ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
سلسله مطالب “احکام معاملات“، حاوی مسائل مهمّ و مورد ابتلاء در ابواب عبادات و معاملات است که مطابق با فتاوای مرجع عالی قدر حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (دام ظلّه العالی) می باشد.
آرشیو احکام معاملات :
...
استارتاپی که نیمی از سود خود را به کودکان سرطانی اختصاص میدهد، با بهرهگیری از بازاریابی شبکههای اجتماعی، در مدت ۵ سال سرمایهی خود را دو برابر کرده است.
وقتی برایان کلر و زاخاری کویین، شرکت ۲۰ میلیون دلاری خود را با نام لاو یور ملون (Love Your Melon) تأسیس کردند، کویین با پدر و مادرش در مورد چگونگی خلق هویت شرکت صحبت کرد. در آن زمان، کلر و کویین میدانستند هدف شرکتشان حمایت از کودکانی است که با سرطان دستوپنجه نرم میکنند. همچنین میدانستند که یک ایدهای فوقالعاده در دست دارند؛ چراکه تنها چند ساعت بعد از پستی که در مورد کسبوکارشان در صفحهی شخصی فیسبوک خود گذاشتند، ۴۰۰ پیشنهاد دوستی دریافت کردند و یک بسته از کلاههای خود را در طول ۲ روز به فروش رساندند. آنها به ازای هر یک کلاه یا هدبندی که به فروش میرفت، یکی را بهرایگان به کودکان سرطانی اهدا میکردند. حالا آنها به دنبال یک مقیاس و معیار برای کار خود بودند.
آنها میخواستند تولیدکنندههای بیشتری پیدا کنند. کوین نمونه کلاههایی دیده بود که در کشور چین تولید شده بود، ولی والدینش گفتند که نمیشود روی تولید خارج از کشور حساب کرد. به همین علت کویین بهعنوان یکی از دو مالک این کسبوکار کوچک، سعی کرد مسیر جدیدی برای هدایت کارشان پیدا کند.
شرکت لاو یور ملون، که در حال حاضر علاوه بر کلاه و هدبند، شال، دستکش و تیشرت هم تولید میکند؛ علاوه بر یک شرکت تجاری، یک جامعهی انسانی را تشکیل داده است. در فیسبوک و سایر شبکههای اجتماعی، تبلیغات این شرکت به چشم میخورد. بازدهی این شرکت در تبلیغات فیسبوک هفت واحد است، یعنی به ازای هر ۱۰۰ دلار هزینه، هفتصد دلار درآمدزایی میکند. کویین معتقد است که آنها خودشان را با رسانههای اجتماعی رشد میدهند. هرچه افراد بیشتری از این پلتفرم استفاده کنند، توانایی تبلیغات آنها هم بیشتر میشود.
این شرکت کار خود را از پورتلند شروع کرد و ظرفیت تولید خود را در مینهسوتا تکمیل کرد. امروزه این شرکت با ۴۰ تولیدکننده مختلف کار میکند؛ ازجمله شرکت سافت لاین در میناپولیس و نیتینگ میلز در سنت پائول. هویت و برند شرکت بر پایهی اجتماعاتی شکلگرفته که فیسبوک و سایر شبکههای اجتماعی مرکز ارتباطی آنها هستند.
البته همهی برندهای معروف و شرکتهای موفق، اجتماعاتی از هواداران خود در شبکههای اجتماعی تشکیل میدهند. ولی شرکتی مثل لاو یور ملون، نشان میدهد که کارها از طریق رسانههایی مثل فیسبوک بسیار سریعتر پیش میروند. این برند که درواقع شرکتی برای فروش محصولات دیگر تولیدکنندهها است، کمتر از ۵ سال وارد مقیاس کشوری شد.
این شرکت در سال ۲۰۱۲ تأسیس شد و انتظار میرود امسال ۴۵ میلیون دلار درآمد داشته باشد و تعداد کارمندانش از ۱۸ نفر به ۲۴ نفر افزایش پیدا کنند. آنها سالیانه ۳ تا ۵ میلیون دلار برای تبلیغات خود در فیسبوک هزینه میکنند و ۱۴ هزار نمایندهی داوطلب دارند که محصولاتشان را به کودکان سرطانی و همچنین مشتریان مشتاق عرضه میکنند.
برای آنها فیسبوک مرکز استراتژی رسانههای اجتماعی است. از ماه اکتبر تا ماه مارس، آنها روزانه بهطور متوسط ۲۰ هزار دلار در فیسبوک خرج کردهاند و اگر یک پست مهم داشته باشند که نیاز به تبلیغات بیشتری داشته باشد، حاضر هستند هزینهی معقول آن را بپردازند. طبق گفتهی کویین، آنها فقط در فیسبوک بیش از ۶۵۰ هزار طرفدار دارند و اگر پستهای خود را ارتقاء ندهند، نمیتوانند بیش از هزار دیدگاه هواداران و مشتریان خود را مشاهده کنند.
یکی دیگر از عوامل موفقیت آنها، Lookalike Audiences است که سال گذشته توسط فیسبوک معرفی شد. بهاینترتیب که یک شرکت، قشر خاصی از مردم را بهعنوان مخاطبان مرجع خود معرفی کند، سپس ایمیلهای خود را بارگذاری میکند که فیسبوک آن ایمیلها را برای کاربران مشابه با منبع معرفیشده، ارسال میکند. عمده مخاطبان مرجع شرکت لاو یور ملون، دخترانی هستند که به دانشگاه میروند و بین ۱۸ تا ۲۵ سال سن دارند، گروه دیگر مادرانی با سن ۳۵ تا ۵۵ سال هستند.
