کانال تلگرام
آپارات
ارسال ایمیل
اینستاگرام
توییتر
وبلاگــی ها
💎 باور بازاریابی شما چیست؟

💎 باور بازاریابی شما چیست؟

توسط .. علوی در ۸ ارديبهشت ۱۳۹۷

کارآفرینان توجه خاصی به اصول اولیه یا به عبارتی مکانیک بازاریابی دارند. آنها برای موفقیت در این عرصه کارگاه های مختلفی برگزار می کنند، کتاب های مرتبط را مطالعه می کنند و مشاورانی را استخدام می کنند تا بهترین راه انجام دادن کاری که می خواهند انجام دهند را پیدا کنند. البته تعداد بسیاری از این افراد پیش از مراجعه کردن به مشاور بازاریابی خود از سطح مناسبی از دانش بازاریابی برخوردار هستند. بلکه چیزی که در آن دچار کم و کاستی هستند در واقع تجربه و باور بازاریابی آنهاست.

آیا هیچ یک از باورهایی که در زیر به آنها اشاره شده است، برای شما آشنا هستند؟ اگر اینچنین است، احتمال به هدر رفتن یا از بین رفتن تلاش ها و فعالیت های بازاریابی شما زیاد است. در ادامه مقاله راهکارهایی هم در این رابطه عنوان شده است.

من نباید بازاریابی کنم

اگر در حوزه کاری خود متخصص باشید، به خودتان می گویید که مشتریان باید خودشان به من مراجعه کنند. بازاریابی برای کالاها و محصولات است، نه برای اشخاص حرفه ای مثل من و … . شما سالیان سال برای تخصص و تجربه خود آموزش دیده اید، چرا شخصی مثل شما باید وقت خودش را برای بازاریابی هدر دهد. این درک و برداشت عموما بین مشاورین و افراد حرفه ای عادی است، هر چند که برخی از آنها به آن اعتقادی ندارند. اما حقیقت این است که بازاریابی موفق بخشی از وظایف مالکیت یک کسب و کار است. اگر بازاریابی را شغل کثیف و بدی می دانید، به آن به عنوان پوشک هایی نگاه کنید که باید برای لذت بردن از پدر و مادر بودن خودتان عوض کنید. پس به جای تمرکز کردن بر چیزهایی که دوست ندارید، بازاریابی خود را مرتبط و وابسته به چشم انداز خود از یک کسب و کار موفق ببینید. موقع داشتن یک تماس تلفنی برنامه ریزی و هماهنگ نشده با مشتری به چک های پولی فکر کنید که در نتیجه فروش خود دریافت می کنید یا به قرارداد امضاء شده ای فکر کنید که پس از جلسه معرفی محصول در دست می گیرید. پیش از هر چیز یادآوری هایی را درقالب تصویر یا … بر روی میز خود از دلیل خود مبنی بر خویش فرما شدن قرار دهید. والدین کودک هرگز در زمان در آغوش گرفتن و لذت بردن از کودک یا تماشای تصاویر آن به پوشک های تعویض شده آن فکر نمی کنند.

من زمان کافی برای بازاریابی ندارم

تنها دو حالت وجود دارد که این دلیل شما برای انجام ندادن بازاریابی مصداق پیدا کند: مشغول انجام کارهای مربوط به مشتری قبلی خود باشید یا اینکه مسئولیت های مهم دیگری را داشته باشید که زمان شما را به خود اختصاص می دهند (کودک یا شغل دوم). باور اینکه پرداختن به مشتری قراردادی قبلی اهمیت بسیار زیادی برای شما داشته باشد، منطقی است؛ خصوصا اگر به ضرب العجل تحویل آن نزدیک شده باشید. اما اگر همیشه از این
سیاست پیروی می کنید، در چرخه ای از قحطی قرار می گیرید که در زمان پایان یافتن کارها دیگر مشتری جدیدی نخواهید داشت. اگر مسئولیت های شما مانع از فعالیت های بازاریابی شما می شود، به هر شکل باز هم هر هفته نیاز دارید که زمانی را بصورت حداقلی به آن اختصاص دهید. حتی اختصاص دو ساعت در هفته هم می تواند در صورت ادامه دار بودن آن بسیار موثر واقع می شود. تصور کنید که بیش از حد خوابیده اید (خواب مانده اید) و به یک قرار کاری نرسیده اید. ممکن است وعده صبحانه خود را حذف کنید، اما آیا خانه را بدون مسواک زدن دندان های خود ترک می‌کنید؟ البته که نه! اگر می خواهید در کسب و کار موفق باشید، فعالیت های بازاریابی شما هم اینچنین باید در شما خودکار و نهادینه شود.

فعالیت های بازاریابی من موثر واقع نمی شود

شکی نیست که بخشی از فعالیت های بازاریابی خود را اشتباه انجام دهید. ممکن است پیام‌های استفاده شده واضح نباشند یا تاکتیک ها و روش های اشتباهی را برای مخاطبین خود انتخاب کرده باشید. با این وجود من به این نتیجه رسیده ام که برای اغلب مالکان کسب و کار، این نیست که فعالیت های بازاریابی آنها اثربخشی ندارد، بلکه مشکل این است که تلاشی برای فعالیت های بازاریابی خود ندارند. اجازه دهید فرض کنیم که برای کسب و کار خود بطور متوسط نیاز به دو مشتری در ماه دارید. اگر بنا بر تجربه خود نیاز یک معرفی دقیق، پیشنهاد مکتوب یا مشاوره اولیه به سه مراجعه کنید تا از بین آنها یک مشتری جذب کنید، پس در هر ماه نیاز به 6 مورد از این معارفه ها دارید. حالا، با چند مشتری بالقوه باید تماس داشته باشید تا یکی از آنها برای جلسه معارفه شما ترغیب شود؟ شاید ده نفر، درست است؟ این یعنی برای دو مشتری جدید نیاز به 60 تماس تلفنی در هر ماه دارید. اگر این محاسبات را برای خودتان انجام دهید، خودتان به این نتیجه خواهید رسید که تنها مشکل موجود در رابطه با فعالیت بازاریابی خود نبود حجم کافی از فعالیت بازاریابی است.

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

برگرفته از : کسب و کار موفق

 

...
ادامه مطلب
🎯 بازاریابی Marketing چیست؟ ( تعریف بازاریابی )

🎯 بازاریابی Marketing چیست؟ ( تعریف بازاریابی )

توسط .. علوی در ۴ ارديبهشت ۱۳۹۷

بازاریابی یا مارکتینگ عبارت است از یک استراتژی که توسط یک شرکت در جهت برقراری ارتباط با مشتری استفاده می‌شود. عملیات بازاریابی موجب آگهی مشتری از ویژگی‌های مختلف محصولات و خدمات می‌شود. برای جذب و جلب نظر مشتری به یک محصول یا خدمت در بازار هدف، شرکت‌ها از روش‌های خلاقانه و یا پیش‌تر بکار گرفته‌شده برای مواجه‌شدن با رقبا و حضور در عرصه بازار خود را آماده می‌نمایند.

تعریف بازاریابی از نگاه انجمن بازاریابی آمریکا (American Marketing Association (AMA

عبارت است از مجموعه ای از روش‌ها و فرآیندها در جهت برقرای ارتباط و انتقال وسیع پیشنهادات ارزشمند به مشتریان کالا و خدمات، ذینفعان و جامعه مدنظر.

 

تعریف بازاریابی از نگاه متخصصین :

