همه ما در کسب و کارهای خود به دنبال بهبود کارایی تیم فروش و در راستای آن افزایش فروشمان هستیم. استفاده از نرمافزارهای مدیریت ارتباط با مشتریان( CRM ) یک انتخاب منطقی است. مهم است که ما نرمافزار CRM درستی را برای کسب و کار خود انتخاب کنیم.
در جلسات فروشی که من به واسط نرم افزار CRM شرکت کردهام، متوجه شدم، یک اشتباه بزرگ در کسب وکارهای ایرانی در حال رخدادن است و آن شیوه انتخاب نرمافزار CRM است، اغلب مدیران روند درستی را برای انتخاب نرم افزار CRM مورد نیاز خود طی نمیکنند. این روند نادرست در صورتیکه مدیر کسب و کار آدم خوششانسی نباشد، با احتمال بالا به سه مقصد ختم میشود:
مقصد اول: بعد از یک سال متوجه میشوند که انتخاب آنها نادرست بوده و استفاده از crm را قطع میکنند.
مقصد دوم: بعد از یک سال متوجه میشوند که انتخاب آنها نادرست بوده و به استفاده از این انتخاب نادرست ادامه میدهند.
مقصد سوم: بعد از یک سال متوجه میشوند که انتخاب آنها نادرست بوده و به فکر تغییر میافتند.
در هر کدام از این 3 حالت شما کمترین چیزی که از دست میدهید، هزینهای است که بابت نرم افزار پرداخت کردهاید، هزینه خسارتهای دیگر جدیتر است.
در مقصد اول، انتخاب نادرست شما امکان استفاده از یک ابزار موثر در افزایش کارایی فروشتان را می گیرد. (بخوانید: اثرات CRM در کسب و کارها، بخوانید: وقتی CRM ندارید چه چیزهای را از دست می دهید)
در مقصد دوم: شما نه تنها با نرمافزار CRM کارایی بخش فروش را افزایش ندادهاید بلکه یک کار هم به کارهای کارمندان فروش خود اضافه کردهاید، پس این ابزار به جای کمک به شما، شما را متضرر خواهد کرد، بهتر است به فکر مقصد اول یا مقصد سوم باشید.
در مقصد سوم: شما علاوه بر هزینه پرداختی بابت نرمافزار CRM یک سال از اثرات خوب CRM بیبهره ماندهاید اما باز مقصد سوم، مقصد هوشمندانهتری است.
پس مهم است ما شیوه درستی را در انتخاب نرم افزار CRM اجرا کنیم تا به واسطه آن با احتمال بالایی از اثرات خوب CRM در کسب و کار خود بهرهمند شویم.
گام اول: آیا اصلا شما به نرمافزار CRM نیاز دارید؟
اولین سوالی که شما باید از خودتان بپرسید این است که آیا شما واقعا، واقعا، واقعا به نرمافزار CRM نیاز دارید؟ یا نه فقط به این خاطر که زیاد در مورد این ابزار شنیدهاید میخواهید به سراغ آن بروید.
به عنوان مثال اگر شما یک شرکت پیمانکار هستید که به مشتریان محدود ( زیر 10 شرکت) سرویس میدهید به احتمال زیاد به این نرمافزار نیاز ندارید.
اگر شما به این نرمافزار نیاز نداشته باشید و آن را تهیه کنید فارغ از هزینه نرمافزار یک ابزار بیکاربرد به کسب و کارتان اضافه میکنید که میتواند مشکلهای زیادی برایتان به وجود بیاورد.
خوب اگر پاسخ سوال شما آری است به گام دوم بروید، اگر نه همین جا میتوانید این مقاله را کنار بگذارید و از زمان خود به گونه بهتر استفاده کنید.
گام دوم: هدف خود را برای خرید CRM تعیین کنید؟
هدف دقیق خود را از خرید این نرمافزار مشخص کنید، جدا از این موضوع این ماجرا در هر خرید دیگری اگر رعایت شود، شما انتخاب هوشمندانهتری انجام دادهاید، از خرید یک گوشی موبایل گرفته تا ماشین و خانه!
آیا میخواهید به وسیله نرمافزار CRM اطلاعات مشتریان، سرنخها و فرصتهای خود و تعاملات کارمندان فروشتان را با آنها در یکجا به صورت متمرکز داشته باشید؟
آیا میخواهید CRM به کارمندان شما انگیزه بیشتر برای فروش و همکاری تیمی ایجاد کند؟
آیا میخواهید بدانید هر کدام از کارمندان فروش شما پیگیریهای خود را به شکل درستی انجام میدهند؟
آیا میخواهید بدانید که نرخ تبدیل زنگخور به مشتری هر کدام از کارمندهای فروشتان چقدر است؟
آیا میخواهید اگر روزی یکی از کارمندان فروش شما از شرکت رفت، مشکلی برای شما پیش نیاید؟
استعداد یادگیری کارمندان شما چقدر است و چقدر میخواهید نرمافزار ساده باشد؟
آیا میخواهید یک مراقبت جدی از مشتریان خود داشته باشید، مثلا مطمئن شوید که با هر مشتری یک بار در هفته صحبت میشود؟
به دنبال چه شاخصهایی در بخش فروش هستید؟
در این مرحله بسیار مهم است که شما نیازمندیهای دقیق خود و اهداف دقیقتر خود را از CRM مشخص کنید.
وقتی که اهداف و نیازهای خود را مشخص کردید آنها را لیست کنید، سعی کنید چند بار این اهداف و نیازمندیهای را هرس کنید، در هر ردیف از این لیست این سوال را از خودتان بپرسید؟
این واقعا هدف من است؟ من واقعا به این نرمافزار نیاز دارم؟ آیا میتوانم حذفش کنم ؟
همه میدانیم درختان خوب هرس شده میوههای درشتتر و خوشمزهتری را تولید میکنند.
گام سوم: یک تصمیم بسیار مهم، نرمافزار با پرداخت ماهیانه (Cloud CRM) یا نرمافزار یکبار خرید (On Premise)
در سال 2008 فقط 12 درصد نرمافزارهای خریداری شده در دنیا از نوع نرمافزارهای با پرداخت ماهیانه بود و 88 درصد نرمافزارها یکبار خرید بودند، این عدد در سال 2014 تقریبا برعکس شد یعنی 87 درصد نرمافزارهای خریداری شده با پرداخت ماهیانه بودند و فقط 13 درصد نرمافزارها یکبار خرید بودند!
گام چهارم: به آنهایی بیشتر پول بدهید که به شما امکانات کمتری میدهند.
بعد از سه گام اول شما دانش درستی برای انتخاب نرمافزار CRM مورد نیاز خود خواهید داشت. شاید شما هم قبلا آبمیوهگیری چندکارهایی خریدهاید که در انبار خانه خاک میخورد و الان از یک آب پرتغال گیری یک کاره فعال روی کابینت آشپزخانهتان استفاده میکنید! ماجرا ساده است، ابزارهایی که امکانات کمتر را با کیفیت بهتر ارائه میکنند، بیشتر استفاده میشوند و از آن طرف ابزارهایی که امکانات بیشتر دارند جذابیت بیشتری برای خرید دارند.
گام پنجم: نرمافزار هرچه سادهتر احتمال موفقیتش بیشتر
ابزارهای سادهتر در حوزه فروش کاراتر هستند. هر نرمافزاری را که میخواهید خرید کنید از فروشنده آن سوال کنید چقدر طول میکشد تا نرمافزار را به کارمندان فروش آموزش داد؟ اگر این زمان از نیم ساعت بیشتر بود، باید در خرید آن نرمافزار تعلل کنید.
