کانال تلگرام
آپارات
ارسال ایمیل
اینستاگرام
توییتر
وبلاگــی ها

کسب و کار موفق

کسب و کار موفق

خانواده و کارآفرینی

خانواده و کارآفرینی

توسط .. علوی در ۳۰ تیر ۱۳۹۵

خانواده و کارآفرینی

کارآفرینی مفهومی است که همراه با خلقت بشر وجود داشته است. مروری بر ادبیات کارآفرینی نشان می‌دهد که مفهوم کارآفرینی برای اولین بار توسط اقتصاددانان مطرح شد. سپس با توجه به اهمیت و نقش کارآفرینی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی در جوامع، دانشمندان علوم اجتماعی نیز به بررسی ویژگیهای فردی و اجتماعی کارآفرینان پرداختند.
خانواده، کانونی است که در شکل‌گیری این ویژگیها، می‌تواند نقش حیاتی ایفا کند. در جوامع سنتی که مردان نقش «نان‌آوری» و زنان نقش «خانه‌داری و تربیت فرزندان » را بر عهده داشتند، انتقال ایده کسب و کار بیشتر از طرف مرد صورت می‌گرفت؛ ساختار جدید خانواده درجامعه امروز و به تبع آن خروج زن از خانه، ظهور جلوه‌های تازه‌ای از بروز خلاقیت و نوآوری را در هر دو جنس زن و مرد باعث شد. بدنبال این تغییر نگرش؛ شیوه تولید،‌ سبک زندگی و نقش‌های والدین در درون خانواده نیز دچار دگرگونی شد. به شکلی که هر کدام از والدین با رفتار خود می‌توانند در رشد اعتماد به نفس،‌خلق ایده‌های جدید در خانواده و تعیین مسیر شغلی فرزندان، نقش‌های اساسی را ایفاء کنند.اگر خانواده را از دیدگاه نهادی مورد بررسی قرار دهیم به این نتیجه می‌رسیم که خانواده از نظر کمی و کیفی می‌تواند کانون اصلی اندیشه کار و تلاش و پرورش روحیه خلق ایده و کار در افراد باشد. تحقق این امر مستلزم توجه ویژه والدین به ابعاد و ساحتهای حیات فردی فرزند از هنگام تولد تا زمان تکوین شخصیت اوست. وقتی پدر یا مادر همچون الگویی تلاشگر و مؤثر در عرصه کار و تولید در جامعه ظاهر شوند،‌کارکردهای مثبت ناشی از فعالیت آنها فرزند را به سمت و سویی ترغیب می‌نماید تا ذهن خود را به صورتی منسجم و ثمربخش به ادامه شغل والدین و یا حرفه‌ای جدیدتر سوق دهد. برای چنین فردی دستیابی به منابع اقتصادی ناشی از کار و تسخیر فضاهای جدید، ارزش تلقی می‌شود. چنین طرز تلقی از دنیای پیرامون، ذهن فرد را نسبت به خلق ایده‌ای نو و استقلال اقتصادی و کسب موفقیت، دگرگون می‌سازد. در این مرحله، نوجوان یا جوان ایده‌کاری خود را با خانواده در میان می‌گذارد چه بسا بتواند از تجربیات و رهنمودهای والدین و احتمالاً حمایت مالی و اجتماعی آنها بهره‌مند شود. اینجاست که معیارها و ارزشهای خانواده برای فرزند ملاک عمل و چراغ راه او در مسیر کار و تلاش واقع می‌شود. وظیفه والدین در چنین شرایطی تشریح ابعاد گسترده فعالیت اقتصادی به عنوان ارزش بنیادی برای فرزند و هدایت او در مسیر مطلوب، آغاز توأم با موفقیت را در راه‌اندازی کسب و کار به همراه خواهد داشت.
میزان تحصیلات، نوع شغل والدین، ساخت خانواده، روابط خانوادگی (خصوصاً رابطه والدین با فرزندان)، درآمد خانواده و میزان برخورداری از امکانات رفاهی در شکل‌گیری «فرهنگ کار» در خانواده می‌تواند تأثیر داشته باشد. انسانهای متفاوت، توانمندیهای متفاوتی دارند که اگر از همان دوران نوجوانی در مسیر مشخص هدایت شوند، ‌می‌توانند با خلق ایده‌های جدید خود، تغییر در روند تولید و بالطبع تغییر در فرآیند تکنولوژی را آسان کنند.

...
ادامه مطلب
اشتباهات خطرناک در طراحی وب‌سایت مربوط به کسب و کار

اشتباهات خطرناک در طراحی وب‌سایت مربوط به کسب و کار

توسط .. علوی در ۲۸ تیر ۱۳۹۵

گستردگی دامنه‌ی ارتباطات باعث شده است که صاحبان کسب و کارهای کوچک هم به فکر طراحی یک وب‌سایت برای معرفی کار خود بیفتند. در ادامه به اشتباهات رایجی در زمینه‌ی مدیریت و طراحی وب‌سایت اشاره خواهیم داشت که می‌تواند پیامدهای نامطلوبی داشته باشد.

آیا یک طراحی بد و نامناسب برای وب‌سایت، می‌تواند کسب و کار شما را مورد تهدید قرار دهد؟ این روزها گزینه‌های زیادی برای انتخاب قالب وب سایت کسب و کار وجود دارد. از این رو یک انتخاب مناسب کار خیلی سختی است. به همین دلیل ممکن است وسوسه شوید که اولین گزینه را انتخاب کرده و کار را تمام کنید. حال آن که تفاوت وب‌سایت‌ها در جزئیات کوچک خود را نشان می‌دهد.

سه اشتباه خیلی بزرگی که در طراحی یا مدیریت یک وب‌سایت به وفور دیده می‌شود، عبارت هستند از: عدم فشرده‌سازی تصاویر، استفاده نکردن از نوع درست فایل لوگو و استاندارد نبودن چیدمان محتوا.

 شاید این نکات خیلی ساده به نظر برسند اما هنوز افراد زیادی هستند که آن‌ها در وب‌سایت خود لحاظ نمی‌کنند. در حالی که این سه اشتباه به ظاهر کوچک می‌تواند به قیمت از دست دادن مشتری و اعتبار شما تمام شود. در ادامه، توضیحات بیشتری در مورد این اشتباهات خواهیم داد:

...
ادامه مطلب
تغییر چهره مردانه بازار کار !!!

تغییر چهره مردانه بازار کار !!!

توسط .. علوی در ۲۷ تیر ۱۳۹۵

نسبت زنان شاغل در کشور یا نسبت حضور زنان در بازار کار طبق آمار‌ها نسبت 19 به 80 است. بر این اساس از حدود ۲۴ میلیون نفر در بازار کار کشور 19.4 درصد آن را زنان تشکیل می‌دهند که حدود ۳ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر می‌شوند.

از طرفی سهم زنان در کارآفرینی باوجود میل بالای کارآفرینی در آنها به‌دلیل برخی از محدودیت‌های اجتماعی کم است که البته این محدودیت‌ها مختص کشور ما نیست و براساس آمارهای جهانی در اکثر کشورهای دنیا

مردها سهم بیشتری دارند به‌طوری که در یکی از گزارش‌های جهانی کارآفرینی تعداد مردهای کارآفرین 50 درصد بیشتر از زنان بوده است. در ایران نیز سهم زنان در کارآفرینی براساس مطالعات سال‌های ۸۴ تا ۹۳، حدود 6.2 درصد ذکر شده است.

...
ادامه مطلب
موفقیت ۵ برابری یک کمپین خیریه در تأمین سرمایه از طریق پلتفرم جمع سپاری مالی

موفقیت ۵ برابری یک کمپین خیریه در تأمین سرمایه از طریق پلتفرم جمع سپاری مالی

توسط .. علوی در ۲۳ تیر ۱۳۹۵

موفقیت ۵ برابری یک کمپین خیریه در تأمین سرمایه از طریق پلتفرم جمع سپاری مالی

امروزه «جمع سپاری مالی» در دنیا جایگاه خود را پیدا کرده و در کشور ما نیز مدتی است توجه بیشتری به خود جلب می کند. جمع سپاری مالی که برگردان عبارت Crowdfunding محسوب می شود، یک فرایند جذب سرمایه است که در آن سرمایه ی لازم برای اجرای پروژه های مختلف، اعم از کسب و کاری یا خیریه را می توان به جای چند سرمایه گذار محدود، از طریق تعداد بسیار زیادی سرمایه گذار با مبالغ اندک تأمین کرد.

پروژه های کسب و کاری برای موفقیت از این طریق هنوز در ابتدای راه هستند و تعداد کمپین های ناموفق در این حوزه زیاد است. اما ظاهراً برخی پروژه های خیریه گوی سبقت را ربوده اند و به جای تأمین صد درصدی سرمایه ی مورد نیاز خود از طریق جمع سپاری مالی، حتی پنج برابر هدف اولیه ی خود را محقق می کنند.

اخیراً کمپین خیرخواهانه ی یه لقمه مهربونی توسط سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران در مدت ماه مبارک رمضان، از طریق پلتفرم جمع سپاری مالی فاندوران برای توزیع غذای گرم در محله های فقیرنشین تهران، اقدام به تأمین سرمایه کرد. سرمایه‌ ی اولیه‌ ای که برای پیشبرد این کمپین پیش‌ بینی شده بود، معادل ۱۰ میلیون تومان بوده است، اما در طول ۳۰ روز ماه مبارک رمضان و با مشارکت گسترده ی مردم، بیش از ۵۰ میلیون تومان کمک نقدی برای اطعام نیازمندان جمع‌ آوری شد.

بزرگ‌ ترین جامعه ی هدف این کمپین را بخش های محروم و فقیرنشین شهر تهران تشکیل می داد که ساکنانش در بسیاری مواقع از نعمت سرپناه امن و غذای گرم محروم اند. در این کمپین شهروندان داوطلب در یک حرکت جمعی گسترده با کمک به تأمین یک وعده تغذیه شامل شیر،‌ خرما، سبزی،‌ پنیر، زولبیا، بامیه، سوپ، چای و یک وعده غذای گرم معادل ۱۰ هزار تومان می‌ شد،‌ سفره ی افطاری ساکنان این مناطق را تأمین کردند.

برگرفته از : digiato.com

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

http://www.afsaran.ir/profile/successfulbuir

 https://telegram.me/SuccessfulBusiness

http://www.aparat.com/SuccessfulBusiness

https://www.instagram.com/successfulbusiness.ir

https://twitter.com/SuccessfulBu



...
ادامه مطلب
زندگینامه مبتکر آیس پک!

زندگینامه مبتکر آیس پک!

توسط .. علوی در ۲۱ تیر ۱۳۹۵

آقای بابک بختیاری متولد ۱۳۵۷ اهل تهران موسس و صاحب امتیاز فروشگاه های زنجیره ای آیس پک و مدیر عامل شرکت آیس پک ایرانیان که محصول آیس پک اختراع ایشان بوده و هیچگونه نمونه مشابهی در جهان نداشته است.
این مجموعه کمتر از دو سال توانسته ۱۳۰ فروشگاه در داخل و خارج از ایران (۱۱۸ شعبه در ایران و ۴ شعبه در امارات و ۸ شعبه در دیگر کشور ها که در ذیل آمده است)ایجاد نماید که در مقایسه با سیستم های بزرگ و معروف زنجیره ای دنیا نظیر مک دونالد، استار باکس، کینگ برگر و غیره قابل توجه و بلکه بسیار موفق تر عمل نموده است چرا که آن ها در دو سال اول شروع به کارشان ، تنها یک شعبه داشتند در حالیکه آیس پک توانسته هر ۶ روز یک شعبه در دو سال اول افتتاح نماید .