  • هدف بازاریابی ، ایجاد فروش بیشتر است. Peter Drucker
  • کسب سود و حفظ مشتریان فوق‌العاده است. Jeffery J. Fox
  • هدف بازاریابی ایجاد و حفظ فروش بیشتر است.  Tom Asacker 
  • بازاریابی ، حلقه واسط بین مشتریان ، محصولات و برند است. Sam Decker
  • بازاریابی در مورد کمک به افراد در خرید محصول یا خدمت است. Jason Falls 
  • پیام‌ها یا عملیاتی که خود سبب ایجاد پیام‌ها و یا عملیاتی دیگر میشوند. Jay Baer
  • بازاریابی به معنای ارائه یک وعده بزرگ و ارائه چیزی بیش از آن است. Seth Godin
  • بازاریابی عبارت است از ایجاد رابطه پایدار بین مشتریان و محصولات . Jeremiah Owyang
  • بازاریابی به معنای برآورده ساختن نیازها و خواسته‌های مصرف کننده است. Andrew Cohen
  • بازاریابی فرایند ایجاد علاقه در مشتری نسبت به محصولات و خدمات شرکت است. Wikipedia
  • بازاریابی سبب میشود که محصولاتی فروخته شده و باز نگردند اما مصرف کنندگانشان برگردند. Steve Dawson
  • پیدا کردن فردی است که نیاز دارد شما را بشناسد، به شما علاقه داشته باشد و به شما اعتماد نماید. John Jantsch
  • فرایند پیش‌بینی ، مدیریت ، رضایت از محصولات موردتقاضا ، خدمات و ایده‌ها است. Wharton Business School
  • بازاریابی مسیری برای شاد کردن مشتری یا مصرف کننده بر اساس یک هدف از پیش تعیین شده است. Steve Dickstein 
  • بازاریابی عبارت است از فرایندی که یک شرکت از طریق مسیری سودآورانه می‌تواند نیاز مشتری را به درآمد تبدیل نماید. Mark Burgess
  • بازاریابی همان برندینگ ، انتخاب نام تجاری ، قیمت‌گذاری و پلی بین هزینه و درآمد ناشی از تبلیغات در رسانه‌هاست. بازاریابی همان فروش نیست. Gini Dietrich
  • بازاریابی به معنای برندسازی است . اینکه مردم را متقاعدسازی که محصولات/خدمات/ شرکت شما ، بهترین است و رابطه خود با مشتری را تضمین نمایید. Marjorie Clayman
  • بازاریابی امروز تمرکز بر مشتری نهایی دارد. شبکه‌های اجتماعی این امر را محقق ساخته است. بازارها یک ‌بار دیگر به حرف می‌آیند. بازاریابی در خصوص شناخت بازار و تولید محصول مناسب برای بازار هدف مناسب است. Sally Falkow
  • شامل تحقیقات بازار، انتخاب بازار هدف ، برقراری ارتباط ( تبلیغات ) و روابط عمومی است. بازاریابی برای فروش مانند شخم زدن برای کشاورز است. زیرا مشتری را برای شنیدن سخنان فروشنده ، آماده می‌سازد.Mary Ellen Bianco
  • بازاریابی اساسا در خصوص ارتباطات رو به بیرون است و هدفش ترویج اهداف شرکتی یک شرکت در حوزه خدمات قابل ارائه است. بازاریابی فرآیندی است که از طریق آن شرکت ها با هماهنگ کردن تمام اهداف ارتباطی (تبلیغات، بازاریابی، فروش و غیره)، به دنبال رسیدن به تمام اهداف سازمان هستند. Antoine Didienne
  • بازاریابی ، موجب خلق تجربه‌ای پایدار برای مشتری خواهد بود که در زمان تعامل آن مشتری با افراد و اشخاص دیگر ، با شوق و علاقه این تجربه را با دیگران به اشتراک خواهد گذاشت. Saul Colt
  • چند ده قبل به معنای ابزاری برای انتقال پیام ، برقراری رابطه ، نزدیک شدن به مخاطبین هدف در جهت انتقال ارزش و در نهایت فروش محصولات و خدمات است. اما با ظهور رسانه‌های دیجیتال ، به خصوص شبکه‌های اجتماعی و نوآوری‌های تکنولوژیک ، امروزه به معنای ایجاد رابطه عمیق و بامعنا با مشتری راغب و تبدیل آنان به مشتری بالفعل می‌باشد که محصول شما را خواهند خرید. با توجه به پیچیده شدن دنیای تجاری کنونی ، توانایی برقراری ارتباط با مشتری موجود و نیز هم‌زمان ، معرفی محصول به جغرافیایی جدید به عنوان یک فرصت خارق‌العاده ، وظیفه بازاریابی است . Julie Barile
  • بازاریابی به معنی ایجاد یک کانال ارتباطی دوسویه با مشتری برای آموزش و انتقال اطلاعات به مشتری است.البته گذشت زمان بسیار مهم است ، زیرا با گذشت زمان ، مشتری به فروشنده اعتماد می‌کند. با ایجاد اعتماد در پیرامون محصولات و خدمات است که فروش رخ می‌دهد. اگر مشتری اعتماد نماید به هوادار تبدیل می‌شود و سپس جزء اولین گروه مشتریانی خواهد بود که محصولات و خدمات جدید را سفارش می‌دهند و همواره به دنبال خرید مجدد خواهند بود. بازاریابی یک راه بسیار فوق‌العاده برای شناخت سلایق ، درک هیجانات و فرایند تصمیم‌گیری خرید مشتریان است.  Renee Blodgett
  • دکتر فیلیپ کاتلر می‌فرمایند که بازاریابی عبارت است از برآورده ساختن نیازهای مشتریان برای کسب یک سود مشخص. برای من بازاریابی به معنای معرفی مشخصات محصولات نیست. بازاریابان باید تجربه‌ای ۳۶۰ درجه برای مشتری ایجاد نمایند. برای مثال در دنیای شبکه‌های اجتماعی، نیازهای مشتریان در توییتر با نیاز مشتریان در شبکه اجتماعی طرفداران بازی‌های آنلاین متفاوت است. Toby Bloomberg
  • بازاریابی به معنای گفتن داستان برند است به‌نحوی‌که مشتریان ، شرکا ، سرمایه‌گذاران ، کارکنان و هر کسی دیگری که به شرکت شما علاقه دارد را جذب نماید. بازاریابی یک سناریو برای کمک به تصمیم گیری مشتریان برای خرید است. Jeff Cutler
  • بازاریابی هنگامی به خوبی انجام شده است که (الف) در استراتژی کسب‌وکار ، راه ورود ” ارزش قابل پیشنهاد به مشتری” در سند استراتژی بازاریابی و جایگاه برند دیده شده باشد. بازاریابی زمانی که به خوبی انجام نشده است (ب) یک لیست بی‌پایان از تبلیغات و ترفیعات فروش است که پایانی ندارد . بازاریابی در قرن بیست و یکم باید به طور وسیع ، اما نه به طور صددرصدی، قابل‌اندازه‌گیری و هدایت در مسیر اهداف شرکت باشد. هنگامی  که بازاریابی به صورت صحیح انجام می‌شود (الف) شامل اجزا منظم و دقیقی در خصوص تاکتیک‌ها و تکنیک‌هاست (ب) سیاست‌های فرهنگ‌ساز سازمانی را شامل خواهد شد. Matt Blumberg
  • بازاریابی عبارت است طراحی یک پیام مناسب برای انتقال به فرد مناسب . پیدا کردن فردی که ارتباط خاصی با محصول یا خدمت شما پیدا نموده یا خواهد نمود. بازاریابی می‌تواند به صورت یک رویداد ساده تعریف شود و یا تحت عنوان یک کمپین پیچیده جهانی چند میلیون دلار که ترکیبی از تبلیغات چاپی، دیجیتال، روابط عمومی، شبکه‌های اجتماعی باشد. برخی از بهترین نتایج بازاریابی از ناشی ساده‌ترین اقدامات است. ساده نگه‌داشتن استراتژی بازاریابی بهترین استراتژی است. Lisa Buyer
  • در راستای اهداف کسب‌وکار شرکت، بازاریابی با بهره‌گیری از منابع کمیاب به دنبال جذب مصرف‌کننده  و کسب درآمد است. بازاریابی فرآیند ارائه یک محصول یا خدمات به مشتریان نهایی و ارائه خدمات پس از خرید به آنان است. برای این منظور، استراتژی بازاریابی شامل اهداف کسب‌وکار، مشتریان هدف، استراتژی‌های بازاریابی، تاکتیک‌های بازاریابی و معیارهای مرتبط است. بازاریابی ، کل فرایند خرید مشتری که شامل تحقیق، تعامل، خرید، خدمات پس از خرید ( ازجمله پشتیبانی با محصولات مکمل و یا وجود شرایط باز پس دادن محصول) را پشتیبانی و مدیریت می‌نماید. Heidi Cohen
  • بازاریابی اثر کوچکی بر ارائه‌دهنده خدمات و اثر بزرگی بر مشتری دارد. درحالی‌که هم‌زمان ارائه‌دهنده خدمات به عنوان یک مشاور و منبع مورد اعتماد مشتری عمل می‌نماید. بازاریابی برنامه برای آموزش مشتریان و نزدیک شدن به آنان است که سعی دارد بر اساس نیاز آنان ، موجب رضایتشان شود. بازاریابی خوب یک خیابان دوطرفه است. بازاریابی خوب موجب درک نیاز مشتری و پاسخ صحیح به آن نیاز است. Shennandoah Diaz

 

استراتژی بازاریابی  و ذهن مشتری :

مشتری، محصولی که توسط شما عرضه می‌شود را خریداری نمی‌نماید، بلکه ارزش ایجادی توسط کالا را خریداری می‌نماید. برای درک چگونگی آن باید روانشناسی مصرف‌ کننده / شناخت رفتار مصرف کننده Consumer Behavior را به درستی درک نمایید.

 روزانه یک مشتری با صدها پیام بازاریابی مواجه است. چرا مشتری باید به همه آن‌ها توجه نماید ؟ توجه همه‌جانبه به این‌همه پیام چیزی جز آشوب ذهنی به همراه نخواهد داشت. در مقابل ، مشتریان اکثر پیام‌های را نادیده گرفته و فقط به مواردی که به خصوصیات شخصیتشان نزدیک باشد ، توجه می‌نمایند. مغز انسان برای نادیده گرفتن پیام‌هایی که به آن نیاز یا احتیاج ندارد، بسیار خوب عمل می‌نماید. این یک سیستم ضد اسپم ناخودآگاه در مغز انسان است.

شاید زمانی که کودک بودید و لغات جدیدی را می‌آموختید را به یاد بیاورید –  این لغات را همه‌جا می‌دیدید و به آن لغات حساس شده بودید – اما حالا همان لغات را همه‌جا می‌بینید و می‌شنوید و دیگر مانند قبل توجه شما را به خود جلب نمی‌نماید. این مثالی برای این است که ذهن ما چگونه خود را با محیط پیرامون تطبیق می‌دهد. لغات بسیاری هنوز وجود دارد که اصلا شاید تاکنون نشنیده باشید و بود و نبودشان برایتان نیز مهم نبوده است، اما هنگامی‌که نیازمند دانستن و بکارگیری این لغات هستید، توجه شما به آنان صدچندان می‌شود. حالا این لغات برای ذهنتان جادویی می‌شود. این دقیقا کاری است که پیام بازاریابی انجام می‌دهد.

 

خصوصیت استراتژی بازاریابی چیست ؟

سه جز اصلی وجود دارد : ۱- استراتژی  ۲- تاکتیک‌  ۳- تکنیک

استراتژی بازاریابی از تعداد زیادی از تاکتیک‌های عملیاتی و تکنیک‌های حرفه‌ای تشکیل‌شده است.

اگر استراتژی بازاریابی به خوبی تعریف شده باشد به راحتی می‌تواند نیازهای مشتری را از طریق هدف‌های قابل دستیابی ، برآورده سازد. و در حالی که اکثر شرکت‌ها در حال انجام فعالیت بازاریابی هستند، تنها تعداد اندکی از شرکت‌ها به دنبال فعالیت‌های برندسازی وفاداری مشتری از طریق تاکتیک‌های بازاریابی و تکنیک‌های بازاریابی است.

 

  • تاکتیک‌ بازارابی

مجموعه‌ای از روش‌های در نظر گرفته شده برای ترویج کالاها و خدمات یک کسب و کار با هدف افزایش فروش و حفظ موقعیت رقابتی محصول یا خدمت است. تاکتیک‌ بازاریابی اگر درست و مناسب باشند باید به صورت چشم‎گیری ، منجر به رضایت مشتری شوند. تاکتیکهای بازاریابی بر اساس منابع محدود و برای دستیابی به حداکثر اثربخشی باید تعریف شوند.

  • تکنیک بازاریابی

شیوه‌ها و حالت‌هایی هستند که تاکتیک‌های در نظر گرفته شده را قادر میسازد تا در مسیرهای متفاوتی به نتایج یکسان دست یابند. متخصص بازاریابی سعی خواهد نمود که به تاکتیک‌ها به عنوان گزینه های روی میز نگاه کرده و با توجه نیاز سازمان و محدودیت‌ها و ابزارهای در دسترس ، گزینه یا گزینه ‌های اصلی را انتخاب نماید. تکنیک‌های مختلف بازاریابی آنلاین و آفلاین وجود دارد. نمونه های عمده آنلاین عبارتند از نمایشگاه‌های تجاری، شبکه‌ها و تعاملات گفتاری شخصی. تکنیک‌های کلیدی آنلاین عبارتند از وب سایت شرکت، بهینه‌سازی برای موتور جستجو و وبینارها.

 

هدف از استراتژی بازاریابی چیست ؟

استراتژی بازاریابی عبارت است از فرایند برنامه‌ریزی ، توسعه و اجرای عملیاتی در جهت به دست آوردن یک مزیت رقابتی در بخش مشخص از بازار ( بازار نیش ). این فرایند برای تعیین نقشه اهداف شرکت و چگونگی دستیابی به آن‌ها ضروری است. هر شرکتی که نیاز دار تا بخشی از سهم بازار را به صورت مشخصی و با احتمال زیادی در اختیار داشته باشد، باید بیانیه ماموریت خود به صورت واضح تعریف نماید؛ تحقیقات بازار انجام دهد ، اهداف مشخصی را تعریف ، ایجاد ، پیاده‌سازی و ارزیابی نماید تا نیاز مشتری را به درستی درک و محصول مناسب را به وی تحویل دهد. قلب تمام هدف‌ها ، رضایت مشتری و تسلط بر بازار و رهبری بازار است. بنابراین برای خوشنودی و رضایت مشتری و پیشی گیری از رقبا ، باید سه فاز استراتژی بازاریابی با صورت کامل و دقیق انجام شود.

معرفی محبوب‌ترین انواع بازاریابی : 

 

بازاریابی سببی Affinity Marketing

آن را بازاریایی مشارکتی Partnership Marketing نیز خوانده می‌شود، این تکنیک سبب ایجاد یک رابطه عمیق بین برندهای مکمل می‌گردد، از سوی دیگر این استراتژی مشارکتی دارای منافع بر هر دو برند(شرکت) خواهد بود. هنگامی‌که یکی از شرکت‌ها در جهت کسب درآمد برای خود موجب خلق ارزش برای یک مشتری می‌شود، دیگر درحال ایجاد ارتباط با مشتریان جدید است.

بازاریابی اتحاد متقابل ( ائتلافی ) Alliance Marketing

دو یا چند شرکت که با یکدیگر بر سر منابع خویش ائتلاف نموده تا یک محصول یا خدمت ترویج نموده و به فروش برسانند. در این حالت، نه تنها سود بیشتری برای سهامداران خویش ایجاد مینمایند، بلکه سهم بازار خویش را نیز افزایش و تاثیری بیشتری بر بازار خواهند داشت.