CRM قرار است در بخش هیجانانگیز و شلوغ فروش استفاده شود، اگر ساده نباشد قابل استفاده نخواهد بود. این نرمافزار قرار است کار کارمندان فروش را کمتر و زمان آنها را برای فروش بیشتر آزادتر کند، اگر ساده نباشد این اتفاق هرگز نخواهد افتاد.
پس دقت کنید به سراغ نرمافزاری بروید که به شکل قابل توجهی ساده باشد.
گام ششم: نسخه آزمایشی نرمافزار را با جدیت امتحان کنید.
خوب در این گام احتمالا شما نرمافزار مورد نظر خود را انتخاب کردهاید.
برای خرید عجله نکنید، اول امتحانش کنید.
Show room ها برای همین منظور درست شدهاند، شما میتوانید محصولی که میخواهید بخرید را قبل از خرید امتحان کنید.
نکته جالبی که در نرمافزارهای CRM وجود دارد این است که هر چقدر هم روند درستی را در انتخاب طی کنید اگر آن را به شکل واقعی استفاده نکنید، متوجه کارایی آن نخواهید شد.
نرمافزارهایی با پردازش ابری این امکان را به شما میدهند تا آنها را امتحان کنید.
اما نکته مهم این است در دوره آزمایشی به صورت واقعی از نرمافزار استفاده کنید! اگر به شکل واقعی استفاده کنید، واقعا متوجه کارایی یا عدم کارایی نرمافزار خواهید شد.
گام هفتم: همه باید بدانند زمانی کار انجام میشود که در CRM ثبت شود.
در این مرحله این شعار را در بین همکاران خود ماندگار کنید:
زمانی کاری انجام شده به حساب خواهد آمد که در CRM ثبت شود!
سوخت اصلی موتور همه CRM ها یاداشتها و معاملاتی است که همکاران شما ثبت میکنند و همه میدانیم که موتور بیسوخت شما را به هیچ مقصدی نخواهد رساند.
ممکن است چند روز اول این موضوع برای همکاران شما سخت باشد؛ مثلا بگویند خیلی وقت ما را میگیرد، وای یعنی باید همه چیز را یاداشت کنیم و... سوال مهم این است اگر چیزی ثبت نشود چگونه میخواهد پیگیری شود؟
چند هفته که گذشت همه تیم فروش به شما خواهند گفت که دیگر بدون CRM نمی توانند کار کنند. به آنها بگویید که CRM به ازای هر کارمند، فروش را تا 42 درصد افزایش میدهد.
اگر نظر «مارک زاکربرگ» (Mark Zuckerberg) یا «ایلان ماسک» (Elon Musk) را در مورد رباتها بپرسید، با دو جواب متضاد روبرو میشوید؛ رباتها یا آیندهی درخشان ما را رقم میزنند یا اینکه با گرفتن شغلها و اهداف ما، بشریت را نابود میکنند. در حقیقت، سرعت پیشرفت هوش مصنوعی فراتر از انتظارات ما است. شرکت فیسبوک یک الگوریتم هوش مصنوعی ساخت که بعد از مدتی زبان خودش را ابداع کرد. سرانجام کار به جایی رسید که برنامهنویسان قادر به کنترل این هوش مصنوعی نبودند و با توجه به خطر بالقوه، بهناچار این الگوریتم سرکش را خاموش کردند. ما در دوران هوش مصنوعی و رباتها زندگی میکنیم، برای همین آشنایی بیشتر با آنها، بیفایده نخواهد بود. مانند فهرستهایی که هرساله از پولدارترین افراد جهان منتشر میشود، ما هم تصمیم گرفتیم ۶ ربات قدرتمند در جهان را معرفی کنیم.
ابررایانهی «واتسون» (Watson) از شرکت IBM اینجا است تا کوچکی ما انسانها را یادآور شود. این ابررایانه با بررسی صدها زبان، پاسخ سوالات مختلف را خیلی سریعتر از ذهن انسان پیدا میکند. بهعنوانمثال میتوان به رقابت واتسون با برندگان Jeopardy (مسابقهی اطلاعات عمومی معروف) اشاره کرد که این ابررایانه، با سرعت خیلی زیادی همهی آنها را شکست داد.
البته جاهطلبیهای IBM، فراتر از برنده شدن در یک مسابقهی اطلاعات عمومی است. این کمپانی در نظر دارد واتسون را به پیشرفتهترین ماشین پرسش و پاسخ تبدیل کند. به همین خاطر، IBM هستهی مرکزی واتسون را به ۱۵ سرویس شناختی مانند چتباتها و برنامههای پردازش زبان تقسیم کرده است. در حال حاضر، این هوش مصنوعی به روشهای مختلفی مورد استفاده قرار میگیرد. برای مثال برخی از شرکتهای استرالیایی که از هوش مصنوعی واتسون برای غربالگری رزومههای کاری استفاده میکنند.
پس از همین حالا به فکر روشی برای جلب نظر این هوش مصنوعی باشید، چون شاید روزی روزگاری استخدام شما به نظر واتسون بستگی داشته باشد.
شرکت «بوستون داینامیکس» (Boston Dynamics) که چندی پیش گوگل آن را خرید، این ربات چهارپای عجیبوغریب را ساخته است. ربات «اسپات» (Spot) که کموبیش شبیه سگ است، با پاهای هیدرولیکی و حسگر چرخندهای که دارد، تا ۴۵ دقیقه میتواند در زمینهای ناهموار محیطهای داخلی و خارجی حرکت کند. این ربات برای محیطهای خطرناک طراحی و ساختهشده است. حتی زمانی که افراد با پا به اسپات ضربه بزنند، این ربات میتواند تعادلش را حفظ کند و زمانی هم که بر زمین بیفتد، میتواند بلند شود.
سپاه تفنگداران دریایی آمریکا تصمیم دارد در پاییز امسال، ربات اسپات را برای امکان حضور در عملیاتهای نظامی آزمایش کند. البته شرکت بوستون داینامیکس هنوز به فکر استفادهی تجاری از این ربات است. بنیانگذار و مدیرعامل این شرکت، مارک ریبرت، معتقد است که شاید بهترین استفادهی تجاری از اسپات، بهعنوان پیک حمل کالا باشد. شاید هم روزی برسد که بستههایتان را از چنین رباتهایی تحویل بگیرید. در همین رابطه، چندی پیش ویدیویی از اسپات منتشر شد که این ربات یک بسته را حمل میکند و در نهایت بستهی مذکور را به خانهای میرساند.
این ربات احتمالا دورکاری را راحتتر و منعطفتر میکند. این ربات که ترکیبی از آیپد و اسکوتر برقی است، به کاربر اجازه میدهد تا از راه دور، حضوری فیزیکی در محیط کار داشته باشد. با استفاده از ربات «دابل» (Double)، امکان دیدن چهرهی کارمندان و گفتوگوی مستقیم با آنها فراهم میشود. با استفاده از این ربات، حتی زمانی که در قارهی دیگری به سر میبرید، میتوانید در محیط کار حضور داشته باشید و بر عملکرد دیگران نظارت کنید. برعکس استفاده از ویدیوکنفرانس که به یکجا محدود میشود، این ربات به شما اجازه میدهد که در محیط کار یا هر محیطی، حرکت کنید و با افراد مختلف گپ بزنید.
