتوا استفاده کنید!
مطمئن باشید مدیریت یک کانال در تلگرام آسانتر از مدیریت یک اداره و دفتر نیست. فاصله زمانی پستهایتان بهتر است دقیق و به یک اندازه باشد. برای این که به این مورد راحتتر رسیدگی کنید، بهتر است از اپلیکیشنهای مختلفی که برای زمانبندی پستهای کانالها استفاده میشوند، بهره ببرید. علاوه بر اینها سعی کنید مطالب را پشت سر هم و یا مثلا با فاصلههای زمانی کم ارسال نکنید. این که پستهای ارسالی شما پشت سر هم باشد باعث میشود تا همیشه جلوی چشم کاربر باشید و مدام اعلانات مربوط به کانال شما در گوشی آن شخص نمایان باشد. این عوامل ریسک از دست دادن ممبر کانال را در شما افزایش میدهد. برای مدیریت بهتر این عوامل بهتر است از اپلیکیشنهای مختلف در این زمینه استفاده کنید.
کلاس کاریتان را بالا ببرید!
سعی کنید خودتان به مطالب خودتان اعتبار ببخشید. تصاویر اختصاصی برای هر مطلب تهیه کنید، آیدی کانال را در مطالب قرار دهید و یا حتی لوگوی اختصاصی خودتان را تهیه کنید. مطمئن باشید کاربر با دیدن این موارد برای وقتی که شما گذاشتهاید ارزش قائل میشود و در کانالتان ماندگار خواهد شد.
با شیوههای مختلف تبلیغ کنید!
تبلیغات را جدی بگیرید و به همان تبهای تبلیغاتی اکتفا نکنید. مطمئنا برای دیده شدن نیاز به خرج کردن دارید. کانالهای محبوب را بر اساس تعداد دیده شدن پستها بیابید و به دنبال قرار دادن تبلیغ در آن کانالها باشید. این را هم بدانید که در آینده شما علاوه بر این مقدار پولی که صرف تبلیغ کردهاید، سود هم دریافت خواهید کرد. پس تبلیغات را دست کم نگیرید. یک نکته مهم دیگر این که زیاد به دنبال ممبرهای فیک نباشید؛ شاید تعداد کمی از آنها برایتان مفید باشد اما با گذشت زمان و افزایششان، کاربران با دیدن تعداد دیده شدن هر پست متوجه این عملتان میشوند و همین موضوع اعتبار کانال را پایین میآورد.
مورد آخر این که فوروارد کردن مطالبی که فکر میکنید با سایر پستها تفاوت دارد را حتما امتحان کنید.
تعاملتان را با کاربران بیشتر کنید!
شما میتوانید با گذاشتن نظرسنجیها و یا پرسیدن سوالات مختلف، کاربران کانالتان را به چالش بکشید. در این صورت کاربر خودش را جزیی از کانال خواهد دانست و فکر خارج شدن از کانال را نخواهد کرد.
نظر شما در رابطه با این راهکارها چیست؟ اگر روش دیگری برای موفقیت بیشتر در کانالهای تلگرام سراغ دارید، آن را در بخش دیدگاهها بیان کنید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برگرفته از : itresan.com
...داشتن یک صفحه موفق در اینستاگرام به مراتب دشوارتر از تلگرام است؛ پس همراه ما و این راهکارها برای داشتن یک صفحه موفقتر در اینستاگرام باشید.
تعداد مطالبتان را با سرعت بالا افزایش دهید!
در اینستاگرام برخلاف چنل تلگرام، کاربر با وارد شدن به صفحه، تعداد پستهای موجود را میتواند مشاهده کند. از همین رو همان روزهای ابتدایی ساخته شدن صفحهتان در اینستاگرام را به گذاشتن مطلب آن هم با تعداد زیاد و سرعت بالا اختصاص دهید. مطمئنا کاربر به صفحهای که ۲۰۰ مطلب پست شده دارد در برابر صفحهای که تنها ۲۰ مطلب دارد، ارزش بیشتری خواهد داد. بعد از این که به یک حد نصابی که خودتان از پیش تعیین کرده بودید برای تعداد پستها رسیدید، میتوانید به گرفتن ممبرهای جدید فکر کنید.
هشتگ تنها راه شناخته شدن رایگان صفحه شما در اینستاگرام است!