آقای بابک بختیاری از بدو تاسیس این مجموعه در نظر داشته که آیس پک را به عنوان اولین و بزرگترین مجموعه زنجیره ای ایرانی به دنیا معرفی نماید و در سراسر دنیا شعبات آیس پک را دایر نماید و با توجه به اینکه کشور هائی نظیر آمریکا بیش از ۵۰ درصد صادرات خود را در پشت سیستم های زنجیره ای و برند سازی خود به دیگر کشور ها تحمیل می کنند ولی ایران تا کنون از این روش استفاده نکرده است که آیس پک توانسته ایران را نیز در رقابت با برند های زنجیره ای دنیا مطرح سازد و هم اکنون با صادرات کلیه مواد اولیه جهت شعبات خارجی آیس پک از جمله شعباتی در کشور امارات ، هندوستان ، مالزی ، تایلند ، سنگاپور ،ونزوئلا ، سوریه ، انگلستان و کویت به این مهم دست پیدا کرده و قصد دارد گامی در جهت سربلندی نام ایران زمین و تقویت هویت ایرانی بردارد .

با این چنین کسب و کار موفق ایشان تا به حال بیش از ۱۷۰۰ فرصت شغلی مستقیم و بیش از ۵۰۰۰ فرصت شغلی غیر مستقیم در کمتر از دو سال به وجود آمده و روز به روز نیز افزایش پیدا خواهد کرد . به دنبال این دستاورد آقای بابک بختیاری به عنوان جوان ترین کار آفرین کشور و شاید بتوان گفت که به عنوان پدیده کار آفرینی ایران مطرح گردید و شاید دلیل این موضوع سن کم و مدت زمان کوتاه موفقیت این مجموعه تا به حال بوده است.

منبع سایت آیس پک www.icepackco.com

زندگینامه آقای بختیاری از زبان خودشان :

در آغاز را به فکر راه‌اندازی کسب و کاری با هزینه کمتر افتادم.
از آنجا که از دوران دبیرستان علاقه زیادی به خوردن ساندویچ داشتم و می‌دانستم بچه‌ها نیز از خوردن ساندویچ در مدرسه لذت می‌برند.
پس از مذاکره با مدیران سه مدرسه توانستم بوفه‌ای را برای مدت یک سال تحصیلی اجاره کنم و با سرمایه بسیار اندک، سه یخچال دست دوم و کهنه و با مبلغ صدوپنجاه هزار تومان، بوفه این مدرسه‌ها را راه‌اندازی کردم. این کار درآمد خوبی داشت. در تابستان به دلیل تعطیلی مدارس به دنبال کار دیگری بودم.
یک روز پدرم به دلیل تعویض لوازم اداری محل کار خود از من خواست تا لوازم فرسوده را بفروشم، من هم در مدت کوتاهی با قیمت مناسب موفق به فروش آنها شدم. وقتی دیدم درآمد خوبی از این راه می‌شود به دست آورد به خرید و فروش لوازم دست دوم روی آوردم به طوری که از طریق آگهی‌های روزنامه لوازم دست دوم خریداری کرده و در طبقه دوم خانه رنگ می‌کردم و پس از آن وارد بازار می‌کردم.
با شروع این کار، بوفه مدارس را تعطیل کردم و طرح ساخت میز تحریر را با پدرم در میان گذاشتن و با تکیه بر تجربه‌های پیشین در زمینه فروش میز تحریر پیشرفت زیادی را در این کار پشت سر نهادم.
تا آنجا که مرکز میزهای کامپیوتر رادر خیابان ولیعصر با همکاری یک شریک راه انداختم در ظرف مدت کوتاهی 2 شعب از مرکز میزهای کامپیوتری را ایجاد کردم اما به دلیل بی‌تجربگی و عجله داشتن برای پیشرفت در اثر سهل‌انگاری در برخورد با شریکم دچار مشکل شده و ورشکست شدم.
از آنجا بود که تنها راه پرداختن دیون خود را در پرورش یک فکر خلاقانه و کسب و کاری جدید دیدم که ایده «سوپر خونه سرویس» به ذهنم خطور کرد که مواد غذایی را به شهروندان می‌رساند.
اینجا بود که تصمیم گرفتم برای جلب نظر تولید کنندگان محصولات مختلف برای پخش محصولات آنها به درب منازل در روزنامه آگهی بدهم.
به دلیل نداشتن زمان کافی برای پرداختن بدهی‌ها این کار را رها کردم و به فکر راه انداختن کاری دیگر افتادم همیشه با خودم می گفتم کاری می‌تواند موفق شود که ایده‌ای نو در برداشته باشد.
از دوران کودکی بستنی‌ها را با هم زدن رقیق می کردم و با موز یا اسمارتیز هم می‌زدم و می‌خوردم خیلی از این کار لذت می‌بردم.
تصمیم گرفتم این کار را در مقیاس بزرگ عملی کنم. با تکیه بر تجارب کار قبلی که محصولات مختلف برای توزیع به من پیشنهاد می‌شد به این فکر افتادم که یک بستنی متفاوت برای مردم عرضه کنم.
فکر متفاوت بودن از ذهنم بیرون نمی‌رفت. تصمیم گرفتم بستنی بسازم رقیق‌تر، حاوی میوه که با بسته‌بندی کردن آن از طریق نی‌ بشود آن را نوشید.
پس از شکل‌گیری این ایده در ذهنم نمونه‌های اولیه آن را آماده کردم و برای امتحان به اعضای فامیل و آشنایان دادم.
ایده با استقبال خوبی روبه‌رو شد. تصمیم گرفتم ایده خود را عملی کنم. پس از جست‌وجوی فراوان توانستم دستگاه بسته‌بندی کننده لیوان و نی مخصوص که بتواند بستنی در آن جریان یابد را یافته و آماده راه‌اندازی اولین شعبه آیس پک شدم.
از همان روز نخست چشم‌انداز جهانی شدن محصول را در ذهنم می‌پروراندم به همین منظور روی تابلوی اولین مغازه خود نوشتم آیس پک شعبه مرکزی و بعد از سنجش توان بالقوه بازار در مکان‌های دیگر شعبات دوم و سوم و ... را راه‌اندازی کردم تا آنجا که هم‌اکنون بالغ بر 120 شعبه در ایران و 10 شعبه در کویت، مالزی، دبی و هند در حال فعالیت می‌باشد.
در حال حاضر 1200 نفر به طور مستقیم در شعبات آیس پک مشغول فعالیت هستند و حدود 5000 نفر نیز مشغول فعالیت‌های ستادی، تامین مواد اولیه و توزیع آن می‌باشد.
آقای بختیاری مدیر دبیرستان موسی ابن‌جعفر (ع) تهران و آقای تجردی را تاثیرگذار در پیشرفت خود می‌داند.
تشکیل گروه آموزشی برای آموزش فروشندگان و پرسنل آیس پک از دیگر کارهای مهمی است که در این شرکت صورت می‌پذیرد.
آقای بختیاری حفظ حقوق مالکیت معنوی برای نام تجاری و محصول خود را مهم‌ترین مشکل و چالش پیش روی فعالیت‌های شرکت می‌داند.
ایشان امیدوار است به واسطه محصول جهانی خود توانایی‌های ایران و ایرانی را به همه جهانیان اثبات کند.



برگرفته از : ideas-to-wealth.blog.ir

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

http://www.afsaran.ir/profile/successfulbuir

 https://telegram.me/SuccessfulBusiness

http://www.aparat.com/SuccessfulBusiness

https://www.instagram.com/successfulbusiness.ir

https://twitter.com/SuccessfulBu



...
ادامه مطلب
تعریف کسب و کار

تعریف کسب و کار

توسط .. علوی در ۲۰ تیر ۱۳۹۵

تعریف کسب و کار

ویکیدیا می ‌نویسد :کسب و کار (به انگلیسی: Business)، یک سازمان است که برای فراهم کردن کالا، خدمات و یا هر دو به مشتری ایجاد شده است. کسب و کار در اقتصاد سرمایه‌داری حکم‌فرماست، بیشتر کسب و کارها که مالک آن‌ها بخش خصوصی است برای این ایجاد شده‌اند که سودساز باشند و دارایی صاحب‌شان را بیشتر کنند. کسب و کارها می‌توانند ناسودبر باشند و یا مالک آن‌ها دولت باشد. از کسب و کاری که چندین فرد در دارایی آن شریک باشند با عنوان شرکت یاد برده می‌شود، هر چند که این واژه تعریف دقیق تری نیز دارد. ( businessdictionary.com) 
 
 
نویسندگان مختلف، تعاریف متفاوتی از کسب و کار دارند. در واژه نامه‌ی آکسفورد، کسب و کار به معنی خرید و فروش و تجارت آمده است. در واژه نامه‌ی لانگ من، کسب و کار به فعالیت پول در آوردن و تجارتی که از آن پول حاصل شود، گفته می‌شود.
به زبان ساده، کسب و کار عبارت است از حالتی از مشغولیت و به طور عام، شامل فعالیت‌هایی است که تولید و خرید کالاها و خدمات با هدف فروش آنها را به منظور کسب سود، در بر می‌گیرد.
1. بر طبق نظر (ارویک و هانت) و کاری که در آن خدمات یا کارهایی که دیگر افراد جامعه به آن نیاز دارند و مایل به خرید آن هستند و توان پرداخت بهای آن را دارند، تولید، توزیع و عرضه می شود. ، کسب و کار عبارت است از هر نوع کسب
2. (پترسن و پلومن) بر این باورند که هر تبادلی که در آن خرید و فروش صورت گیرد، کسب و کار نیست، بلکه کسب و کار، هر نوع تبادل تکراری و تجدید شونده ی خرید و فروش است.
3. پروفسور (اون)، کسب و کار را یک نوع کاسبی می داند که طی آن کالاها یا خدمات برای فروش در بازار تولید و توزیع می شوند.
بنابراین با توجه به تعاریف یاد شده می توان دریافت که کسب و کار با خرید و فروش کالاها، تولید کالاها یا عرضه ی خدمات، به منظور به دست آوردن سود، سر و کار دارد.  با توجه به تعاریف یاد شده، ویژگیهای کسب و کار، عبارتند از:
 
1. فروش یا انتقال کالاها و خدمات برای کسب ارزش
2. معامله ی کالاها و خدمات
3. تکرار معاملات
4. انگیزه ی سود (مهمترین و قدرتمندترین محرک اداره ی امور کسب و کار)

5. فعالیت توأم با ریسک، کسب و کار، همیشه بر آینده متمرکز است و عدم اطمینان، ویژگی آینده است. از این رو، همواره کسب و کار توأم با ریسک است.