استفاده از این ربات هنوز همهگیر نشده است. زمان مشخص میکند که این ربات برای استفادههای خاص خواهد ماند یا اینکه فراگیر میشود.
این ربات تحت نظر دکتر «مارتین راتبلات» (Martine Rothblatt) ساخته شده است. ربات «بینا۴۸» (BINA48) هدف جاهطلبانهای دارد. این ربات بهمنظور «آزمایش امکان انتقال خودآگاهی از انسان به یک بدن بیولوژیکی یا تکنولوژیکی» طراحیشده است. اگر راتبلات در این زمینه موفق شود، طرز تفکر ما نسبت به آگاهی، برای همیشه تغییر مییابد.
راتبلات این ربات انسانگونه را به شکل همسرش، «بینا» (Bina)، طراحی کرده است. در ربات بینا۴۸، مقدار زیادی از خاطرات، افکار و اعتقادات بینا ذخیره شده است. راتبلات با این کار میخواهد خودآگاهی همسرش را برای همیشه حفظ کند. بینا۴۸ با استفاده از نرمافزار تشخیص صدا و چهره، خاطرات ثبتشدهی بینا و ارتباط با اینترنت، میتواند ساعتها در مورد موضوعات مختلف و حتی دربارهی آگاهی خودش صحبت کند. هرچند بینا۴۸ بهعنوان یکی از پیشرفتهترین و خودآگاهترین رباتهای همراه با هوش مصنوعی محسوب میشود، اما هنوز فاصلهی زیادی تا جایگزینی با بینای واقعی دارد.
ربات انسانگونهی «پِپِر» (Pepper) ظاهر بامزهای دارد، اما همین ربات بهظاهر بامزه احتمالا در آینده جایگزین فروشندهها خواهد شد. بهعنوانمثال، یکی از فروشگاههای شهر «پالو آلتو» (Palo Alto) در کالیفرنیا، به مدت یک هفته از رباتهای Pepper در بخش خدمات مشتریان استفاده کرد. در همین مدت کوتاه، مشتریان این فروشگاه ۷۰ درصد بیشتر شدند. این ربات با داشتن یک صفحهنمایش روی سینه و دستها و چشمانی واکنشگر، میتواند برای خوشآمدگویی و گپ زدن با مشتریان، برنامهریزی شود. بانکهای ژاپنی برای کمک به مشتریان، از این ربات استفاده میکنند.
این ربات بهعنوان یک همراه برای معاشرت طراحیشده و مناسب انجام کارهای فیزیکی نیست. این ربات میتواند صدا، حالت صورت و الگوهای رفتاری شما را بررسی کند و با توجه به این موارد، پاسخ مناسبی بدهد. شرکت «سافتبانک» (SoftBank)، سازندهی این ربات، در همین رابطه قول میدهد: «ربات Pepper بهتدریج ویژگیهای رفتاری و ترجیحات شما را ذخیره میکند و خودش را با توجه عادات و سلیقهی شما تطبیق میدهد».
بسیاری از صحبتهای پیرامون هوش مصنوعی، دربارهی آیندهی تیره و تاریک است؛ اما این ربات نشان میدهد که همهی ماشینها قرار نیست ما را به کشتن بدهند. ربات انسانگونهی «میلو» (Milo)، در حال تغییر دادن زندگی کودکان مبتلا به بیماری اوتیسم است. این ربات ۶۰ سانتیمتری، برای کمک به مهارتهای ارتباطی و معاشرت کودکان اوتیسمی طراحیشده است. با استفاده از الگوهای پیاپی رفتاری و گفتاری، این ربات بهعنوان یک نمونهی مناسب برای رفتار اجتماعی خوب عمل میکند. با صبر بینهایتی که ماشین دارد، میلو بدون این که خسته شود، به کار خود ادامه میدهد. این ربات همین حالا در ۲۸۵ مدرسه در آمریکا استفاده میشود و خالق آن امیدوار است تا انتهای امسال، این عدد به ۲۰۰۰ مدرسه برسد.
«پاملا رولاینز» (Pamela Rawlines)، از اعضای تیم توسعهدهندهی میلو، در همین زمینه گفته است: «همهی کودکان مبتلا به اوتیسم درزمینهی رفتارهای اجتماعی مشکل دارند، اما با تکنولوژی خیلی راحت هستند. میلو بهعنوان یک پل برای این مساله طراحیشده و با شکل انسانگونه و شبهکارتونی که دارد، بهراحتی میتواند با طیف متنوعی از کودکان مبتلا به این بیماری، ارتباط برقرار کند».
جواب معما
………………………………………..
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حتما شما هم در مورد مزایای پروموشن فروش شنیده اید، اگر بخواهیم در یک جمله پروموشن فروش را توصیف کنیم، باید بگوییم که یک ابزار موفق و اثربخش برای بدست آوردن فروشها و نتایجی سریع و در بازه زمانی کوتاه است.
البته ناگفته نماند که پروموشن های فروش همانقدر که در مورد محصولات موفق و با کیفیت، تاثیر مثبتی دارد، اگر در مورد محصولات بد اجرا شود، تاثیر بسیار مخربی خواهد داشت، همین امر در مورد روشهای بد بازاریابی هم صدق می کند.
بنابراین در استفاده از این ابزار موثر بایستی دقت عمل زیادی به خرج داد تا از معایب و مضرات کاربرد نادرست پروموشن جلوگیری شود.
برخی معایب یا مشکلات پروموشن های فروش عبارتند از:
پروموشن ها می توانند باعث شوند که در زمانهای غیر پروموشن برخی افراد از خرید خودداری نمایند، آنها منتظر زمانهای پروموشن می مانند ، این موضوع حتی در مورد برندهای معروف که حتی وفاداری مشتری بالایی دارند نیز صدق میکند.
این امر باعث می شود تا فروش روتین و معمول در قیمت بازار کاهش یابد و در نتیجه حاشیه سود حتی در فصل فروش کاهش یابد.
اگر پروموشن در مورد کالایی کم و نادر باشد، ایجاد پروموشن می تواند موجب کاهش اعتماد مردم و بدگمانی شود. مثلا می تواند موجب شود که افراد به کیفیت شک کنند، یا اینکه تصور کنند کالا دیگر به روز نیست و به همین علت کاهش قیمت پیدا کرده. بنابراین در چنین مواقعی در مورد پروموشن و حتی تبلیغ آن دقت کنید.
گاهی ممکن است مغازه دار، خرده فروش یا حتی فروشگاه زنجیره ای به علتهای مختلفی از جمله کسادی بازار، نداشتن جای کافی برای چیدمان تعداد زیاد محصول، عدم اطمینان از فروش تعداد زیاد محصول، یا حتی اعتقاد به اینکه انرژی مورد نیاز برای فروش بر اساس آن پروموشن بیش از سود آن خواهد بود، تمایلی به همکاری با تولید کننده و پروموشن فروش نخواهد داشت و همین موضوع می تواند موجب اجرای ضعیف آن پروموشن شود.
پروموشن ها به علت هزینه بالا و حاشیه سود پایینی که دارند در مدتهای کوتاهی انجام می شوند، و قرار است در یک مدت کوتاه افزایش قابل توجهی را مشاهده کرد، اما گاهی همین مدت زمان کوتاه، بر فروش و بازار بلند مدت محصول ممکن است تاثیر بگذارد و همینطور ممکن است در طولانی مدت بر تصویر کیفیت محصول تاثیر بگذارد.