 

بازاریابی تله‌ای / حمله گاز انبری Ambush Marketing

حضور در محل کمپین برندینگ یک شرکت، برای انجام تبلیغات در خصوص یک برند دیگر ، بدون پرداخت هیچ مبلغی به‌عنوان اسپانسر به شرکت برگزارکننده آن کمپین، که این امر موجب کاهش ارزش سرمایه‌گذاری بر آن کمپین ازنقطه‌نظر اسپانسرها می‌گردد. این نوع بازاریابی ( مارکتینگ ) در زمان کمپین‌های بین‌المللی بزرگ اتفاق می‌افتد. مانند کمپین‌های برندینگ در بازی‌های جام جهانی یا المپیک.

بازاریابی تله‌ای به دودسته تقسیم می‌گردد:

۱-  تله گذاری درنده :

  • با ادعاهای کلاهبردارانه ، خود را حامی رسمی آن کمپین اعلام می‌نمایند.

۲- تله گذاری مستقیم : 

  • برند تله گذار بدون اینکه در کمپین سرمایه‌گذاری کرده باشد، خود را بخشی از آن می‌داند اما سعی می‌نمایند اما ادعای علنی ندارد.

 

بازاریابی درخواست به اقدام Call to Action Marketing : CTA

بخشی از بازاریابی درون سیستمی است که در داخل وب‌سایت از طریق بنر، متن یا یک تصویر اتفاق می‌افتد، این ابزارها، تلاش می‌نمایند تا فرد را به کلیک بر روی آن ترغیب نموده وارد دالان ارتباط با سایت گردد که نهایتاً به یک فروشگاه آنلاین ختم شده و آن را به فروش تبدیل نماید.

بازاریابی محدود Close Range Marketing ) CRM )

این نوع بازاریابی را  بازاریابی از نوع نزدیک Proximity Marketing نیز میگویند. CRM از فنّاوری‌هایی نظیر Wi-Fi یا Bluetooth در جهت ترویج محصولات و خدمات در نزدیکی محل حضور مشتریان بهره می‌گیرد.

بازاریابی اَبری Cloud Marketing

در مورد بازاریابی در فضای وب است، جایی که تمام منابع و امکانات تحت شبکه آنلاین جابجا می‌گردد و مشارکت‌کنندگان در فرایند این نوع مارکتینگ قادر به توسعه، اصلاح، استفاده و یا به اشتراک‌گذاری آن هستند.

بازاریابی گروه اجتماعی Community Marketing

در خصوص برآوردن نیازها و احتیاجات مشتریان حاضر در یک گروه اجتماعی در یک منطقه جغرافیایی خاص است و با جذب مصرف‌کنندگان جدید از خارج آن گروه نیز مخالف است.

بازاریابی محتوا Content Marketing

این بازاریابی در مورد، تولید محتوا و انتشار محتوا در کانال‌ها و بسترهای متفاوت است . این محتوا در جهت ارائه اطلاعاتی در مورد خدمات و محصولات مشخص به مشتری بالقوه و تأثیرگذاری بر آن، بدون استفاده از هیاهوی سنتی فروش و فروشندگی است.

بازاریابی مفهوم Context Marketing

بازاریابی مفهومی به معنای انتقال محتوا به افراد مناسب، از کانال مناسب و در زمان مناسب است. تمرکز بر مشخصات محصول و خدمات نیست، بلکه تمرکز بر ایجاد رابطه و معرفی و تبیین یک سبک زندگی است.

بازاریابی رسانه متقاطع Cross-media Marketing

همان‌طور که از اسمش هویداست، استفاده از کانال‌های چندگانه نظیر ایمیل، نامه، صفحات وب و نظیر آن در جهت ارائه اطلاعات در خصوص محصولات و خدمات به مشتری در جریان ترویج متقابل Cross-promotion ، بکار گرفته می‌شود.

بازاریابی پایگاه داده Database Marketing

با به‌کارگیری اطلاعات موجود در پایگاه داده مرتبط با مشتریان موجود و یا مشتریان بالقوه در جهت سفارشی نمودن استراتژی ارتباط با مشتری و با به‌کارگیری آن استراتژی در هرگونه کانال در جهت ترویج محصول یا خدمت اتفاق می‌افتد.

بازاریابی دیجیتال Digital Marketing

با به‌کارگیری تجهیزات دیجیتال مثل تلفن همراه هوشمند، رایانه، تبلت و بیلبوردهای دیجیتال برای مطلع نمودن مشتریان و شرکای تجاری در مورد کالا و خدمات می‌پردازد. بازاریابی اینترنتی ، عنصر کلیدی در بازاریابی دیجیتال است.

بازاریابی مستقیم Direct Marketing

این اصطلاح اشاره به تکنیکی دارد که سازمان از طریق آن به‌صورت مستقیم با مشتری خویش ارتباط برقرار می‌نمایند، نظیر: نامه، ایمیل، اس.ام.اس، پوستر و سایر ابزارهای ترویجی.

بازاریابی متنوع Diversity Marketing

هدف از این نوع بازاریابی ، جلب نظر فرهنگ‌های گوناگون است. این فرهنگ‌ها دارای اعتقادات، باورها، انتظارات، سلایق و نیازهایی هستند که باید با در نظر گرفتن این عناوین، یک برنامه بازاریابی اختصاصی برای اثرگذاری بر این دسته از مشتریان هدف تبیین و پایه سازی گردد.

بازاریابی بشارتی Evangelism Marketing 

شبیه به بازاریابی دهان‌به‌دهان است. برای به‌کارگیری بازاریابی بشارتی ، شرکت می‌بایست میزان مشتریان حامی برند خویش را افزایش دهد، این به دین معناست که این مشتریان ویژگی‌های محصول یا خدمات را ترویج می‌دهند و سود شرکت را افزایش خواهند داد.

بازاریابی بدون عوض ؛ شبه رایگان Freebie Marketing

در این حالت، محصول را با قیمت بسیار ناچیز فروخته و یا کاملاً رایگان به مشتری ارائه می‌نمایند. هدف این بازاریابی ، فروش سایر تجهیزات تکمیل‌کننده این نوع محصولات یا خدمات در مراحل بعدی به همان مشتری است.

بازاریابی با نمونه رایگان Free Sample Marketing

شبیه به بازاریابی شبه رایگان نیست، زیرا صرف‌نظر از آنکه بر ارائه محصول رایگان تکیه دارد، اما این ارائه رایگان در جهت آشنایی مشتری با محصول است. شرکت امیدوار است تا با تأثیر مناسب بر مشتری، او را برای خرید در آینده ترغیب نماید.

بازاریابی چریکی یا بازاریابی پارتیزانی Guerrilla Marketing

تکنیک غیر قراردادی و ارزان‌قیمت که سعی دارد بر تصویر ذهنی مشتری اثر گذارد. بازاریابی چریکی در محلی اتفاق می‌افتد که جمعیت زیادی آن را دیده و سورپرایز شوند. بهترین مثال برای آن فلش موبز است (متخصص به‌کارگیری این روش بازاریابی شرکت ردبول است. ردبول از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۴ در حدود ۲۵۰ برنامه فلش موبز در ۵ قاره جهان برگزار نموده است.)

با توجه به هوشمندی خرید در عصر اطلاعات و جامعه پست‌مدرن امروزی، هر شرکتی که قصد موفقیت دارد می‌باید، ترکیبی از انواع بازاریابی را در برنامه بازاریابی خویش تبیین نموده باشد. همان‌طور که مطالعه نمودید ، با ظهور فن‌آوری‌های نوین و با هر جهش تکنولوژیک، به این نوع‌ها اضافه میگردد. حتی روندهای اجتماعی-اقتصادی بر ماهیت و ساختار بازار تأثیر خود را خواهند گذاشت.

 در فایل پیوست به معرفی ۱۴۶ نوع‌بازاریابی خواهیم پرداخت. 

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

برگرفته از : کسب و کار موفق

...
ادامه مطلب
🎤 یازده ضد الگو در مصاحبه مشتریان

🎤 یازده ضد الگو در مصاحبه مشتریان

توسط .. علوی در ۵ مهر ۱۳۹۶

متن زیر نوشته گیف کانستبل است و توسط جناب ناصر غانم زاده ترجمه شده. (اینجا)

 
استیو بلنک همیشه می‌گوید «در استارتاپ، هیچ واقعیتی داخل ساختمان نیست فقط گمان‌ها هستند». جنبش استارتاپ ناب شما را تشویق می‌کند تا با آمیزه‌ای از آزمایش‌ها و تحقیقات کیفی از ساختمان بیرون بزنید. انجام کیفی کار به شما چندین مزیت می‌دهد. به شما کمک می‌کند بیاموزید که دیگران چگونه فضای مساله شما را تجربه کرده و درباره آن فکر می‌کنند. یاری‌تان می‌کند تا مدارک اثبات مفروضات خود و یا نبودن مدرکی برای درستی آن‌ها را در یابید.
 
نوشته قبلی «۱۲ نکته برای مصاحبه مشتریان» (بهتر است اول آن‌را بخوانید) تلاش می‌کند تا به کارآفرینان و طراحان محصول کمک کند که چگونه موثرتر این کار کیفی را انجام دهند. ولی بسیاری در این زمینه دست‌وپا می‌زنند. در اینجا چند ضدالگو که باید از آن‌ها حذر کرد را آورده‌ام:
 
۱. گمانه را پذیرش تلقی می‌کنید.
این‌ها چند نمونه پرسش هستند که من دوست ندارم- و اگر آن‌ها را بپرسید باید جدا پاسخ‌ها را کم ارزش در نظر بگیرید:
«از این استفاده می‌کنید؟» «برای این پول می‌دهید؟» «از این خوشتان می‌آید؟»
 
نمی‌گویم که هیچگاه این پرسش‌ها را نمی‌پرسم، ولی همیشه پرسش‌های رفتاری را به گمانه ترجیح می‌دهم.
 
در مقابل، این‌ها صحبت‌های رفتار-محور هستند: «برایم درباره یک بار که بلیت هواپیما را آنلاین خریدی بگو» «از چه چیز آن فرآیند خوشت آمد؟ چه چیز فرآیند اعصاب خردکن بود؟» «برای رزرو بلیت قبلا از چه سیستم‌ها و روش‌های مختلفی استفاده کرده‌ای؟»
 
۲. مصاحب شونده را هدایت می‌کنید
هدایت کردن مصاحبه شونده یعنی پرسیدن به شکلی که پاسخ را در دهان او قرار دهد. برای نمونه: «ما فکر می‌کنیم که بیشتر مردم واقعا نمی‌خواهند بلیت را آنلاین رزرو کنند، ولی نظر شما چیست؟» جمله و تن صدای پرسیدن خود را بررسی کنید. آیا می‌خواهید پاسخ را هدایت کنید؟
پیش از جلو رفتن، پرسش‌های باز و طبیعی بپرسید: «تجربه شما از خرید آنلاین بلیت چه بود؟»
 
۳. نمی‌توانید جلو حرف زدن خود را بگیرید.
بعضی کارآفرینان نمی‌توانند جلو خودشان را بگیرند- آن‌ها سرشار از هیجان هستند و می‌خواهند که پشت سرهم محصول/خدمت خود را معرفی کنند. اشکالی در تلاش برای پیش فروش محصول خود نیست- چرا که این کار به خودی خود تجربه‌ای جالب است- ولی نباید این کار را با یادگیری رفتاری مخلوط کنید.
 
اگر در حال پیش فروش هستید، فقط از آن‌ها نپرسید که «آیا برای این پول می‌دهید؟» بلکه از آن‌ها بخواهید که واقعا پول بدهند و ببینید که چه رخ می‌دهد. بعضی‌ها می‌پرسند که «چقدر حاضری بابت این پول پرداخت کنی؟» ولی من این کار را نمی‌کنم. در عوض، تلاش می‌کنم که با قیمت‌های مختلف بفروشم. بیشتر از آن ترجیح می‌دهم که مشتری بالقوه را وادار کنم تا چیزی را تجربه کند، به جای اینکه در مورد چیزی نظر بدهد.
 