برگرفته از :‌ karafarini.ir

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

http://www.afsaran.ir/profile/successfulbuir

 https://telegram.me/SuccessfulBusiness

http://www.aparat.com/SuccessfulBusiness

https://www.instagram.com/successfulbusiness.ir

https://twitter.com/SuccessfulBu



...
ادامه مطلب
سرمایه اولیه برای کار را از کجا بیاوریم ؟

سرمایه اولیه برای کار را از کجا بیاوریم ؟

توسط .. علوی در ۱۵ تیر ۱۳۹۵

اگر در آستانه راه اندازی یک کسب و کار جدید هستید احتمالا بزرگترین مشکل خود را تامین منابع مالی لازم برای اجرای ایده می دانید. از ابتدا خیال خودتان را راحت کنید و دور نام بانک خط قرمز بکشید که فقط عرض خود می برید و زحمت بانک می دارید. بازار سرمایه نیز زمین بازی بزرگان است و مجالی برای کسب و کارهای نوپا نیست. برای تامین سرمایه لازم به دنبال روشهای نوین و خلاقانه باشید مطمئن باشید زودتر از بانک به نتیجه می رسید.

در ادبیات مالی روشهای متعددی برای تامین مالی اولیه یک استارتاپ وجود دارد که بسیاری از آنها همچنان در کشور ما ناشناخته می باشند. در ادامه روشهایی که تجربه عملی و عینی در کشور داشته معرفی می گردد. به یاد داشته باشید هنگامی باید به دنبال تامین مالی باشید که علاوه بر یک ایده محوری، از چگونگی اجرای ایده نیز به اندازه کافی اطلاع دارید. اصطلاحاً مدل مناسب اجرای کسب و کارتان را می شناسید. اگر هنوز برای چگونگی اجرای ایده و راه های درآمد زایی آن تردید دارید توصیه می کنیم هرگز به سراغ سرمایه گذاران و سایر منابع تامین مالی نروید. با این کار فقط کارتهای خود را سوزانده اید.

۱- اولین روش تامین مالی آن است که بدانید هیچ فرمول مشخصی برای تامین مالی وجود ندارد.

خلاقیت و ابداع روشهای جدید تنها قاعده بازی است. خودتان روشهای تامین مالی مربوط به خودتان را ابداع کنید.

۲– خانواده و دوستان (Family & Friends)

این عده شامل کسانی هستند که در واقع باید به شما ایمان داشته باشند؛ حتی بدون نیاز به صبر کردن و دیدن عملی بودن ایده‌ی شما یا پیدا شدن مشتری واقعی. باور کنید چنانچه ایده محوری جذابی داشته باشید و مدل اجرای کسب و کارتان را نیز بخوبی توضیح دهید در محافل دوستانه و خانوادگی از تجمیع پس اندازهای خرد براحتی منابع اولیه لازم برای شروع کسب و کار فراهم می شود.

۳- قرض همتا به همتا (Peer-to-peer lending)

روشی‌ست که در آن گروهی از افراد دور هم جمع می‌شوند تا به هم‌دیگر پول قرض بدهند. این روش سال‌ها برقرار بوده و استفاده شده است. برای مثال گروه‌های کسب و کار کوچک یا گروه‌های قومی که از همدیگر به شکل‌های مشابه حمایت می‌کنند. در حوزه‌ی کسب و کارهای نوپا به دنبال کارآفرینِ هم سطحِ موفقی بگردید که حاضر است برای ایده‌های مشابه سرمایه‌گذاری کند.

۴- تامین جمعی سرمایه (Crowdfunding)

جذب سرمایه جمعی از دو واژه ی crowd به معنای انبوه مردم و funding به معنای تامین سرمایه تشکیل شده است. جذب سرمایه جمعی در واقع کمپینی جهت دریافت حمایت مالی افراد مختلف جامعه به خصوص کاربران اینترنت از یک پروژه ازطریق پرداخت بخشی از سرمایه ی مورد نیاز برای اجرای آن پروژه می باشد.

در این روش از قدرت اینترنت برای پیدا کردن گروه‌هایی با افکار مشابه استفاده می‌کنید. بدین ترتیب که هر یک از افراد این گروه‌ها با اهداء مقدار کمی پول از تلاش‌های شما حمایت می‌کنند. این روش در بسیاری از شرکت‌های غیرانتفاعی‌ و هم‌چنین در فاز پیش‌فروش بسیاری از محصولات و پروژه‌ها استفاده می‌شود و روز به روز نیز در حال گسترش است. در این روش بسته به خلاقیت خود می‌توانید از مشوق‌هایی برای جلب توجه و اعتماد جمعی سود ببرید. روش‌هایی از قبیل پیشنهاد استفاده از محصول نهایی با قیمتی کمتر در زمانی معین (مثلاً ۵۰% تخفیف برای یک سال)

به عنوان نمونه استارتاپ پزشک خوب که در مرکز رشد دانشگاه شریف مستقر است از این شیوه برای تامین مالی خود استفاده کرده است.

برگرفته از : ir-success.ir

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 https://telegram.me/SuccessfulBusiness

http://www.aparat.com/SuccessfulBusiness

https://www.instagram.com/successfulbusiness.ir

https://twitter.com/SuccessfulBu



...
ادامه مطلب
درآمد بیش از ۱٫۸۰۰ توسعه دهنده‌ بازی موبایل سالانه بیش از یک میلیون دلار است

درآمد بیش از ۱٫۸۰۰ توسعه دهنده‌ بازی موبایل سالانه بیش از یک میلیون دلار است

توسط .. علوی در ۱۴ تیر ۱۳۹۵

موفقیت در زمینه‌ی توسعه‌ی بازی‌های پلتفرم موبایل تنها محدود به نام چند بازی شناخته شده نیست و بسیاری از توسعه‌دهندگان در این حوزه درآمد بسیار بالایی را کسب می‌کنند. اطلاعات ارائه شده نشان از این دارد که بیش از ۱٫۸۸۷ نفر از توسعه‌دهندگان بازی‌های موبایل سالانه درآمدی بیش از یک میلیون دلار برای انتشار بازی‌ها روی پلتفرم اندروید و iOS به جیب می‌زنند.

صنعت بازی سازی برای گجت‌های موبایل که اصطلاحا بازی‌های موبایل خوانده می‌شود، صنعت در حال رشدی است که درآمد بسیار زیادی را نیز برای توسعه‌دهندگان به ارمغان آورده است. شاید بسیاری تنها نام چند بازی مشخص را شنیده بوده و تصور کنند که درآمدزایی در این حوزه بسیار پایین است. براساس آخرین آمار ارائه شده توسط مارتین مک‌میلان که یکی از متخصصان ارشد موسسه‌ی Pollen VC است، بیش از ۱٫۸۸۷ نفر از توسعه‌دهندگانی که در حوزه‌ی ساخت بازی مشغول به فعالیت هستند، سالانه درآمدی بیش از یک میلیون دلار از محل عرضه‌ی بازی‌ها برای اندروید و iOS به جیب می‌زنند. در جریان برگزاری کنفرانس Casual Conncet که در سنگاپور برگزار می‌شود، مک‌میلان به این موضوع اشاره کرده که بسیاری از استودیوهای بازیسازی درآمد بسیار کلانی را کسب می‌کنند که برخلاف نظر عموم در مورد درآمدزایی بخشی از کمپانی‌های مطرح در حوزه‌ی توسعه‌ی بازی‌های موبایل است. مک‌میلان دلیل همه‌گیر شدن فرضیه‌ی کسب درآمد پایین در حوزه‌ی بازیسازی برای گجت‌های موبایل را، فاصله‌ی زیاد رسیدن به سوددهی در این صنعت که ارزش بازار آن بیش از ۳۶.۹ میلیارد دلار است، بیان می‌کند.

وی در این خصوص چنین اظهار نظر کرده است:

تقریبا یک سال طول می‌کشد تا حساب‌های بانکی توسعه دهندگان بازی از محل سوددهی محصولی که به بازار عرضه کرده‌اند پرشده و کمپانی آماده‌ی تبلیغات و بازاریابی شود.

یکی از دلایلی که رسیدن به درآمد در حوزه‌ی توسعه‌ی بازی‌های موبایل را طولانی می‌کند، فاصله‌ی چند ماهه‌ی پرداخت‌ها از جانب فروشگاه‌هایی نظیر گوگل پلی و اپل استور است. عرضه‌ی یک بازی جدید می‌تواند میلیون‌ها دلار درآمد به همراه داشته باشد، اما این بدین معنی نیست که توسعه‌دهندگان در حساب‌های بانکی خود پول کافی برای به دست آوردن گیمرهای بیشتر دارند. در واقع این مشکلی است که پولن به آن اشاره می‌کند.

سال گذشته موسسه‌ی پولن سرویسی را راه‌اندازی کردند که هدف از آن ارائه‌ی کمک‌های مالی به کمپانی‌هایی است که بازی خود را عرضه کرده و در انتظار دریافت درآمد کسب شده هستند. یک توسعه‌دهنده‌ی بازی‌های رایانه‌ای که محصول خود را راهی اپ‌استور کرده، می‌تواند با نگاهی به تحلیل‌ها و شاخص‌های نمایش دهنده‌ی عملکرد، به پیش‌بینی درآمد خود در ۸، ۱۲ و ۱۶ ماه آینده بپردازد. پولن در چنین فازی به توسعه‌دهندگان کمک می‌کند تا در بازه‌ی زمانی که گوگل و اپل درآمد کسب شده را به توسعه‌دهندگان پرداخت کنند، به تبلیغات و جذب هر چه بیشتر گیمرها بپردازند. در واقع جذب گیمرهای بیشتر به معنای درآمد بیش از پیش‌بینی‌ها است.

هدف اصلی از حمایت از توسعه‌دهندگان در چنین مرحله‌ای را باید جذب هر چه بیشتر مخاطبان و گیمرهای بیشتر به بازی خواند، حال آنکه توسعه‌دهندگان می‌توانند منابع مالی تزریق شده را صرف امورات دیگری نظیر بهینه‌سازی بازی یا اضافه کردن امکانات بیشتر به بازی نمایند. پولن از سویی دیگر بصورت مستقیم با آژانس‌های تبلیغاتی نیز همکاری می‌کند. برخورداری از چنین کانال‌های ارتباطی این امکان را به پولن می‌دهد

تا در صورت نیاز به توسعه‌دهنده‌ای که در انتظار دریافت درآمد ۵٫۰۰۰ دلاری از گوگل یا اپل است، ۵٫۰۰۰ دلار به عنوان کمک هزینه پیش از دریافت مبلغ مورد نظر از سوی کمپانی‌های اسم برده شده، پرداخت کند.

پولن علاوه بر در اختیار قراردادن مبلغ مورد نظر، به توسعه‌دهندگان مشاوره‌هایی را نیز ارائه می‌کند که بیشتر روی منافعی تاکید می‌کند که می‌توان از طریق افزایش تعداد گیمرها به دست آورد. افزایش تعداد گیمرها به معنای افزایش درآمدی است که به ازای هر نفر اضافه به کمپانی تزریق می‌شود.