صفحه اینستاگرامتان باید همیشه در حالت عمومی باشد تا بتوانید برای هر پست هشتگ بگذارید. این را بدانید بهترین راه برای این که صفحهتان را به دیگران بشناسانید، استفاده از هشتگ برای هر مطلب است. سعی کنید روزهای اولی که صفحه را باز کردهاید، از تعداد زیادی هشتگ در هر پست استفاده کنید و کم کم بعد از مرور زمان و پیدا کردن ممبرهای جدید تعداد آنها را کم کنید. بهتر است در کپشنهای هر پست از کاربر بخواهید که مطالب قبلی موجود در صفحه را هم مشاهده کند؛ در غیر این صورت کاربر فقط پست فعلی هشتگدار را میبیند و شاید اصلا سراغ صفحه شما نرود.
کلاس کاریتان را بالا ببرید!
در اینستاگرام هم مانند تلگرام نیاز شدیدی به این کلاس کاری خواهید داشت. سعی کنید لوگوی خاص خودتان را طراحی کنید و آن را بر روی تصویر پروفایل قرار دهید. در تمامی پستهایتان از همان لوگوی اختصاصی به همراه تگ آدرس صفحه استفاده کنید. این موارد اعتبار صفحهتان در اینستاگرام را بالا میبرند. سعی کنید از یک استایل نوشته برای کپشنهای هر پست استفاده کنید و گروهبندی مطالب را با گذاشتن هشتگ مخصوص به آن مشحص کنید. همچنین بهتر است مطالب صفحه شما اختصاصی خودتان باشد. به عنوان مثال پستهایی را در برنامه روزانه پیج قرار دهید که در پیجهای دیگر پیدا نمیشوند؛ این پستها میتوانند گذاشتن مسابقه، نظر سنجی و یا هر چیز دیگری باشند.
کپشن و کامنت اینستاگرام از لینکهای خارجی پشتیبانی نمیکنند!
با این که این موضوع را بسیاری از افراد میدانند، اما همچنان میبینیم عده زیادی هستند که لینکهای خارجی را در کپشن پست و یا اولین کامنت قرار میدهند. قرار دادن لینک در این بخشها نه تنها هیچ فایدهای ندارد، بلکه نشاندهنده غیرحرفهای بودن ادمین هم هست. کاربر لینکهای قرار گرفته در این قسمتها را نه میتواند کپی کند و نه میتواند با کلیک کردن، به آنها منتقل شود. بهترین محل برای قرارگیری لینکهای خارجی در قسمت bio صفحه است. در بخش bio هم تنها قادر به گذاشتن یک لینک هستید، پس حساب زیادی روی آن هم باز نکنید.
تبلیغات، تبلیغات و باز هم تبلیغات!
اینستاگرام فضای بستهتری به نسبت تلگرام دارد. دیگر شما نمیتوانید تنها با فوروارد کردن یک پیام از کانالتان به گروههای مختلف از آنها بخواهید به صفحه شما جوین شوند. روش تب تبلیغاتی آن هم به صورت صحیح که در مطلب قبلی توضیحش دادیم میتواند تاثیرگذار باشد. اما در آخر هزینه کردن برای تبلیغات در پیجهای بزرگ بیشترین تاثیر را در تعداد ممبرهای شما خواهد گذاشت. دقت کنید برای تبلیغات، پیجهایی که تعداد لایک و کامنتهای بالایی دارند را انتخاب کنید و فاکتور تعداد فالوورها را بعد از آنها در نظر بگیرید. هزینه کردن برای تبلیغات شاید در ابتدا کمی برایتان دشوار باشد اما مطمئن باشید با گذشت مدتی اندک نتیجهاش را خواهید دید.
گرفتن فالوورهای فیک هم میتواند برای افزایش اعتبار صفحه تاثیرگذار باشد. اما دقت کنید تعدادشان از مقدار معقول بیشتر نشود؛ چرا که تعداد لایک و کامنتها دیگر با تعداد فالوورها همخوانی نخواهد داشت و کاربران شاید به راحتی متوجه آن شوند، در این صورت همین موضوع بدتر باعث افت اعتبار صفحه شما میگردد.
اگر توصیه و روش خاصی برای موفقیت بیشتر صفحهها در اینستاگرام میشناسید، آن را در بخش دیدگاهها بیان کنید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برگرفته از : itresan.com
...