۴. فقط آنچه را که می‌خواهید می‌شنوید.
بعضی افراد را می‌بینم که با اعتقاد قوی به چیزی که دوست دارند/ندارند به مصاحبه می‌روند. وقتی آن‌ها پس از مصاحبه یادداشت برداری می‌کنند، به صورت معجزه آسایی هرآنچه که شنیده‌اند با آنچه که باور دارند یکی می‌شود. ذهن‌های ما فیلترهای شگفتی هستند. پیش از انجام مصاحبه دستور کار خود را بیرون اتاق بگذارید. یک راه برای حل این وجود دو نفر برای هر مصاحبه است- یکی بپرسد و دیگری یادداشت بردارد.
 
۵. تنها یک عدد مصاحبه را واقعیت تلقی می‌کنید
همین الان با یک مشتری احتمالی صحبت کرده‌اید و او دید واقعا قوی و مثبتی داشته است. یک راه این است که سریع به سراغ نتیجه‌گیری بروید و برای ایجاد تغییرات بشتابید. به جای آن، شما باید صبور باشید. هیچ پاسخ قاطعی برای اینکه چند پاسخ یکسان برابر واقعیت است وجود ندارد. به دنبال الگوها بگردید و خودتان قضاوت کنید. یک الگوی مشخص و ثابت حتی از ۵ یا ۱۰ نفر یک سیگنال است.
 
۶. ترس از پس زده شدن
بنا بر تجربه من این بزرگترین عامل بازدارنده افرادی است که تحقیقات کیفی می‌کنند. یا ترس از اینکه یک غریبه شما را پی بزند یا اینکه ایده‌تان را نپذیرد. بهانه‌های زیادی از جمله «نمی‌دانم که چگونه آدم‌هایی را برای صحبت بیابم» از این ترس نشات می‌گیرند. فقط انجامش دهید همین. مشتری سازی فقط در خیابان جلو مردم را گرفتن نیست. شما می‌توانید آدم‌ها را در فیس‌بوک، توئیتر یا گروه‌های لینکداین بیابید و البته استفاده از روش قدیمی شبکه‌سازی نیز موثر است.
 
۷. با هر انسان زنده‌ای صحبت می‌کنید
می‌بینم که بعضی تیم‌ها با رویکرد مسلسلی عمل می‌کنند. به جای آن، مفروضات خود را حول اینکه مشتریان و پذیرندگان آغازین شما چه کسانی خواهند بود تعریف کنید. شما حتی می‌توانید از Persona ها استفاده کنید. روی این آدم‌ها تمرکز کنید و تلاش کنید تا مفروضات خود درباره مشتریان را معتبر یا نامعتبر سازی کنید. اشکالی ندارد که گاهی برای یادگیری از منطقه هدف خود بیرون بروید ولی شورش را در نیاورید. تمرکز کنید، یاد بگیرد و در صورت لزوم چرخش کنید.
 
۸. شما صحبت را به بیراهه می‌کشانید
اگر بی‌آمادگی و شلخته به مصاحبه با مشتری بروید، خود را همینطور می شناسانید. به جای آن، پرسش‌های خود را از قبل بنویسید و آن‌ها را براساس اولویت ریسک‌ها و مفروضاتی که نگرانشان هستید درجه‌بندی کنید.
 
برای تعریف مفروضات خود، می‌توانید به پرسش‌های ما در سایت www.neoincubate.com پاسخ دهید، بوم مدل کسب‌وکار را پر کنید یا از ساختار پیشنهادی مارتی کاگان برای محصول استفاده کنید. روش دقیق شما به اندازه کاری که واقعا برای اولویت‌بندی ریسک‌های خود انجام می‌دهید اهمیت ندارد.
 
در طول مصاحبه، پرسش‌های خود را عینا از روی کاغذ نخوانید، بلکه فضا را محاوره‌ای نگه دارید (یادتان باشد، شما می‌خواهید مصاحبه‌شونده را به گفتن داستانش وا دارید). اگر چیز جالبی کشف کردید، همین را بگیرید و جلو بروید و نگران دورشدن از اولویت‌های اولیه‌تان نباشید.
 
۹. تلاش می‌کنید همه چیز را در یک جلسه یاد بگیرید
به جای آنکه در هر مصاحبه تلاش کنید تا جای ممکن وسیع و گسترده جلو بروید، بهتر است روی چند زمینه که برای کسب‌وکار شما حیاتی هستند تمرکز کنید. اگر دامنه گسترده‌ای از پرسش‌ها دارید، مصاحبه‌های بیشتری انجام دهید و پرسش‌ها را در آن‌ها بشکنید.
 
۱۰. فقط طراح‌ها پژوهش کیفی ‌می‌کنند.
اشکالی ندارد که بیشتر اوقات کارها را تقسیم کنید، ولی همه افراد تیم باید مجبور به بیرون رفتن و صحبت با آدم‌های واقعی شوند. توجه: احتمالا نیاز است که افراد جدید تیم را درباره اینکه با اندک مصاحبه‌ای سریع نتیجه‌گیری نکنند هدایت کنید (شماره ۵ را بخوانید)
 
۱۱. هفته اول مصاحبه مشتریان را انجام داده‌اید ولی از آن زمان دیگر نیازی به آن ندیده‌اید
خیلی ناراحت کننده است که می‌بینیم تیم‌های محصول کارها را با مصاحبه مشتریان شروع می‌کنند ولی با یک بار انجام آن کار را متوقف می‌کنند. هیچ اشکالی ندارد که به مرور کار مصاحبه را کم کنیم. اگر منحنی یادگیری شما هموار شده است، منطقی است که کار را متوقف کرده و روش انجام آن‌را تغییر دهید. با این وجود شما به ساخت آهنگ کیفی پیوسته درون فرآیند محصول خود احتیاج دارید. این‌کار مکملی الزامی را برای سنجه‌های کمی‌ شما فراهم می‌کند، چراکه کمک می‌کند دلیل رخ دادن چیزها را بفهمید.

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

برگرفته از : کسب و کار موفق

...
ادامه مطلب
🆗 پنج فعالیت بازاریابی که برون سپاری آن‌ها تیم بازاریابی شما را کارآمدتر خواهد کرد

🆗 پنج فعالیت بازاریابی که برون سپاری آن‌ها تیم بازاریابی شما را کارآمدتر خواهد کرد

توسط .. علوی در ۳ مهر ۱۳۹۶

آیا تا به حال اتفاق افتاده که در یک رستورانی باشید و با مقدار زیادی غذا مواجه شوید؟ در چنین حالتی معمولا هر کسی دوست دارد از همه‌ی غذاها مصرف کند تا بیشترین لذت را از خوردن آن‌ها به دست آورد. اما آیا این امکان‌پذیر است؟

بازاریابی دیجیتال هم دقیقا به همین شکل است.

بازاریابی دیجیتال بسیار گسترده است و تکنیک‌های فراوانی دارد که هر کدام می‌تواند شما را بیشتر به موفقیت نزدیک کند.

تیم بازاریابی داخلی شرکت شما نه می‌تواند از این تکنیک‌ها دوری کند و نه می‌تواند همه را یک جا و به درستی انجام دهد. شاید شما احساس کنید که اضافه کردن یک یا دو نفر می‎‌‌تواند نقش موثری در پیشبرد کارها داشته باشد.

اما آیا آن‌ها قادر خواهند بود، همه‌ی شکاف‌های موجود را پر کنند؟

چه زمانی برای برون سپاری بازاریابی شما مناسب است؟

اگر می‌خواهید به اهداف بازاریابی خود دست یابید، باید ببینید تیم شما ظرفیت آن را دارد یا نه؟

قبل از هر چیزی باید توانایی‌های تیم داخلی خود را تجزیه تحلیل کنید و آن را با اهداف بازاریابی و استراتژی خود مقایسه کنید.

هر جا که کمبود احساس کردید، باید برای آن برنامه‌ریزی کنید.

برون سپاری کارها می‌تواند بسیار موثرتر از اضافه کردن نیروهای جدید باشد.

برون سپاری می‌تواند در زمان و هزینه‌های شما موثر باشد و به تیم شما کمک کند تا روی نقاط قوت خود تمرکز کنند.

در ادامه ۵ فعالیت برای برون سپاری بازاریابی که تیم بازاریابی‌تان را کارآمدتر می‌کند، آمده است.

مدیریت شبکه‌های اجتماعی

شبکه‌های اجتماعی از فقط یک راه برای گذراندن زمان با اعضای خانواده و دوستان به یک ابزار جذاب برای کسب وکارها تبدیل شدند. اگر شما از آن‌ها استفاده نکنید، رقبای شما استفاده خواهند کرد و چه بسا شاهد موفقیت‎‌های بسیاری نیز خواهند بود.

تیم شما به راحتی می‌توانید شروع به استفاده از شبکه‌های اجتماعی بکند، اما آن‌چه که اهمیت دارد اینست که تیم شما بتواند بازدهی کافی را از فعالیت در شبکه‌های اجتماعی خود دریافت کند.

اگر در تیم خود استراتژیست شبکه‌های اجتماعی و افرادی که می‌توانند ایده‌های خارق‌العاده در تولید محتوای شبکه‌های اجتماعی ارائه کنند، وجود ندارد بهتر است به برون‌سپاری اقدام کنید.

بازاریابی محتوایی

تقریبا غیرممکن است که برندها بتوانند کار بازاریابی محتوایی را به تنهایی انجام دهند. خصوصا زمانی‌که از انجام بازاریابی محتوایی اهداف مشخصی را در نظر داشته باشید. یک استراتژی منسجم محتوایی و در کنار آن تولید مقالات وبلاگی منسجم، پست‌های مهمان، کمپین‌های ایمیلی فعالیت بسیار زیادی را از مخاطبان می‌طلبد. با همکاری با یک سازمان خارجی می‌توانید به راحتی به ایجاد، توزیع و تجزیه تحلیل محتوای خود بپردازید. از آن‌جا که برندها نمی‌توانند به طور پیوسته این کار را انجام دهند، همکاری با یک سازمان خارجی می‌تواند بهترین استراتژی باشد.

روابط عمومی

این روزها روابط عمومی با شکل‌گیری بازاریابی محتوایی و شبکه‌های اجتماعی به سادگی امکان‌پذیر نیست. مدیران روابط عمومی نیازمند حفظ و مدیریت روابط خود با روزنامه‌نگاران، تاثیرگذاران و خبرنگاران مشهور هستند. این کار برای تیم شما اگر تخصص و شبکه‌ی ارتباطی مناسب را نداشته باشند، بسیار سخت خواهد بود. بنابراین همکاری با شرکتی که به صورت تخصصی روی این موضوع کار می‌کنید، بسیار مناسب و ایده‌آل به نظر می‌رسد.

تولید محتوای ویدیویی

تحقیقات نشان می‌دهند که در چند سال اخیر:

بازاریابی ویدیویی بیش از سایر انواع بازاریابی مورد توجه عموم مردم قرار گرفته است.

در واقع کاربران به ویدیو بیشتر از سایر انواع محتوا علاقه دارند. همین موضوع باعث شده است که بازاریابی ویدیویی این چنین در میان کسب وکارها محبوب باشد. انجام این کار توسط تیم بازاریابی داخلی‌تان بسیار سخت و پیچیده است. چون شما به ابزار و امکانات بسیاری نیاز خواهید داشت تا یک ویدیوی خوب تولید کنید. هم‌چنین تیم شما باید استعداد لازم برای ویدیو، گرافیک آن داشته باشد.