مک‌میلان در مورد افزایش تعداد گیمرها چنین اظهار نظر می‌کند:

در صورتی که بتوان یک کاربر جدید را با هزینه کردن یک دلار به دست آورد، این کاربر در طول زمان ارزشی دو دلاری خواهد داشت.

پولن برای اثبات عملکرد صحیح سرمایه‌گذاری، استودیوی بازیسازی Pixonic را معرفی کرد. براساس اطلاعات ارائه شده این استودیوی بازیسازی عنوان Walking War Robots را منتشر کرده و پس از انتشار بازی از منابع مالی پولن برای جذب هرچه بیشتر کاربران استفاده کرده است. نتیجه‌‌ی حاصل نشان از این دارد که این کمپانی پس از سرمایه‌گذاری برای جذب بیشتر کاربران شاهد این موضوع بوده که پس از چند ماه درآمد کسب شده بسیار بیشتر از برآوردهای این کمپانی براساس داده‌های اولیه بوده است.

برگرفته از : zoomit.ir

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 https://telegram.me/SuccessfulBusiness

http://www.aparat.com/SuccessfulBusiness

https://www.instagram.com/successfulbusiness.ir

https://twitter.com/SuccessfulBu



...
ادامه مطلب
داستان ایران خودرو

داستان ایران خودرو

توسط .. علوی در ۸ تیر ۱۳۹۵

در سال 1303 خورشیدی در خانواده سید علی اکبر خیامی، مرد روحانی مشهدی، که همیشه شال سبزی به سر می‌بست پسری به دنیا آمد که نامش را احمد گذاشتند. سید علی اکبر از هفت سالگی احمد را به مدرسه فرستاد به این امید که درس بخواند و طبق سنت آن روزگار، کارمند دولت و حقوق بگیر شود امّا احمد عاشق کارهای صنعتی به خصوص سر و کلّه زدن با اتومبیل بود

همین که از مدرسه بیرون می‌آمد یک لُنگ می‌گرفت و به شست و شوی اتومبیل‌های کوچه خیابانها می‌پرداخت و با به دست آوردن پول از این راه به بودجه خانواده کمک می‌کرد. کمی که بزرگتر شد چند آچار و پیچ و مهره و گاز انبر خرید و در کوچه، خیابانها تعمیرهای ساده اتومبیل را هم انجام می‌داد. بعضی‌ها ادعا می‌کردند لنگی را که احمد خیامی در نوجوانی با آن به شستشوی اتومبیل می‌پرداخت در خانه مجلل سه و هفت هزار متری اش واقع در انتهای زعفرانیه به چشم دیده‌اند که در اتاقش آویزان کرده و به آن افتخار می‌کرد. امّا دیگران ادعا می‌کنند چنین لنگی وجود نداشته است. امّا خاطره اتومبیل شویی‌های نوجوانی همیشه در ذهن خیامی زنده بود و او همواره با افتخار می‌گفت که در سرمای زمستان مشهد گاه آن قدر روی اتومبیل‌ها کار می‌کرد که دستهایش ترک می‌خورد و او ناچار می‌شد پیه داغ کرده روی آن بریزد تا زخم آن التیام پیدا کند. مردان خود ساخته از این خاطره‌ها زیاد دارند و احمد خیامی مردی خود ساخته و خاکی بود.

زندگینامه محمود خیامی از زبان خودش: 

من فرزند حاج سید علی اکبر خیامی و در دی ماه 1308به دنیا آمدام. مرا محمود نام نهادند. از دوران کودکی خاطره‌ای ندارم در سال 1314 شوروی، امریکا ، انگلستان بدون مجوز قانونی ایران را اشغال کردند و سربازان روسی کنترل شهر مشهد را به دست داشتند. پدرم تجارت حمل و نقل داشت و شوروی‌ها کلیه کامیونها پدرم را برای محصولات خود از دستش خارج و محل کامیونها را مصادره کردند. ایام به سختی می‌گذشت با اتمام جنگ پس از مدتی روسها مشهد را ترک و از کامیونهای پدرم خبری نبود لیک محل کامیونهارا آزاد گذاشتند و محل مذکور را پدرم تبدیل به تعمیرگاه نمود و من که در دبیرستان شاهرضا مشهد درس می‌خواندم محمود خیامی برای راه‌اندازی تعمیر گاه مشغول کار شدم و شبها برای ادامه تحصیل در مدرسه رازی تحصیل می‌کردم. در سال 1328 عازم تهران شدم و به اتفاق برادرم ایران ناسیونال را تاسیس و اجازه ساخت اتوبوس و بعداً اجازه ساخت اتومبیل سواری را از دولت دریافت کردیم. در سال 1979 عازم اروپا و مجدداً مشغول فعالیت تجاری و افتتاح نمایندگی مرسدس بنز در لندن شدم که امروز تعداد نمایندگی‌ها در انگلستان و امریکا به هفت دستگاه رسیده است. با خدای محمّد عهد کردم که درآمد این دستگاهها را برای فرهنگ وطنم صرف نمایم. من افتخار خادمی علی بن موسی الرضا را دارم و اوست که همیشه پشتیبان من در سخت‌ترین شرایط می‌باشد.

احمد کارش را در رشته اتومبیل با عشق و پشتکار شروع کرد. روزی که در خردسالی نخستین دوچرخه‌اش را تهیه کرد همه عشق و علاقه‌اش آن بود که یک موتورسیکلت را جانشین آن کند. وقتی توانست یک موتورسیکلت کهنه را به صورت نقد و اقساط خریداری کند چشمش به اتومبیل‌های معدودی بود که در آن سالهای بعد از شهریور 1320 و اشغال کشور به وسیله منافقین از خیابانهای مشهد عبور می‌کردند. در آن زمان اتومبیل یک وسیله اشرافی محسوب می‌شد و قیمت آن بسیار گران بود. احمد نمی‌توانست با پولی که از حمل مسافر با موتور سیکلت یا کرایه‌دادن آن به نوجوانان به دست می‌آورد اتومبیلی خریداری کند. امّا به زودی توانست با شستشوی اتومبیل در خیابان‌های مشهد و تعمیر اتومبیل‌هایی که در کنار خیابان‌ها از حرکت باز می‌ماندند با موتور اتومبیل آشنا شود و بعد‌ها تا روزی که توانست نخستین اتومبیل عمرش را تهیه کند در گاراژهای مشهد به کار تعمیر اتومبیل بپردازد. عشق احمد خیامی به اتومبیل آنقدر زیاد بود که سالهای بعد که در کارخانه‌اش پانزده هزار کارگر و کارمند کار می‌کردند و تولید سالانه پیکان به یکصد و پنجاه هزار رسید هر وقت اتومبیل خودش یا نزدیکانش عیب و ایراد پیدا می‌کرد در مقابل چشم کارگران و راننده‌ها کتش را میکند، آستین‌هایش را بالا می‌زد و مشغول تعمیر اتومبیل می‌شد و الحق این کارفرمای بزرگ صنایع اتومبیل‌سازی کشور از هر مکانیسین متخصصی بهتر از عهده کار بر می‌آمد. او عاشق این ماشین چهار چرخ موسوم به اتومبیل بود و برایش هیچ لذّتی بالاتر از زمانی نبود که با پیچ و مهره‌های آن کار می‌کرد. در گفتگویی که چندی قبل با یک مهندس ساختمان که دوست و همشهری و خویشاوند احمد خیامی بود در باره پشتکار او داشتم. می‌گفت : «گاهی که در زمستان قرار می‌گذاشتیم ساعت شش یا هفت صبح سر ساختمان‌های نیمه تمام کارخانه ایران ناسیونال در جادّه کرج برویم، او ساعت چهار یا پنج صبح به در خانه من می‌آمد. وقتی می‌گفتم در این ساعت روز هوا تاریک است و نمی‌شود کاری انجام داد، باز روزهای بعد در همین ساعت می‌آمد و در سرمای سرد زمستان یکی، دو ساعت در داخل اتومبیل منتظر می‌ماند تا وقت حرکت فرا رسد» او در تابستان نوعی دیگر عمل می‌کرد. در گرمای سوزان تیر و مرداد همین که می‌دید کارگر‌های ساختمانی دچار عطش هستند سوار اتومبیل می‌شد به سرعت به کرج می‌رفت و قالب‌های یخ و نوشابه می‌خرید. البته این مربوط به اوایل کارش بود که هنوز کارخانه وسایل و امکانات زیاد نداشت این‌ها نمونه‌هایی از عشق و پشتکار احمد خیامی بود. امّا آیا برای موفقیت همین دو عامل کافی است؟ بسیاری هستند کسانی که عشق و علاقه را با پشتکار به حدّ کمال دارند امّا موفق نمی‌شوند. پس عوامل دیگری هم لازم است که از جمله آن‌ها باید از شانس و ارتباطات یاد کرد. یکی از شانسهای زندگی احمد خیامی آن بود که در حین کارش به عنوان راننده و تعمیر کار با فریدون سودآور نماینده فروش اتومبیل‌ها و اتوبوس‌های مرسدس بنز و همچنین سازنده کامیون‌های خاور آشنا شد. عشق و علاقه و پشتکار و ابتکار احمد خیامی سبب شد که سودآور که مردی موفق و ثروتمند و مشهور بود و به عنوان داماد حاج حسین آقا ملک با مقامات بالا ارتباط داشت، احمد خیامی کارگر را به عنوان یک دوست و همکار پذیرفت و تا زمانی که خود احمد خیامی به صورت یک کارفرمای موفق در آمد از او حمایت و به افرادی چون اردشیر زاهدی معرفی کرد. مردان خود ساخته در طول عمر خود دست به کارهای متعدد می‌زنند و نا کام می‌مانند اما ناگهان در میان آن همه کار یکی با موفقیت همراه می‌شود و با آن به هدف می‌رسند. احمد بعد از مدّت‌ها ماشین‌شویی، کرایه‌دادن دوچرخه و موتورسیکلت، آوردن اتومبیل از تهران به مشهد و کار در تعمیر گاه خیام مشهد به این نتیجه رسید که در زادگاهش بیش از این امکان ترقی برایش وجود ندارد. گاراژ و تعمیر گاهش را به برادر کوچک‌ترش محمود سپرد و در آستانه سی سالگی عازم تهران شد. در آن زمان در تهران کسانی بودند که اتاق اتوبوس می‌ساختند. مانند: اتوبوس شمس العماره، اتوبوس ایران پیما. اینها شاسی اتوبوس را از خارج وارد می‌کردند و با چوب و آهن و ارّه و چکش برای آن اتاق می‌ساختند و از قضا خوب هم می‌ساختند. نام بعضی از این اتوبوس‌ها کادیلاکی بود. به سبب آن که قسمت عقب اتوبوس را به شکل عقب اتومبیل کادیلاک که در آن زمان خیلی معروف بود در می‌آوردند و همچنین اتوبوس‌هایی بودند که به بادماغ و بی‌دماغ معروف بودند. احمد شیفته کار این صنعتگران با ذوق شده بود، کسانی که صنایع دستی را جایگزین یک کار کاملاً صنعتی کرده بودند. آرزو داشت خودش هم دست به چنین کاری بزند امّا این کار پول لازم داشت و احمد پول نداشت. پس تصمیم گرفت کاری بکند که احتیاج به سرمایه بسیار زیاد نداشته باشد. احمد خیامی طی مدّتی که برای رساندن اتومبیل‌های مارک‌های مختلف از تهران به مشهد و همچنین زمانی که در تعمیرگاهش در مشهد روی اتومبیل‌های مختلف کار کرده بود متوجه شد که وقتی موتور اتومبیلی خراب می‌شود اولین کار یک تعمیرکار آن است که قطعه معیوب را با یک قطعه سالم عوض کند. فروشندگان قطعات یدکی که از آن موضوع اطّلاع دارند آن قطعات را چند برابر ارزش واقعی می‌فروشند، صاحبان اتومبیل‌ها و تعمیرکاران هم که می‌دانند که تا وقتی آن قطعه عوض نشود اتومبیل به صورت یک دستگاه بی‌مصرف در می‌آید آن قطعه را به هر قیمت که عرضه کنند، می‌خرند. احمد که سرمایه اندکش اجازه نمی‌داد اتاق اتوبوس بسازد و یا یک تعمیرگاه مجهّز در تهران تأسیس کند، تصمیم گرفت، یک مغازه کوچک فروش قطعات و لوازم یدکی اتومبیل افتتاح کند. از یکی از آشنایان به نام آقای نیکبخت یک مغازه کوچک در خیابان اکباتان اجاره کرد یک تابلو بزرگ با عنوان فروشگاه تضامنی برادران خیامی بالای آن زد و به فروش قطعات یدکی اتومبیل پرداخت. احمد خیامی بعدها درباره آن تابلوی تضامنی و عنوان کمی عجیب آن گفت: «به غیر از برادران نمازی و برادران کاشانچی و فریدون سود آور که قبلاً با آنها کار کرده بودم و به من اعتماد داشتند بقیه نماینده‌های اتومبیل حاضر نمی‌شدند جنس نسیه بدهند. تهران آن زمان نمایشگاه انواع اتومبیل‌های کشور‌های مختلف بود. من برای آن که خریداران را به سوی مغازه جلب کنم ناچار بودم قطعات و لوازم همه اتومبیل‌ها را بفروشم. انتخاب عنوان شرکت تضامنی برادران خیامی به کارم اهمیّت می‌داد هم به عنوان شرکت تضامنی به فروشنده‌ها نشان می‌دادم که شرکت فقط در حد سهام مسؤول بدهی هایش نیست و آن‌ها می‌توانند برای وصول مطالبات خود از سایر دارایی‌های برادران خیامی هم اقدام کنند.» خوشبختانه فروشنده‌های قطعات یدکی مارکهای مختلف اتومبیل هرگز برای وصول مطالبات خود ناچار به اقدام نشدند. کار شرکت تضامنی برادران خیامی خیلی زود و خیلی زیاد گرفت به طوری که یکی یکی مغازه‌های اطراف و اتاق‌های طبقات بالای ساختمان را اول اجاره و بعد خریداری کرد. از یک مهندس آرشیتکت خواست با آهن‌بندی و تغییر دکوراسیون طبقه اول را تبدیل به یک فروشگاه بزرگ و طبقات بالا را تبدیل به آپارتمان‌های دفتری بکند. رونق کار فروشگاه آنقدر زیاد بود که او تعدادی کارمند، ویزیتور و فروشنده استخدام کرد. این فروشگاه بعدها به نام «پی.ال.پی» به صورت یکی از بزرگترین قطعات یدکی اتومبیل در ایران در آمد درآمدش آن قدر زیاد بود که احمد می‌توانست تا آخر عمر در ناز و نعمت زندگی کند امّا هدف احمد خیامی این نبود او آرزوهای دور و دراز داشت.