و اما در ادامه برخی از مزایای پروموشن را هم معرفی می کنیم.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سلسله مطالب “احکام معاملات“، حاوی مسائل مهمّ و مورد ابتلاء در ابواب عبادات و معاملات است که مطابق با فتاوای مرجع عالی قدر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (دام ظلّه العالی) می باشد.
آرشیو احکام معاملات :
...
بر خلاف کشورهای پیشرفته ، عوامل متعددی وجود دارد که مانع شکوفایی کارآفرینی در کشورهای کمتر توسعه یافته شده است . سر منشاء اصلی عدم توسعه کارآفرینی در اینگونه کشورها عبارتند از :
وجود بوروکراسی اداری و مقررات بعضاً زائد و وجود فشارهای درونی و خارجی تحمیلی بر برنامهریزان اقتصادی موجب به وجودآمدن محدودیتهای فراوانی در جهت نیل به سادهترین اهداف اقتصادی میشود. چنین محیطی باعث سرخوردگی و حتی فرار کارآفرینان میشود که جایی برای بیان و ابراز ایدههای خود نمییابند و خود را درکمند بوروکراسی و روابط ناسالم سازمانهای تصمیمگیرنده میبینند. به همین دلیل جزو جامعه بیتحرک و ساکن میشوند که شرایط و محدودیتها چنین خواستهاند.
بسیار اتفاق میافتد که عدم توجه به یک نوآوری تنها به دلیل مغایرت با استانداردهای تعریفشده یک سازمان منجر به شکست یک ایده و سکون آن میشود و چه بسیار ایدههای خلاقانه که اکنون در آرشیوها و بایگانیهای سازمانهای دولتی و غیر دولتی مسکوت ماندهاند.
خانواده، فردفعال به جامعه تحویل میدهد و خانواده با توجه به فرهنگ حاکم بر جامعه و ارزشی که برای فعالیت و تولید قائل است، افراد را پرورش میدهد. خانواده و یا جامعهای که بنیان آن استفاده از تلاش دیگران و تنبلی و کاهلی باشد، باعث میشود که افراد حتی کارآفرینان از همان ابتدا مسیر را به عکس پیموده و خواهان کسب درآمدهای هنگفت از طریق عرف جامعه باشند. به طور مثال فرهنگ حاکم بر کشور ژاپن در مورد کار و فعالیت این است: اول کار، دوم کار ، سوم زندگی ، چهارم قناعت در حالی که در بسیاری از کشورهای جهانسوم فرهنگ کار و کوشش در اولویت نیست و یا از اهمیت کمی برخوردار است.
در بسیاری از کشورهای جهانسوم، حمایتهای لازم از جهات مختلف از کارآفرینان نمیشود و به عکس مشاغل دلالی و واسطه گری و رانتخواری از رونق بیشتری برخوردار است و برای افرادی که در این بخشهای که برای توسعه اقتصادی نافع نیستند بلکه عمدتاً مضر هم هستند، سودآوری بسیار بالایی دارد، بنابراین انیگزههای حرکت و تلاش کارآفرینان را که قصد خدمت به توسعه اقتصادی کشور را دارند کمرنگ و یا کند میکند.
تمامی کشورهای در حال توسعه به علت پایینبودن تولید وفعالیت ناکافی درگیر مسائل عمدهای چون بیکاری، تورم، با نرخهای دورقمی، بیسوادی، بهرهوریپایین، کیفیت نامطلوب تولیدات، پایین بودن رشد اقتصادی، فساد اداری، تکمحصولیبودن اقتصاد، وابستگیاقتصادی، کسری تراز پرداختها و تراز بازرگانی، بالابودن نرخ تورم، پایین بودن ارزش پول، فزونی واردات نسبت به صادرات، کمکاری، بازدهی کم و… هستند که یکی از علل عمده بروز مشکلات ذکرشده، توجه نداشتن به کارآفرینی و کارآفرینان شایسته است.
در بسیاری از کشورهای کمتر توسعه یافته ، مشاهده می شود که ، کارگروهی معنای خود را از دست داده و اعتقادی به آن در صحنه واقعیت وجود ندارد. این مشکل در کشور ما در سطح بسیار بالایی قرار دارد . در ایران متاسفانه نه تنها در بخش های اقتصادی که در سایر حوزه های سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی و … انجام کار گروهی فوق العاده مشکل است .
عمدهترین اقداماتی که در کشورهای پیشرو در حوزه کارآفرینی(به خصوص ژاپن،آمریکا و کره جنوبی) مشاهده شده است در حوزههای زیر بوده است:
در کشورهای مورد مطالعه مراکز کارآفرینی خدمات مشاورهای در زمینههایی مانند: مدیریت، امور مالی، فعالیتهای تجاری، بازاریابی و گاه تهیه طرحهای توجیهی ارائه میکنند و هزینه ارائه خدمات از سوی دولت پرداخت میشود.
در کشورهای مورد مطالعه مراکز مسؤول کارآفرینی بر کاربرد تکنولوژی و کاربری آن تأکید دارند و به شیوههای گوناگون مانند دادن وام برای ماشینآلات نو میکوشند این هدف تحقق پذیرد.
علاوه بر خدمات مشاورهای حمایتهای اطلاعرسانی برای فعالیتهای خرد نیز متداول است. این اطلاعرسانی شامل مواردی همچون وضعیتتجاری، مدیریتی و فنی میشود.
ایجاد و تقویت پیوند درمیان تولیدکنندگان یک جامعه را میتوان از اساسیترین پایههای توسعه به شمار آورد، از این رو در سیاست کارآفرینی این اصل مدنظر قرار میگیرد و در برخی موارد ایجاد پیوند بین بنگاههای خرد و بزرگ در شمار وظایف مراکز کارآفرینی قرار گرفته است.
در راستای تقویت تکنولوژیک و حمایتهای اطلاعرسانی، تلاش شده است تا میان بنگاههای خرد از یک سو و مراکز علمی و فنی از سوی دیگر پیوند برقرار شود. این ارتباط از طریق مراکز توسعه کارآفرینی و درحوزههایی مانند تحقیق، آموزش و توسعه صنعتی برقرار میشود.
یکی از بارزترین اقدامات کمک به بنگاههای خرد، دستیابی به سرمایه مالی است. این اقدام متکی بر این بینش است که بنگاههای خرد به طور نسبی از سوی کسانی هدایت و مدیریت میشود که توان مالی محدودی دارند و به همین لحاظ میل به کاربرد تکنولوژیهای کاربر دارند. به همین خاطر سهولت در دادن وام از ویژگیهای ظرفیتسازی سرمایه مالی تلقی میشود.
آموزش کارآفرینی سیاستی است که به طور مستقیم بر کمیت و کیفیت عرضه کارآفرین در یک جامعه اثر میگذارد، به همین دلیل است که در بسیاری از کشورها به ویژه در کشورهای پیشرفته که تا حد امکان موانع و مشکلات برطرف شدهاند و دولتها به شکوفا کردن توان بالقوه مردم پرداخته اند. در چارچوب این مجموعه اقدامات است که در بسیاری از کشورها هدفهای گوناگون اقتصادی اجتماعی دولت مانند افزایش صادرات و توسعه مناطق محروم تحقق میپذیرد.