امور فنی و توسعه سایت

ممکن است شما وب‌سایت آماده‌ای داده باشید و کار خود را شروع کرده‌اید. اما کار به این‌جا ختم نمی‌شود، شما با گذشت زمان به مشکلات فنی برخواهید خورد. و یا براساس تجزیه تحلیل‌های مختلف، تیم بازاریابی شما متوجه خواهد شد که نیازمند تغییراتی در طراحی سایت یا تجربه‌ی کاربری آن است. اگر شما این کار را برون سپاری کنید، تیم بازاریابی سریعا خواهد توانست به خواسته‌های خود دست یابد.

نتیجه‌گیری

اگر لیست فعالیت‌های تیم بازاریابی شما بیش از اندازه طولانی باشد. آن‌ها قادر به اولویت‌بندی و انجام آن‌ها نخواهند بود. لذا برون سپاری بازاریابی؛ برخی از مسئولیت‌هایی که وقت‌گیر، اما ضروری هستند، می‌تواند نقش موثری در موفقیت تیم بازاریابی شما داشته باشد.

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

برگرفته از : کسب و کار موفق

...
ادامه مطلب
💎 ترند بودجه تبلیغاتی در شبکه‌های اجتماعی ۲۰۱۷

💎 ترند بودجه تبلیغاتی در شبکه‌های اجتماعی ۲۰۱۷

توسط .. علوی در ۲۳ مرداد ۱۳۹۶
گزارش موسسه هاناپین مارکتینگ نشان می دهد

ترند بودجه تبلیغاتی در شبکه‌های اجتماعی ۲۰۱۷

فیسبوک بی‌شک رهبر تمامی ترندها در شبکه‌های اجتماعی است و این موضوع در مورد بودجه تبلیغاتی نیز صدق می‌کند.

فیسبوک در حال حاضر بیشترین محبوبیت را در بین بازاریابان برای تبلیغات دارد و بر اساس گزارش موسسه هاناپین مارکتینگ به نقل از آی مارکتر، بازاریابان تصمیم دارند بودجه تبلیغاتی خود در شبکه‌های اجتماعی رادر ۱۲ ماه آینده افزایش دهند.
نزدیک به ۹۳ درصد از بازاریابان گفته‌اند که بخشی از بودجه تبلیغاتی در شبکه اجتماعی خود را در تبلیغات فیسبوک هزینه کرده‌اند. بعد از آن شبکه اجتماعی اینستاگرام که آن هم متعلق به فیسبوک است، در جایگاه دوم قرار گرفته است. ۶۷ درصد از این افراد گفتند که اینستاگرام را به عنوان جایگاه تبلیغاتی خود در شبکه‌های اجتماعی انتخاب کرده‌اند. لینکداین و توئیتر در جایگاه بعدی برای هزینه بودجه تبلیغاتی هستند.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

برگرفته از : کسب و کار موفق

...
ادامه مطلب
🍀 برنامه بازاریابی ( مارکتینگ پلن ) چیست ؟

🍀 برنامه بازاریابی ( مارکتینگ پلن ) چیست ؟

توسط .. علوی در ۱۷ مرداد ۱۳۹۶

برنامه بازاریابی ( سند بازاریابی، طرح بازاریابی، نقشه بازاریابی، Marketing Plan ) یک سند تجاری است که به هدف توصیف وضعیت کنونی شرکت در بازار و با اشاره به استراتژی بازاریابی Marketing Strategy در یک دوره زمانی مشخص نوشته‌شده است. یک برنامه بازاریابی معمولا برای یک تا پنج سال تهیه می‌گردد.

 

امروزه تهیه برنامه بازاریابی  که با نام ستاره قطبی حوزه مدیریت بازاریابی از آن یاد می‌شود، معمولاً در ۳۶ گام تهیه می‌شود.

 

کاربردهای برنامه بازاریابی (مارکتینگ‌ پلن) :

  • برنامه بازاریابی جهت جذب سرمایه (جذب سرمایه از طریق افراد کارآفرین و یا بانک‌ها و مؤسسات مالی اعتباری)

  • برنامه بازاریابی جهت دریافت نمایندگی فروش محصولات و خدمات از شرکتهای داخلی و خارجی

  • برنامه بازاریابی جهت ارائه برنامه استراتژیک بازاریابی به هیئت‌مدیره

  • برنامه بازاریابی جهت بازنگری طرح کسب‌وکار تجاری Business Plan

  • برنامه بازاریابی جهت استخدام مدیر بازاریابی

 

 

۱.    امروزه در دنیای امپراتوری بانک‌ها، درجایی که بانک‌ها به دنبال سرمایه‌گذاری در صنایع ریزودرشت از شرکت‌های Start-Up تا شرکت‌های مادر تخصصی Holding و باوجود سیستم مدیریت ریسک در این‌گونه بانک‌ها ،طرح‌های ساده کسب‌وکار تجاری Business Plan ، نمی‌تواند آن‌ها را به‌سوی سرمایه‌گذاری در این‌گونه شرکت‌ها سوق دهد.
اکنون تمامی سرمایه‌گذاران حرفه‌ای سعی دارند که از کم و کیف (جزئیات) برنامه‌های آتی سازمان‌های سرمایه پذیر آگهی یافته و با چشم‌باز دست به سرمایه‌گذاری نمایند. این امر موجب آن شده است که افراد و سازمان‌هایی که به دنبال جذب سرمایه می‌باشند گامی به‌پیش برداشته و به‌سوی طراحی مارکتینگ پلن رفته و ابعاد تجاری را تا مرحله کسب سود برای سرمایه‌گذار خود شرح داده و آن‌ها را به این سرمایه‌گذاری سوق دهند. در این مسیر نرم‌افزارهای تخصصی وجود دارد که طرح پیشنهادی را از تمامی وجوه تحلیل نموده و حتی سازمان را تا مرحله بودجه‌بندی یاری می‌نماید.

۲.    تمامی سازمان‌ها و مؤسسات انتفاعی با در نظر داشتن برنامه‌های بلندمدت خود سعی می‌نمایند تا سود خود را حداکثر و هزینه خود حداقل نمایند. در این مسیر در حوزه بازاریابی استراتژیک، مدیریت عالی سازمان و گاه هیئت‌مدیره، علاقه‌مندند که علاوه برداشتن برنامه‌ریزی استراتژیک جامع سازمان در حوزه‌های تخصصی نیز برنامه استراتژیکی داشته تا بتوانند از طریق آن بر فعالیت‌های مدیریت بازاریابی و فروش نظارت داشته و نیز برنامه‌های بلندمدت مدیران خود را با سند برنامه‌ریزی خود مطابقت داده و از هرگونه انحراف اصولی جلوگیری نمایند.

۳.   یک مدیر بازاریابی حرفه‌ای پس از گذشت اندک زمانی از جذب خود در یک شرکت تجاری و شناخت ابعاد ساختاری آن، باید به‌صورت مکتوب نشان دهد چگونه، کارکنان تحت مدیریت خویش و سیستم مدیریت بازاریابی سازمان را مدیریت خواهد نمود. این مورد در بسیاری از شرکت‌های بین‌المللی در حال انجام است و گاه دیده‌شده است که حتی پیش از استخدام قطعی فردی به‌عنوان مدیر بازاریابی ، از او طرح اولیه بازاریابی و پیشنهاد‌های اصلاحی‌اش را خواسته‌اند.

 

 عناصر کلیدی برنامه بازاریابی

اگر به توسعه کسب‌وکار (توسعه بازار و توسعه محصول) می‌اندیشید، حتما با مارکتینگ‌پلن باید آغاز نمایید.

میزان درستی و عملیاتی بودن یک برنامه بازاریابی بستگی کامل به تجربه و دانش تهیه‌کننده سند دارد. چه بسیار برنامه‌هایی که با عدم تجربه مشاور و غیر اجرایی بودن آن به قفسه کتابخانه سپرده‌شده‌اند.

وعده تهیه “برنامه بازاریابی ارزان‌قیمت” به معنای عدد سازی، غیرعملی بودن و اتلاف پول، زمان و انرژی سازمان از سوی مشاور است.

 

مارکتینگ پلن اگر بر اساس اعداد و ارقام واقعی و منطقی و تحلیل صحیح موقعیت بیرونی  و درونی سازمان تهیه‌شده باشد، حتما تاثیر زیادی بر کسب‌وکار شرکت خواهد داشت.از سوی دیگر  مارکتینگ‌پلن خود بخشی از این برنامه استراتژیک کلان سازمان است که درون طرح کسب‌وکار ( سند بیزینس‌پلن ) Business Plan نیز آورده می‌شود. حال اگر طرح بازاریابی به‌درستی تهیه نشده باشد، کل استراتژی سازمان را به ناکجاآباد سوق نمی‌دهد؟

صرف‌نظر از مقیاس برنامه بازاریابی،  باید بدانید که این برنامه یک سند جاری است.هر کسب‌وکاری به یک برنامه با ساختاری مناسب که بر اساس تحقیقات بازار، جایگاه رقبا و نتایج قابل‌دسترس، نیاز دارد. برنامه باید پایه و اساس تمام فعالیت‌های سازمان شما در ماه های پیش رو باشد. هرچند که همواره باید آماده تغییر جزئی و کلی این برنامه بر اساس صلاحدید و تغییرات شرایط محیطی باشد تا موفقیت شما تضمین گردد.

 

بخشی از عناصر و اجزای اساسی تدوین برنامه مارکتینگ‌پلن، عبارت‌اند از :

۱- تحقیقات بازار : عبارت از جمع‌آوری، سازمان‌دهی و نوشتن داده‌ها در خصوص خرید محصولات و خدمات کنونی سازمان که می‌تواند شامل ۷ طبقه باشد :

  • تغییرات بازار، الگوی زمانی و نحوه خرید  و دلایل آن.
  • مشتریان، الگوی جمعیت شناختی، بخش‌بندی بازار،بازارهای هدف،نیاز، خواسته، تقاضا، فرایند تصمیم‌گیری.
  • محصولات، محصولات موجود و محصولاتی که رقبا پیشنهاد می‌دهند.
  • میزان و نحوه فروش در بازار کنونی.
  • الگوبرداری در صنعت.
  • تامین کنندگان. کسانی که به حمایت آنان نیاز دارید.

۲- بازار هدف : کشف بازار هدف برای محصول و معرفی محصول برای آنان

۳- محصول : تعریف محصول. چگونه این محصول با بازار هدف در ارتباط است.بازار به چه نیاز دارد، چه خاصه‌ای دارد، چه تقاضایی وجود دارد. در حال حاضر، بازار به چه محصولاتی دسترسی دارد. چه چیز بیشتری باید به مشتری ارائه شود.

۴- رقبا: تشریح وضعیت رقبا در بازار. تشریح نقاط عطف، تمایز. برنامه رقبا در مبحث مدیریت برند.

۵- بیانیه ماموریت : نوشتن یک بیانیه ماموریت مناسب با فعالیت شرکت. به چه کسی می‌فروشیم. چه می‌فروشیم و چه تمایزی دارد.

۶- استراتژی‌های بازار : استراتژی بازاریابی و اشاره به ترفیعاتی که خریدار بدان نیاز و یا حداقل در زمان خرید بر آنان اثر می‌گذارد و

استراتژی‌های به این موارد اشاره دارد:

  • شبکه‌سازی، رفتن به‌جایی که می‌تواند بازاری باشد.
  • بازاریابی مستقیم. موارد چاپی و کوپن‌های تخفیف.
  • برنامه‌های آموزشی، برای افزایش سطح آگاهی از برند.
  • نوشتن مقاله، ارائه راهکار، چهره شدن به‌صورت یک متخصص.
  • فروش مستقیم/ فروش شخصی.
  • ارائه گزارش مطبوعاتی.
  • نحوه حضور در نمایشگاه.
  • وب‌سایت.