درآمد احمد خیامی از فروش قطعات یدکی اتومبیل در فروشگاه خیابان اکباتان زیاد بود با گرفتن نمایندگی لاستیک کنیتانتال، باتری دنا و بعضی قطعات دیگر از خارج زیادتر شد به طوری که تصمیم گرفت به آرزوی دیرینه‌اش در مورد ساختن اتاق اتوبوس جامه عمل بپوشاند. قطعه زمینی در جاده کرج بین جاده مخصوص و اتوبان کرج به قیمت متری یک تومان خرید، یک سالن بزرگ در آنجا ساخت و وسایل کار ساخت اتاق اتوبوس را در آنجا نصب کرد. شکل این سالن شبیه پروانه بود به این سبب اسم آن را سالن شاپرکی گذاشتند -کارگران قدیمی ایران ناسیونال حتماً این بنا را که نخستین بنا در زمین کارخانه بود به خاطر می‌آورند-آن‌گاه از فریدون سودآور نماینده مرسدس بنز در ایران شاسی اتوبوسهای مرسدس بنز را می‌گرفت و روی آن‌ها اتاق می‌ساخت. این کار تا اینجا تازگی نداشت. در آن زمان در تهران عده زیادی به ساختن اتاق‌های اتوبوس اشتغال داشتند. و الحق اتاق‌های قشنگی هم می‌ساختند. اتاق‌هایی که در ظاهر با اتاق‌های ساخت خارج فرق نداشت، پس احمد تصمیم گرفت برای جلب خریدار دست به ابتکارهایی بزند. احمد خیامی طی مدتی که اتومبیل‌های مختلف را از تهران به مشهد می‌برد. در بازگشت همین مسیر را به وسیله اتوبوس طی می‌کرد اغلب مشاهده می‌کرد کودکان خردسال یا مردان و زنان سالخورده یا بیماران با خواهش و التماس از راننده تقاضا می‌کنند: آقا… بی زحمت چند دقیقه نگهدارید… و راننده با غر و لند نگه می‌داشت و مسافر شرمزده زیر یک درخت یا پشت یک دیوار خودش را سبک می‌کرد. ایران کشور وسیعی است فاصله بین شهر‌های بزرگ بسیار زیاد است در آن زمان آبادی‌ها بسیار دور از هم بودند و این گرفتاری مسافران همه خطوط اتوبوس‌رانی کشور بود. بعد‌ها که احمد به هواپیما نگاه می‌کرد با خود می‌اندیشید مسافران آن‌ها در موارد اضطراری چه می‌کنند. حتماً به خلبان نمی گویند: «آقا لطفاً یک گوشه نگه دارید…» هواپیما‌ها برای این کار‌ها هم مجهّز شده‌اند. پس چرا او در اتوبوس این کار را نکند؟ بعد از کمی فکر در قسمت انتهایی اتوبوس‌ها یک دستشویی و توالت کوچک درست کرد. این کار مثل تخم مرغ کریستف کلمب ساده بود امّا یکی باید فکرش را می‌کرد. احمد این فکر را کرد و با همین فکر خریداران اتوبوس او چند برابر شد. این کار به شرکت‌های مسافربری دلیلی برای تبلیغ و جلب مشتری می‌داد. وقتی اتاق‌سازهای دیگر از این کار او تقلید می‌کردند احمد یک قدم دیگر برداشت و در گوشه‌ای از اتوبوس یک یخچال نصب کرد تا مسافران در سفرهای طولانی از نوشابه خنک استفاده کنند و بعد‌ها به همان نسبت که کارش رونق پیدا می‌کرد قدم‌های دیگری بر می‌داشت. به جای به کار‌گیری چکش و ارّه معمولی، وسایل برقی و ماشین به کار می‌برد. چند متخصص اتاق‌سازی از آلمان آورد. به جای رنگ‌کردن اتوبوس با قلم مو اتاق رنگ درست کرد. در این اتاق، اتوبوس وارد می‌شد و رنگ‌پاش‌های برقی همه جایش را به طور مساوی رنگ می‌کردند در کنار سالن شاپرکی یک سالن برای ساخت صندلی‌های راحت مخصوص اتوبوس ساخت تا مسافرانی که چندین ساعت روی صندلی می‌نشینند احساس ناراحتی نکنند. این کارگاه صندلی‌سازی بعد‌ها الهام بخش او در ساختن نخستین کارخانه بزرگ مبل‌سازی ایران به نام «مبلیران» شد. در میان مردان خودساخته هستند، کسانی که وقتی از زندگی سخت به مراحل بالا رسیدند اعتقاد پیدا می‌کنند حال که خودشان سختی کشیدند تا به رفاه رسیدند دیگران نیز به نوبه خود باید چنین مراحلی را بگذرانند. احمد خیامی از این گروه نبود عقیده داشت تا حدی که برایش امکان دارد باید از فشار وسختی زندگی دیگران کم کند. او می‌دانست نخستین آرزوی هر کارگر و کارمند ایرانی داشتن یک سرپناه و نجات از خانه به دوشی است. به این سبب همین که کارش در فروشگاه‌های قطعات یدکی خیابان اکباتان و کارگاه ساخت اتاق اتوبوس جاده کرج رونق پیدا کرد به فکر ساختن خانه برای کارگران و کارمندانش افتاد. زمینی در اراضی نیروی هوایی در شرق تهران خرید. از یک مهندس دوست و همکارش خواست در آنجا برای کارگران و کارمندانش خانه‌سازی کند. در آن تاریخ یعنی اواخر دهه سی و اوایل دهه چهل خورشیدی در ایران سابقه نداشت یک کارفرما در بخش خصوصی برای کارکنانش خانه بسازد. به این سبب این مجتمع مسکونی که به 16 دستگاه معروف شد در میان مردم و کارگران و حتی کارفرمایان چنان شهرتی برای احمد خیامی به وجود آمورد و اعتبار او را میان هم صنفانش چنان بالا برد که یک تشکیلات عظیم روابط عمومی هم نمی توانست از عهده این کار برآید در مورد ناهار نیز کارشناسان خارجی عقیده داشتند که غذای کارگران باید مختصر یعنی به صورت ساندویج باشد تا کارگران زود بخورند و مشغول کار شوند. احمد خیامی با این نظر مخالف بود، او می‌گفت: «کارگر ایرانی در خانه غذای کامل و پرکالری نمی خورد. در کارخانه باید یک وعده غذای گرم و پرانرژی به او بدهیم. به همین خاطر یک رستوران مجهز برای پختن غذای سنتی ایرانی ساخته شد» یک روز محمود خیامی مشاهده کرد یکی از کارگران در گوشه ای از حیاط کارخانه مشغول خوردن نان و پنیر و انگور است. از او پرسید چرا در رستوران کارخانه غذا نمی‌خورد کارگر جواب داد: غذای کارخانه 12 ریال است اما نان، پنیر و انگور 6 ریال تمام می‌شود من 6 ریال صرفه‌جویی می‌کنم وچیزی برای خانواده می‌خرم. محمود پس از مشورت با برادر دستور داد که بعد از آن ناهار کارگران در کارخانه مجانی باشد. ما ایرانی‌ها سنت خوبی داریم که امیدواریم آن را در نسلهای آینده نیز هم چنان حفظ کنیم و آن گرامی شمردن خانواده است. احمد که در این زمان مراحل اولیه موفقیت را پیموده بود به فکر خانواده‌اش افتاد. از پدر و مادرش خواست نزد او به تهران بروند، امّا آنها حاضر نشدند مشهد را ترک کنند. احمد در حد امکان برای آنها زندگی راحتی در مشهد فراهم ساخت. برادر کوچکترش مسعود کم سن و سال بود و به تحصیل اشتغال داشت. از محمود که پنج سال از او کوچکتر بود خواست گاراژ و تعمیرگاه مشهد را برچیند و خودش به اتفاق بعضی از کارگران که به نظرش متعهد و متخصص و قابل اعتماد هستند به تهران برود. احمد برای آینده نقشه‌های بسیاری در سر داشت که برادرش محمود می‌توانست در پیاده‌کردن آن برنامه‌ها مدد کارش باشد. محمود خیامی پس از مدّتی کوتاه با همه کارهای فروشگاه قطعات یدکی اتومبیل و کارگاه ساخت اتاقهای اتوبوس آشنایی پیدا کرد و فروشنده‌ها و خریداران را شناخت. احمد وقتی دید او به کارها تسلط پیدا کرده تصمیم گرفت تشکیلاتش را به برادر کوچکترش بسپارد و به مسافرت دور دنیا برود. او این سفر را از دو نظر لازم داشت؛ یکی آنکه کارخانه‌های بزرگ اتومبیل سازی جهان را از نزدیک ببیند و از طرز کارشان آگاه شود و دیگر آنکه از میان آن همه مدل‌های گوناگون یک اتومبیل سواری مناسب را برای مونتاژ در ایران انتخاب کند. در این سفر دو نفر از دوستان و همراهان احمد خیامی او را همراهی می‌کردند. اول به ایتالیا رفت، کارخانه‌های اتومبیل سازی فیات و لانچیا توجه او را جلب کرد به خصوص مجذوب عظمت کارخانه فیات و تنوع تولیداتش شد. فیات در ایران نماینده داشت. برادران کاشانچی (علی و حسن کاشانچی) فیات 1100 را در ایران مونتاژ می‌کردند اما کلیه قطعات این اتومبیل در ایتالیا ساخته و در ایران به هم وصل می‌شد و چون احمد خیامی مدتی نمایندگی فیات را در مشهد داشت و بردران کاشانچی به او خیلی کمک کرده بودن فکر می‌کرد به راحتی بتواند با آنها سر مونتاژ فیات در ایران کنار بیاید. به خصوص آن که آنها تا این زمان هنوز به وارد کردن «پرس»های مورد نیاز کارخانه برای ساختن تنه اتومبیل و قطعات لازم برای مونتاژ اقدام نکرده بودند و دولت هم به آنها فشار وارد می‌کرد که وضع کارخانه را مشخص کنند. احمد خیامی از ایتالیا به اسپانیا رفت. در آن زمان کارخانه اتومبیل‌سازی فورد آمریکا در اسپانیا اتومبیل‌های کوچکی به نام «فی‌یستا» تولید می‌کرد که اسپانیایی‌ها به آن اتومبیل هزار و یک شب لغب داده بودند علّت این نامگذاری آن بود که گفته می‌شد که این کارخانه در هزار و یک روز ساخته شده است. خیامی این اتومبیل را هم پسندید و آن را در اولویت قرار داد. خیامی از اسپانیا راهی آلمان، فرانسه، انگلستان، سوئد و آمریکا شد. او از کارخانه‌های اتومبیل سازی فولکس واگن، مرسدس بنز، دکا، پژو، سیتروئن، رنو و کارخانه روتس سازنده اتومبیل‌های هیلمن، آرو، آونجر و جاگوار بازدید کرد و بیش از همه مجذوب فولکس واگن و مرسدس بنز شد. یکی از دوستان و همکاران احمد خیامی که در این سفر او را همراهی می‌کرد می‌گفت : «احمد از این سفر تجربیات فراوانی اندوخت او که تا این زمان فقط در شهر‌های مشهد و تهران اقامت کرده و تعمیرگاه‌ها و کارگاه‌های این دو شهر را دیده بود. از مشاهده کارخانه‌های بزرگ اتومبیل‌سازی اروپا و آمریکا با ده‌ها و صد‌ها هزار کارگر و کارمند چنان به هیجان آمده بود که دائم در حال برنامه‌ریزی بود که در ایران یک کارخانه اتومبیل‌سازی بزرگ تأسیس کند» در بازگشت به ایران اطرافیان خیامی انتظار داشتند اعلام کند که قصد مونتاژ فیات یا فی‌یستا یا ولوو یا یک اتومبیل آلمانی یا فرانسوی را دارد اما وی می‌خواست اتومبیل «آرو» از محصولات کارخانه اتومبیل‌سازی «روتس» انگلستان را مونتاژ کند. «روتس» در آن زمان یک کارخانه اتومبیل‌سازی ورشکسته بود و خیامی در بازدید از آن کارخانه به تولیدات آن از همه کمتر امتیاز داده بود. یکی از دوستان نزدیک خیامی تعریف می‌کرد وقتی ان خبر را شنیدم گفتم : — مگر خودت نگفتی «روتس» یک کارخانه ورشکسته است پس این انتخاب چه معنی دارد؟ او در حالی که در قیافه‌اش اثری از اندوه دیده می‌شود جواب داد: — در زندگی انسان همیشه مختار نیست هر کاری را که می‌خواهد انجام بدهد. بعد بلافاصله اعتماد به نفس خودش را بدست آورد و گفت به زودی خواهی دید من این مدل ورشکسته را به یکی از معتبرترین اتومبیل‌های جهان تبدیل می‌کنم.