من بهروز فروتن در سال ۱۳۲۴ در تهران متولد شدم و در امیریهی تهران بزرگ شدم. در سن ده سالگی پدرم را از دست دادم. ایشان رئیس ادارهی آگاهی بود البته زمانی که من به دنیا آمدم بازنشسته شده بودند. مهمترین چیزی که از پدرم به یاد دارم این است که میگفت انسان باید جوهر کار داشته باشد. در زمانی که ایشان در قید حیات بودند ما از نظر مالی چندان مشکلی نداشتیم با این حال ایشان اصرار داشتند ما در ایام تعطیل کار کنیم. مهم نبود چه کاری انجام میدهیم بلکه مهم این بود که با فرهنگ کار آشنا شویم.
از بچگی سختی زندگی را ناخواسته حس کردم قبل از اینکه زندگی را ببینم سختی زندگی برایم نمایان شد به همین دلیل احساس می کنم یک حالت خود ساختگی خاص دارم. با وجود اینکه بچه ضعیفی بودم، اول کارهای شخصی انجام میدادم مثلاً تابستانها شکلات و اسباب بازی میفروختم. بعد به دنبال کار فنی رفتم و اکثر مواقع درآمدم را برای مسائل تحصیلی یا هزینهی روزمره مصرف میکردم بیشتر درآمدم را هم به مادرم میدادم تا برایم پسانداز کند. پس از فوت پدرم خیلی از امکانات از ما گرفته شد ولی مادرم با گذشت و عاطفهای که داشت سرپرستی ما را به عهده گرفت. مادرم را هم پانزده سال پیش از دست دادم. در هر حال با همهی مشکلاتی که بود من هم درس خواندم و هم کار کردم و از حاصل کارم، درسم را ادامه دادم. مادرم در این کار مرا بسیار تشویق کردند به نظر من هیچ انسانی موفق نمیشود مگر اینکه تشویق بشود و یا خودش را باور داشته باشد. تشویق، انگیزه و قدرت و روحیهای ایجاد میکند که انسان بیش از توان جسمیاش کار کند. من وضعیت استثنایی داشتم چون پدرم را از دست داده بودم یک مقدار فکرم جلوتر از ذهنم بود. از درک مفاهیم و راهنمایی دیگران بهترین بهره را میبردم و موقعیت را خوب میسنجیدم و جلو میرفتم. یک دورهی شبانهروزی در اداره وزارت کشاورزی و صنایع معادن بود که دیپلم فنی میدادند. اگرچه جدا شدن از خانواده خیلی سخت بود ولی چون من به کار فنی خیلی علاقه داشتم و به آنجا رفتم و در رشتهی مدل سازی و ریختهگری درس خواندم بعد به کلاسهای شبانه دانشگاه تهران رفتم و لیسانس مدیریت گرفتم. به این دلیل کلاسهای شبانه را انتخاب کردم که میخواستم روزها کار کنم. سپس معلم آزاد شدم و مدتی بعد امتیاز یک دبیرستان را خریدم و شروع به کار کردم. من از تمام کارهایی که در دوران زندگیام انجام دادم راضی هستم سختیها را پذیرفتم تا بتوانم از خوبیها لذت ببرم. موفقیتهای من از لابهلای شکستها و سختیها به دست آمده است. یک مدیر کسی است که بپذیرد مشکل را باید حل کند و متعهد باشد. من کارم را از درون خانه شروع کردم مواد غذایی درست میکردم و به فروشگاهها میدادم ولی آنها کالاهای من را نمیخریدند. بالاخره خانهام را فروختم و با پول آن کار را شروع کردم به تدریج با ۱۱ نفر از بستگانم شریک شدم. در حال حاضر ما نزدیک به ۱۰۰۰ نفر پرسنل داریم و شش نقطه از کشور تحت لیسانس صنایع غذایی بهروز کار میکنند. من در مورد صنایع غذایی اطلاعات فنی نداشتم و بدون داشتن سرمایه و امکانات کار را شروع کردم و جلو رفتم و رمز موفقیت من این بود که از سختی کار لذت میبردم و از حضور پر تلاش همکارانم و بودن در بین آنها خوشحال میشوم. من فکر میکنم هر کسی خودش را باور داشته باشد موفق میشود. اگر به خودت احترام گذاشتی و برای باورت ایستادگی کردی و در مقابل اشتباهت عذر خواهی کردی خودت را شناختهای. ما باید سعی کنیم نکات منفی و مثبت خودمان را بشناسیم و خودمان را باور داشته باشیم. من زندگی را اول در ذهنم ترسیم میکنم و اگر ایرادی داشت آنرا تغییر میدهم یعنی روی حرفهایم متعصب نیستم و پذیرای حرفهای دیگران هستم تکامل را در خودم نمیبینم بلکه در جمع میبینم. ما نباید کار را عار بدانیم ارزش کار باید مهم باشد. من در ۴۵ سال پیش کار را بازی میدانستم و این کارها را انجام میدادم و امروز هم همین کار را انجام میدهم چون امروز هم کار را بازی میدانم.
"دوران پرتلاطم بیپدری را به سختی طی کرد و چون کوچکترین عضو خانواده بود در واقع بخش عمده مشکلات بر دوش او بود."
بهروز در کودکی از فروش درصدی محصولات مثل بادبادک، فانوس، روروک و تعمیر دوچرخه و غیره و دسترنج کار در تعمیرگاهها خود را اداره میکرد و اموال پدری در زندگی وی چندان نقشآفرین نبود . بهروز بلافاصله بعد از اتمام تحصیلات در رشته مدیریت دانشگاه تهران به تدریس و مدیریت در مدرسه مشغول شد و ردای فرهنگی هم بر تن کرد اما بیشتر به دلیل مسائل پیش روی زندگی مجبور شد در کنار تدریس به فعالیت های پیمانکاری روی آورد. درست در زمانی که فکر می کرد همه چیز طبق اراده و خواسته اش پیش میرود، به خاطر اعتماد نابهجایش به یکی از دوستانش، به مشکلات مالی شدیدی برخورد؛ آنقدر شدید که تقریبا تمام دارایی که در این مدت اندوخته بود در لحظه از کف داد. در این شرایط بود که به فکر راه اندازی کسب و کاری افتاد که کم هزینه بوده و به سرمایه ای هم نیاز نداشته باشد لذا کمهزینهترین کاری که میتوانست انجام دهد این بود که سراغ تولید فرآوردههای غذایی آن هم با کمک همسر و فرزندانش در زیرزمین منزل استیجاریاش برود.