۷- قیمت‌گذاری، جایگاه‌یابی، برندسازی:  از اطلاعات به‌دست‌آمده، تدوین استراتژی‌های قیمت‌گذاری محصول یا خدمت. جایگاه‌یابی محصول در بازار و روش افزایش آگاهی از برند.

۸- بودجه‌بندی : بودجه‌ریزی برای سرمایه در دسترس.چه استراتژی برای هزینه‌ها در نظر داریم؟ کدام فعالیت باید توسط خودمان و کدام عمل را باید برون سپاری نماییم؟

۹- اهداف بازاریابی : انتخاب اهداف مناسب برای بازاریابی (به معنای اینکه بتوان اهداف را به‌صورت اعداد تعریف نمود).

۱۰- بررسی و تحلیل نتایج : آزمون و ارزیابی.شناسایی استراتژی‌هایی در حال استفاده:

  • نظرسنجی در بین مشتریان
  • رصد فروش،مشتریان بالقوه، مراجعه‌کنندگان به وب‌سایت، تعداد مشتریان وفادار، تعداد مشتریان معرف

با تحقیقات در بازار هدف، در خصوص رقبا، شناخت موقعیت‌های منحصربه‌فرد برند، جایگاه خود را بهتر شناخته و برای تغییر یا حفظ این جایگاه به‌درستی گام خواهیم برداشت. با انتخاب اهداف صحیح برای کمپین بازاریابی و تحلیل دائم آن، درکمان از تلاش‌هایمان برای رسیدن به نتایج بهتر و صحیح‌تر ، بیشتر خواهد شد.

پس باید برنامه یا طرح بازاریابی، سندی زنده باشد.موفقیت مدیریت بازاریابی در رصد و مقایسه دائم وضعیت موجود کمپین با اهداف از پیش تعیین‌شده است.

 

فواید برنامه بازاریابی :

۱- برنامه بازاریابی مسیر موفقیت عملیات بازاریابی را روشن و از آن پشتیبانی می‌نماید.

۲- برنامه بازاریابی به هماهنگ شدن فعالیت‌ها برای دستیابی به اهداف کمک خواهد نمود.

۳- مدیر را مجبور می‌نماید تا در مورد مسائل آتی پیش رو به روشی نظام‌اند، عکس‌العمل مناسب نشان دهد.

۴- بین منابع در دسترس و فرصت‌های پیش روی سازمان در بازار، تعادل ایجاد می‌گردد.

۵- مارکتینگ پلن برای ارزیابی مستمر فعالیت سازمان یک چهارچوب مشخص فراهم می‌سازد. این برنامه سبب جلب‌توجه مدیران عالی به توسعه سازمان به‌جای حفظ موقعیت کنونی خواهد نمود.

۶- مارکتینگ پلن به افزایش سطح عملکرد، سرمایه‌گذاری بر نقاط قوت، کم شدن نقاط ضعف و تهدیدات و استقبال از فرصت‌ها کمک می‌نماید.

۷- مارکتینگ پلن می‌تواند میزان ریسک منجر به شکست را به حداقل رساند.

۸- برنامه بازاریابی قادر است تا نتایج نامطلوب ناشی از شرایطی که خارج از کنترل مدیریت سازمان است را تعدیل نماید.

۹- برنامه بازاریابی با نگاهی جامع به کسب‌وکار، سازمان حمایت و به‌صورت فرایندی برای ایجاد ارتباط و هماهنگی بین بازاریابی و دیگر بخش‌های سازمان عمل نماید.

۱۰- آمادگی برای تغییر با هیجان بیشتری انجام می‌شود، زیرا با داشتن اطلاعات، مقاومت‌های سازمانی به حداقل می‌رسد.

 

 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
...
ادامه مطلب
✏️ راهنمای خریـد نرم افزار CRM، چگونه یک CRM مناسب انتخاب کنیم؟

✏️ راهنمای خریـد نرم افزار CRM، چگونه یک CRM مناسب انتخاب کنیم؟

توسط .. علوی در ۱۶ مرداد ۱۳۹۶

همه ما در کسب و کارهای خود به دنبال بهبود کارایی تیم فروش و در راستای آن افزایش فروشمان هستیم. استفاده از نرم‌افزارهای مدیریت ارتباط با مشتریان( CRM ) یک انتخاب منطقی است. مهم است که ما نرم‌افزار CRM درستی را برای کسب و کار خود انتخاب کنیم.

 

در جلسات فروشی که من به واسط نرم افزار CRM شرکت کرده‌ام، متوجه شدم، یک اشتباه بزرگ در کسب وکارهای ایرانی در حال رخ‌دادن است و آن شیوه انتخاب نرم‌افزار CRM است، اغلب مدیران روند درستی را برای انتخاب نرم افزار CRM مورد نیاز خود طی نمی‌کنند. این روند نادرست در صورتیکه مدیر کسب و کار آدم خوش‌شانسی نباشد، با احتمال بالا به سه مقصد ختم می‌شود:

مقصد اول: بعد از یک سال متوجه می‌شوند که انتخاب آنها نادرست بوده و استفاده از crm را قطع می‌کنند.

مقصد دوم: بعد از یک سال متوجه می‌شوند که انتخاب آنها نادرست بوده و به استفاده از این انتخاب نادرست ادامه می‌دهند.

مقصد سوم: بعد از یک سال متوجه می‌شوند که انتخاب آنها نادرست بوده و به فکر تغییر می‌افتند.

 

در هر کدام از این 3 حالت شما کمترین چیزی که از دست می‌دهید، هزینه‌ای است که بابت نرم افزار پرداخت کرده‌اید، هزینه خسارت‌های دیگر جدی‌تر است.

 

در مقصد اول، انتخاب نادرست شما امکان استفاده از یک ابزار موثر در افزایش کارایی فروش‌تان را می گیرد. (بخوانید: اثرات CRM در کسب و کارها، بخوانید: وقتی CRM ندارید چه چیزهای را از دست می دهید)

در مقصد دوم: شما نه تنها با نرم‌افزار CRM کارایی بخش فروش را افزایش نداده‌اید بلکه یک کار هم به کارهای کارمندان فروش خود اضافه کرده‌اید، پس این ابزار به جای کمک به شما، شما را متضرر خواهد کرد، بهتر است به فکر مقصد اول یا مقصد سوم باشید.

در مقصد سوم: شما علاوه بر هزینه پرداختی بابت نرم‌افزار CRM یک سال از اثرات خوب CRM بی‌بهره مانده‌اید اما باز مقصد سوم، مقصد هوشمندانه‌تری است.

 

پس مهم است ما شیوه‌ درستی را در انتخاب نرم افزار CRM اجرا کنیم تا به واسطه آن با احتمال بالایی از اثرات خوب CRM در کسب و کار خود بهره‌مند شویم.

 

7  گام برای انتخاب درست یک نرم‌افزار CRM

گام اول: آیا اصلا شما به نرم‌افزار CRM نیاز دارید؟

اولین سوالی که شما باید از خودتان بپرسید این است که آیا شما واقعا، واقعا، واقعا به نرم‌افزار CRM نیاز دارید؟ یا نه فقط به این خاطر که زیاد در مورد این ابزار شنیده‌اید می‌خواهید به سراغ آن بروید.

به عنوان مثال اگر شما یک شرکت پیمانکار هستید که به مشتریان محدود ( زیر 10 شرکت) سرویس می‌دهید به احتمال زیاد به این نرم‌افزار نیاز ندارید.

اگر شما به این نرم‌افزار نیاز نداشته باشید و آن را تهیه کنید فارغ از هزینه نرم‌افزار یک ابزار بی‌کاربرد به کسب و کارتان اضافه می‌کنید که می‌تواند مشکل‌های زیادی برای‌تان به وجود بیاورد.

 

خوب اگر پاسخ سوال شما آری است به گام دوم بروید، اگر نه همین جا می‌توانید این مقاله را کنار بگذارید و از زمان خود به گونه بهتر استفاده کنید.

 

گام دوم: هدف خود را برای خرید CRM تعیین کنید؟

هدف دقیق خود را از خرید این نرم‌افزار مشخص کنید، جدا از این موضوع این ماجرا در هر خرید دیگری اگر رعایت شود، شما انتخاب هوشمندانه‌تری انجام داده‌اید، از خرید یک گوشی موبایل گرفته تا ماشین و خانه!

آیا می‌خواهید به وسیله نرم‌افزار CRM اطلاعات مشتریان، سرنخ‌ها و فرصت‌های خود و تعاملات کارمندان فروش‌تان را با آنها در یک‌جا به صورت متمرکز داشته باشید؟

آیا می‌خواهید CRM به کارمندان شما انگیزه بیشتر برای فروش و همکاری تیمی ایجاد کند؟

آیا می‌خواهید بدانید هر کدام از کارمندان فروش شما پیگیری‌های خود را به شکل درستی انجام می‌دهند؟

آیا می‌خواهید بدانید که نرخ تبدیل زنگ‌خور به مشتری هر کدام از کارمندهای فروش‌تان چقدر است؟

آیا می‌خواهید اگر روزی یکی از کارمندان فروش شما از شرکت رفت، مشکلی برای شما پیش نیاید؟

استعداد یادگیری کارمندان شما چقدر است و چقدر می‌خواهید نرم‌افزار ساده باشد؟

آیا می‌خواهید یک مراقبت جدی از مشتریان خود داشته باشید، مثلا مطمئن شوید که با هر مشتری یک بار در هفته صحبت می‌شود؟

به دنبال چه شاخص‌هایی در بخش فروش هستید؟

در این مرحله بسیار مهم است که شما نیازمندی‌های دقیق خود و اهداف دقیق‌تر خود را از CRM مشخص کنید.

وقتی که اهداف و نیازهای خود را مشخص کردید آنها را لیست کنید، سعی کنید چند بار این اهداف و نیازمندی‌های را هرس کنید، در هر ردیف از این لیست این سوال را از خودتان بپرسید؟

 

این واقعا هدف من است؟ من واقعا به این نرم‌افزار نیاز دارم؟ آیا می‌توانم حذف‌ش کنم ؟

 

همه می‌دانیم درختان خوب هرس شده میوه‌های درشت‌تر و خوشمزه‌تری را تولید می‌کنند.

 

گام سوم: یک تصمیم بسیار مهم، نرم‌افزار با پرداخت ماهیانه (Cloud CRM) یا نرم‌افزار یک‌بار خرید (On Premise)

در سال 2008 فقط 12 درصد نرم‌افزارهای خریداری شده در دنیا از نوع نرم‌افزارهای با پرداخت ماهیانه بود و 88 درصد نرم‌افزارها یک‌بار خرید بودند، این عدد در سال 2014 تقریبا برعکس شد یعنی 87 درصد نرم‌افزارهای خریداری شده با پرداخت ماهیانه بودند و فقط 13 درصد نرم‌افزارها یک‌بار خرید بودند!

 

گام چهارم: به آنهایی بیشتر پول بدهید که به شما امکانات کمتری می‌دهند.

بعد از سه گام اول شما دانش درستی برای انتخاب نرم‌افزار CRM مورد نیاز خود خواهید داشت. شاید شما هم قبلا آبمیوه‌گیری‌ چند‌کاره‌ایی خریده‌اید که در انبار خانه خاک می‌خورد و الان از یک آب پرتغال گیری یک کاره فعال روی کابینت آشپزخانه‌تان استفاده می‌کنید! ماجرا ساده است، ابزارهایی که امکانات کمتر را با کیفیت بهتر ارائه می‌کنند، بیشتر استفاده می‌شوند و از آن طرف ابزارهایی که امکانات بیشتر دارند جذابیت بیشتری برای خرید دارند.

 

گام پنجم: نرم‌افزار هرچه ساده‌تر احتمال موفقیت‌ش بیشتر

ابزارهای ساده‌تر در حوزه فروش کاراتر هستند. هر نرم‌افزاری را که می‌خواهید خرید کنید از فروشنده آن سوال کنید چقدر طول می‌کشد تا نرم‌افزار را به کارمندان فروش آموزش داد؟ اگر این زمان از نیم ساعت بیشتر بود، باید در خرید آن نرم‌افزار تعلل کنید.