اولین کار احمد خیامی بعد از انتخاب اتومبیل انگلیسی آرو برای مونتاژ تأسیس یک شرکت بود. شرکت نام و سرمایه می‌خواست. نامی که او برای کارخانه اتومبیل‌سازی اش انتخاب کرد ایران ناسیونال بود که امروز به ایران خودرو تغییر نام داده است و با آرم یا علامت گردونه‌ای باستانی که به وسیله اسب کشیده می‌شد. امروزه شاید کمتر کسی بداند چرا خیامی این نام را برای کارخانه اتومبیل سازی‌اش انتخاب کرده. یکی از همکاران سابق او در این باره چنین گفت «بعد از شهریور 1320 و اشغال کشور به وسیله متفقین و آزادی فعالیت سیاسی، جوانان هم به سیاست علاقه پیدا کردند، امّا بیشتر آنها به ویژه روشنفکران و افراد وابسته به طبقات محروم جامعه به عضویت حزب توده در آمدند. حزب توده یک حزب دست چپی متمایل به سیاست‌های اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی بود. امّا احمد خیامی با آن که از طبقات پایین جامعه بود و در جوانی محرومیت‌ها کشیده بود تمایلات ملی گرایانه داشت. به این سبب در شعبه مشهد حزب «ایران» نام‌نویسی کرد و در تمام سال‌های بعد از شهریور 1320 تا بیست و هشت مرداد 1332 که فعالیت احزاب آزاد بود در آن حزب فعالیت می‌کرد و چون جوانی ورزشکار بود و بارها می‌شد او را در صف اول مبارزه بین احزاب و زد و خورد گروه‌های مختلف سیاسی دید. حزب ایران یک حزب کوچک ملّی بود که رهبران و اعضای آن طرفدار دکتر محد مصدق بودند و وقتی نهضت ملی کردن صنعت نفت آغاز شد همگی به عضویت جبهه ملی در آمدند و در حقیقت ستون اصلی جبهه ملی را تشکیل دادند. بعد از 28 مرداد 1332 بسیاری از اعضای حزب ایران گرفتار، محکوم و زندانی شدند امّا احمد مشکلی پیدا نکرد او در زمان جوانی گمنام بود که بین مشهد و تهران فعالیت می‌کرد. بعد از 28 مرداد به کلی از سیاست کناره‌گیری کرد امّا تمایلات ملی گرایانه خودش را از دست نداد به این سبب وقتی برای کارخانه به دنبال اسم می‌گشت نام ایران ناسیونال را انتخاب کرد، ایران به سبب تمایل به حزب ایران و ناسیو نال یا ملی به سبب عضویتش در جبهه ملّی» در مورد اتومبیل هم او نام آرو را نپسندید و تصمیم گرفت برای آن مارک اتومبیل کارخانه روتس یک نام ایرانی انتخاب کند. کلمه آرو در فارسی به معنی «تیر»، «خدنگ» و «پیکان» آمده. او در میان این کلمات پیکان را پسندید. با خواندن این نام انسان کمتر به یاد تیر و خدنگ و نیزه می‌افتد به خصوص که امروز شخص تا نام پیکان را می‌شنود یک اتومبیل در نظرش مجسم می‌شود.

کارخانه ایران ناسیونال روز 12 مهرماه 1341 با سرمایه‌ای در حدود 10 میلیون تومان و با هدف مونتاژ و تولید انواع خودرو در خیابان اکباتان تهران متولد شد و از 28 اسفندماه 1342 با تولید اتوبوس شروع به کار کرد. موسسان اولیه این کارخانه آقایان حاج علی اکبر خیامی ، احمد خیامی، محمود خیامی و خانم‌ها مرضیه خیامی و زهرا سیدی رشتی بودند درسال 1345 قراردادی بین شرکت ایران خودرو و تالبوت در مورد مونتاژ و ساخت خودروی پیکان که نام انگلیسی آن هیلمن بود منعقد شد و به طور رسمی با وارد شدن قطعات از تالبوت انگلستان که در آن روزگار زیرمجموعه شرکت کرایسلر آمریکا بود تولید پیکان در اردیبهشت سال 1346 با ظرفیت 60 هزار دستگاه و با حضور مقامات کشورى آغاز شد، این تیراژ به تدریج به 120 هزار دستگاه رسید.

در پائیز سال ۱۳۴۶ حسین دانشور از مقامات دربار رژیم شاهنشاهی، از خبرنگاران دعوت کرد تا در مجموعه ایران ناسیونال در جاده کرج به تماشاى اولین اتومبیل ساخت ایران بروند.او در حالی که خودرو پیکان را به همه نشان مى داد اعلام کرد که به زودى کارگران این کارخانه بهترین اتومبیل‌ها را سوار خواهند شد. در سال 1353 خط تولید وانت شکل گرفت، در 27 مهرماه 1353 نیز کارخانه ریخته‌گری و موتورسازی دایر شد تا نسبت به ساخت شش قسمت از موتور پیکان 1600 اقدام کند. شاید دانستن این مطلب جالب است که تولید پیکان پس از یک دهه تولید در انگلستان، در ایران شروع شد. محبوب‌ترین مکان‌هایی که بعد از ایران این خودرو در آن تولید یا فروخته شده است را می‌توان انگلستان و استرالیا دانست.

مدل‌های اولیه پیکان در انگلستان دارای حجم موتور 1725 سی‌سی بود، در سال‌های بعد یعنی سال 1969 مدل دولوکس پیکان که در ایران نیز بسیار مشهور است ساخته شد. بهترین مدل پیکان که در ایران معروف به پیکان اونجر است نیز در سال 1975 ساخته شد؛ تالبوت در آن زمان موتور پرتحرک فورد را بر روی پیکان گذاشته بود. پیکان تا قبل از انقلاب در بیش از شش مدل تولید شد که پیکان استیشن، دولوکس، کار، جوانان برخی از مدل‌های قبل از انقلاب پیکان است.