موفقترین پستهای فیسبوک آنها، مربوط به زمانی میشود که نقاط عطف شرکت را جشن میگیرند؛ مثل زمانی که ارسال کلاههای کودکان سرطانی به سراسر کشور تکمیل شد و به پایان رسید. پس از این مرحله آنها تصمیم گرفتند ۵۰ درصد از سود خالص خود را به بیمارستانها و مراکز تحقیقاتی کودکان سرطانی از جمله بیمارستان تحقیقاتی سنت جود و مرکز خیریه رونالد مکدونالد اهدا کنند. یکی دیگر از پستهای موفق آنها در فیسبوک، در رابطه با خرید اولین بیلبورد تبلیغاتی بود. کوئین میگوید هرگز فکر نمیکرد یک بیلبورد تبلیغاتی عادی کنار بزرگراه، تا این حد هواداران آنها را در شبکههای مجازی به شور و شوق بیاورد. او معتقد است با پنج گام مهم در شبکههای اجتماعی، میتوانید به موفقیت کسبوکار خود کمک کنید:
برای اینکه بتوانید مخاطبان بیشتری داشته باشید، از استراتژیهای مختلفی استفاده کنید. مثلاً میتوانید با استفاده از تبلیغات تصویری یا ویدیویی، به کاربرانتان آموزش بدهید و با آنها وارد تعامل شوید. بعدها میتوانید بر اساس میزان استفاده و استقبال کاربرانتان از انواع مختلف تبلیغات، مدلهای بهینهتری انتخاب کنید یا ارتقاء بدهید. معمولاً از تبلیغاتی بیشتر استقبال میشود که پویا باشند. لینک وبسایت خود در آگهیهای خود ذکر کنید و برای هر دسته از مخاطبان خاص خود، آگهی ویژهای طراحی کنید. بعلاوه برای اینکه تبلیغات شما بهتر دیده شوند، میتوانید از روشهای نردبان کردن آگهی خود استفاده کنید. داوطلبان مجازی هم از آنجا که خودشان زمانی مخاطب شما بودهاند، میتوانند به معرفی بهتر برند شما کمک کنند.
صرف نظر از اینکه برای تبلیغات خود چقدر هزینه میکنید، هدف اصلی شما باید ارتباط با جامعهی هوادارانتان و نه صرفاً فروش محصولات باشد. جالب است بدانید که اگر تمرکز خود را از فروش بردارید، فروشتان بهمراتب افزایش مییابد. پستهای شما باید بتوانند با هوادارانتان رابطه برقرار کنند و آنها را تحت تأثیر قرار دهند، این امر زمانی رخ میدهد که شما راستگو باشید و از واقعیت شرکتتان بگویید.
لزومی ندارد از حواشی استفاده کنید یا با آگهیهای شلوغ نظر کسی را به شرکت خود جلب کنید. اگر مخاطبانتان به یک پست خاص علاقه نشان دادند، میتوانید آن پست را ارتقاء بدهید. از ارائهی اطلاعاتی که هیچ کمکی به مخاطبان نمیکند، خودداری کنید.
کیفیت بر همهچیز ارجحیت دارد. مردم هرروز تبلیغات و تصاویر بسیاری میبینند و محتوای تبلیغاتی زیادی را از نظر میگذرانند. اگر روی کیفیت کار خود سرمایهگذاری نکنید، پولی بیفایده صرف بازاریابی خود کردهاید. شرکت لاو یور ملون، یکسوم پرسنل خود را مسئول بازاریابی کرده که وظیفهی اصلی آنها، تولید محتوای خلاقانه و باکیفیت است.
سلیقهی مصرفکنندگان مدام در حال تغییر است. زمانی مصرفکنندگان به آگهیهای متنی بیشتر توجه میکردند، زمانی تصاویر باکیفیت بیشتر نظر آنها را جلب میکرد و به نظر میرسد در حال حاضر آنها به تبلیغات ویدیویی بیشتر علاقهمند هستند. ویدیوهای بازاریابی شما باید کوتاه باشد و مهمتر اینکه آنها را بر اساس سلیقهی مصرفکنندگان بسازید.
کویین معتقد است که در دنیای رسانههای اجتماعی همهچیز بهسرعت در حال تغییر است و از آنجا که کار با آژانسهای بازاریابی پروسهای زمانبر است، معمولاً ارزش هزینهای را که برای آن صرف میکنید، ندارد. اگر با فرهنگ شرکت خود خوب عجین شده باشید و بتوانید همان فرهنگ را به مرحلهی اجرا درآورید، به مؤثرترین استراتژی بازاریابی دست پیدا کردهاید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
...بسیاری از مدیران و رهبران از نظر زیردستان آنها فوقالعاده و باهوش به نظر میرسند و همین موضوع باعث میشود که انتظار هیچ اشتباهی را از آنها نداشته باشند. اما واقعیت این است که حتی باهوشترین افراد نیز ممکن است در رهبری و مدیریت خود دچار اشتباهاتی شوند. زیرا همه انسان هستیم و به دلایل مختلفی ممکن است اشتباه کنیم. مهمترین موضوعی که در زمینه اشتباه رهبری باید به آن توجه داشت این است که مدیر اول اشتباه خود را بپذیرد و سعی در اصلاح آن داشته باشد. و دوم سعی در یافتن نقاط ضعف و تقویت آنها نماید. زیرا رهبری مهمترین بخش هر کسب و کار است و کاهش اشتباه رهبری تاثیر به سزایی در موفقیت و توسعه کسب و کارها خواهد داشت. در ادامه به بررسی چند نمونه اشتباه رهبری رایج که در میان مدیران کسب و کارها مشترک است میپردازیم.