CRM قرار است در بخش هیجان‌انگیز و شلوغ فروش استفاده شود، اگر ساده نباشد قابل استفاده نخواهد بود. این نرم‌افزار قرار است کار کارمندان فروش را کمتر و زمان آنها را برای فروش بیشتر آزادتر کند، اگر ساده نباشد این اتفاق هرگز نخواهد افتاد.

پس دقت کنید به سراغ نرم‌افزاری بروید که به شکل قابل توجهی ساده باشد.

 

گام ششم: نسخه آزمایشی نرم‌افزار را با جدیت امتحان کنید.

خوب در این گام احتمالا شما نرم‌افزار مورد نظر خود را انتخاب کرده‌اید.

 

برای خرید عجله نکنید، اول امتحانش کنید.

Show room ها برای همین منظور درست شده‌اند، شما می‌توانید محصولی که می‌خواهید بخرید را قبل از خرید امتحان کنید.

نکته جالبی که در نرم‌افزارهای CRM وجود دارد این است که هر چقدر هم روند درستی را در انتخاب طی کنید اگر آن را به شکل واقعی استفاده نکنید، متوجه کارایی آن نخواهید شد.

نرم‌افزارهایی با پردازش ابری این امکان را به شما می‌دهند تا آنها را امتحان کنید.

اما نکته مهم این است در دوره آزمایشی به صورت واقعی از نرم‌افزار استفاده کنید! اگر به شکل واقعی استفاده کنید، واقعا متوجه کارایی یا عدم کارایی نرم‌افزار خواهید شد.

 

گام هفتم: همه باید بدانند زمانی کار انجام می‌شود که در CRM ثبت شود.

در این مرحله این شعار را در بین همکاران خود ماندگار کنید:

زمانی کاری انجام شده به حساب خواهد آمد که در CRM ثبت شود!

سوخت اصلی موتور همه  CRM ها  یاداشت‌ها و معاملاتی  است که همکاران شما ثبت می‌کنند و همه می‌دانیم که موتور بی‌سوخت شما را به هیچ مقصدی نخواهد رساند.

ممکن است چند روز اول این موضوع برای همکاران شما سخت باشد؛ مثلا بگویند خیلی وقت ما را می‌گیرد، وای یعنی باید همه چیز را یاداشت کنیم و...  سوال مهم این است اگر چیزی ثبت نشود چگونه می‌خواهد پیگیری شود؟

چند هفته که گذشت همه تیم فروش به شما خواهند گفت که دیگر بدون CRM نمی توانند کار کنند. به آنها بگویید که CRM به ازای هر کارمند، فروش را تا 42 درصد افزایش می‌دهد.

 

 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
http://iransbiz.ir/1396/05/16/357/
...
ادامه مطلب
🔵 با این 6 ترفند یک کانال موفق در تلگرام داشته باشید!

🔵 با این 6 ترفند یک کانال موفق در تلگرام داشته باشید!

توسط .. علوی در ۲۲ اسفند ۱۳۹۵

مطمئنا اولین فاکتوری که به یک کانال در تلگرام اعتبار می‌بخشد، تعداد اعضا یا همان ممبر است. از همین رو صاحبان کانال‌ها در تلگرام به دنبال روش‌هایی برای پیشرفت و توسعه آن هستند. در این مطلب می‌خواهیم به شما آموزش دهیم که چگونه یک کانال موفق در تلگرام داشته باشید. این موفقیت می‌تواند معنای مختلفی مثل تعداد زیاد اعضا، کیفیت بالای مطالب و مدیریت عالی، داشته باشد. پس همراه ما باشید.

محتوای کانال را بر پایه علایق کاربر قرار دهید!

مهم‌ترین اصل داشتن یک کانال موفق این است که محتوا با علایق کاربران جور باشد. می‌توانید در ابتدا مطالب جذب کننده‌ای را در کانال‌ قرار دهید که شاید آن چنان با موضوع کانال جور در نمی‌آیند. بعد از این که ممبر‌ کافی در این مرحله به‌دست آوردید، می‌توانید بیشتر بر روی مطالب تخصصی‌تر و مرتبط با موضوع کانال وقت بگذارید. شاید در ابتدا متوجه ریزش تعداد ممبرها شوید اما آن را نادیده بگیرید و همین طور به کارتان ادامه دهید.

تب تبلیغاتی را صحیح انجام دهید!

تب کردن در واقع یک سیستم تبلیغاتی است که توسط دو کانال صورت می‌گیرد. این عمل این گونه است که هر دو کانال در یک زمان به طور هماهنگ یک پست تبلیغاتی از هم را می‌گذارند. تب کردن با این روش نه تنها سود آن‌چنان زیادی برای کانال ندارد، بلکه گاهی اوقات باعث ریزش ممبر‌ها هم می‌شود؛ دلیل این موضوع این است که کاربر از کانال مبدا که تبلیغ کانال شما را گذاشته، به صفحه شما منتقل می‌شود و در همین هنگام اولین پستی که مشاهده می‌کند، تبلیغ همان کانال مبدا است. دیدن تبلیغات در تجربه اول باعث می‌شود تا کاربر ترجیح دهد عضو کانال شما نشود. اما موثرترین روش تب کردن چیست؟

موثرترین روش برای تب تبلیغاتی به صورت روزانه است. به این شکل که تبلیغات هم‌زمان در کانال شما و کانال هدف قرار نگیرد. به‌عنوان مثال می‌توانید با کانال مورد نظر هماهنگ کنید تا قرار گیری تبلیغ یک روز برای کانال شما و روز بعد برای کانال دیگر باشد. در این صورت کاربر با دیدن هر دو کانال با تبلیغاتی که شاید برایش آزاردهنده باشد، مواجه نمی‌شود.

از اپلیکیشن‌های مدیریت محتوا استفاده کنید!

مطمئن باشید مدیریت یک کانال در تلگرام آسان‌تر از مدیریت یک اداره و دفتر نیست. فاصله زمانی پست‌های‌تان بهتر است دقیق و به یک اندازه باشد. برای این که به این مورد راحت‌تر رسیدگی کنید، بهتر است از اپلیکیشن‌های مختلفی که برای زمان‌بندی پست‌های کانال‌ها استفاده می‌شوند، بهره ببرید. علاوه بر این‌ها سعی کنید مطالب را پشت سر هم و یا مثلا با فاصله‌های زمانی کم ارسال نکنید. این که پست‌های ارسالی شما پشت سر هم باشد باعث می‌شود تا همیشه جلوی چشم کاربر باشید و مدام اعلانات مربوط به کانال شما در گوشی آن شخص نمایان باشد. این عوامل ریسک از دست دادن ممبر کانال را در شما افزایش می‌دهد. برای مدیریت بهتر این عوامل بهتر است از اپلیکیشن‌‌های مختلف در این زمینه استفاده کنید.

کلاس کاری‌تان را بالا ببرید!

سعی کنید خودتان به مطالب خودتان اعتبار ببخشید. تصاویر اختصاصی برای هر مطلب تهیه کنید، آی‌دی کانال را در مطالب قرار دهید و یا حتی لوگوی اختصاصی خودتان را تهیه کنید. مطمئن باشید کاربر با دیدن این موارد برای وقتی که شما گذاشته‌اید ارزش قائل می‌شود و در کانال‌تان ماندگار خواهد شد.

با شیوه‌های مختلف تبلیغ کنید!

تبلیغات را جدی بگیرید و به همان تب‌های تبلیغاتی اکتفا نکنید. مطمئنا برای دیده شدن نیاز به خرج کردن دارید. کانال‌های محبوب را بر اساس تعداد دیده شدن پست‌ها بیابید و به دنبال قرار دادن تبلیغ در آن‌ کانال‌ها باشید. این را هم بدانید که در آینده شما علاوه بر این مقدار پولی که صرف تبلیغ کرده‌اید، سود هم دریافت خواهید کرد. پس تبلیغات را دست کم نگیرید. یک نکته مهم دیگر این که زیاد به دنبال ممبرهای فیک نباشید؛ شاید تعداد کمی از آن‌ها برای‌تان مفید باشد اما با گذشت زمان و افزایش‌شان، کاربران با دیدن تعداد دیده شدن هر پست متوجه این عمل‌تان می‌شوند و همین موضوع اعتبار کانال را پایین می‌آورد.

مورد آخر این که فوروارد کردن مطالبی که فکر می‌کنید با سایر پست‌ها تفاوت دارد را حتما امتحان کنید.

تعامل‌تان را با کاربران بیشتر کنید!

شما می‌توانید با گذاشتن نظرسنجی‌ها و یا پرسیدن سوالات مختلف، کاربران‌ کانال‌تان را به چالش بکشید. در این صورت کاربر خودش را جزیی از کانال خواهد دانست و فکر خارج شدن از کانال را نخواهد کرد.

نظر شما در رابطه با این راهکارها چیست؟ اگر روش دیگری برای موفقیت بیشتر در کانال‌های تلگرام سراغ دارید، آن را در بخش دیدگاه‌ها بیان کنید.

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

برگرفته از : itresan.com

...
ادامه مطلب
🔴 با این ۵ ترفند یک پیج موفق در اینستاگرام داشته باشید!

🔴 با این ۵ ترفند یک پیج موفق در اینستاگرام داشته باشید!

توسط .. علوی در ۲۱ اسفند ۱۳۹۵

داشتن یک صفحه موفق در اینستاگرام به مراتب دشوارتر از تلگرام است؛ پس همراه ما و این راهکارها برای داشتن یک صفحه موفق‌تر در اینستاگرام باشید.

تعداد مطالب‌تان را با سرعت بالا افزایش دهید!

در اینستاگرام برخلاف چنل تلگرام، کاربر با وارد شدن به صفحه، تعداد پست‌های موجود را می‌تواند مشاهده کند. از همین رو همان روز‌های ابتدایی ساخته شدن صفحه‌تان در اینستاگرام را به گذاشتن مطلب آن هم با تعداد زیاد و سرعت بالا اختصاص دهید. مطمئنا کاربر به صفحه‌ای که ۲۰۰ مطلب پست شده دارد در برابر صفحه‌ای که تنها ۲۰ مطلب دارد، ارزش بیشتری خواهد داد. بعد از این که به یک حد نصابی که خودتان از پیش تعیین کرده بودید برای تعداد پست‌ها رسیدید، می‌توانید به گرفتن ممبر‌های جدید فکر کنید.

هشتگ تنها راه شناخته شدن رایگان صفحه شما در اینستاگرام است!

صفحه اینستاگرام‌تان باید همیشه در حالت عمومی باشد تا بتوانید برای هر پست هشتگ بگذارید. این را بدانید بهترین راه برای این که صفحه‌تان را به دیگران بشناسانید، استفاده از هشتگ برای هر مطلب است. سعی کنید روزهای اولی که صفحه را باز کرده‌اید، از تعداد زیادی هشتگ در هر پست استفاده کنید و کم‌ کم بعد از مرور زمان و پیدا کردن ممبر‌های جدید تعداد آن‌ها را کم کنید. بهتر است در کپشن‌های‌ هر پست از کاربر بخواهید که مطالب قبلی موجود در صفحه را هم مشاهده کند؛ در غیر این صورت کاربر فقط پست فعلی هشتگ‌دار را می‌بیند و شاید اصلا سراغ صفحه شما نرود.

کلاس کاری‌تان را بالا ببرید!