در روزهاى آغازین کارخانه ایران ناسیونال، با تولید روزانه ۱۰ دستگاه اتومبیل سوارى و ۷ دستگاه اتوبوس و کامیون کار خود را شروع کرد. شاید هیچ کس تصور نمى کرد که این کارخانه در برابر تولید فراوان رقباى خارجى دوام آورد و در حالى که تولید سالانه خودروسازان اروپایى و آمریکایى به چند میلیون مى‌رسد، این محصول نوپا که از محصولات یک شرکت ورشکسته در انگلستان است بتواند در میان ایرانیان جا باز کند و روزهاى شکوفایى را آغاز کند، اما اینگونه شد. پیکان خیلى زودتر از آنچه تصور مى‌شد، به میان مردم آمد و شد خودرو محبوب آنها. مردم ایران سوار پیکان شدند و تاریخ این خودرو آغاز شد. درست ۷ سال بعد این کارخانه در گزارشى با اعلام سرمایه خود شگفتى همگان را برانگیخت. در سال ۱۳۵۳ کارخانه طى گزارشى از وضع کار و سرمایه اعلام کرد که سرمایه‌اش به ۵۷۹ میلیون و ۱۲۵ هزار دلار رسیده. شاید این اندازه توجه مردم به این خودرو اعجاب‌انگیز باشد، اما گویا ماجرا همان بود که احمد خیامى بعد از سفر پرماجرایش به کشورهاى غربى گفت و اینک با گذشت بیش از 35 سال از زمان تأسیس آن شرکت ایران خودرو بزرگترین شرکت خودروسازی کشور می‌باشد که به طور متوسط 65 تا 70 درصد تولید خودرو داخل کشور را به طور دائم به خود اختصاص داده است . شرکت ایران خودرو با تولید 111111 دستگاه خودرو سواری و وانت در سال 1376 رکورد تولید سی ساله‌ی خود را شکست و علاوه بر آن موفق شد به میزان قابل توجهی کمیت و کیفیت محصولات خود را افزایش دهد.

برنامه بعدی احمد و محمود خیامی تاسیس کارخانه‌ای در خراسان یا زنجان بود. انتخاب خراسان به سبب علاقه این دو برادر به زادگاهشان بود، اما زنجان را به این علت انتخاب کردند که اولا در مسیر جاده ترانزیتی بود و می‌توانست قطعات اتومبیل را بسته‌بندی شده به آن جا بیاورند و مونتاژ کنند. از آن گذشته احمد خیامی با ذوافقاری‌ها و خانواده افشار دوستی داشت و در مورد واگذاری زمین و عرضه نیروی انسانی وعده‌هایی به خیامی داده بودند اما فقط همین نبود. برادران خیامی در کنار مونتاژ اتومبیل سواری، اتوبوس، مینی‌بوس و آمبولانس یکی پس از دیگری موسسات بهداشتی و فرهنگی تازه افتتاح می‌کردند. برای آنکه به فعالیت‌های این دو برادر پی ببریم نام بعضی از کارخانه‌ها و موسساتشان را در اینجا می‌آوریم:

 

1- کارخانه لاستیک سازی بریجستون ایران

2- شرکت پیستون‌سازی ایران

3- کارخانه پولی رنگ (تولیدکننده رنگ اتومبیل)

4- کارخانجات رضا در مشهد برای تولید سپر و رینگ اتومبیل (قطعات اتومبیل حال حاضر)

5- کارخانه جوش اکسیژن در مشهد با سهم 25 درصدی ایران ناسیونال

6- کارخانه ایدم در تبریز برای تولید موتور

7- کارخانه فنرسازی در جاده کرج

8- کارخانه تولید شن ریخته‌گری

9- کارخانه تولید موتور اتومبیل برای تولید قسمت‌هایی از سیلندر و رینگ و پیستون اتومبیل

10- هنرستان مدرسه صنعتی ایران ناسیونال برای تربیت تکنسین در جاده قدیم کرج

11- هنرستان بزرگ صنعتی مشهد

12- بیمارستان بزرگ در مشهد که نیمه کاره ماند.

13-مرکز مبارزه با سرطان در خیابان کوهسنگی مشهد

14- احداث 12 باب واحد آموزشی در 12 شهر از استانهای خراسان توسط محمود خیامی

15-احداث 8 باب واحد آموزشی در شهر مشهد به نام امام هشتم توسط محمود خیامی

16- شروع احداث 110 واحد آموزشی روستایی به نام محمودیه در خراسان

 

در اواخر سال 1351، زمانی که همه جا صبحت از موفقیت‌های برادران خیامی بود یک خبر باعث حیرت محافل اقتصادی شد. خبر این بود : «برادران خیامی بعد از سالها همکاری، از هم جدا شدند» . اما آنچه این خبر را عیجیب‌تر می‌کرد آن بود که کارخانجات اتومبیل‌سازی پیکان، اتوبوس‌سازی، مرسدس بنز به احمد برادر بزرگتر که موسس این تشکیلات عظیم بود نرسید بلکه سهم محمود برادر کوچکتر شد. احمد خیامی نیز با پولی که از ایران ناسیونال برایش مانده بود، ابتدا تعداد زیادی از سهام بیمه آسیا را خرید و سپس یک کارخانه مبل‌سازی به نام مبلیران تاسیس کرد. او بعد از آن فروشگاه‌های زنجیره‌ای به نام‌های فردوسی، کوروش(قدس کنونی) و فروشگاههایی در تهران و مشهد تاسیس کرد. محمود خیامی هم که حالا صاحب اختیار مطلق ایران ناسیونال شده بود توانست کار را توسعه دهد. اولین بیلان رسمی که بعد از جدایی دو برادر در بهار 1354 منتشر شد حاکی از موفقیت‌های کم نظیر ایران ناسیونال بود و نشان می‌داد که به صورت بزرگترین کارخانه صنعتی کشور در آمده است. به موجب آمارها، فروش تولیدات ایران ناسیونال در سال 1353 به 9/1 میلیارد تومان رسید و دارایی‌اش متجاوز از یک میلیارد تومان بود. این دارایی برای کارخانه‌ای که 7 سال قبل با سرمایه‌ای بین 10 تا 40 میلیون تومان آن هم به صورت زمین و ماشین‌آلات تاسیس شده بود یک معجزه به حساب می‌آمد. فقط مالیاتی که کارخانه به دولت پرداخته بود، 9/25 میلیون تومان بود. فعالیت محمود خیامی به این حد محدود نمی‌شود. او مبلغ هنگفتی برای ساختن اتومبیل برقی سرمایه‌گذاری کرده بود و مشغول مذاکره با کارخانه مرسدس بنز آلمان برای مونتاژ مرسدس بنز 170 هم بود. علاوه بر این‌ها تلاش می‌کرد برای صادرات پیکان و اتوبوس مرسدس بنز بازارهایی در اروپای شرقی و کشورهای همسایه پیدا کند. صادرات این اتومبیل‌ها و اتوبوس‌ها با وجود آن همه سر وصداها مقرون به صرفه نبود، چون قطعات آنها را با ارز معتبر وارد می‌کردند و بعد از مونتاژ در داخل کشور در مقابل ارز نامعتبر شوروی و اروپای شرقی یا معامله پایاپای با کالاهای نامرغوب کشورهای سوسیالیستی صادر می‌کردند. به همین سبب بعد از مدتی به عنوان آن که کارخانه جوابگوی تقاضاهای داخلی نیست جلو صادرات اتومبیل و اتوبوس گرفته شد اما فعالیت ایران ناسیونال در زمینه‌های دیگری ادامه یافت.

احمد و محمود خیامی هر دو پرکار و سختکوش بودند. در نظر احمد بین کارفرما و کارگران تفاوتی وجود نداشت. محمود هم بدون تردید یکی از پرکارترین افراد در تشکیلات ایران ناسیونال بود. او اغلب روزها قبل از کارکنان و کارگران می‌آمد و بیشتر روزها بعد از کارگران و کارمندان می‌رفت. هر دو برادر به شدت مذهبی بودند با این تفاوت که احمد اهل تساهل و تسامح بود، اما محمود همه اصول و فروع دین را به جا می‌آورد. احمد در ساختن مساجد کمک می‌کرد، محمود در شمال خانه‌اش، زمینی را به ساختن حسینیه اختصاص داده بود که در تمام روزهای مذهبی و اغلب جمعه‌ها مراسمی در آنجا برپا می‌شد که اهل محل و بعضی از رجال شرکت می‌کردند. احمد و محمود خیامی هر دو اهل عرفان و درویش مسلک بودند و با وجود داشتن آن همه ثروت و شهرت متواضع و خاکی بودند. هر دو در کارهای خیر پیشقدم بودند. محمود هنوز برای ساختن مدرسه از انگلستان به مشهد پول می‌فرستد. در آغاز ارتباط احمد با مقامات دولتی سبب می‌شد که مشکلات کارخانه زودتر حل شود. در آن ایام محمود بیشتر به کارهای داخلی می‌پرداخت اما از سال 1352 که صاحب اختیار کارخانه شد نوبت ایجاد رابطه به او رسید. چیزی که باعث تعجب می‌باشد، این است که هر دو برادر اهل مطالعه و شیفته ادبیات بودند. دکتر ایرانی در سفری که به انگلستان سفر کرد یک دوره شش جلدی تاریخ ادبیات اثر دکتر ذبیح ا… صفا برای محمود خیامی سوغات می‌برد. محمود با دیدن کتاب می‌گوید «من آن را خوانده‌ام . درباره بعضی از مطالب آن نظریاتی دارم که مایلم روشن شود» همچنین محمود خیامی نامه‌ای به دکتر محمدعلی اسلامی ندوشن می‌نویسد و آمادگی خویش را برای کمک به بنیاد تحقیق و توسعه فردوسی و شاهنامه اعلام می‌کند.

محمود خیامی از بازیکنان قدیمی تیم شاهین بود. علاقه محمود به فوتبال آن قدر بود که همه مسابقات فوتبال کشور و مسابقات مهم تیم‌های خارجی را پیگیری می‌کرد. کارخانه اتومبیل‌سازی روتس (سازنده اتومبیل پیکان) که از این علاقه آگاه بود هر وقت مسابقه مهمی بین تیم‌های معروف برگزار می‌شد برای او بلیت هواپیما، بلیت جایگاه مخصوص مسابقه و رزواسیون هتل می‌فرستاد و محمود خیامی یکی و دو روز به سفر می‌رفت و مسابقات را از نزدیک تماشا می‌کرد. عده ای از دوستان و همکاران محمود خیامی که عشق و علاقه او را به فوتبال دیدند او را تشویق کردند که ایران ناسیونال هم یک تیم فوتبال تاسیس کند. فریدون معاونیان، مهندس معمار صاحب نام که از آغاز با خیامی‌ها همکاری داشت و قسمت اعظم کارخانه‌های ایران ناسیونال و کارخانه‌های جنبی را در تهران، مشهد و اصفهان ساخته در این باره می‌گوید «ما به محمود خیامی گفتیم بیشتر باشگاههای فوتبال معروف اروپا متعلق به کارخانه‌های اتومبیل‌سازی هستند. مانند: یونتوس، فیات ، روتس ، فولکس واگن و…. محمود که به فوتبال علاقه زیادی داشت پیشنهاد را پذیرفت و ایران ناسیونال باشگاه اقبال را که به وسیله صنعتکاران و تاجیک قهرمانان سابق تاسیس شده بود، خریداری کرد و به توسعه آن پرداخت و به این ترتیب تیم پیکان به وجود آمد» اما موفیقت پیکان که حتی زمانی قهرمان کشور شده بود وقتی به اوج رسید که ستارهای تیم شاهین بعد از انحلال آن تیم صاحب نام به پیکان پیوستند.