او در این سالها هر روز حوالی ساعت ۳ ـ ۵/۲ صبح با یک ژیان مهاری که با مشقت آن را خریده بود، برای تهیه مواد اولیه میرفت میدان اصلی تره بار. در طول روز، همسرش رُب و ترشی و مربا و غذاهایی مثل کشک بادمجان و غیره درست میکرد و وی نیز با همان ژیان مهاری، غذاها را به فروشگاهها و مغازهها برای فروش عرضه می کرد. وی که پیش از اینها هم در فکر ایجاد کسب و کار پررونق بود با استقبال از تولیدات غذایی خانگی وی و همسرش مواجه شد عزم خود را برای آغاز فعالیت تجاری صنعتی جزم کرد. فروتن کار را از درون خانه شروع کرد؛ مواد غذایی درست می کرد و به فروشگاهها می داد بالاخره خانه اش را فروخت و با پول آن کار را توسعه داد. به تدریج با ۱۱ نفر از بستگانش شریک شد. دو سال بعد از همان شروع کاردر منزل توانست با کمی پسانداز و فروش زیورآلات همسر، و حتی فروش حلقه ازدواجشان، بالاخره یک کارگاه اجاره کند. اما درست همان روزی که قرار بود بعد از مدتها دوندگی بروم پروانه بهداری و سازمان صنایع را بگیرد، تلفنی به وی اطلاع دادند که کارگاهش آتش گرفته و وقتی به آتشنشانی خبر دادند و مأموران آتشنشانی به محل حادثه رسیدند، متوجه شدند که تانکرهای آبشان خالی است و اینطوری، تمام کارگاه و وسایل کارگاه کوچک وی در آتش سوخت و از بین رفت. این پایان ماجرا نبود، چون بعضیها به خاطر همین آتشسوزی به وی تهمت زدند که برای پول گرفتن از بیمه، عمدا کارگاهش را آتش زده؛ این در حالی بود که اصلا کارگاه فروتن بیمه نبود. در این دوران به اعتراف خودش بارها پیش آمد که محصولاتش به فروش نرفته و دچار فساد شوند. برای مثال روزی برای تنوع بخشیدن به تولیداتشان دست به تولید سالاد الویه زدند اما پس از توزیع گفتند که خریدار ندارد و همه سالاد اولوویه ها فاسد شدند. در این دوران بهروز فروتن و خانواده اش به سختی مواد اولیه و پخت غذاهای تولیدی را تهیه می کردند و تولید و توزیع آنها حاشیه سود بسیار اندکی داشت.البته این اتفاقات نکتهای را به وی آموخت که وقتی وارد اتوبان میشوی باید بدانی که اتوبان یک راه خروج دارد. دریافت مجوزها و پروانه ساخت برای صنایع غذایی در آن سالها که هنوز برند های معروف و بزرگی در این بازار حضور داشتند بسیار مشکل بود و موانع بسیاری پیشروی بهروز قرار داشت. چون بعد از مدتی که تولید خانگی آنها انجام می گرفت بهداشت و دستگاههای نظارتی مانع از کار شده و تاکید کردند که باید همه موارد استاندارد، بهداشت و بحثهای صنعتی را در تولید مواد غذایی رعایت کند. به گفته شخص بهروز فروتن در آن سالها بسیار در برابر بهروز مقاومت شد به طوری که از آن به عنوان یک مبارزه یاد می کند . وی آنقدر پیدرپی به دستگاههای ذی ربط مراجعه کرد که حاضر شدند حرفهایش را گوش دهند. حتی چند مورد پیش آمد که از اداره بیرونش کردند و حتی اجازه ورود ندادند.در آن زمان (دهه ۶۰) برندهایی چون یکویک، چینچین، مهرام و … به عنوان برندهای معروف در بازار بودند و به جز اینها برندهای متفرقه بسیاری هم حضور داشتند. بهروز در دو برهه ای قرار داشت که اگر پافشاری نمی نمود و سریعا تصمیمش را نهایی نمی کرد شاید امروز در بازار نامی از صنایع غذایی بهروز وجود نداشت.اگر میگفت برندها معروف هستند و او نمیتواند، قطعا موفق نمیشد به همین دلیل هم بود که باور و پشتکار داشت و با تلاشش آن را نهایی نمود. اما با این حال اعتراف میکند که در این ۳۳ سال حداقل ۱۰ سال از تلاشش عقب مانده و معتقد است که عقبنشینی مرگ فطری یک انسان تلاشگر است بنابراین کارآفرین شکست را نمیفهمد اما تجربه را خوب درک میکند. وقتی بهروز در کنار برندهای بزرگی چون مهرام و یکویک وارد بازار شد؛ عکسالعمل بازار هم در نوع خود جالب توجه بود به طوریکه در آن زمان حتی خود بهروز فروتن را هم زیاد تحویل نمیگرفتند و فکر نمیکردند که روزی بهروز هم همپای آنها رقابت کند و عضو سندیکای صنایع کنسرو شود.در آن موقع بهروز نزدیک ۶۰ نوع محصول غذایی تولید میکرد و سپس وارد سندیکای صنایع غذایی شد.
بعد از چندماهی که عضو این سندیکا شد اعلام کردند که قرار است از واحدهای همدیگر بازدید کنند و این بازدیدها هم از واحدهای تازه تاسیس انجام میگیرد. در آن موقع کارگاه بهروز مقداری بزرگتر شده بود لذا اعضای سندیکا را به کارگاه اجارهای ۸۰۰ متری در نزدیک اکباتان برای بازدید دعوت کرد در همینجا انواع ادویهجات، داروهای گیاهی، ترشیجات، مرباها و سایر مواد غذایی را تولید میشد. وقتی بزرگان صنایع غذایی فضا را بازدید کردند، با تعجب به همدیگر نگاه کرده و گفتند خب سالن بعدی کجاست؟ به آنان پاسخ داده شد که همین! باز با تعجب عنوان کردند که پس سالن تولید سس مایونز کجاست؟ وقتی تولیدات بهروز بازار تهران را گرفته چگونه ممکن است همه آنها در همین مکان باشد!؟ بله! تولید انبوه صنایع غذایی بهروز پس از کلی کشمکش بر سر دریافت مجوز در همین مکان انجام می شد. روزی ۴۰۰ کارتن با ۲۵ کارمند این فعالیت ها انجام می گرفت و به نظر می رسید که چون رقبا پول سابقه و ارتباطات داشتند، بهروز را جدی نگرفته بودند، بعدها هم مشخص شد که که رقبا آمده بودند بهروز را ارزیابی کنند و ذاتا بازدیدی در کار نبوده است. تولیدات اولیه بهروز در این دوران که آوازه اش شهر را پر کرده بود عمدتا شامل سالاد الویه، کشک بادمجان- شلهزرد، ترشی و بعد سس مایونز بود. البته در این بین اضافه شدن سس به جمع تولیدات بهروز رونق جدیدی به کار بخشید که داستان تولد سس مایونز بهروز هم در نوع خود شنیدنی است.همسرم و خواهر زن بهروز فروتن پیشنهاد تولید سس مایونز را مطرح کردند البته آنها درست کردن سس مایونز را در حد خانگی میدانستند اما بعدها تکنولوژی آن را به کار گرفته و به تولید انبوه رسیدند. در سالهای رشد و توسعه بهروز بیش از چندین بار دچار ضرر و زیان شد. در همین سالها بود که در اثر همکاری با بنکداران برای توزیع محصولات تولید شده، تصمیم به ایجاد سازمان پخش گرفت. در آن زمان باز هم آه در بساط نداشت. روز از نو، روزی از نو؛ مجددا آغاز کرد. برای مثال در سال ۶۵ با شراکتی که داشت شریکش بسیاری از مراکز توزیع و تولید را برداشت و مجبور شد از اول شروع کند چون با بیش از ۱۱ میلیون تومان بدهی یک پروانه بهرهبرداری که در آسانسور از مدیرکل وقت گرفته بود برایش ماند. اما باز هم مصمم بود که اگر قرار است بهروز، بهروز شود باید دوباره شروع کرد. او پلهای پشتسرش را خراب کرد تا همیشه به جلو حرکت کند. دهه ۷۰ را دهه رشد جهشی بهروز میدانند در این سالها از تجربیات گذشته