در اینستاگرام هم مانند تلگرام نیاز شدیدی به این کلاس کاری خواهید داشت. سعی کنید لوگوی خاص خودتان را طراحی کنید و آن را بر روی تصویر پروفایل قرار دهید. در تمامی پست‌های‌تان از همان لوگوی اختصاصی به همراه تگ آدرس صفحه استفاده کنید. این موارد اعتبار صفحه‌تان در اینستاگرام را بالا می‌برند. سعی کنید از یک استایل نوشته برای کپشن‌های هر پست استفاده کنید و گروه‌بندی مطالب را با گذاشتن هشتگ مخصوص به آن مشحص کنید. همچنین بهتر است مطالب‌ صفحه شما اختصاصی خودتان باشد. به عنوان مثال پست‌هایی را در برنامه روزانه پیج قرار دهید که در پیج‌های دیگر پیدا نمی‌شوند؛ این پست‌ها می‌توانند گذاشتن مسابقه، نظر سنجی و یا هر چیز دیگری باشند.

کپشن و کامنت اینستاگرام از لینک‌های خارجی پشتیبانی نمی‌کنند!

با این که این موضوع را بسیاری از افراد می‌دانند، اما همچنان می‌بینیم عده زیادی هستند که لینک‌های خارجی را در کپشن پست‌ و یا اولین کامنت‌ قرار می‌دهند. قرار دادن لینک در این بخش‌ها نه تنها هیچ فایده‌ای ندارد، بلکه نشان‌دهنده غیرحرفه‌ای بودن ادمین هم هست. کاربر لینک‌های قرار گرفته در این قسمت‌ها را نه می‌تواند کپی کند و نه می‌تواند با کلیک کردن، به آن‌ها منتقل شود. بهترین محل برای قرارگیری لینک‌های خارجی در قسمت bio صفحه است. در بخش bio هم تنها قادر به گذاشتن یک لینک هستید، پس حساب زیادی روی آن هم باز نکنید.

تبلیغات، تبلیغات و باز هم تبلیغات!

اینستاگرام فضای بسته‌تری به نسبت تلگرام دارد. دیگر شما نمی‌توانید تنها با فوروارد کردن یک پیام از کانالتان به گروه‌های مختلف از آن‌ها بخواهید به صفحه شما جوین شوند. روش تب تبلیغاتی آن هم به صورت صحیح که در مطلب قبلی توضیحش دادیم می‌تواند تاثیرگذار باشد. اما در آخر هزینه کردن برای تبلیغات در پیج‌‌های بزرگ‌ بیشترین تاثیر را در تعداد ممبر‌های شما خواهد گذاشت. دقت کنید برای تبلیغات، پیج‌هایی که تعداد لایک و کامنت‌های بالایی دارند را انتخاب کنید و فاکتور تعداد فالوورها را بعد از آن‌ها در نظر بگیرید. هزینه کردن برای تبلیغات شاید در ابتدا کمی برای‌تان دشوار باشد اما مطمئن باشید با گذشت مدتی اندک نتیجه‌اش را خواهید دید.

گرفتن فالوورهای فیک هم می‌تواند برای افزایش اعتبار صفحه تاثیرگذار باشد. اما دقت کنید تعدادشان از مقدار معقول بیشتر نشود؛ چرا که تعداد لایک و کامنت‌ها دیگر با تعداد فالوورها هم‌خوانی نخواهد داشت و کاربران شاید به راحتی متوجه آن شوند، در این صورت همین موضوع بد‌تر باعث افت اعتبار صفحه شما می‌گردد.

اگر توصیه و روش خاصی برای موفقیت بیشتر صفحه‌ها در اینستاگرام می‌شناسید، آن را در بخش دیدگاه‌ها بیان کنید.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

برگرفته از : itresan.com

...
ادامه مطلب
هزینه های ارسال انواع بسته پستی به خارج از کشور

هزینه های ارسال انواع بسته پستی به خارج از کشور

توسط .. علوی در ۲۰ بهمن ۱۳۹۵
چند سالی می شود که شرکت های حمل و نقل هوایی کار فرستادن بسته های پستی به خارج از ایران را از دوش پست ایران برداشته اند. سرعت ارسال و تضمین برخی از این شرکت ها برای حفظ سلامت بسته، شاید مهم ترین عالم این پیشرفت باشد.
فراموش نکنیم که از طرفی اگر مرسولات خود را به این شرکت های خصوصی بسپاریم، امکان پیگیری وضعیت در هر لحظه برایمان فراهم می شود. چیزی که ممکن است فکرتان را مشغول کند، هزینه بالایی است که باید برای دریافت خدمات این شرکت ها بپردازید.
جالب تر اینکه وقتی با داخلی موردنظر یکی از این شرکت ها تماس میگیریم می گویند که هیچ مسئولیتی در برابر خسارت احتمالی پرداخت نخواهندکرد، مگر اینکه کالای خود را بیمه کرده باشید. رقابت بین پست های بین المللی بر سر چهار چیز است: کیفیت رساندن محموله ها به مقصد، نحوه رهگیری مرسوله توسط مشتری، سرعت و قیمت. حالا دیگر همه چیز به ارزش کالای شما و اهمیت سرعت ارسال آن برایتان بستگی دارد. ما امروز حدود قیمت ها، زمان تخمینی ارسال و شرایط سه شرکت حمل و نقل هوایی DHL، PDE و TNT را بررسی کرده ایم.

قدم به قدم؛ تمام مراحل ارسال هوایی

هرچند که شرکت های مختلف، قیمت، کیفیت و شرایط متفاوتی پیش پایتان می گذارند، اما چیزی که میان شان مشترک است تحویل «در» تا «در» است که بدون دریافت هزینه جداگانه برای پیک، بسته را دریافت و به مقصد نهایی می رساند. در اکثر موارد هزینه ای در قالب مالیات به بار شما تعلق نمی گیرد. حالا دیگر انتخاب یک فرستنده مناسب،  چالش تازه کاربران است. با شرکت های حمل و نقل هوایی که صحبت می کنیم بعد از ارائه حدودی قیمت ها، چند سری فرم برای پرکردن برایمان ایمیل می کنند.

در اکثر این فرم ها، جزییات وزنی، حجمی و محتویات بسته، نام و آدرس فرستنده و گیرنده و کدپستی هر دو طرف از الزامات دانستنی برایشان به شمار می روند و این شاید نکته منفی مهمی تا اینجای کار باشد که می توان به خاطر راحت شدن از دردسرهای ترخیص گمرکی کالای خود با پست های خصوصی، کمتر برایتان آزاردهنده باشد.

کالاهایی که حمل نمی شوند

شرکت های حمل و نقل هوایی پای فرم ارسال هر چیزی را برایتان امضا نمی کنند. پست ها دارای محدودیت هایی در ارسال برخی از اجناس هستند. کار ارسال مواد غذایی و مواد آشامیدنی (اعم از الکلی یا غیرالکلی) چه در مرسولات شخصی و چه در مرسولات شرکتی، در اغلب موارد انجام نمی شود. حمل مواد آتش زا، مواد مخدر و موارد مشابه، به علاوه زعفران بیش از ۱۰۰ گرم و پوشاک دست دوم هم ممنوع است. البته در برخی موارد با هماهنگی با مراجع ذی صلاح، امکان ارسال کالاهای ممنوعه برایتان فراهم می شود که شرکت های خصوصی می گویند در قبال دریافت وجه می توانند مسئولیت این هماهنگی را بپذیرند.

مرسولات بیشتر از ۲۰۰ گرم

وقتی از کارشناس ارسالی در مورد ارسال یک بسته دو کیلوگرمی می پرسیم می گوید محتوای بسته ها چک می شوند و اگر در لیست کالاهای ممنوعه شرکت نباشند، بحث ابعاد بسته مطرح می شود. وقتی ابعاد بسته را ۲۰×۱۲×۱۰ اعلام می کنیم، این اپراتور توضیح می دهد که شیوه محاسبه قیمت بستگی به نوع مرسولی مورد نظر دارد. اگر حجم بسته بیشتر از جرم آن باشد، وزن حجمی و اگر برعکس این حالت باشد، وزن جرمی معیار کار است.ترکیه؛ استانبول

شرکت PDE بسته ما در پنج تا هفت روز کاری با ۲۸۳ هزار تومان ارسال می کند. DHL هم با ۴۲۱ هزار تومان بسته را در کمتر از چهار روز در ساعات اداری به مقصد می رساند. TNT اما برای این ارسال از شما ۲۸۹ هزار و ۵۰۰ تومان طلب کرده و ادعا می کند زمان ارسالی بین سه تا هفت روز است.آمریکا؛ نیویورک

کارشناس شرکت PDE می گوید پنج تا هفت روز زمان احتمالی رسیدن بسته شماست و این درحالی است که هزینه این ارسال را ۲۶۹ هزار تومان اعلام کرده اند. برخلاف انتظارمان، کارشناس DHL می گوید که امکان ارسال بسته به هیچ کدام از شهرهای آمریکا برایشان مقدور نیست. ۳۶۵ هزار و ۵۰۰ تومان هم هزینه ای است که TNT از شما برای ارسال هفت روزه بسته تان به آمریکا طلب می کند.انگلستان؛ لندن

PDE برای ارسال بسته ما به لندن، تنها ۲۹۰ هزار تومان درخواست می کند و این درحالی است که زمان احتمالی بین پنج تا هفت روز است. آن طرف میدان رقابت، DHL با مدت زمان چهار روز و هزینه بالای ۴۵۵ هزار تومانی ایستاده است. اپراتور این شرکت می گوید این نرخ برای رسیدن در روز چهارم تا قبل از ساعت ۱۲ ظهر است. اگر برای رسیدن این قدر عجله ندارید، راه دیگری که DHL پیش پایتان می گذارد، ارسال ۴۲۱ هزار تومانی است. در نهایت هم TNT با ۲۸۹ هزار و ۵۰۰، ارزان ترین شیوه هفت روزه ارسال را از آن خود می کند. البته اگر از مالیات و هزینه سوخت اندکی که به بار ارسالی می خورد، چشم پوشی کرده باشیم.

مرسولات کمتر از ۲۰۰ گرم؛ مدارک کاغذی

ترکیه؛ استانبول

اگر بسته ارسالی مدارک خود را به مقصد استانبول، به PDE بسپاریم، تنها ۹۸هزار تومان برایمان هزینه خواهدداشت. DHL همچنان با ۱۳۶ هزار تومان، پرچم دار گرانی است. کارشناس این شرکت می گوید ارسال به ترکیه فقط تا قبل از ساعات کاری و در زمانی بین سه تا چهار روز مقدور است. اگر هواپیمای TNT به مقصد ترکیه، ایران را ترک کند، برای حمل بار شما ۱۱۵ هزار تومان از شما درخواست می کند. زمان رسیدن هم همان زمان پنج تا هفت روز است.آمریکا؛ نیویورک

می توانید با کنار گذاشتن تنها ۱۲۶ هزار و ۴۰۰ تومان، مدارک خود را از در ورودی منزل خود با PDE راهی نیوریورک کنید. اگر هم DHL انتخاب شما باشد، هزینه ارسال تا قبل از اتمام روز کاری مقصد، ۱۷۱ هزار تومان است. TNT هم با نرخ ۱۵۴ هزار و ۵۰۰ تومانی ارسال تا آمریکا، یکی دیگر از گزینه های شماست.انگلستان؛ لندن

نرخ های PDE را که بالا و پایین می کنیم، با قیمت ۱۱۵ هزار تومانی ارسال به لندن در پنج تا هفت روز کاری مواجه می شویم. DHL اما این ارسال را برایمان با ۲۰۲ هزار تومان قبل از ۱۲ ظهر و با ۱۳۶هزار تومان تا قبل از اتمام یک روز کاری انجام می دهد. نرخ ارسال مدارک شما تا لندن توسط TNT هم ۱۱۵ هزار تومان است.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

برگرفته از : bartarinha.ir

...
ادامه مطلب