احمد خیامی بعد از انقلاب به تورنتو می‌رود. او سپس برای معالجه سرطان خود عازم لوس‌آنجلس می‌شود. او قصد داشت کارخانه‌ای در مشهد تاسیس کند. در این زمان با وجود رسیدن به هفتاد سالگی و ضعف جسمی ناشی از بیماری با شور و نشاط جوانی کار می‌کرد. احمد خیامی در این زمان در یک آپارتمان کوچک دو اتاقه در لس آنجلس زندگی می‌کرد که با خانه سی و هفت هزار متری و دریاچه و جزیره اش در تهران قابل مقایسه نبود. یکی از دوستانش که چند روز قبل از مرگش با او دیدار کرده بود درباره این دیدار می‌گفت: «شنیده بودم ریه‌اش کار نمی‌کند، کبدش کار نمی کند، دچار سیروزی کبدی شده و ریه‌هایش حالت اسفنجی پیدا کرده. ظاهرش هم با آن صورت تکیده، چشم‌های گود افتاده و جسم ضعیف از پیشرفت بیماری خبر می‌دهد. اما بر خلاف جسم ضعیف روحیه‌اش قوی بود. در این حال او شروع به یادآوری خاطرات گذشته کرد، ایامی که روزها به ماشین‌شویی می‌پرداخت و شبها بزرگترین آروزیش آن بود که به سینما برود اما چون پول خریدن بلیت را نداشت هر بار به نوعی خودش را به سالن سینما می‌رساند. گاهی پنهانی از در خروجی به داخل سالن می‌رفت و گاهی هم بلیت می‌خرید . یک بار که موفق نشده بلیت بخرد به بلیت فروش می‌گوید که مادرش سخت بیمار است و به او گفته‌اند دکترش به این سینما آمده اگر او را بر بالین مادر نبرد ممکن است مادرش بمیرد. بلیت‌فروش دلش به رحم آمده و او را به این بهانه به سالن می‌رود و فیلم را تا آخر تماشا می‌کند» احمد چند روز بعد شب می‌خوابد و دیگر بلند نمی‌شود. مراسم خاکسپاری احمد خیامی در مموریال پارک ، گورستان ایست وود لس آنجلس در حضور چند تن از دوستان و خویشاوندانش برگزار شد. خبر درگذشت او خیلی زود به ایران می‌رسد، کارگران کارخانه ایران خودرو و کارخانه‌های دیگر و فروشگاه‌های قدس مراسم متعددی به تلافی مراسم ساده امریکا به یاد او برپا می‌کنند. عده‌ای از کارگران تازه این موسسات که این همه تجلیل را نمی پسندیدند به عنوان آنکه او یک سرمایه‌دار طاغوتی بود تصمیم گرفتند مراسم را به هم بزنند. یکی از کارکنان قدیمی ایران ناسیونال با بیان جمله ای از یک نویسنده آنها را آرام کرد. او گفت «هیچ کس به مرده حسادت نمی کند به خصوص اگر مانند ما کارش را با کارگری شروع کرده و مانند هر کارگری ساده وغریبانه به خاک سپرده شده باشد»

محمود نیز اکنون در انگلیس زندگی می‌کند. وی در تیرماه 1382 در همایش بزرگ صنعت ومعدن خراسان به عنوان پیشکسوت نمونه صنعت معرفی شد. ایشان در حال حاضر سرپرست هیات امنای دانش‌نامه ایرانیکا در شهر نیویورک بر عهده دارد و در نیوجرسی نمایندگی فروش بنز را دارد.



برگرفته از : ideas-to-wealth.blog.ir

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 https://telegram.me/SuccessfulBusiness

http://www.aparat.com/SuccessfulBusiness

https://www.instagram.com/successfulbusiness.ir

https://twitter.com/SuccessfulBu



...
ادامه مطلب
قبل از شروع تجارت جدید، حتماً این ۱۰ نکته را بررسی کنید

قبل از شروع تجارت جدید، حتماً این ۱۰ نکته را بررسی کنید

توسط .. علوی در ۵ تیر ۱۳۹۵

مطمئناً می‌دانید که بین یک ایده خوب و شروع فوق‌العاده فاصله زیادی است. اما خیلی‌ها نمی‌‌دانند که چطور باید این شکاف را پر کنند.

اگر دوست دارید بدانید قبل از شروع یک تجارت تازه چه چیزهایی را باید تجزیه و تحلیل کنید تا زمان و سرمایه‌تان را تلف نکنید، تا پایان مطلب را دنبال کنید.

۱ . آیا برای شروع آماده‌اید؟ 

اگر در حال حاضر کارمند یک شرکت هستید، شروع کار خودتان بعنوان یک کارفرما یک تغییر بزرگ در سبک‌ زندگی‌تان است. نباید به اشتباه تصور کنید که این بهترین راه برای سریع پولدار شدن است یا اینکه از مشکلات فرار کنید. شروع یک تجارت جدید کار سختی است و نیاز به تصمیم‌گیری قاطع و یادگیری دارد و در بلند‌مدت جواب می‌دهد. پس قبل از شروع خوب فکر کنید.

۲ . آیا مشتری که پول و تقاضای لازم را داشته باشد، وجود دارد؟ 

اینکه تصور کنید این ایده به نظر خودتان جذاب و بی‌نظیر است به این معنی نیست که همه همین تصور را خواهند داشت. ممکن است مشتریان از یک کالا خوششان بیاید اما اکثر افراد فقط برای چیزهایی که نیاز دارند، چه از نظر احساسی و چه فیزیکی، پول خرج می‌کنند. خیلی‌وقت‌ها هم کسانی که به آن کالا نیاز دارند، پول کافی برای خرید آن ندارند. حتماً برای بررسی این موضوع از متخصصین کمک بگیرید.

۳ . آیا کار مورد نظرتان بازار خوب و رو به رشدی دارد؟ 

باز هم نباید فقط به قضاوت و علاقه خودتان بسنده کنید. به دنبال اطلاعات تحلیلی بازار از یک منبع بی‌طرف و متخصص باشید. 

۴ . آیا بازار کار آن اشباع نشده است؟ 

از موتورهای جستجوی اینترنتی استفاده کرده و تحقیق کنید برای این موضوع راهکاری وجود دارد یا نه. اگر ده رقیب در این جستجو پیدا کردید، بهتر است آن را شروع نکنید.

۵ . آیا راهکار شما هزینه‌های جانبی ندارد؟ 

خیلی از محصولات و خدمات جدید به این دلیل با شکست مواجه می‌شوند که در زمان شروع کار هزینه‌های جانبی آن را نادیده می‌گیرید. موتورهای اتومبیلی که هیدروژن می‌سوزانند خیلی راحت هستند و برای محیط‌ زیست هم خوب‌اند اما ایجاد ایستگاه‌های سرویس‌دهی در سراسر دنیا و ایجاد قوانین ایمنی برای آن‌، ده‌ها سال طول می‌کشد. دقت کنید که همه هزینه‌ها، شبکه‌های فروش، نیازهای بازاریابی و مسائل فرهنگی را در نظر بگیرید.

۶ . آیا برای مقابله با رقبا، توانایی ذهنی و سیاست لازم را دارید؟ 

شاید این راهکار جدید شما هنوز به بازار کشیده نشده باشد اما ممکن است به فکر کس دیگری هم خطور کرده باشد. قبل از شروع حتماً باید خوب تحقیق کنید تا مطمئن شوید. البته این جستجو و تحقیق ممکن است برایتان خرج بردارد.

۷ . آیا می‌توانید تیمی باانگیزه و کاردان جمع کنید؟ 

مطمئناً نمی‌توانید به تنهایی شروع کنید. باید به یک تیم انگیزه داده و آنها را مدیریت کنید ـ برای پایه‌ریزی تجارت، کادر فروش، شرکا و مشتریان. شروع یک کار جدید همیشه سخت است، حتی برای باانگیزه‌ترین و مشتاق‌ترین افراد. 

۸ . آیا به هزینه‌های کار نگاه واقع‌بینانه داشته‌اید؟ 

اکثر افراد وقتی می‌خواهند کار جدیدی را شروع کنند، هزینه‌های شروع کار را دست‌کم می‌گیرند. برای اینکه بتوانید عشقتان به شروع این کار جدید را به یک ارزش کاری قابل‌لمس تبدیل کنید، برنامه کاری بنویسید که نیازها و اهداف آینده کار جدیدتان را به دقت در نظر داشته باشد و حتماً از یک متخصص بخواهید این برنامه را بررسی کند.

۹ . آیا مهارت‌ها و استقامت لازم را دارید؟ 

بعنوان کسی که می‌خواهد کار جدیدی شروع کند، یادتان باشد اگر کارتان با شکست مواجه شود، هیچ مقصری وجود ندارد. از عوامل دخیل در این شکست که بگذریم، بیشتر کارهای جدید به این دلیل شکست می‌خورند که ناامید می‌شوید، نه به این خاطر که پول یا وقت کم می‌آورید. سعی کنید آموزه‌هایتان را بالا برده و قدرت سازگاری‌تان را تقویت کنید. اگر قبلاً با شرکت‌های مختلف مشکل داشته‌اید، ممکن است مشکل اصلی خودتان بوده باشید.

۱۰ . آیا فقط می‌خواهید از کار کنونی‌تان خلاص شوید؟ 

اگر ناامیدانه می‌خواهید فقط از نقش کنونی‌تان بیرون بیایید، اگر به یک سرمایه‌گذار هم تبدیل شوید، برایتان استرس‌زا بوده و راضی‌تان نخواهد کرد. کسانیکه احساس می‌کنند توانایی لازم را دارند اما از کار کنونی‌شان راضی نیستند یا از آن خسته شده‌اند، به کارفرمایان بهتری تبدیل می‌شوند تا آنها که به شدت از خود کار کشیده‌اند، احساس می‌کنند قدر کارشان را ندانسته‌اند یا بیش از اندازه استرس دارند. یادتان باشد، مرغ همسایه همیشه غاز است. توصیه ما این است که تا زمانی که درآمدی از کار جدیدتان کسب نکرده‌اید، کار قبلی‌تان را رها نکنید.

اگر تنها محدودیت‌تان تجربه گروهی و امکانات است، بهتر است ایده‌تان را با یک گروه حرفه‌ای در میان بگذارید تا اینکه خودخواهانه روی نظر خودتان بمانید. هیچکس با چنین رویکردی موفق نمی‌شود.

برگرفته از :‌ ir-success.ir

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

 https://telegram.me/SuccessfulBusiness

http://www.aparat.com/SuccessfulBusiness

https://www.instagram.com/successfulbusiness.ir

https://twitter.com/SuccessfulBu

...
ادامه مطلب