یکی از رایجترین اشتباه مدیران کسب و کارها عدم توجه به نظرات و انتقادات کارمندان است. نکتهی مهمی که مدیران کسب و کارها باید به آن توجه کنند این است که کارمندان حیاتیترین جایگاه را در موفقیت یا شکست کسب و کار دارند. بنابراین عدم توجه به نظرات و مشکلات آنها منجر به ایجاد مشکلات غیر قابل جبرانی خواهد شد. در مقابل توجه به نظرات، انتقادات سازنده و پیشنهادهای آنها برای بهبود محیط کار حس ارزشمند بودن را در آنها تقویت میکند. کارمندی که با توجه و همدلی مدیر خود مواجه میشود، خود را عضو مهمی از آن کسب و کار احساس میکند و نهایت تلاش خود را برای بهبود و رشد آن میکند. اما عدم توجه به کارمندان و در اولویت قرار ندادن آنها کارکنان را به مرور دچار دلسردی و بیانگیزگی میکند. بنابراین برای پرهیز از این اشتباه رهبری رایج مدیران باید به کارکنان خود ارزش قائل شوند و توجه به نظرات آنها را در اولویت کارهای خود قرار دهند.
متاسفانه بسیاری از مدیران اطلاعات کافی در مورد روند تغییر استراتژی و جوانب مثبت و منفی آن در اختیار کارمندان خود قرار نمیدهند. همین امر نیز باعث ایجاد حس ناخوشایند در کارکنان و انزوا و در نهایت نارضایتی آنها میشود. اما نکتهی قابل توجهی که در این زمینه وجود دارد این است که ارائه اطلاعات کافی به کارمندان باعث ایجاد آمادگی ذهنی برای مواجهه با موقعیتهای مختلف میشود و عملکرد آنها را تحت تاثیر قرار میدهد. اما عدم توجه به احساس کارکنان به تدریج باعث ایجاد بیاعتمادی در آنها میشود. به عنوان یک مدیر فراموش نکنید که هر چه میزان شکاف بین مدیر و کارمند نیز بیشتر شود کسب و کار شما یک قدم به شکست نزدیکتر خواهد شد.
هر چند اکثر مدیران افرادی باهوش و کاربلد هستند اما توجهی به آموزش کارمندان خود نمیکنند. زیرا از نظر آنها آموزش و مربیگری کارمندان جزو اولویتهای کاری سازمان یا کسب و کار مربوطه نیست. برخی از مدیران نیز آموزش کارکنان را فرآیندی پرهزینه و غیر ضروری میدانند. اما جالب است بدانید که مدیرانی که به اهمیت وجود مربی در کسب و کار خود واقف باشند در زمان کوتاهی به نتیجه دلخواه خود میرسند. تعامل با کارمندان، پشتیبانی و برنامهریزی و ارائه آموزش لازم به کارمندان از مهمترین ویژگیهای مدیران موفق است.
بسیاری از مدیران کسب و کارها تصور میکنند رهبر موفق کسی است که به تدوین و اجرای استراتژی و تعیین اهداف میپردازد. اما نکتهی مهمی که در زمینهی رهبری کسب و کار باید مورد توجه قرار گیرد این است که توجه به عواطف و احساسات انسانی یکی از ارکان اصلی رهبری موفق است. داشتن نگاه مکانیکی و ماشینی یکی از نقاط ضعف و اشتباه رهبری رایج در بین بسیاری از مدیران است. طبق تحقیقات انجام شده سازمانهایی موفق هستند که در آنها به شناخت کارمندان توجه ویژهای میشود. زیرا این کارمندان رضایت شغلی بیشتری دارند و بیشتر خود را برنامههای رسمی سازمان وفق میدهند. از سوی دیگر نیز در نظر گرفتن پاداش و تشویق کارمندان نیز یکی دیگر از نکاتی است که رهبران موفق باید به آن توجه کنند.
همانگونه که میدانید امروزه اکثریت قریب به اتفاق مدیران معتقدند که داشتن یک استراتژی ارتباطی بهترین روش برای موفقیت کسب و کار است. زیرا هر چند مدیر مسئول تعیین استراتژیها و چشمانداز بلندمدت برای سازمان است. اما این کارمندان هستند که در بطن کسب و کار حضور دارند و از این رو میتوانند کمک به سزایی در انتخاب استراتژی داشته باشند. بنابراین مدیران باید سیاست سازمان خود را به گونهای تنظیم کنند که کارمندان به راحتی نظرات و پیشنهادات خود را با آنها در میان بگذارند. استقبال از ایدههای جدید و عمل به آنها نیز تاثیر روانی فوقالعادهای بر روی کارمندان داشته و رضایت شغلی آنها افزایش میدهند.
در مجموع میتوان گفت یک مدیر موفق کسی است که علاوه بر مهارت مدیریتی و رهبری به نکات روانشناسی و مباحث رفتار سازمانی نیز توجه داشته باشد. تا با کاهش اشتباه رهبری خود که در میان بیشتر مدیران رایج است، به رشد و توسعه کسب و کار خود کمک کنند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
...این اختراع بیش از آنچه عالم “تیغ زدن صورت” را تغییر دهد، دنیا را عوض کرد. کارخانه تولید ژیلت به یک الگوی اقتصادی تبدیل شد که امروزه در تمام مباحث اقتصاد مدرن مطرح است. این مدل “قیمت گذاری دو بخشی” نامیده میشود.