اش هم بهره جست . دهه ۷۰ دهه شکوفایی بهروز بود و چون استقبال از محصولات افزایش یافته بود تصمیم گرفت تبلیغات خوبی را انجام دهم بنابراین با توجه به سابقه فرهنگی آموزشی که داشت تبلیغات فرهنگی را ترجیح داد برای مثال «دوست من سلام» را از دوره تدریس برداشت و ایده فکری تبلیغات را از آن زمان میگرفت. «دوست من سلام» برای نخستین بار در سال ۶۴ بود و چون تبلیغات فرهنگی بود از سوی صدا و سیما تخفیف خوبی هم دریافت میکرد . مواردی هم در مورد مسائل حاشیه ای تولید برای بهروز مطرح می شد، برای مثال مشتری در مورد شکرک، طعم نامطلوب و ترشی اعتراض میکرد و بلافاصله این موضوعات در بهروز بررسی می شد . در کنار برخی سختی ها صادرات بهروز هم رونق می گرفت و راهها برای ورود به بازار های جهانی بازتر می شد. نخستین محموله های صادراتی بهروز در بازار آمریکا مشاهده شد و مواد غذایی ایران با برند ایرانی عرضه شد و FDA آمریکا را دریافت کرد . به جز آمریکا صنایع غذایی بهروز به کشورهای اروپایی، ژاپن، کانادا و کشورهای عربی هم راه پیدا کرد. نخستین خاطرهاش از صادرات این بود که یک محموله بزرگ سس مایونز آماده کرده و به امارات فرستاد اما همه برگشت خورد چون پیشبینیای که برای نگهداری آن کرده بود کافی نبود و همه محموله ارسالی در اثر گرمای هوا از بین رفت و پس از برگشت معدوم کرد. اما پس از آن سایر کالاها را صادر کرد و پس از آن مشکل خاصی در صادرات نداشت. بهروز فروتن تاکید دارد که مدیون کسانی است که به او ستم روا داشتهاند و مدالهایش مدالهای رنجهایی است که کشیده و باز هم هست که مدال بگیرد. وی در حال حاضر بیش از ۲۰۰ لوح و تندیس و لوح خارجی دارد، قهرمان قهرمانان صنعت غذا شده و نخستین سفیر یونیسف در ایران است. همکار سازمان استاندارد هم شده ، بیش از ۹ کنگره ملی صنایع غذایی دایر کرده و عضو شورای صنایع غذاییاست.اوهمه افتخارات اجتماعی را در یک چیز میداند خودش را گم نکرده، نباخته و فخر نفروخته، فقط پشتکار داشته و باور. او شخصیت خود را اینگونه توصیف می کند ؛ آدم لجباز، یک دنده،معقول و پشتکاردار. درباره چیزی که میداند و یقین است اظهار نظر می کند. لجباز و برای چیزی که میخواهد مصر است. درباره ارتباطش با تشکل های مدنی و اتاق بازرگانی می گوید کاری با آنها ندارد. البته بیارتباط هم نیست و در جلسات و نشستهایی که نمایندگان صنعت حضور دارند شرکت میکند اما ارتباط مستمر نداشته ولی با خانه صنعت بیشترین ارتباط دارد. وی معتقد است به جای اینکه بگوییم اتاق بازرگانی و یا اتاق صنایع و معادن و یا حتی پارلمان خصوصی، بهتر است نام آن را پارلمان اقتصادی بگذاریم تا نگاه کلانی به اقتصاد کشورمان داشته باشیم و تقسیمبندیها و مرزها را برداریم. در حال حاضر مقدار مشخص و معینی از دارایی بهروز عنوان نمی شود اما شخص بهروز فروتن در این باره می گوید : بهروز هرچه بخواهید بدهی دارد. سرمایهاش همان آشپزخانه اول است و همه سرمایه در اختیار بانکهاست اگر هم چیزی اضافه شده برای بهروز فروتن نیست. البته چون در کشورهای دیگر تولید ثروت افتخار است اما در اینجا برعکس آن است از بیان خودداری می کند اما تاکید دارد که به راستی سرمایهای ندارد تنها یک کارخانهدارد یک دفتر مرکزی و یک سازمان پخش و سرمایه اصلیاش ۱۵۰۰ پرسنل وفادار است .
صنایع غذایی بهروز در حال حاضرشش واحد تولیدی در کشور دایر کرده که تحت لیسانس بهروز کار میکنند که البته آن هم به دلیل ارزان تمام شدن تولید محصول در مبدأ است برای مثال آبلیموی بهروز در هرمزگان پر میشود یا ربگوجهفرنگی و مربا در مشهد انجام میشود و از سویی واحدهایی که با ظرفیت کم تولید میکنند را به کار میگیریم.بنابراین در شیراز، کرج و مشهد و هرمزگان و اصفهان هم تحت لیسانس دارد و البته کشت و صنعت و تحقیقات هم انجام میدهد. در حال حاضر تقریبا سس مایونز بهروز همیشه در حال فعالیت است و بیشترین فروش را دارد. اما بهروز فروتن از میان انواع تولیداتش مرباها را بیشتر دوست دارم و مربای گل را بیشتر از همه دوست دارد. انواع چاشنیها، سس سالاد تند و با طعم انواع سبزی در حال حاضر در صنایع غذایی بهروز در حال تولید است.
سوابق بهروز فروتن
– متولد ۱۳۲۴ شمسی در تهران
– تحصیلات: رشته مدیریت دانشگاه تهران
– فعالیت ها: تدریس ، پیمانکاری، کارآفرینی – بنیانگذار “گروه صنایع غذایی بهروز” از سال ۱۳۵۶ شمسی
– مدیریت شرکت صنایع غذایی بهرنگ
– مشاور عالی کانون انجمنهای صنایع غذایی کشور
– عضو هیات مدیره بنیاد کارآفرینی دانشگاه تهران
– عضو هیات علمی کمیته کسب وکار مجمع تشخیص مصلحت نظام
– دبیر کانون کارآفرینی مجمع تشخیص مصلحت نظام
– عضو هیات موسس و هیات مدیره انجمن دارندگان نشان استاندارد ایران
– عضو هیات موسس و هیات امنای دانشکده صنایع غذایی
– ریاست کمیته سیاستگزاری اتحادیه سراسری تعاونیهای تولیدی
– اولین قهرمان قهرمانان صنعت کشور
– نخستین کارآفرین نمونه کشور
– سخنران و تدریس در کنفرانسها و همایشهای کارآفرینی و مراکز دانشگاهی
– دریافت بیش از ۳۰۰ تندیس، لوح و تقدیرنامه داخلی و خارجی
– موسس نخستین مرکز تحقیقات صنایع غذایی غیردولتی
– انتشار کتابهای: .” دوست من سلام” .” همیشه برخاستن” نخستین راهنمای کارآفرینی ایرانی . کتاب کارآفرینی “۱+۳۸ ” . “پیشگامان صنعت غذا” معرفی یکصد چهره صنایع غذایی .”صد سال عشق”شرح زندگی موسسان علوم تغذیه و صنعت غذا در ایران . کتاب ویژه”جایزه دکتر هدایت” .”مجموعه مقالات کنگره ملی صنایع غذایی ایران” .”گلنار خانم” ویژه کودکان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برگرفته از : کسب و کار موفق
جواب :
به همین سادگی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برگرفته از : کسب و کار موفق
معاون علمی و فناوری رییس جمهوری گفت: ایران باید با استفاده از خلاقیت جوانان سهم خود را از بازار ۳۰ میلیارد دلاری تولید محتوای دیجیتال از آن خود کند اما شکوفایی ظرفیت بسیار خوب سرمایهگذاری در این عرصه نیازمند توجه به خلاقیت و نوآوری جوانان است.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی بنیاد ملی نخبگان؛ سورنا ستاری معاون علمی فناوری ریاست جمهوری، در مراسم افتتاح شرکت رایمون مدیا با اشاره به توانمندی کشور در حوزه تولید محتوای دیجیتال و انیمیشن گفت: ایران باید سهم خود را از بازار ۳۰ میلیارد دلاری تولید محتوای دیجیتال از آن خود کند اما شکوفایی ظرفیت بسیار خوب سرمایهگذاری در این عرصه نیازمند توجه به خلاقیت و نوآوری جوانان است.