به نقل از فرادید ، کینگ کمپ ژیلت (King Camp Gillette)، کارآفرین آمریکایی و صاحب شرکت مشهور ژیلت، ایدههای فلسفی و بسیار جالبی داشت. اختراع او توانست علم اقتصاد مدرن را پایه گذاری کند. تیم هارفورد گزارش میدهد. کینگ سی. ژیلت یا کینگ کمپ ژیلت، (به انگلیسی: King C. Gillette) (متولد ۵ ژانویۀ ۱۸۵۵ – درگذشتۀ ۹ ژوئیۀ ۱۹۳۲) کارآفرین آمریکایی بود، که برای اختراع ریشتراش و تأسیس شرکت ژیلت مشهور است. شرکت «ژیلت» هماکنون از برندهای متعلق به کمپانی پروکتر اند گمبل محسوب میشود. آقای ژیلت در سال ۱۸۹۴ میلادی (۱۲۷۳ خورشیدی) کتابی را منتشر کرد و در آن عنوان کرد که «سیستم رقابتی کنونی ما موجب افزایش گزافگری، فقر و جرایم میشود.» وی از سیستمی متشکل از “برابری، فضیلت و شادی” دفاع کرد که در آن تنها یک شرکت – شرکت واحد (United Company) – باید تمام ضروریات زندگی را با هزینه مناسب تولید کند. در کتاب ژیلت از تمام مردم آمریکای شمالی خواسته شده تا همگی در یک شهر به نام “متروپلیس” زندگی کنند. ژیلت در کتابش این تصویر را ارائه داده بود: «آپارتمانهای غول آسای بزرگ… با چنان شکوهی که تاریخ تمدن به خود ندیده و توسط پارکهای مصنوعی با گنبدهای شیشهای رنگی به هم متصل شدهاند و نمایی چشمنواز دارند… نمایشگاه بیانتهای عشق.» اختراعی که اقتصاد جهان را تغییر داد! کینگ کمپ ژیلت یک سال پس از نوشتن کتابش، کاری کرد که به واقع جهان را تغییر داد: وی تیغهای یک بار مصرف (ژیلت) را اختراع کرد. این اختراع بیش از آنچه عالم “تیغ زدن صورت” را تغییر دهد، دنیا را عوض کرد. کارخانه تولید ژیلت به یک الگوی اقتصادی تبدیل شد که امروزه در تمام مباحث اقتصاد مدرن مطرح است. این مدل “قیمت گذاری دو بخشی” نامیده میشود. شاید تاکنون پیش آمده باشد که برای پرینتر جوهریتان بخواهید کارتریج تهیه کنید؛ احتمالا متوجه شده باشید که قیمت کارتریج نزدیک به قیمت خود پرینتر تمام میشود! این اتفاق هیچ معنا و مفهومی ندارد. پرینتر بسیار بزرگتر بوده و به نسبت کارتریج از تکنولوژی پیچیدهتری بهره میبرد. چگونه تهیه میزان کمی جوهر در ظرفهای پلاستیکی تقریبا هم قیمت پرینتر تمام میشود؟ پاسخ را میدانیم: آنها هم قیمت نیستند. اما برای یک تولید کننده، فروش ارزان پرینتر و فروش گران جوهر دقیقا همان الگویی است که معنا میدهد. آیا این الگو جایگزین دیگری دارد؟ آیا خرید یک پرینتر کامل از کارخانه رقیب به صرفهتر است؟ اگر پرینتر جدید تنها کمی از جوهر جدید گرانتر باشد، شما با بیمیلی تمام حاضر به پرداخت میشوید.
آقای ژیلت به این فکر افتاد که میتواند تیغ ژیلتها را هم اندازه خود ژیلت بفروشد الگوی قیمت گذاری دو بخشی با عنوان “مدل تیغ و تیغه (مکینه)” نیز شناخته میشود زیرا نخستین الگویی بود که توجه بسیاری را به خود جلب کرد – توجه مردم به تیغهها یا همان ژیلتهای قیمتی جلب میشد که باید مرتب برای تیغهای جایگزین هزینههای زیادی را پرداخت کنند. پیش از اختراع آقای کینگ کمپ ژیلت، مکینههای ریشتراشی بزرگتر بوده و کار را دشوار میکردند؛ زمانی هم که تیغشان کند میشد، شخص باید با صرف هزینهای گزاف آن را با تسمههای چرمی مخصوص تیز میکردند. حتی این امکان مهیا نبود که شخصی بدون درنظر گرفتن هزینهها، آن تیغه کهنه را دور بیندازد و یک تیغه نو بخرد. آقای ژیلت اما در فرآیندی هوشمندانه پی برد که اگر نگهدارنده تیغ یا همان دسته ماشین ریشتراش را به شکلی بهتر طراحی کند تا بتواند تیغ را محکم نگه دارد، میتواند خودِ تیغها را باریکتر طراحی کند تا با این کار، هزینه نهایی را به شکل قابل توجهی کاهش دهد. البته او از همان ابتدا به مدل قیمت گذاری دو بخشی نرسید. آقای ژیلت در ابتدا کار هر دو قطعه را با هزینهای نسبتا زیاد تولید میکرد. ژیلت تولیدی کارخانه آقای ژیلت ۵ دلار تمام میشد که این میزان معادل یک سوم حقوق هفتگی کارگران در آن زمان بود.
تبلیغ ژیلت محصول ژیلت آنقدر چشم را نوازش میداد که کاتالوگ شرکت خردهفروشی آمریکایی و چندملیتی سیرز (Sears) در سال ۱۹۱۳ میلادی از خوانندگانش عذرخواهی کرد که از نظر قانونی امکان تخفیف دادن بر روی این محصول وجود ندارد. در پایین همان صفحه کاتالوگ یک هشدار نوشته شده بود: «بحث ایمنی ژیلتها را برای راحتی هر چه بیشتر مشتریانمان در اینجا آوردهایم: ما ادعا نمیکنیم که این تیغها در مقایسه با تیغهای ارزان قیمتتر احساس بهتری را برای شما به ارمغان بیاورند.» مدل ارزان قیمت ژیلت و گرانقیمت تیغها به تدریج با انقضای دوره ثبت اختراع ژیلت و ورود رقبا به بازار تکامل یافت. امروزه اما سیاست قیمت گذاری دو بخشی در تمام محصولات مشاهده میشود. برای مثال، پلی استیشن ۴ را در نظر بگیرید.
سونی پلی استیشن ۴ در نوامبر ۲۰۱۳ عرضه شد و تاکنون بیش از ۴۰۰ میلیون دستگاه از این محصول به فروش رسید هر بار که سونی یکی از محصولات پلی استیشن ۴ خود را میفروشد، ضرر میکند: قیمت خرده فروشی این محصول کمتر از قیمت تمام شده تولید و توزیع آن است. اما این مسئله از نگاهشان هیچ اشکالی ندارد زیرا سونی با فروش هر بازی پلی استیشن ۴ سود خودش را میبرد. اما اوضاع نسپرسو (Nespresso) چگونه است؟ نسپرسو، نام تجاری یکی از شرکتهای زیرمجموعه شرکت سوئیسی نستله (Nestlee) است. کار این شرکت تولید دستگاههای اسپرسویی است که با کپسول یا پدهای ویژه همین شرکت کار میکند. درون این پدها یا کپسولها پودرهای قهوه مورد نیاز یک فنجان قهوه تعبیه شده است. نستله از فروش دستگاههایش سود نمیبرد، اما از فروش کپسولهای قهوهاش چرا! ارزش اینرسی به وضوح مشخص است که اگر میخواهید این مدل را به کار بگیرید، باید به نحوی سد راه مشتریان بشوید تا تیغهای ارزان و عمومی را روی تیغههای شما نیندازند. یکی از روشها قانونی است: از طریق ثبت اختراع تیغها. اما ثبت اختراع اقدامی مادامالمعر نیست. انقضای ثبت اختراع کپسولهای قهوه نسپرسو رو به تمام است. به همین دلیل، نسپرسو به زودی شاهد رقبایی خواهد بود که جایگزینهای ارزانتر و سازگار را تولید خواهند کرد. برخی نیز به دنبال راهحلی دیگر هستند: راه حل فنی. همانطور که بازیهای ویدیویی شرکتهای دیگر بر روی کنسول پلی استیشن ۴ اجرا نمیشود و کارتریجهای پرینتری شرکتهای متفاوت احتمالا بر روی همه پرینترها جواب ندهد، شرکتهای تولید کننده قهوه نیز از چیپهایی بر روی دستگاههای خود استفاده خواهند کرد که نتوان به سادگی از هر کپسول قهوهای استفاده کرد.
نسپرسو بیش از آنکه از طریق فروش دستگاههایش درآمدزایی کند، از پادها یا کپسولهای قهوهاش سودآوری میکند مدل قیمت گذاری دو بخشی حتی به پدیدهای دیگر منتهی شده که اقتصاددانان آن را “هزینههای تبادلی” مینامند: اگر میخواهید یک برند قهوه دیگر را میل نمایید، یک دستگاه دیگر خریداری نمایید! این موضوع در مورد کالاهای دیجیتال نیز صحت دارد. اگر کتابخانه گستردهای از بازیهای پلی استیشن یا کتابهای الکترونیکی زیادی برای دستگاه کیندل خود دارید، پس به راحتی نمیتوانید به یک پلتفرم دیگر نقل مکان کنید. هزینههای تبادلی لزوما مالی نیستند؛ آنها میتوانند ناشی از هدر رفتن زمان باشند. اگر من از مشتریان فتوشاپ باشم، پس حاضرم پول بسته بروز رسانی همین نرم افزار را پرداخت کنم به جای اینکه یک محصول ارزانتر را خریداری کنم زیرا مجبور خواهم شد که کارکرد با آن را نیز بیاموزم. به همین خاطر است که بسیاری از شرکتهای نرم افزاری “نسخه آزمایشی” نرم افزارهایشان را در اختیار کاربران قرار میدهند و یا اینکه بانکها و بسیاری از موسسات از تعرفههای “گول زننده” برای جذب مشتریان بیشتر استفاده میکنند. آنها پس از جذب مشتری، تعرفههایشان را در سکوت بالا برده و تغییر بانک برای بسیاری از مشتریان دیگر جذاب نیست. پذیرش معماگونه هزینههای تبادلی همچنین میتواند روانی باشد: نوعی وفاداری به برند! اگر واحد بازاریابی شرکت ژیلت به من بگوید که محصول ارزانتر شرکت رقیب نمیتواند با همان کیفیت آنها کار اصلاح صورت را انجام دهد، سپس من با اشتیاق کامل حاضرم پول اضافی برای خرید تیغهای برند ژیلت را پرداخت کنم. شاید همین مسئله بتواند توضیح دهد که چرا سود ژیلت پس از انقضای ثبت اختراعش و ورود شرکتهای رقیب و تولید تیغهای ارزانتر افزایش یافت.