رئیس بنیاد ملی نخبگان پیشرفت فناوریهای حوزه انیمیشن را نیازمند حضور بخش خصوصی دانست و افزود: حوزه انیمیشن، حوزهای نیست که به دست دولت پیشرفت کند و با وام شکل بگیرد؛ رشد این بازار نیازمند سرمایهگذاری بخش خصوصی بهرهمندی، توانمندی خلاقانه و نوآوری جوانان و همچنین توجه به سرمایهگذاریهای جسورانه است.
ستاری مهمترین سرمایه برای پیشرفت این حوزه را شرکتهای نوپا، فناوری، خلاقیت و نیروی انسانی دانست و افزود: این شرکت ها دارایی فیزیکی ندارند و از خلاقیت و داراییهای فکری به عنوان مهمترین سرمایه برای موفقیت در فروش و خلق ثروت بهره می برند.
وی با اشاره به تحولی که شرکت های نوآور در بازار سرمایه و اقتصاد ایجاد میکنند بیان کرد: این شرکتها به زودی جای شرکت های بزرگ را خواهند گرفت و قطعاً زمینهساز تحولی بنیادین در اقتصاد خواهند شد همچنانی که اکنون نیز بسیاری از کسب و کارهای نوپا که از فعالیت آنها کمتر از یکسال می گذارد مرزهای پیشین اقتصاد را جابجا کرده و اکنون به درآمدهای میلیاردی دست یافته اند.
وی افزود: رشد فزاینده و صعودی این شرکتها به زودی موجب تحولی در محیط پیرامونی آنها و ایجاد کلونیهایی از شرکتهای دانشبنیان خواهد شد. اتفاقی که می بایست اطراف دانشگاه ها و مراکز علمی و پژوهشی نیز رخ دهد.
معاون علمی و فناوری رئیس جمهوری، با بیان اینکه کسب و کارهای نوپا فرهنگ جدیدی را وارد اقتصاد کشور کرد که دانش و خلاقیت سرا را به عنوان جایگزین خام فروشی مبنای تولید ثروت قرار می دهد افزود : با کسب و کارهای فناور یک فرهنگ جدید وارد ساختار اقتصادی کشور خواهد شد که البته این فرهنگ از سالیان پیش در میان ایرانیان وجود داشته است اما تکیه به درآمدهای نفتی آن را به دست فراموشی سپرده بود. بر مبنای این فرهنگ شیوه های پیشین تغییر کرده و جای خود را به فرهنگ نوین کسب و کار خواهند داد.
ستاری، اعتماد به نفس توأم با پشتکار و انگیزه جوانانی را که در محیط دانشگاهی پرورش یافته اند، مبنای این فرهنگ دانست و گفت: محیط جدیدی در حال شکل گیری در دانشگاه هاست و حرکت اجتماعی ایجاد شده که سبب می شود شاهد بسیاری از تحولات با سرعتی حیرت آور باشیم.
معاون علمی و فناوری رئیس جمهوری، راه اندازی رایمون مدیا را نمونه ای برای آغاز شکل گیری کسب و کارهای حوزه انیمیشن دانست و گفت: این شرکت زیرساختی برای توسعه فعالیت های دانش بنیان در این حوزه است. اگر پای جوانان به این عرصه باز شود سرمایهگذاران بخش خصوصی به سرمایه گذاری در این حوزه ترغیب خواهند شد.
اعضای توسعه فرهنگی با ابزار انیمیشن گسترده تر است
حسام الدین آشنا مشاور فرهنگی رئیس جمهور، با اشاره به ضرورت پیوند میان فرهنگ و فناوری گفت: مجموعه افتتاح شده یک مرکز فناورانه اما در حوزه فرهنگی است در حالیکه سالها فرصت سوزی مقوله فرهنگ و فناوری را مقابل یکدیگر دانستند و زمان زیادی صرف شد تا به اینجا برسیم و بدانیم که این دو مکمل یکدیگرند.
وی با بیان اینکه برای توسعه فرهنگ نیازمند فناوریهای نرم هستیم گفت: جامعه فرهنگ به عنوان یک کالای مصرفی نیازمند بسته بندی است و میبایست در این حوزه عرضه مناسب حال و ویژگی های کالای فرهنگی، مورد توجه قرار گیرد.
آشنا با اشاره به نقش اثرگذار تولید محتوای دیجیتال در ترویج فرهنگ افزود: انیمیشن دارای مشکلات و محدودیت هایی همچون دیگر حوزه های رسانه نیست و با ابزارهای در اختیار خود فضا را برای رشد فرهنگی فراهم می کند.
بزرگترین مراکز انیمیشن و بازی ایران
به گفته احمدرضا نوری، مدیرعامل رایمون مدیا، این مجموعه با فضای چهار هزار متر مربع در شهر تهران توانایی جذب و به خدمت گرفتن بیش از ۲۵۰ نفر از نیروهای فنی فعال متخصص را در حوزه انیمیشن بازیهای رایانه ای داراست.
وی از این مرکز به عنوان پایتخت خلاقیت و فناوری انیمیشن در کشور نام برد و گفت: این مجموعه به عنوان یکی از بزرگترین مراکز انیمیشن و بازی ایران آماده ارائه خدمات به خلاقان، تولیدکنندگان و استعدادهای جوان است.
وی افزود: اکنون این مجموعه پس از دوسال فعالیت مستمر ضمن کسب دانش فنی ساخت انیمیشن و بازی رایانه ای نمونه مناسبی را برای تولید محتوای دیجیتال مبتنی بر استانداردهای جهانی از یک سو و کمک به کسب و کارهای کوچک فناوران این حوزه از سوی دیگر فراهم کرده است.
حسامالدین آشنا مشاور فرهنگی رییس جمهور، مفتح مدیرعامل شرکت مبین ایران، امیرینیا مدیر موسسه دانش بنیان برکت، اکرمیفر رییس مرکز همکاریهای فناوری و نوآوری، کرمی مشاور معاون علمی و فناوری و دبیر ستاد توسعه فرهنگ علم، فناوری و اقتصاد دانشبنیان معاونت علمی، سجادی نیری دبیر ستاد فناوریهای نرم و هویتساز، سیدهاشمی قائممقام ستاد اجرایی فرمان امام(ره)، جلالیمنش مدیرعامل موسسه دانش بنیان برکت، ستاری را در گشایش استودیوی ساخت انیمیشن کشور همراهی کردند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
برگرفته از : کسب و کار موفق
📚📚📚
وظیفه همه افراد فرهیخته وهمه نهادهای فرهنگی کشور است که دراشاعه، گسترش وتقویت هرچه بیشتر مسئله کتاب و کتابخوانی اهتمام ورزند.
📚📚📚
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
...