هر بار که سونی یکی از محصولات پلی استیشن ۴ خود را میفروشد، ضرر میکند اما از طریق فروش بازیها سود خود را کسب میکند احتمالا مشتریان به این نتیجه رسیده بودند که ژیلت برند بسیار معتبری است و ارزش پرداخت پول بیشتر را دارد. مدل قیمت گذاری دو بخشی میتواند بسیار بیکفایت باشد و اقتصاددانان درشگفتند که چرا مصرف کنندگان زیر بار پرداخت آن میروند. شاید بتوان منطقیترین توضیحش را این دانست که مشتریها “گیج میشوند.” آنها یا نمیدانند که دارند تیغ زده میشوند و یا اینکه متوجه میشوند اما درک انتخاب درست و مناسب برایشان دشوار است. حال کنایه کار اینجا است که مدل “تیغ و تیغه” متعلق به همان دورانی است که آقای کینگ کمپ ژیلت از ایجاد شرکتی واحد صحبت میکرد که قرار بود تمام ضروریات زندگی را با قیمتی نازل تولید کند. اما چنین به نظر میرسد که ایجاد مدلی جدید در اقتصاد به مراتب آسانتر از ایجاد مدلی جدید برای جامعه است. انتقادات ادعاهای جیلت در مورد کارایی محصولاتش همواره مورد بحث بوده است. در سال ۲۰۰۵ دادگاه منطقهای کنتیکت، ادعاهای مطرح شده در تبلیغ خودتراش مچتری پاور را «بیاساس و نادرست» و«اغراقآمیز» دانست. همچنین روزنامه دیلیمیل ادعا کرد قیمت تولید تیغهای فیوژن تنها ۰٬۰۵ پوند است درحالیکه در بازار ۲٬۴۳۳ پوند فروخته میشود.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
...بر اساس آنالیز ۱۰۱ استارت آپ پس از شکست
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
...وقتی تبلیغ «خانه ایرانی» را میبینیم و تنوع محصولاتی که بهصورت حضوری و غیرحضوری به مشتری عرضه میشود، برای پیدا کردن نشانی آن راهی شهرک شهید محلاتی، خیابان آزادگان هفتم میشویم. با دیدن برچسبی کوچک که بر زنگ خانه نصب شده و بانوانی که مقابل خانه ایرانی به انتظار ایستادهاند، مطمئن میشویم نشانی را درست آمدهایم. راه پلهای که در گوشه حیاط است، ما را به زیرزمین و فضایی 20 مترمربعی هدایت میکند، جایی که «فاطمه مطلق» توانسته ایده خود را برای عرضه کالای ایرانی اجرا کند. از ساعت شروع فروش، چند دقیقه بیشتر نگذشته، اما خانه ایرانی پر شده از بانوانی که به قصد خرید و حمایت از تولیدکنندگان ایرانی، به این محل آمدهاند. فاطمه مطلق، کارشناس نرمافزار است و اکنون با داشتن 3 فرزند قد و نیمقد، ایدههای بزرگی برای فروش کالای ایرانی در سر دارد که با همراهی همسرش برای اجرای آنها تلاش میکند.
هزاران مشتری در فضای حقیقی و مجازی
خانه ایرانی3800 عضو در فضای مجازی دارد؛ اعضایی که به نوعی مشتریان این خانه به شمار میروند و اخبار اجناس جدید را دنبال میکنند. مطلقق میگوید: «برای راحتی کار مشتریان، هر هفته مشخصات اجناس جدید را در کانال تلگرامی خانه ایرانی اطلاعرسانی میکنم. از سایز و رنگ گرفته تا نوع و کیفیت جنس. از هر جنس یک نمونه را با عکس و قیمت اطلاعرسانی میکنم تا وقت مشتریها هنگام آمدن به خانه ایرانی برای جست وجو میان اجناس، تلف نشود.» نزدیک به 4 هزار مشتری خانه ایرانی، اگر راهشان نزدیک باشد میتوانند حضوری خرید کنند و اگر در سایر مناطق یا شهرستان باشند میتوانند اجناس مورد نظر را سفارش دهند. هزینه پیک 16 هزارتومان میشود که در صورت خرید بالای صد هزار تومان، مشتری فقط باید 6 هزار تومان بپردازد. ارسال با پیک معمولاً شنبهها و فروش حضوری نیز پنجشنبهها با اعلام قبلی در کانال تلگرامی، از ساعت 11 تا 19 بهصورت یکسره است. مشتریها فقط محلی نیستند. این خانه مشتریهایی از اسلامشهر و شهرری تا سعادتآباد و کرج و شهرستانهای دیگرهم دارد.»
دنیای جدید کسب و کار
ورود به دنیای کسب و کار برای کسی که هیچ تجربهای ندارد، آسان نیست، اما مدیر خانه ایرانی، میگوید: «آنقدر در تصمیمم جدی بودم کهه مخالفتهای خانواده و نگاههای نگران اطرافیان، سد راهم نشد. خانوادهام حق داشتند. تحصیلات دانشگاهی من مهندسی نرمافزار است و اصلاً شغل فروشندگی میان اعضای خانوادهام مرسوم نبود. با اینکه نیاز مالی نداشتم، اما هدفم از اول مشخص بود. میخواستم دسترسی کالای ایرانی را برای خانوادهها و بانوان راحتتر کنم. بنابراین به این مسائل اهمیت ندادم. آنها را متقاعد کردم و با توکل به خدا، قدم اول را برای عرضه کالای ایرانی برداشتم. شهریور سال گذشته بود که با همفکری همسرم و سرمایهای حدود یک میلیون تومان، لوازمالتحریر ایرانی خریدم و از طریق تبلیغات محلی بین دوستان و آشنایان کار را شروع کردم. تقریباً همه لوازم فروش رفت. بعد از این موفقیت، کوله پشتیهای سبک کوهنوردی و با کیفیتی را پیدا کردم که در مشهد تولید میشد. اربعین حسینی(ع) بود که سفارش اول را دادم و بعد با فروش همه کوله پشتیها، 2 بار دیگرسفارش عمده دادم؛ هر سری حدود 50 تا 60 کوله پشتی که همهاش به فروش رفت. مهر ماه همان سال تصمیم گرفتم کار را جدیتر پیگیری و بانک اطلاعاتی از لوازم و کالاهای ایرانی با کیفیت بالا را تهیه کنم.»
سایه سنگین مارکهای خارجی بر محصولات ایرانی
استفاده از جملات خارجی و عکسها و تصاویری که متناسب با فرهنگ ایرانی نیست از مشکلاتی است که سایه سنگین آن بر پوشاک، کفش، موادد خوراکی، بهداشتی و آرایش و هر نوع محصول که فکرش را بکنید وجود دارد: «اجناسی که در این محل عرضه میشود باید هم ایرانی و هم از کیفیت بالایی برخوردار باشند. با وجود اینکه خیلی در بازار جستوجو میکنم اما تقریباً بیشتر محصولات ایرانی با برچسب و جملات خارجی در بازار عرضه میشود. امیدوارم با فرهنگسازی و برنامههای تشویقی، تولیدکنندگان به سمت استفاده از اسامی، اشعار و جملات ایرانی ترغیب شوند.»
مسئولان حمایت کنند
استقبال مشتریان و نداشتن فضای کافی برای پاسخگویی به نیازهای مشتریان و عرضه محصولات متنوع، از مشکلاتی است که فاطمه مطلق با آنها روبهروست. البته او بسیار امیدوارانه حرکت رو به جلوی خود را ادامه میدهد اما با این حال میگوید: «متأسفانه فرهنگ خرید اجناس خارجی تا جایی بود که فروشندگان و تولیدکنندگان برای جلب مشتری، جنس ایرانی را با نام ترک یا چینی میفروختند اما اکنون نگاهها تا حدودی تغییر کرده است. همه ما باید به فرموده رهبر عمل و با خرید کالای ایرانی از تولیدکنندگان کشور حمایت کنیم. پیدا کردن اجناس ایرانی در مناطق شمال شهر به سختی امکانپذیر است و پاساژ یا فروشگاهی مخصوص این کار وجود ندارد. به نظر من، نهادهای فرهنگی و مذهبی مانند مساجد و شهرداریها میتوانند با همکاری و اختصاص فضاهایی برای فروش محصولات ایرانی در گسترش فرهنگ خرید کالای ایرانی وارد عمل شوند.»
حمایت کانون مسجد انصارالحسین(ع)
«شنیدن بیانات رهبر و تأکید ایشان بر خرید کالای ایرانی در نوروز 95، برای من مشوقی شد برای ادامه دادن این راه.» فاطمه مطلق، منکر مشکلاتت موجود در راه تهیه اجناس ایرانی نمیشود و در ادامه میگوید: «پیدا کردن اجناس ایرانی در بازاری پر از اجناس چینی و ترک، کار آسانی نیست، ابتدا اگر لازم میشد تمام تولیدیها و مراکز پخش را جست وجو میکردم تا بتوانم کالای ایرانی را پیدا کنم. میدانستم خانوادههای بسیاری هستند که میخواهند به فرموده رهبر عزیزمان مبنی بر خرید کالای ایرانی عمل کنند اما دسترسی به اجناس ایرانی برایشان راحت نیست. بهطور جدیتری جستوجو برای بهترین کالا و اجناس را ادامه دادم. وقتی همسایهها از فروش اجناس ایرانی با خبر شدند، بدون اینکه به من بگویند، در مسجد محل تبلیغ کردند و مشتریان من افزایش یافت. بعد از این تبلیغات محلی و اطلاعرسانی در فضای مجازی، چند تولیدکننده اجناس ایرانی با من تماس گرفتند و خواستند تا محصولات آنها را در خانه ایرانی به فروش برسانم و من نیز از این پیشنهاد آنها استقبال کردم.»
جنس فروخته شده پس گرفته میشود!
خرید از خانه ایرانی با یک قانون نانوشته همراه است: «جنس فروخته شده پس گرفته میشود!» فاطمه مطلق، البته ضرورتی ندانسته که این قانون راا بهصورت نوشته به دیوار نصب کند چراکه معتقد است اگر کسی با مکاسب و داد و ستد اسلامی آشنا باشد میداند که کاسب در صورت نارضایتی مشتری، موظف به پس گرفتن جنس است. «مبنای کار خود را بر اقتصاد برکت گذاشتهام و نه اقتصاد سرمایهگذاری. در اقتصاد برکت، رضایت مشتری اهمیت دارد. معتقدم هرچه رضایت مشتریان بیشتر باشد، برکت فروش این خانه بیشتر است.»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
...ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
میدونم متن زیر کمی تخیلی بنظر می رسه، اما ارزش مطالعه و در نظر داشتن رو حتما داره …
آیا واقعاً میتوانید با استفاده از قدرت ذهن، ثروت خلق کنید؟
پاسخ ساده این است که: آری، شما میتوانید.
اینکار به انضباط و اعتقاد نیاز دارد. ذهنمان بسیار قدرتمند است و بسیاری از مردم روش استفاده از آن، یا استفاده از آن به اندازهای که تفاوتی ایجاد کند را نمیدانند. بیشتر مردم بجای اینکه با استفاده از فکرشان ثروتمند شوند و به استقلال مالی برسند، به دنبال طرحهای زود پولدار شدن یا راههای میانبر برای رسیدن به ثروت هستند.
من پیشنهاد میکنم بجای اینکه دنبال پول بیشتری باشید، بیاموزید که چگونه ثروت خلق کنید. طرحهای سریع پولدار شدن را متوقف کنید. به این فکر کنید که چگونه ثروت خلق کنید و از بدهی خلاص شوید. این یک فرایند است و فرایندها زمانبر هستند.
خوب، اکنون چگونه میتوانید با استفاده از قدرت ذهنتان ثروت بیشتری خلق کنید؟
در ابتدا نیاز به تصویری شفاف از خواستهی واقعیتان دارید. یعنی باید اهداف خود را مشخص کنید. اهداف مالی. وقتیکه آنها را روشن کردید سپس نیاز به یک طرح دارید. نیاز نیست خود را درگیر جزئیات بکنید. اینجاست که ذهنتان وارد میشود.
وقتیکه اهداف روشن داشته باشید، ذهن ناخودآگاه شما بدنبال فرصتهایی برای عملی کردن اهدافتان میگردد. آنگاه شبکه کورتکس مغز شما فعال میشود. ذهن ناخودآگاه زمانی وارد عمل میشود که چیز مشخصی برایش تعریف کنید.
در ۹۰ تا ۹۵ درصد مواقع ما طبق برنامهریزی داخلی عمل میکنیم. ما در سالهای ابتدایی عمرمان برای تمام کارهایی که میکنیم بعلاوه اعتقادات پولی که اکنون داریم، برنامهریزی شدهایم. ما داستانی از پول داریم که طی سالها در ذهن ناخودآگاه ما نوشته و برنامهریزی شده است. به راندن یک خودرو بیاندیشید. دیگر نیازی نیست بطور مرتب به رانندگی یک خودرو فکر کنید. شما برنامهریزی شدهاید که آن را برانید. بیشتر مواقع به یاد نمیآورید که چگونه به مقصد رسیدید فقط یادتان میآید که به آنجا رسیدید. دلیلش این است که برنامهریزی داخلی شما همهی این کارها را انجام میداد. چشمتان چراغ قرمز را میبیند و بصورت خودکار علامتی به پایتان میفرستد تا حرکت کرده و ترمز را فشار دهد.
در مورد پول هم داستان به همین شکل است. ما طوری برنامهریزی شدیم که طرز فکری کمبودنگر یا طرز فکری فراوان نگر و موفقیتآمیز دربارهی پول داشته باشیم. اگر برای پرداخت قبضهایتان تقلا میکنید یا عمیقاً مقروض هستید یا در فقط در آسایش نسبی هستید و فکر میکنید که هیچوقت ثروتمند نمیشوید، پس احتمالاً طرز فکر کمبودنگر دارید. بیشتر ثروتمندان طرزفکر فراواننگر و موفقیتآمیز دارند. آنها میدانند که پول زیادی بدست میآورند و حتی اگر آنرا از دست بدهند، میدانند که باز هم دوباره ثروتمند میشوند.
خوب، شما چی دارید؟ آیا طرزفکر فراواننگر و موفقیتآمیز دارید؟ یا طرز فکری کمبودنگر؟
آیا خودتان را در حالت ثروتمندی میبینید؟
آیا افکار کسانی را دارید که هیچوقت پول ندارند یا فکر میکنند پول است که پول میآورد یا ثروتمندی چیز خوبی نیست؟
پس اگر میخواهید پول بیشتری در زندگی خود داشته باشید باید طرز فکرتان در مورد پول را تغییر دهید. قدرت ذهنی شما میتواند حساب بانکیتان را تغییر دهد. همین امروز اقدام کنید تا جادوی قدرت ذهن ثروتمند را مشاهده کنید.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
...اپلیکیشنهای پیامرسان آنچنان محبوب شدهاند که تقریبا هیچ گوشی هوشمندی را بدون آنها نمیتوان پیدا کرد. این امر باعث شده تا اپهای متفاوتی با هدف پیامرسانی توسط کمپانیهای مختلف ایجاد گردند و هرکدام با قابلیتهای خاص خودشان، تعداد زیادی از کاربران را به سمت خودشان جذب میکنند.
در هر کشور معمولا یک اپلیکیشن پیامرسان وجود داشته که از همه محبوبتر بوده و اکثریت کاربران از آن استفاده میکنند. دلیل این محبوبیت میتواند مربوط به خدماتی باشد که آن اپ در آن کشور ارایه میدهد. گاهی اوقات هم تبلیغات زیاد یک برنامه باعث همهگیر شدن آن در میان مردم میشود.
همان طور که میدانید در ایران تلگرام بهعنوان محبوبترین اپ پیامرسان توسط مردم انتخاب شده است و تقریبا همه ایرانیان با آن آشنایی دارند. اما موضوعی که در اینجا مطرح میشود این است که محبوبیت این اپ در سایر کشورها به چه صورت است؟
جالب است بدانید براساس بررسی similarweb در تاریخ 27 فوریه 2017، تلگرام با این همه امکانات جالب و کاربردی، تنها در دو کشور ایران و ازبکستان از محبوبیت بالایی برخوردار بوده و کاربران سایر کشورها از اپهای دیگر در این زمینه استفاده میکنند. در تصویر زیر میتوانید محبوبیت اپهای پیامرسان را در کشورهای مختلف مشاهده کنید.
همانطور که تصویر بالا مشاهده میکنید، دو اپلیکیشن واتساپ و فیسبوک مسنجر، محبوبترین اپهای پیامرسان در جهان هستند و کاربران زیادی از این دو سرویس بهره میبرند.
با توجه به نقشه محبوبیت پیامرسانها، تقریبا تمامی کاربران آمریکای شمالی، مرکزی و استرالیا از فیسبوک مسنجر بهعنوان پیامرسان پیشفرض استفاده میکنند. نکته جالب توجه دیگر، محبوبیت پایین اپ اسکایپ در مقابل دیگر اپلیکیشنهای موجود بوده است. نبود ایمو هم در این بخش کمی شوک برانگیز است. جالب است بدانید ایمو تا سال 20166 در کشور کوبا محبوبیت بالایی داشته است.
نظر شما در رابطه با محبوبیت اپهای پیامرسان در کشورهای مختلف چیست؟ آیا انتظارش را داشتید که تلگرام تنها در یک کشور دیگر به جز ایران به این میزان محبوب باشد؟
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
...